هدف این مقاله بررسی چرایی وقوع دگرگونی های گسترده منتهی به سقوط حسنی مبارک، رئیس جمهور مصر است. ملت مصر پس از سه دهه حکمرانیِ اقتدارگرایانه حسنی مبارک و پس از ناامیدی از کنار گذاشتن وی از مجرای انتخابات و در چهارچوب ساختار موجود، با قیامی عمومی، واقعیت دگرگونی های جامعه مصر و بالا رفتن سطح آگاهی های عمومی به ویژه در میان نسل جوان را به وی تحمیل کرد؛ قیامی که تنها ١٨ روز لازم داشت تا مبارک را از قدرت به زیر بکشد. وقوع دگرگونی های گسترده، از نوعی که مصر در ابتدای سال 2011 به خود دید، طبعاً تنها تحت تأثیر یک یا دو عامل و یا صرفاً عواملی داخلی و یا خارجی نیست. در این مقاله نویسنده بیشتر به مؤلفه های داخلی اثرگذار بر سقوط مبارک و عوامل داخلی این سقوط می پردازد، بااین حال به مسائل خارجی نیز در قالب تنزل جایگاه منطقه ای مصر توجه می کند. محدوده زمانیِ این مقاله سال های منتهی به سرنگونی مبارک و به طور مشخص از ٢٠٠٥ تا ٢٠١١ است، بااین حال نویسنده در تبیین عوامل مؤثر بر دگرگونی های یادشده، اشاراتی به دوره های پیش از آن نیز می کند.
صهیونیسم جهانی از طریق اقدامات نظامی گروه های شبه نظامی چون ایرگون ، اشترن ، هاگانا بلماح و جلب توافق قدرتهای جهانی و مجامع بین المللی توانست کشور اسرائیل را پس از خروج انگلیسیها از فلسطین ، تاسیس کند . پس از تاسیس اسرائیل گروه های تروریستی نظامی و شبه نظامی مسلح ادغام شدند و از ادغام آنها ارتش تشکیل شد . نظامیان وظیفه دفاع و تجاوز به اطراف را برای توسعه سرزمین اسرائیل به عهده گرفتند . ...
مهم ترین ضربه ای که در دو سده اخیر بر پیکره امت اسلامی وارد شده شکسته شدن اضلاع این مثلث، توسط گاز انبری است که قوای غربی آن را علیه ما به کار انداختند. انگلیس از جنوب هند، روسیه از شمال آسیا و سپس فرانسویها و دیگران از کرانه های دریای مدیترانه اضلاع این مثلث را شکستند.
امام خمینی (ره) در دهه 1350 مصداق روشنی از مفهوم بیداری اسلامی از ایده تا عمل را در ایران محقق ساخت و آن را به عنوان الگویی به جهانیان عرضه داشت. پس از سه دهه از این رویداد, در ژانویه سال 2011 خیزش عمومی مردم مصر به بار نشست و حکومت سی ساله حسنی مبارک سرنگون گشت. متعاقبا طی روندی دموکراتیک, محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور برگزیده گردید؛ اما عدم کفایت وی در پایبندی به اهداف انقلاب و تمکین از مطالبات مردمی منجر شد زمامداری وی بیش از یک سال دوام نیاورد. دغدغه اصلی نگارندگان استفاده از روش تطبیقی در مطالعه نحوه مدیریت و تدبیر امام خمینی تئوریسین و رهبر بیداری اسلامی در تثبیت انقلاب و در مقابل تشریح نحوه عملکرد منفعلانه محمد مرسی رئیس جمهور مخلوع مصر در پاسداشت آرمان های انقلابی مردم, اقناع اپوزوسیون, حفظ انسجام ملی در میان مردم مصر است.