فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۳٬۶۷۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تطبیقی تاریخ مداری در رمان های «سووشون» اثر سیمین دانشور و رمان «سباق المسافات الطویلة» از عبدالرحمن منیف می پردازد. در این بررسی برخی از عناصر داستانی مانند شخصیت پردازی، زاویه ی دید، درون مایه و سبک مورد تحلیل قرار گرفته و چگونگی بهره گیری از این عناصر در جهت روایت تاریخی بررسی شده است. همانندی و تفاوت ها در زمینه پرداختن به رویدادهای تاریخی با محوریت استعمار، با توجه به نگرش هر دو نویسنده مشخص گردیده و فضای رمان ها تشریح شده است. از آنجا که هر دو نویسنده دوره ای مشخص از تاریخ ایران را به تصویر کشیده اند و به شکست نهضت ملی و سقوط مصدق و کودتای 28 مرداد 32 اشاره نموده اند و با توجه به اینکه این دو رمان در زمره ی رمان های سیاسی- تاریخی محسوب می شوند، تلاش شده است جنبه ی تاریخی این دو رمان نیز مورد بررسی قرار گیرد و رمزهای سیاسی آن تشریح شود. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به این نتیجه می رسدکه حضور بیگانگان و توطئه های آنها در کشور، آشوب داخلی، شیوع فتنه، سرسپردگی ارکان دولت، غفلت توده ی مردم، مقاومت و.. از جمله موضوعات مشترکی است که در این دو رمان به صورت آشکار تجلی یافته است.
بررسی انتقادی مقالات ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار، مداقه در فهرست منابع مقالات ادبیات تطبیقی و ارجاعات پژوهشگر به منابع خود را به عنوان معیاری در درک چارچوب نظری و روش شناسی پژوهش، پیروی تطبیقگر از یکی از نظریه های ادبیات تطبیقی، میزان فهم وی از نظریه و در نهایت تعیین استانداردهای متوقع از تطبیقگر از سوی منتقدان پژوهش، در نظر گرفته ایم، چراکه منابع مورد استفاده پژوهشگر، مرجع آگاهی وی از حوزه نظری و روش شناسی پژوهش است. محور اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل انتقادی مقالات ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد است. نگارنده از یک سو می کوشد با بررسی منابع مورد استفاده در مقالات حوزه ادبیات تطبیقی، فقدان بنیان نظری، پای بند نبودن به نظریه و بدفهمی آن یا درک ناقص از آن را در پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران در دهه هشتاد نشان دهد و چرایی پویایی یا ناپویایی پژوهش های ادبیات تطبیقی در ایران به لحاظ نظری و روش شناسی را تبیین کند؛ از سوی دیگر تلاش می کند با بررسی ارجاعات پژوهشگران به منابع مورد استفاده خود و نحوه گزینش آنها، پای بندی پژوهشگر به روش شناسی ادبیات تطبیقی و بدفهمی نظریه و نیز تناقض میان نظریه و روش پژ وهش را بررسی و تحلیل کند.
شعر و حکمت ایران در ادبیات عرب
منبع:
وحید تیر ۱۳۴۶ شماره ۴۳
حوزههای تخصصی:
فراسوی مرزهای اروپا: مفاهیم دیگر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر فاقد چکیده بوده، مترجم برطبق اصول ویژه نامه ادبیّات تطبیقی چکیده ای بدان افزوده است. باسنت در این فصل از کتاب خود به ادبیّات تطبیقی در آن سوی مرزهای اروپا می پردازد؛ به روند شکل گیری مکتب امریکایی در مقابل مکتب های اروپایی ادبیّات تطبیقی و تأثیری که این مکتب بر مفاهیم ادبیّات تطبیقی می گذارد؛ به تمایز میان آنچه ادبیّات تطبیقی دنیای کهنه و نو نامیده می شود؛ به ادبیّات تطبیقی در دوران پسااستعماری، با توجه به ادبیّات تطبیقی در هند و افریقا و به تمایز رویکردهای اروپایی و غیراروپایی؛ به مکتب های تطبیقی در دهه 1990 و به طور اخص مکتب فرانسوی و مکتب آلمانی؛ به انگاره های اثبات گرا و صورت گرا و انگاره های دیگر خارج از سنّت اروپایی امریکایی؛ به جایگاهی که زبان انگلیسی با افول زبان های باستانیِ لاتینی و یونانی، در مطالعات ادبی، به ویژه در مطالعات تطبیقی پیدا می کند و به اهمیتی که ترجمه از این طریق می یابد؛ دست آخر نیز به تعامل ادبیّات تطبیقی با مطالعات فرهنگی، مشابهت ها و ارتباطات تنگاتنگ میان آنها.
