با امضای قرارداد گلستان و ترکمانچای ، ایران بخشهای پهناوری از خاک خود به همراه شیعیان را از دست داد.از سویی دولت مرکزی روسیه می کوشید همه نهادهای مذهبی را در آذربایجان سازماندهی نموده و زیرکنترل خود درآورد.
به نظر نویسنده، سنت پرسش از فقیهان به فراموشی سپرده شده است، در مواردی که پرسشی صورت میگیرد و مسائل مستحدثه مطرح میشود، احتیاط فراوان بر کار فقیهان، حاکم است و از چار چوبهای پیشین فراتر نمیروند.ایشان به عنوان یک نمونه، مسئله دولت - ملت مدرن را مطرح میکند و معتقد است که این موضوع مستحدثه در بیان فقیهان، حکمی روشن نیافته است.
امروزه یکی از عمده ترین مسائلی که صلح و امنیت بین المللی را تهدید می کند مسئله تروریسم است. تروریسم پدیده ای است که تفاوتی بین افراد نظامی و غیرنظامی قائل نمی شود بلکه اکثر اوقات با استفاده از کشتار غیر نظامیان می خواهد به اهداف سیاسی و ناعادلانه خود دست یابد. بی شک هر پدیده ای دارای علل و عواملی است و بسترهایی برای ایجاد خود لازم دارد. مطالعه در زمینه علل و عوامل تروریسم کمتر از حد نیاز صورت گرفته و آنچه هم اکنون در سطح جهان در برابر تروریسم اجرا می شود بیشتر مبارزه با سازمانها و گروههای تروریستی است که صرفاً راهکاری نظامی در مواجهه با این پدیده است. در این مقاله سعی شده است با نگاهی عمیق به بررسی ریشه های تروریسم اشاره شود و از نظرگاههای استراتژیک و روانشناختی به این معضل جهانی پرداخته شود. تروریسم و یا به کار گیری روشهای رادیکال از جانب سازمانهایی که دست به این اقدامات می زنند در صورتی به وقوع می پیوندند که راههای دمکراتیک برای مطرح کردن خواسته های این گروهها موجود نباشد و چه بسا اگر آراء و نظرات رادیکال این گروهها در فضایی دمکراتیک مورد نقد و بررسی قرار گیرد از بسیاری از افکار رادیکال خود دست برداشته و روشهای نرم تری را انتخاب نمایند. بسیاری از کشورهایی که ادعای مبارزه با تروریسم را سر می دهند زمانی با حمایت از دولت های اقتدارگرا و دیکتاتور از جمله در حوزه جغرافیایی خاورمیانه در ایجاد تروریسم و شکل گیری بسترهای رشد حرکات رادیکال نقش داشته اند. از جمله این کشورها می توان به دولت ایالات متحده آمریکا اشاره نمود
پروفسور سیدحسن امین به مقایسه حقوق بشر جهانی با حقوق بشر منطبق با نظامهای دینی از جمله اسلام میپردازد و با بیان اموری به عنوان امتیازات حقوق بشر جهانی (غربی) از جمله آزادی فکر ومذهب وآزادی تغییر مذهب نوعی تفوق را برای حقوق بشر غربی قائل شده و معتقد است که نظامهای دینی نیزباید کثرتگرایی دینی را بپذیرند تا بتوانند با حقوق بشرغربی همآوا گردند.