در مطالعات سیاسی و اجتماعی اخیر، آینده شناسی از اهمیت خاصی برخوردار است و جایگاهی محوری در تحقیقات سیاسی ـ اجتماعی دارد. آینده شناسی مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی خاص و متفاوتی دارد که در بخش اول مقاله مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش دوم، نگارنده می کوشد تصورات جامعه ایرانی از آینده را بر اساس مبانی معرفت شناسی مذکور بررسی کند. در این بررسی به نگرش های مردم و جوانان درباره آینده جامعه ایرانی و همچنین به نگرش های اقلیت های قومی توجه می شود. نویسنده بر این باور است که جامعه ایرانی در آینده با تهدیدها و فرصت های بسیاری در این زمینه ها روبه رو است که ممکن است موقعیت های متفاوتی را برای آینده کشور رقم زنند.
در این مقاله ، نویسندگان به پاسخگویی پرسشهایی اقدام نمودهاند که عبارتند از : آیا واقعا نظام انتخاباتی کشورهای ایران و الجزایر در راستای نظام سیاسی مورد نظر در این کشورها میباشند ؟ آیا این دو نظام بازگو کننده بیم و امیدهای تحول موجود در جوامع خود هستند ؟ به نظر نویسندگان ، نظامهای انتخاباتی در این کشورها تنها ساختارهای روبنایی هستند که به منظور کسب مشروعیت برای نظام سیاسی موجود و ممانعت از انتقال قدرت به دیگری ایجاد شده اند همچنین از ساز و کارهای لازم و ضروری در جهت تامین اهداف اساسی انتخابات بهره مند نمی باشند ...