هدف از این مقاله ، تفسیر تطبیقی و پدیدار شناسانه «تهوع» سارتر و «بوف کور» هدایت است ، با توجه به تجربه وجودی هستی ناب ؛ یعنی مساله بنیادین فلسفه اصالت وجود . در بوف کور و تهوع پیش فرضهای معتاد و معمول در باب اعیان و اشیا به کناری نهاده شده است . چنین تجربه ای حقیقت ناب ، بیگانه ، ممکن و بی آمیغ اشیا را آشکار می کند .
مینوی، در مجموعه خود، شش اثر را آورده است که یکی از آنها کتاب السعاده و الاسعاد (به عربی) منسوب به ابوالحسن عامری است و مینوی آن را، مستقلا و از روی خط خود، در سال 1336 شمسی چاپ کرده است. یک اثر دیگر رساله «ملخص جامع الحکمتین» (به فارسی) است که از روی نسخه 2669 متعلق به کتابخانه بادلیان در آکسفورد نوشته شده است. چهار اثر دیگر رساله هایی است به فارسی که از روی مجموعه خطی شماره 134 متعلق به کتابخانه چستربیتی استنساخ شده است. این چهار رساله عبارت اند از:
1) «رساله چنگ»، از سراج الدین قمری یا کمال الدین مراغی؛
2) «نزهه العاشقین»، از محمد زنگی بخاری؛
3) «مناظره گل و مل»، از ابوسعید ترمذی؛
4) «مناظره شطرنج و نرد»، از حسام بن (یا حسام الدین) محمد رشید صراف خوارزمی.
«رساله چنگ» را، که اثری است زبان حالی، هم به سراج الدین قمری نسبت داده اند و هم به کمال الدین مراغی. نگارنده این رساله را در جای دیگر معرفی کرده است. محمود طیار مراغی هم آن را از روی نسخه کتابخانه دانشگاه استانبول چاپ کرده است. رساله «نزهه العاشقین» را نیز ایرج افشار از روی دو نسخه دیگر چاپ کرده است. رساله سوم را هم حسن عاطفی از روی نسخه خطی دیگری که متعلق به خود وی بوده است چاپ کرده است. چهارمین رساله که «مناظره شطرنج و نرد» است تاکنون به چاپ نرسیده بوده و نسخه خطی دیگری از آن پیدا نشده است و ما آن را از روی همین نسخه مینوی تصحیح کرده ایم که در اینجا چاپ می شود...
در مقاله حاضر با عنوان« مدتی این مثنوی تاخیر شد » نگارنده ابتدا روایات و مطالبی را که درباره شروع دفتر دوم نقل شده، تحلیل و بررسی کرده است و اشتباه یا ضعف در استدلال آنها را با استناد به روایات تاریخی و اشعار مثنوی نقل کرده، آنگاه نظر خود را براساس آن دسته از مستندات تاریخی و اشعار مثنوی که منطقی و درست به نظر رسیده، بیان کرده است. در این مقاله سعی شده است که دیدگاه ها به ترتیب از نظر قدمت زمانی بررسی شود.
طوطی هند امیر یمین الدین ابوالحسن خسرو فرزند امیر سیف الدین محمود اگر چه در ایران بیشتر به عنوان شاعر شناخته شده اما موسیقی دان، تاریخ نگار، عارف، منتقد، نویسنده و شاعر ارجمند فارسی گوی هند است و علاوه بر فارسی، ترکی و عربی دانی با زبان های سنسکریت، برج بهاکا واردو نیز آشنایی داشته است. گواه خستگی ناپذیری او در عالم شعر و هنر، آثار متعددی می باشد که از اوبه جا مانده است. آنچه به نظر من بسیار جالب توجه می نماید آثار منثوری همچون افضل الفوائد، خزاین الفتوح، رسائل الاعجاز، مجموعه جواهر خسروی و دیباچه های آثار شعری اوست.
وی در دیباچه غره الکمال بحث بسیار مغتنمی در نقد شعر دارد و از شگفتی های کار او این است که در این مقدمه پس از اظهار نظر در مورد شعر و نقد و بررسی آن، و نقد شعر عرب، به سنجش شعر خود می پردازد و نقاط ضعف و قوت شعر خود را بر می شمرد. کاری که کمتر شاعری جرات و جسارت پرداختن به آن را داشته و دارد. حتی بسیاری از منتقدان ادبی بر این عقیده اند که شعر شاعر زنده را نمی توان نقد کرد و فقط پس از مرگ شاعرست که می توان در باب چگونگی کلام او به داوری پرداخت. اما امیرخسرو با کمال هنرمندی و در نهایت انصاف وجوه کمال و نقص سخن خود را به درستی بیان کرده است و با این داوری یکی از شگفت انگیزترین و سخت ترین کارها و به جرات می توان گفت جسورانه ترین و بهترین نقدها را در زمینه شعر خود ارائه داده است. این مقاله به بررسی همین موضوع خواهد پرداخت.
جلال الدین محمد مولوی در مثنوی از ظرف قصه برای بیان تعالیم عالی عرفانی استفاده کرده است. ماخذ بعضی از این داستان های تعلیمی، آثار عطار نیشابوری می باشد که مولانا از دوران کودکی خود با او آشنایی داشته و ماجرای ملاقات با او در نیشابور و تقدیم کتاب اسرارنامه عطار به مولوی مشهور است. در این مقاله کوشش شده تا برخی از داستان های مثنوی را که به نوعی با آثار عرفانی عطار در ارتباطند و از آن ها بهره گرفته اند و یا به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از آن ها اقتباس شده اند معرفی کنیم.