انعکاس تفکرات مولانا روم در وعظ و ارشادات عارفانه ی رادها سوامی
حوزههای تخصصی:
دیوان غربی- شرقی
حوزههای تخصصی:
وادی مجهول (بررسی نمادهای حکایت شاه و کنیزک از رهگذر تطبیق آن با داستان های شیخ سمعان، سیذارتا و داستان زندگی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت شاه و کنیزک یکی از محوری ترین حکایت های مثنوی است که با توجه به قرار گرفتنش بعد از نی نامه و نیز تأکید خود مولانا بر اهمیت آن، بسیار مورد توجه مفسران مثنوی قرار گرفته است. قاطبه ی مولوی پژوهان این حکایت را داستانی نمادین دانسته اند که مولانا در قالب آن تلاش کرده به موضوع پراهمیت آفرینش و کمال انسان اشاره کند. در این مقاله با روش تحلیل- مقایسه ای تلاش شده با بهره گیری از چند داستان عرفانی دیگر همچون حکایت شیخ سمعان از عطار، رمان سیذارتا اثر هرمان هسه شرق شناس شهیر آلمانی و همچنین روایت زندگی مولانا و دیدار او با شمس تبریزی، ضمن ارائه ی تفسیری نو از نمادهای حکایت شاه و کنیزک، به بررسی موضوع جایگاه دنیا در رسیدن به کمال از منظر مولانا نیز پرداخته شود.
مطابق تفسیر ارائه شده در این مقاله به نظر می رسد به عکس آن چیزی که تفکر صوفیانه ی منحط، درباب کناره گیری و عزلت از دنیا به مخاطبانش القا می کند، از نگاه تفکر اصیل اسلامی، دنیا به منزله ی مزرعه و متجری است که آدمی برای رسیدن به بهشتی صدچندان بهتر و بالاتر از بهشتی که در آغاز در آن سکنی داشته، بدان هبوط کرده است.
مدرسه داستان
بررسی تطبیقی داستان «چاه و آونگ» اثر ادگار آلن پو و «مردی در قفس» اثر صادق چوبک از دیدگاه کهن-الگویی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو نویسنده پیشگام ایرانی و آمریکایی از دیدگاه کهن الگویی یونگ می پردازد. بررسی دو داستان «مردی در قفس» از صادق چوبک که شباهت های زیادی با «چاه و آونگ» از ادگار آلن پو دارد، نشان می دهد چگونه می توان بدون ازدست دادن هویت مستقل، از آثار دیگران تأثیر گرفت و دست به آفرینش هنری جدیدی زد بی آنکه اثر رنگ و بوی تقلید محض به خود بگیرد. رویکرد کهن الگویی به کار رفته در این پژوهش نشان می دهد که یکی از دلایل رویکرد کم و بیش یکسان این دو اثر به مسائل مشابه بشری، مراجعه به ناخودآگاه جمعی است که فارغ از زمان و مکان عمل می کند. در هر دو داستان شخصیت های اصلی تحت تأثیرات مخرب کهن الگوی مادر قرار گرفته و توانایی برقراری رابطه ای سازنده با ناخودآگاه خویش ندارند و گرفتار در زندان و اتاقی زهدان گونه، رویکردی واپسگرایانه در پیش می گیرند. این پژوهش نتیجه می گیرد که بسیاری از نویسندگان مرد در زمان ها و مکان های مختلف، از جمله چوبک و پو، دیدگاه های مشابه مردسالارانه را در برخورد با مسائل ادبی برگزیده اند که بارزترین آنها، انکار نقش مثبت ناخودآگاه و شخصیت های زن یا نماد های آن است. در نهایت راهکارهایی از جمله تعامل سازنده به شیوه ای که یونگ ترسیم می کند، برای اصلاح این دیدگاه ها پیشنهاد می شود.
