فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
جلوه های مختلف خداباوری در شعر اخوان، فروغ و شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی شاعران معاصر در برهه¬ای از زمان به دلیل اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی و شکست های پیاپی فردی و اجتماعی و در فضایی آکنده از اندیشه های فلسفی غرب، به عقیدة غیاب خدا که یکی از اندیشه های بنیادین فلسفة غرب است اعتقاد پیدا می کنند؛ امّا به دلیل گرایش ذاتی انسان به مفهومی به نام خدا و نیز تحت تأثیر اندیشه های فلسفی غرب به خدایی دیگرگونه روی میآورند. همین مسأله سبب به وجود آمدن شکل متفاوتی از خداباوری در شعر این شاعران شده است. نگارندگان در این گفتار ضمن اشاره به پیشینة عقیدة غیاب خدا و باز آفرینی آن در سنّت دینی و فلسفة غرب، به بررسی چگونگی ظهور، دوام یا افول، شباهت ها و تفاوت های آن در شعر سه شاعر برجستة معاصر، یعنی اخوان، فروغ و شاملو میپردازند.
وقت دزدیده
مسخ هدایت از مسخ
پدیده مرگ در آثار سنایی
حوزههای تخصصی:
مسئله مرگ همواره از مهم ترین دغدغه های بشر بوده و هرکسی قصد داشته در این زمینه به حقایقی دست پیدا کند و یا به دنبال توجیهاتی برای پذیرش این درد درمان ناپذیر باشد. بسیاری از حکما، عرفا و متشرّعان مسلمان، در این باب به بیان نظرات و تحقیقات خود پرداخته اند؛ یکی از آنان که در این موضوع، هم چون سایر موضوعات، داد سخن داده است، سنایی غزنوی است. در این پژوهش، برای تبیین عقاید عرفانی، دینی و حکیمانه سنایی، با استفاده از حدیقه الحقیقه، دیوان و نیز مثنوی های وی، ابتدا مطالبی از قبیل: تعریف، شمول و فواید مرگ مطرح و ضمن ارائه تصویری نامحبوب از دنیا، از آن به عنوان مزرعه و آزمایشگاه منزل آخرت یاد شده است؛ سپس برای تکمیل اثبات جاودانگی آدمی، مباحثی نظیر: نسبی بودن پدیده مرگ و نیز ضرورت آن در نظام احسن با تکیه بر قرآن و حدیث ذکر شده است. نتیجه آن که مرگ پایان حیات آدمی نیست؛ بلکه تحولی رو به رشد و در جهت کمال است که او را در مسیر دستیابی به سعادت ها و کمالات اُخروی قرار می دهد؛ مجموعه این عوامل سبب می گردد که یقینی به مرگ حاصل شود که ممکن است زندگی محدود دنیوی را در نزد انسان، کم ارزش تر از زندگی جاوید آخرت جلوه دهد.
فراهنجاری های دهگانه اشعار قیصر: بررسی و تحلیل فراهنجاری های دهگانه اشعار قیصر
منبع:
شعر بهار ۱۳۸۹ شماره ۶۹
حوزههای تخصصی:
نقدی بر گزینه قابوسنامه و سیاستنامه
حوزههای تخصصی:
استعاره های نو و چند لایه در شعر خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استعاره از مهمترین ابزار انتقال زبان از کاربرد حقیقی به کاربرد مجازی و ادبی آن است و بیش از عناصر دیگر شعر در نوآوری و ایجاد سبک شخصی نقش دارد. خاقانی از نظر آفرینش استعارات بدیع و تازه در شمار خلّاق ترین شعرای فارسی گوی قرار دارد. وی که از همه خلاقیت هنری و دانسته های خود در جهت ایجاد شیوه ای تازه و دیریاب ساختن شعر استفاده کرده، از استعاره های تازه و دیریاب در این راستا بهره زیادی برده است. بررسی استعاره در شعر خاقانی موجب شناخت بیشتر هنرنمایی های او در عرصه خیال و فهم بهتر شعر او می شود. این مقاله با این هدف به بررسی زمینه های آفرینش استعاره در شعر خاقانی و نو آوری های او در این قلمرو پرداخته است. وی علاوه بر کشف ارتباط و شباهت های تازه بین اشیا و پدیده ها که موجب ساخت استعاره های نو شده، در ساختار استعاره نیز نوآوری هایی به وجود آورده است. گاهی ارتباط کشف کرده او بین دو شیء در چند لایه ارتباطی شکل گرفته است که می توان آن را استعاره های چند لایه ای نامید .
