فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۷۱۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان کُردی دارای گویش های گوناگونی است، باوجود این ازدیدگاه ضرب المثل ها دارای اشتراکاتی است. این جستار پس ازبررسی اجمالی زبان کُردی و گویش کُردی جنوبی، با روش توصیفی- نظری و مطالعه کتابخانه ای درپی آن است تا امثال کُردی را ازمنظر بلاغی مورد بررسی قرار داده، دریابد آیا این امثال از توان ایماژی و صور خیالی درحوزه علم بیان برخورداراست، وکدام یک ازصناعات بیانی درامثال مورد نظر بسامد بالاتری داشته، دلیل آن چیست. با بررسی برخی ازضرب المثل های کُردی ایلامی دریافتیم که این ضرب-المثل ها دارای قدرت بلاغی بالایی هستند و از تمام ظرفیت های علم بیان درآن استفاده شده است و این نتیجه قدرت خیال ورزی بالای گویندگان برای نفوذ دردلها واذهان است، زیرساخت غالب ضرب المثل ها برپایه تشبیه است، که گرایش به استعاره، غالباً استعاره تمثیلی، درآن زیاد است، همچنین لازمه ی درک برخی از صناعات علم بیان از جمله سمبل(نماد) در حوزه ضرب المثل های ایلامی آشنایی با بافت فرهنگی آن بوم است. علاوه براین برخی ازضرب المثل ها در ذیل چندمبحث ازمباحث علم بیان قابل درک است.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.
باور بلاگردانی در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بلاگردانی یعنی انتقال غیرمستقیم شر و دور ریختن آن برای مدت معین یا زمان نامحدد. بشر فلسفه های گوناگونی برای مبارزه با شر داشت و برای مبارزه با آن از ابزارهای رایجی همچون انسان، اشیاء، حیوان و ... استفاده می کرد. در این مقاله سعی شده است با مراجعه به شاهنامه فردوسی، روش های بلا گردانی بررسی شود. برای روشن شدن این امر، پس از ذکر مقدمه ای درباره بلاگردانی، دلیل روی آوری بشر به بلاگردان ها و انواع بلاگردانی در شاهنامه بررسی شده است. بلاگردانی به دو شکل بی واسطه و باواسطه، یکی در داستان ضحاک و دیگری در داستان رستم و اسفندیار دیده می شود. این پژوهش به شکل بنیادی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
کشاورزی در آیینه ی ضرب المثل ها و کنایات بخش خزل
حوزههای تخصصی:
فرهنگ، گنجینه ی گران بهایی ست که انسان از گذشتگان خود به ارث می برد و خود نیز برای آیندگانش به میراث می گذارد. میراثی که با مورّ ثان و وارثان خود پیوندی ناگسستنی دارد و از بطن زندگی آنان نشئت گرفته و انعکاس دهنده ی واقعیت های ساده و ملموس زندگی آنان است.
ادبیات عامّه، بخشی از فرهنگ عامّه به حساب می آید و ضرب المثل ها و کنایات منظوم و منثور نیز خود بخش عمده ای از ادبیات عامه محسوب می گردند. در این مقاله، به گردآوری و تحلیل ضرب المثل ها و کنایات رایج در فرهنگ مردم خزل پرداخته شده که موضوعش کشاورزی و به مردمانی کشاورزپیشه و دامدار مربوط است که محدوده ی کوچکی از پهنه ی وسیع الوار پیش کوه را به خود اختصاص داده اند و اکثر به اتفاق آنان به دو گویش لری و لکی تکلم می کنند.
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی مطالعه مورد پژوهانة (امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویة جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مُوَلََّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. افزون بر این، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان پ ژوهشگران حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
تأثیر مذهب بر نام گذاری مردم چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسم و نام پدیده مهم فرهنگی و اجتماعی است که پیش از تولد تا پس از مرگ با انسان همراه است. این عنصر در باورهای دینی، ملی، ادبی، فکری و تاریخی افراد جامعه ریشه دارد. مردم به نام نیک خود مباهات می کنند و برای فرزندانشان نام مناسب برمی گزینند. یکی از الگوهای پرطرف دار و پربسامد ایرانیان از گذشته های دور تا به امروز، استفاده از نام های مقدس مذهبی بوده است؛ نام هایی که به صورت ساده، مرکب و مشتق، ساخته می شوند. این واژه ها که برگرفته از اسماء الهی، نام های پیامبر(ص) و ائمه اطهار هستند، به صورت جدا یا ترکیبی در نام های افراد، مکان ها، طوایف، ایلات و ... کاربرد فراوانی دارند. مردم شیعه مذهب چهارمحال و بختیاری، این نام های مقدس را با پیوندهای مختلفی برای خویش برمی گزینند. در نوشتار حاضر، ده ها ترکیبِ یک تا سه جزئی فارسی (شامل فارسی و گویش بختیاری)، عربی و ترکیِ ساخته شده و رایج بین مردم به روش میدانی و کتابخانه ای گردآوری، گروه بندی و ارائه شده است. در پایان نیز سعی شده است با استفاده از آمار و ارقام رسمی، مقایسه مختصری در این کاربرد ارائه گردد.