بررسی تطبیقی آیین سپاهیگری ایران باستان با استناد به عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسة عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی نشان می دهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است. از جمله آن مبانی نظری می توان به آرایش سپاه اشاره کرد که مواردی مانند استقرار پیاده گان، سوار ان، فیل سواران، جنگجویان چپ دست، قلب، میمنه، میسره، مقدّمه و ساقة لشگر را در برمی گیرد. ایرانیان پیش از اسلام، روانشناسی جنگ و تاکتیک های نظامی آن را به خوبی می دانسته و برای تشخیص زمان و مکان حمله، استقرار سپاه، با توجه به وزش باد، تابش خورشید، دسترسی به آب و آذوقه، حفظ اطّلاعات، شبیخون و دفاع، تسخیر قلعه ها، تقویت روحیه سربازان و تضعی ف روحیة دشمن از فنون ویژه ای بهره مند بوده اند. از مقایسه این دو اثر، افزون بر روشن شدن برخی مبانی نظری م ربوط به ارتش ایران، معلوم می گردد که ش اهنامه فردوسی در بخش نظامی و آداب سپاهیگری از آیین ها و فرهنگ ایران پیش از اسلام تأثیر پذیرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تاریخی -تحلیلی، سر نخ هایی از ساختار و مبانی نظری ارتش ایران ارائه داده ، نشان داده ایم که حکیم توس در نقل منابع خود یعنی خداینامه ها، امین بوده است.
پارسی را به جهان، رونق و آوازه از اوست نثرنویسان معاصر در مکتب سعدی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با توجه به ویژگیهای زبانی هر قوم و نیز خصوصیات زبان فارسی دری و همچنین نقش سعدی در تحول این زبان به بیان مقدمهای در زمینه نثر سعدی و برخی از نثرنویسان معاصر و متأثر از سعدی میپردازد که در مکتب سعدی و از وی در امر نگارش خویش بهرهها یافتهاند. این نویسندگان و نوع نگارش آنان در طبقهبندیهای مختلفی چون ادیبان: محمدعلی فروغی، سعید نفیسی...، تاریخنگاران: اقبال آشتیانی، فریدون آدمیت...، دانشوران فرهنگی: محمود صناعی، ایرج افشار...، روزنامهنگاران: فرامرزی، محمود عنایت...، مترجمان: محمد قاضی، نجف دریابندری...، طنز نویسان: علیاکبر دهخدا، فریدون توللی...، خاطره نگاران: مستوفی... و داستان نویسان: جمالزاده، پرویزی... قرار گرفتهاند که در این مقاله بدان پرداختهایم.
مجنون لیلی بین النظامی الگنجوی و شوقی
حوزههای تخصصی:
واکاوی معنای زمستان در دو شعر(عبدالصبور و شهریار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر عربی و فارسی بر آن است تا با استفاده از ظرفیت های موجود در واژگان، تصویری روشن از دغدغه های انسان معاصر، ارائه دهد. در این بین، شاعران به عنوان بخشی آگاه از اجتماع، ضمن وقوف بر این مهم، خود، روایتگ ران قص ة حض ور انسان و کاوشگران معنا در دنیای واژگان اند.
جستار حاضر بر آن است تا به این پرسش اساسی پاسخ گوید که با توجّه به پس زمینه های تاریخی و اجتماعی، واژگان چگونه می توانند در شکل بخشیدن به فضای معنایی یک شعر، مؤثّر واقع شوند. به همین علت با انتخاب دو شعر از دو حوزة زبانی مختلف، به واکاوی معنایی مشترک پرداخته و کوشیده است تا کارکرد معنا را در «أغنیة للشتاء» صلاح عبدالصبور مصری و غزلی از محمدحسین شهریار، شاعر پارسی گوی، بر مبنای کارکرد اجتماعی شعر، مورد بررسی قرار دهد.
