ایران و توران دارای پیشینة تاریخی و فرهنگی مشترک دارند. این تاریخ مشترک از حدود پانصد سال پیش جدا شده و هر کدام راه مستقلی را در پیش گرفتند. اوضاع اقتصادی جهانی نیز پیوند دهندة این دو شاخه نشده، بلکه آنان را از یکدیگر دورتر کرد. تسلط روسیه و سپس کمونیسم بر نیمی از پیکرة این فرهنگ مشترک، امکان هر گونه پیوند دوبارهای را ناممکن ساخت.
در آن سال شوروی امکان دخالت در امور داخلی ایران را نداشت. وظیفه اصلی روسها این بود روابط دو کشور را حفظ کرده و موانع موچود بر سر راه گسترش رابطه را بردارند. گواه این امر، حل مشکلات مالی و مرزی پس از تغییر دولت بود.
"این گزارش به زندگی دو برادر، اسماعیل خان و عادل خان زیاد خانوف میپردازد که در تأسیس جمهوری دموکراتیک آذربایجان در فاصلة20-1918 نقش به سزایی داشتهاند. اشخاصی که فرهنگ و زبان آذربایجان را تابعی از فرهنگ و تمدن ایران دانسته و تنها راه نجات جمهوری خود مختار مساوات را، هم جهتی سیاسی با ایران میدانستند.
"
روابط جمهوری اسلامی ایران با ابرقدرتها دارای پیشینهای است که به اوایل سدة نوزدهم میلادی باز میگردد. اکنون مهمترین وجه از مشکلات چند وجهی ایران با قدرتهای بزرگ، تصمیمگیری در مورد نوع رویارویی با آنها به عنوان قدرتهای هستهای است.
مجموعه ای دو جلدی که اریک هوگ لاند برای گردآوری آن از اسناد وزارت امور خارجه آمریکا، اسناد سفارت آمریکا در تهران و مجموعه 12 هزار صفحه ای اسناد موسوم به وایت پیپر و اسناد وزارت دفاع و کنگره آمریکا استفاده کرده است.
سیستان در زمان ناپلئون وارد حوزه دفاعی مرزی هند و انگلیس شد و به همان ندازه که روسیه در دل آسیای مرکزی رو به جنوب پیشروی می کرد، سیستان نیز مورد توجه بریتانیا قرار می گرفت.
متن حاضر گزارشی از سازمان سیا است که مبین اهداف سیاست منطقهای امریکا در خاورمیانه بوده و برای شناخت نیروها و گرایشهای اصلی موجود در منطقه و برآورد نقاط قدرت و ضعف آن تهیه شده است.
یادداشتهای اوژن اوبن، دوره سلطنت دو تن از پادشاهان قاجار را در بر می گیرد. وی به توصیف اندیشه ایرانی در چارچوب انقلاب ایران[ مشروطیت] می پردازد که 117 سال بعد از انقلاب فرانسه روی داده است.