مرزبان نامه یادگاری از ایران عهد ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله چگونگی حصول علم و تعقّل (دانش و شناخت) در انسان از مسائلی است که همواره ذهن فلاسفه و دانشمندان را به خود مشغول داشته است.در میان فلاسفه روزگاران پیشین، شیخ شهاب الدین یحیی سهروردی (شیخ اشراق) به این مسأله توجّه خاصی داشته و در آثار متعدّد فلسفی فارسی و عربی خود تعاریف گوناگونی از این مقوله ارائه داده است. هدف از این مقاله پاسخ به این پرسش است که آیا این تعاریف گوناگون، برآمده از سردرگمی و رکود فکری شیخ در این گونه مسائل بوده است ویا بیانگر نوجویی و سیر تکامل اندیشه در فلسفه اوست؟ پاسخ به این پرسش در گرو بررسی دقیق این تعاریف و مقایسه آنها با همدیگر و تعیین تقریبی تقدّم و تاخّر زمانی آنهاست که این مقاله در پی آن است. نتیجه ای که از این جستار به دست آمده است، این است که چون شیخ اشراق در آثار آغازین خود تحت تاثیر فلسفه مشّاء بوده است، علم و تعقّل را نتیجه حصول صورت اشیاء در ذهن دانسته است، سپس در جریان تکامل فکری خود، تعاریف دیگری از این مقوله ارائه داده است تا سرانجام پس از رسیدن به جهان بینی نوری- اشراقی خود، علم و تعقّل را حاصل ماهیت نوری نفس و حضور و ظهور اشیاء برای نور اعلام داشته است. منابع مورد استفاده در این مقاله، در درجه نخست، آثار فلسفی فارسی و عربی در دسترس شیخ و دو شرح مشهور و معتبر شهرزوری و قطب شیرازی بر حکمهالاشراق است و دلیل این امرهم بهرمندی مستقیم و بدون واسطه از سخنان خود شیخ یا شارح نامدار حکمه الاشراق است و در درجه دوّم، دیگر منابع در دسترس مرتبط با این موضوع است. درضمن از آن جا که ملاصدرا از شیخ اشراق، بسیار متأثر بوده است ،به گونه ای گذرا به تفاوت اساسی نظر ملاصدرا با شیخ در این مسأله نیز اشاره خواهد شد.
بررسی تکنیک های بیانی توصیف در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج در توصیف موضوعات مختلف شعری از تکنیک های بیانی متنوّعی بهره گرفته است. در این نوشتار به بررسی چگونگی به¬کارگیری این تکنیک های بیانی در دو گروه شاعرانه و دستوری پرداخته شده است. نیما در توصیف موضوعات شعری از تکنیک های بیانی دستوری بیش از تکنیک های شاعرانه بهره برده است. این تکنیک ها شامل کاربرد صفت، قید، جمله صله، مسند صفتی، جمله توصیفی و فعل های تصویری است. بسامد استفاده از صفت و جمله توصیفی در اشعار وی بیش از سایر تکنیک هاست. از میان تکنیک های شاعرانه نیز، تشبیه در جایگاه نخست قرار دارد و پس از آن تکنیک هایی همچون نماد، تمثیل، کنایه، استعاره و تشخیص قرار دارند. کاربرد بیشتر تکنیک های بیانی دستوری بیانگر این است که نیما در نزدیک کردن شعر به نثر و بیان طبیعی خود تا حدود زیادی موفّق بوده است.
نقش انشا در زبان عرفانی (بررسی و تحلیل نقش انشا در آثار فارسی عین القضات همدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عارفان در بیان اندیشه ها، انتقال معانی و احوال خود از زبانی استفاده می کنند که آن را زبان عرفانی می نامند. زبان عرفانی از دیدگاه های مختلف قابل بررسی است و عناصر متعددی در شکل گیری آن نقش دارد. بلاغت از جمله عناصر موثر بر زبان عرفانی فارسی است.
علم معانی با سنجش کلام، میزان اثر گذاری آن را بر مخاطبان تعیین می کند. موضوع علم معانی بررسی انواع جمله از جهت معانی ثانوی آن است و به مثابه ی ابزاری است که بلاغت و رسایی کلام را می سنجد؛ بنابراین به کمک قواعد و اصول این علم می توان میزان اثر گذاری انشا را در انتقال معانی بررسی کرد.
این مقاله بر آن است که نقش انشا را در تعلیم اندیشه های عرفانی و بیان تجربیات عرفانی، بررسی و تحلیل کند. به این سبب که در آثار فارسی عین القضات، جمله های انشایی و معانی ثانوی نقش مهمی دارد، آثار این عارف بزرگ برای تحقیق در این باب برگزیده شد.
مقایسه سبکی منشآت قائم مقام و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان پیروان سعدی تنها کسی که در پیروی از شیوه نگارش وی در گلستان گوی توفیق را از همگان ربود، قائم مقام فراهانی، نویسنده منشآت است که با درک روح زبان سعدی و رمز و راز آن،- تأثّر و نه تقلید- توانست نثری زیبا، روان، آهنگین و در عین حال استوار بیافریند. او راز ماندگاری و کهنه نشدن انشای گلستان؛ یعنی برخورداری از ارزش های گوناگون ادبی از قبیل: سادگی بیان، پرمایگی، خوش آهنگی، لطف سخن، بهره مندی هنرمندانه از زبان زنده، پر تحرّک و طبیعت آمیز را دریافت. از وجوه مشترک سعدی و قائم مقام می توان به استفاده به دور از تصنّع از زیورهای کلامی از قبیل سجع، ترصیع و موازنه و نیز بهره برداری از آیات و احادیث و استفاده بجا از اشعار و امثال و زبان زنده و پرتحرّک اشاره کرد. مقاله حاضر با مقایسه سبک شناسانه منشآت قائم مقام و گلستان سعدی در صدد تبیین وجود اشتراک آن دو و نشان دادن میزان توفیق قائم مقام در پیروی از سعدی است.