یافته های این پژوهش نشان می دهد که کارکردهای مختلف واژگانی در دو شعر، در راستای اعادة معانی مورد نظر، تأثیر گذار بوده و ضمن تأمین وجوه زیباشناسی، در عملکردهای انسانی و اجتماعی نیز توفیق داشته اند.
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری «کمدی الهی» دانته و «معراجنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمدی الهیو معراجنامهمتعلق به دو باور دینی، با رویکرد دینی، اخلاقی و آموزشی است که هدف آن ها کمک به خروج انسان از نگون بختی های جهان فانی و گشودن راه سعادت است. موضوع این آثار، سفر انسانی وارسته به عالم فرامادی، دیدن پاداش و پادافره انسان ها در بهشت و دوزخ و انتقال آن به مردم، پس از بازگشت دوباره به دنیاست. این پژوهش به شیوه استقرایی با مطالعه تطبیقیِ زمینه های اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری این سفرهای معنوی و تأثیر اسلام و آثار ادبیِ اسلامی بر جوامع اروپاییِ قرون وسطی و دانته، انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است. مقایسه ی نمونه های پاداش و عذاب برگزیده از کمدی الهی و معراجنامه هایی مانند معراجنامهشاهرخی، معراجنامهابن سینا، روایات معراج و غیره و نیز تحلیل وقایع و شباهت ساختار سفر و موضوع هر دو اثر، بر تأثیر این آثار بر دانته، تأکید می کند.
برخی از داستانهای شاهنامه و برابری های چینی آنها
منبع:
فرهنگ پاییز ۱۳۶۹ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
مقایسة خاصیت تنوع واژگان در اسلوب میان مقامات عربی و فارسی (مقامات بدیع الزمان همدانی، أحادیث ابن درید و مقامات حمیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاصیّت تنوّع واژگان از ع وامل مهم در مقبولیت یک شعر یا نثر محسوب می شود. تنوّع واژگان از جمله ویژگی های سبکی است که با مقایسه آن در بین تعدادی از متن ها، می توان با ارائه آمار و نمودارها، عنوان کرد که کدام یک از این متن ها در مقایسه با دیگر متون از غنای لغوی بیشتری برخوردار است؟ بحث حاضر به ارائه یک روش نظری برای مقایسه خاصیت تنوّع کلمات در اسلوب پرداخته و این روش را به شکل عملی میان نمونه هایی از نوشته های ابن درید، بدیع الزمان همدانی و قاضی حمید الدین بلخی به مرحله اجرا در می آورد. نتیجة این بررسی، نشان می دهد که اسلوب قاضی حمید الدین بلخی (5/48 %) در مقایسه با ابن درید و بدیع الزمان همدانی از تنوّع واژگان بیشتری برخوردار است و اسلوب ابن درید (48 %) در سطح پایین تری نسبت به آن دو قرار می گیرد و اسلوب بدیع الزمان (2/48 %) در حدّ وسط میان آن دو می باشد.
