فیضی فیّاضی یکی از عالمان و نویسندگان و شاعران توانای سدة دهم و به یقین از استادان زبان و ادب فارسی در شبه قارّة هند و از پیشگامان سبک هندی است. در سال 1967، ادارة تحقیقات پاکستان، دیواناین شاعر توانا را از روی چند چاپ سنگی ناقص، چاپ حروفی کرد و انتشارات فروغی همین چاپ را در سال 1362 با دست کاری هایی ناروا در ایران به صورت افست در اختیار همگان قرار داد. بررسی و نقد این دو چاپ، موضوع این مقاله است. پرسش اصلی این پژوهش این است که این چاپ ها تا چه اندازه ارزش و اعتبار علمی دارند و چه قدر توانسته اند سخن سراینده را چنان که بوده است در دسترس دیگران قرار دهند. در پاسخ به این پرسش ها، با بهره گیری از روش های تصحیح علمی متون، متن چاپی دیوان فیضیبا دست نویس های ناب و معتبر دیواناو مطابقت و مقایسه شد و آشکار شد که در متن چاپی پاکستان، به سبب غلط خوانی ها یا کم دقتی های مصحح، انواع تصحیفات و تحریفات به طور گسترده راه یافته است. شمار این تصحیفات و تحریفات در چاپ ایران نیز به سبب دست کاری های نابه جا و نسنجیده، بسیار بیشتر شده است؛ این عوامل باعث شده است تا شعر فیضی از درستی و روانی، بسیار دور شود. نتیجة این پژوهش نشان دهندة ضرورت و نیاز تصحیحی تازه به صورت علمی انتقادی از دیواناین شاعر بزرگ و تواناست.
مکاتب ادبی و روش ها، اهداف، و ویژگی های آن رهاورد مغرب زمین است. با وجود این، باید به بررسی مکاتب غربی همت گماشت. در این راستا مؤلف شرقی، که برای نگارش مکاتب ادبی تلاش می کند، نباید ویژگی های بومی و محلی را در اثر خود فراموش کند. یوسف عید در کتاب المدارس الادبیة و مذاهبها، که در دو جلد نوشته شده است، انواع مکاتب ادبی غرب را بررسی کرده و تلاش نموده است ویژگی های ادبی مکاتب مغرب زمین را در مراحل ادبی عربی اجرا نماید. او جلد اول کتابش را به بررسی تئوریک و نظری مکاتب اختصاص داده است؛ جلد دوم نیز ظاهراً به بررسی و تطبیق اشعار و متون با تئوری ها و آرایی است که در جلد اول مطرح نموده است. این اثر اشکالاتی دارد که از مهم ترین آن ها می توان به این موارد اشاره کرد: عدم تناسب حجم و محتوای کتاب برای یک درس دوواحدی، عدم ظهور و بروز شخصیت علمی نویسنده در کتاب، عدم تناسب محتوای کتاب با توانایی های فراگیران به سبب وجود اصطلاحات مبهم و سخت و نبود تعریفی برای آن، یک دست نبودن بررسی مکاتب ادبی در هر دو جلد کتاب، و عدم جامعیت متن مذکور. در این پژوهش، به شیوة توصیفی تحلیلی به نقد و تحلیل کتاب این نویسندة گران قدر پرداخته شده است.
نقد کتاب های درسی و دانشگاهی که در راستای تحوّل و بهبود کیفیّت آموزشی صورت می پذیرد، امری ضروری است، تا زوایای پنهان و تاریکی که بر مؤلّف پوشیده بوده، آشکار گردد و در صورت امکان در چاپ های بعدی برطرف شود. در بررسی های انتقادی، بیان کاستی ها بر امتیازات فزونی دارد؛ و این خود تلاشی از جانب جامعة علمی برای ارتقا و غنای آن کتاب و رفع نواقص موجود است. یکی از کتاب های تازه انتشار یافته در حوزة ادبیّات تطبیقی که برای دانشجویان رشتة زبان و ادبیّات عرب در دورة کارشناسی تدوین شده، کتاب الأدب المقارن (دراسات نظریّة وتطبیقیّة) اثر خلیل پروینی است که توسّط انتشارات سمت به چاپ رسیده است. این پژوهش، به مطالعه و بررسی این کتاب در دو بخش کلّی: شکلی و محتوایی می پردازد و در هر قسمت، ابتدا امتیازات کتاب و سپس کاستی های موجود بررسی می شوند. یافته های پژوهش، بیانگر این است که کتاب از تکنیک های لازم آموزشی؛ همچون انسجام مطالب، پرهیز از اطناب ممل، داشتن تمرین و سؤالات بحث و بررسی و... برخوردار نیست و نتوانسته است، اهداف آموزشی انتشارات سمت و جامعة دانشگاهی را محقّق سازد. لذا در صورت تجدید چاپ، نیاز به اصلاحات اساسی و کلّی دارد.