جمهوری اسلامی ایران، به واسطه ظرفیت های فرهنگی انقلاب اسلامی و امواج منطقه ای و جهانی آن، پیشتر از آمریکا، با اتخاذ و اعمال قدرت نرم و فرهنگی و در عین حال کارساز، منافع ایالات متحده آمریکا را در جهان اسلام و به طور خاص، منطقه حساسِ خاورمیانه به چالش و مبارزه طلبیده است. بیداری اسلامی، اسلام سیاسی و انقلابی که در روزها و ماه های اخیر، دامن گیر کشورهای عربِ خاورمیانه و شمال آفریقا شده است، یکی از نتایج کاربستِ شیوه ها، ابزارها و قدرت نرمی است که ایران با فرهنگ، ایدئولوژی دینی و انقلابی خود، علیه آمریکا به کار گرفته است. در این مقاله، مشخصاً ظرفیت ها، شیوه ها و ابزارهای فرهنگی و قدرت نرم طرفین، تشریح شده و تصویری از آینده این مواجهه ارائه خواهد شد.
سال 1382 شاهد ظهور نخستین سند ملی توسعه در تاریخ کشور از سوی مقام معظم رهبری است. بسیار حائز اهمیت است که به مدد مؤلفه های اساسی محیطی و از طریق آینده پژوهی بتوانیم حرکت کشور را در راستای این سند متناوباً پایش کنیم و چهره ایران آینده را ترسیم نماییم. یک روش کلاسیک در روندشناسی تحولات، استفاده از شاخص هایی است که از سوی مجامع و نهادهای بین المللی تعریف و ارائه شده است. با این حال به نظر می رسد که اقتضائات چشم اندازگرایانه و زمینه گرایانه، ما را به بازتعریف این مؤلفه ها، فرا می خواند. تحقیق حاضر، مؤلفه های اصلی تغییرات محیطی کشور را با توجه به اقتضائات، برشمرده، بازتعریف نموده و اهمیت آنها را بر آینده ایران، تشریح نموده است.
پرسشگر در قالب پی جویی موانع ساماندهی نظام اجتماعی ایران، به دنبال یافتن علل شکست فرآیندهای اصلاحطلب این جامعه، آقای قائم در پاسخ این پرسش، معتقد است که ما در دوران گذار، با جامعه مبتنی بر روابط فامیلی روبرو هستیم که این جامعه نیازمند یافتن هویت جمعی و فراگیر است و برای اینکه به این مهم دست یابد، باید با سه درد عدم خودباوری و عدم تکیه کافی بر عقلانیت و عدم تجربهاندوزی مقابله کند. نقطه آغاز کار، توجه به سنت نقد خویشتن در همه عرصهها، توسط پیشگامان جریانهای فکری میباشد و لازمه آن نهادینه کردن آزادیهای مدنی مثل آزادی بیان و اندیشه و مبارزه با تمام وجوه خشونت است، همچنین قوه قضائیه بایستی در جهت دخالت در امور حقوقی کلان جامعه و مبارزه با سوءاستفادههای سیاسی و اقتصادی دانهدرشتها تقویت شود و برای استقرار حس عدالت و باور عادلانه بودن ساختارهای اجتماعی، لازم است تا نقادی، وارد عرصه عقلانیت شود نه زمینه ساز آشوب و هرج و مرج باشد.