قلمرو شعر و شاعریدر کشور امارات بسیار گسترده و پهناور است. شعر نه تنها در این کشور بلکه در دیگر کشورهایعرب زبان به دو گونه نبطی(عامیانه) و فصیح تقسیم میگردد. هم اکنون در کشور امارات گروه هایمختلف مردم به ادبیات، مخصوصا به دو گونه شعر مذکور توجه بسیار دارند و روزنامه ها و مجله هاییبسیار به بررسیو نقد شعر شاعران این کشور میپردازند. به دلیل توجه گروه فرهیخته و باسواد کشور امارات به شعر فصیح، آنچه در این گفتار به آن خواهیم پرداخت، بررسیخط سیر این گونه شعر، از آغاز تاکنون در این کشور است و خواننده در این رهگذر با سه نسل: شاعران پیشاهنگ، شاعران مخضرم و شاعران جوان روبه رو میگردد.
موضوع جنایت همواره توجه نویسندگان را که در جستجوی پرداختن به طرح های داستانی پیچیده بوده اند، جلب نموده است. به واسطه جنایاتی که تا ابد، نه تنها برای کسانی که به قضاوت این جنایات می نشینند بلکه برای مرتکبانشان نیز غیر قابل حل می نمایند، وجه رازآلود جنایت بیشتر از پیش تقویت می یابد. دو جنایتی که در رمان بیگانه آلبر کامو و در نمایشنامه دستهاى آلوده ژان-پل سارتر به وقوع می پیوندند، با قرار گرفتن در زمره این جنایات مبهم، موضوع مورد بحث این مقاله قرار می گیرند که با رویکردى تطبیقى به بررسی محرک های این دو جنایت که در بین آنان « تصادف » به عنوان مهم ترین و تعیین کننده ترین عامل ظاهر می شود، می پردازد. علاوه بر عواملی که به قتل منتهی می شوند، محاکمه و مجازاتی که در انتظار این دو جنایت شوم می باشند نیز موضوع مقایسه این مقاله قرار می گیرند. در نهایت با پرداختن به رابطه ادبیات و جنایت این مقاله با گذر از تاریخچه این رابطه به بررسی مسایل فلسفی آن خواهد پرداخت که امکان فهم این دو اثر مورد نظر را میسر خواهند ساخت.
اندیشه و آثار آلبر کامو واجد ویژگیهایی هستند که در کل می توان آنها را به ئالیسم نسبت داد. اما، رئالیسم علاوه بر معنایی که به طور عمومی در دنیای ادب و هنر دارد، نزد کامو بار مشخصی دارد که عبارت است از تلاش نویسنده به منظور حفظ گونه ای تعادل در ارتباط میان انسان و جهان. ارتباطی که بی شک مساله دار و پر تنش است. با این حال و به ویژه پذیرش ذات ناسازگار این ارتباط است که به رئالیسم کامو معنا می بخشد و به ما اجازه می دهد تا او را نویسنده ای واقع گرا و مدرن بنامیم. در واقع اینگونه می توان گفت که کامو، محدودیتهای هستی خویش را می شناسد و آگاهانه آنها را می پذیرد. تمام هنر و زندگی این نویسنده متاثر از چنین نگرشی به هستی است و این همان نکته ایست که ما در این مقاله بر آن انگشت گذاشته ایم. باری تفکر آلبر کامو واجد یک جور هنر خویشتندار و ظریف است که وی را از در غلتیدن در دام افراط کاری های قوه استدلال و انتزاع محافظت می کند و او را در عرصه واقعیت نگاه می دارد.