تأثیر حماسه ملی در نام گذاری پدیده های جغرافیایی شهرستان قروه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود اقوام مختلف و تنوع فرهنگی در ایران، یک فرصت است که باعث غنای بیشتر و استواری فرهنگی و نشاط جامعه می شود؛ از سوی دیگر بیگانگان همواره در پی آن اند که از این تعدد و تنوع برای ایجاد رخنه در ارکان هویت و وحدت ملی استفاده کنند. شاهنامه فردوسی به دلیل غنا و استحکامش، می تواند مانند گذشته، کارآمدی اش را در ایجاد وحدت ملی نشان دهد. برای تبیین اهمیت منظومة بزرگ فردوسی در ایجاد و گسترش همگرایی ملی، تأثیر آن را در نام گذاری پدیده های جغرافیایی شهرستان قروه با چهار نقطه شهری و 137 روستا بررسی کرده ایم. این پژوهش با ثبت و ضبط نام های جغرافیایی متأثر از شاهنامه، از محو و فراموشی سرمایه های وحدت ملی جلوگیری می کند.
تطور بن مایه «کلاغ» از اسطوره تا فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بن مایه ها از مهم ترین عناصر قوام بخش حکایت های سنتی فارسی اند که علاوه بر ساختار، جهات معنایی و زیبایی شناختی آن ها را نیز تقویت می کنند. خاستگاه بن مایه های داستانی، متعدد و گاه نامشخص است: برخی از آن ها از عناصر اسطوره ای و بعضی دیگر زاده فرهنگ مردم اند؛ تعدادی وجه تاریخی دارند و شماری نیز وجوه دینی و اعتقادی و... . بن مایه ها طی قرن ها، هم تغییر کارکرد می دهند و هم از حوزه ای به حوزه دیگر نقل مکان می کنند. یکی از این بن مایه های پرکاربرد در فرهنگ ایرانی، «کلاغ» است که به سبب خصلت ها و کارکردهای متنوع و گاه متضادش، پرنده ای چندوجهی به شمار می آید و ردپای او را در اسطوره، دین و فرهنگ عامه می توان سراغ گرفت. برای حضور کلاغ در متن ها و روایت های داستانی، دو خاستگاه مهم می توان برشمرد: اساطیری و دینی. این پرنده در خاستگاه اساطیری اش با خورشید و روشنایی پیوند دارد، پیام آور خدای خورشید است، خوش یمن است و نماد عقلانیت و دوراندیشی؛ اما در خاستگاه دینی اش، با نخستین داستان های دینی، یعنی برادرکشی قابیل وارد باورهای مردم و ادبیات شده و جایگاهش به عنوان نماد مرگ، گورکنی و تاریکی تثبیت شده است. با این همه، این بن مایه در حوزه های اسطوره و دین محدود نمانده و حضوری چشمگیر در فرهنگ عامه نیز داشته است. هدف این پژوهش، مطالعة کارکرد بن مایه کلاغ و چگونگی تطور آن از اسطوره تا فرهنگ دینی و فرهنگ مردم است. بررسی کارکرد این بن مایه از گوناگونی حضور و سیر تطور آن پرده برمی دارد و بخشی از تفاوت اسطوره، دین و فرهنگ عامه را به نمایش می گذارد.
سوگند در شاهنامه و ارتباط اساطیری آن با آب و آتش
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی، اثر ماندگار ایرانی و اصیلی است که آیین ها و فرهنگ ایران کهن را در خود نگاه داشته است. هر کدام از آن آیین ها قابل بررسی است. یکی از این آیین ها، آیین سوگند خوردن است که امروزه نیز از آن استفاده می شود و در جای جای شاهنامه به آن پرداخته شده است. بنابراین در این مقاله سوگند و باورهای کهن مرتبط با آن و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی و نیز ارتباط اساطیری آن با دو عنصر آب و آتش بررسی می شود. سوگند واژه ای فارسی است و معادل آن در عربی قسم و یمین است. دکتر معین در حاشیه برهان قاطع پس از واژه سوکه آورده است. سوگند به فتح اول و سوم در اوستا saokatevant (گوگرد مند) یعنی دارای گوگرد است. در ایران باستان و محاکمه های مبهم و پیچیده، دو طرف دعوی را مورد آزمایشی به نام سوگند قرار می دادند. سوگند قسمی از وَر (آزمایش های ایزدی در ایران باستان) است. سوگند داروی سمّی است که به صورت شربتی (آمیخته و محلول) در آب به متهم می خوراندند؛ اگر بی گناه بود به او گزندی نمی رسید و حقانیت او ثابت می شد و اگر گناه کار بود، هلاک می شد.
مناسک تدفین و آیین های گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژه ای از مرگ اندیشی و فرهنگ شناسی در آثار داستانی صادق هدایت ا ست. بازپردازی شیوه های مختلف تدفین و سازه های گورستانی، به یاری دانش باستان شناسی و مردم شناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیین ها و مناسک مختلف، نشان دهنده درنگ شایسته او در این گونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستان های تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، به ترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دوران های پس از آن، ازجمله زمانه پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیده بشر هزاران سال بعد نیز ادامه می یابد. بر پایه این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسل یافته در داستان های صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزههای تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.