بررسی تطبیقی و بینامتنی مثنوی خموش خاتون و هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرآیند خوانش و ارزیابی یک اثر، بازیابی حضور متنی دیگر و آگاهی از چگونگی بازتولید آن در متن پیش رو، موجب غنای تحلیل می شود. امروزه پیوند ادبیات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که تحلیل اثر در چارچوب الگوها و روش های آن آسان می شود. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزة ادبیات تطبیقی بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است ولی خوانش بینامتنی دغدغة فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایة گفتمانی از پیش موجود بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. مقالة حاضر با تأکید بر این معنا و پیوند اصول نقد تطبیقی و بینامتنی بر آن است تا ضمن معرفی مثنوی خموش خاتون(که اصلی هندی دارد) به مهم ترین عناصر درون متنی که زمینه را برای ارجاع به هزار و یک شب فراهم می کند، بپردازد. پس از بررسی تطبیقی ( شباهت ها و تأثیرگذاری ها)، به چگونگی جذب و دگرگونی هزار و یک شب در گسترة مثنوی خموش خاتونپرداخته و با تأکید بر عناصری چون تعلیق، نقیضه، جایگشت و ... به بررسی بینامتنی می پردازد. این عناصر موجب معنا بخشیدن به روایتی دیگرگون شده و متنی دیگر را فرآوری کرده است. پیوند ساختار و عناصر نوین در این مثنوی با ساختار ابتدای هزار و یک شب (آغاز قصة شهرزاد) بستری دیگر را برای خوانشی تطبیقی- بینامتنی فراهم می کند.
ماثورات عربی در متون منثور فارسی (بررسی تطبیقی شیوه های اثرگذاری ماثورات عربی در متون منثور فارسی با تکیه بر ده اثر از سده 4 تا 6 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن و به تبع آن زبان عربی، زبان نخست دنیای اسلام است. پس از ورود دین مبین اسلام به ایران و پذیرش این دین نجات بخش از سوی مردم، تأثیر همه جانبه آن بر تمام شئون فرهنگی و اجتماعی ایرانیان آغاز شد. بخش دیگری از اثرپذیری زبان و فرهنگ ایرانیان در مواجه با میراث منظوم و منثور به زبان عربی است که یا اغلب به وسیله ایرانیان نگاشته شده است یا ایرانیان در آثار خود از میراث عرب های مسلمان سود جسته اند. تأثیر این زبان در زبان فارسی در لایه واژگانی با دامنه گسترده و بعضاً نحوی با دامنه محدود باقی نماند، بلکه در لایه های دیگر زندگی معنوی ایرانیان نیز نمودار گشت و علاوه بر پاسخ به نیازهای ایرانیان در حوزه های یادشده، به تقویت همه جانبه زبان فارسی نیز منجر شد. نویسندگان فارسی زبان با آگاهی از این موضوع، سال تا سال و با شیوه های گوناگون به دامنه تأثیرپذیری های خود افزودند و از این راه موجبات پیوند هرچه بیشتر زبان و ادب فارسی را با زبان قرآن و فرهنگ اسلام فراهم کردند. بدون تردید فهم بخش عظیمی از میراث به جا مانده از این تأثیر و تأثر، که در زبان و ادبیات غنی فارسی به یادگار مانده، موقوف به دانستن ریشه های اصلی آن است که در قرآن کریم، احادیث نبوی (ص) و گفتار ائمه معصوم (ع) پراکنده است. نگارندگان در این مقاله، بخشی از شیوه های اثرپذیری فارسی زبانان از مأثورات عربی را بر اساس یافته های مکتب فرانسویِ ادبیات تطبیقی در نوشته های منثور آشکار، بسامد مأثورات هفتگانه شاملِ آیات، احادیث، اشعار، امثال، جمله های دعایی، عبارت ها و اقوال را در ده متن منثور فارسی از سده چهارم تا ششم هجری ارزیابی کردند. روش کار بدین قرار بود که نخست پژوهشگران طرح، مأثورات عربی را با لحاظ دسته بندی هایِ هفتگانه، استخراج و در فرم های ویژه طراحی شده ثبت کردند. این مأثورات پس از اعراب گذاری و ترجمه به برنامه اندنوت (EndNote) منتقل و در مرحله پایانی، خروجی های مورد نظر در نرم افزار اس پی اس اس (Spss) تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج تحقیق، بیشترین بسامد در کتاب ها به ترتیب متعلق به جملات دعایی و نیز عبارت ها و اصطلاحات، آیات و احادیث بوده است. مأثورات هفتگانه در تمام کتاب های منتخب به جز الابنیه عن حقایق الادویه، که فقط سه آیه در آن وجود دارد، به وضوح مشاهده می شود.