ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
۳۰۴۱.

تجدد و نوگرایی در شعر شاعران نئو کلاسیک مصر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نوگرایی حافظ ابراهیم مصر شوقی بارودی نئو کلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۰۲
شاعران نئوکلاسیک مصر نخستین شاعرانی بودند که توانستند از رهگذر عوامل نهضت، شعر را از آفاتی که در عصر انحطاط گریبان گیر آن بود رهایی بخشیده و آن رادرمسیر اصلی حرکت خودقراردهند.دراین مقاله سعی برآن است تاسه شاعر مشهورنئوکلاسیک (بارودی و شوقی و حافظ ابراهیم)که نشانه های نوگرایی و تجدید در شعر ایشان بیش از دیگرشاعران این مکتب نمودپیدا کرده است مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. این شاعران راه را برآرایه های متکلفانه و بدیعی بستندو از دیگر سوی، اما مجال رابرای جولان ابزارهای بیانی، بازنگاه داشتند و درعین اهتمام به متانت الفاظ و قوالب به تاسی از ادبای بزرگ دوره های شکوفایی و زرین ادب عربی، از دست یازیدن به تجریه سبک نوین ویاپرداختن به اغراضی تازه و نو پدید ، پروایی به خود راه نداند.
۳۰۴۸.

شگرد های متناقض نمایی (پارادوکس) زیبایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات فارسی پارادوکس متناقض نمایی شیوه های زیبایی شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۱ تعداد دانلود : ۱۰۸۰
در این مقاله، اقسام متناقض نماهای زیبایی شناختی، یکی از بدیع ترین و برجسته ترین شگردهای ادبی، در ادبیات فارسی نقد و بررسی شده است. متناقض نماهای زیبایی شناختی ادبیات فارسی را از حیث ساختار می توان به دو دسته تعبیری و ترکیبی تقسیم کرد. هر یک از این متناقض نما ها هفت نوع هستند: بر مبنای استعاره، تشبیه، کنایه، مجاز، تصویر دووجهی، ایهام و غلو. این شیوه های بیانی و بدیعی، خودشان دارای زیبایی هستند، امّا وقتی به صورت متناقض نما بیان می شوند، زیبایی و تأثیرگذاریشان چندین برابر می شود. در متناقض نماهای زیبایی شناختی، شاعران می توانستند سخن خود را به شکل ساده و غیرمتناقض نما هم بیان کنند؛ مثلاً می توانستند به جای «آزاد بودن اسیر»، «آزاد بودن عاشق» و به جای «جمع پریشان»، «گروه پریشان» بیاورند، اما عمداً به صورت متناقض نما آورده اند تا توجّه خواننده به سوی سخن متناقض نما جلب، شگفتی او برانگیخته و سبب احساس لذت در او شود. در مجموع، متناقض نماها با برانگیختن کنجکاوی خواننده، او را به تلاش برای کشف حقیقت وامیدارد و از همین رو، موجب ماندگاری مطلب در ذهن او میشود.
۳۰۴۹.

تحلیل بن مایه های استفهام در دیوان ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم بلاغت سبک شناسی ناصرخسرو استفهام روش سقراطی اغراض ثانوی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی ادبیات حکمی و پندآموز
تعداد بازدید : ۱۷۱۲ تعداد دانلود : ۹۰۰
ابیات سؤالی در دیوان ناصرِخسرو، در مقایسه با دیگر شاعران تعلیمی، بسامد زیادی دارد. ما در این مقاله در پی پاسخگویی به این سؤالات خواهیم بود که دلیل اتکای شاعر بر استفاده از سؤال در تعلیم چیست؟ و آیا می توان این نکته را از ویژگی های سبک فردی ناصرِخسرو تلقی کرد؟ در این مقاله کوشش شده است ضمن پاسخگویی به این سؤالات مسئله با رویکردهای متفاوت تحلیل و بررسی شود. این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی و با رویکرد دیالکتیکی دلایل عمدة شاعر در اتکا به سؤال در روش تعلیم را در موارد زیر جست و جو کرده است: 1. اثرپذیری از ویژگی های سبکی قرآن کریم، 2. اثرپذیری از روش تدریس و آموزش سقراط در تعلیم مخاطب، 3. به کارگیری جنبة بلاغی و زیبایی شناسانة استفهام در بالابردن غنای هنری شعر، و 4. استفاده از روش تبلیغی اسماعیلیه در مراحل دعوت به این مکتب فکری. در این تحقیق با توجه به آمار مستخرج از دیوان ناصرِخسرو به این جنبه های بنیادین پرداخته می شود.
۳۰۵۳.

تبیین معناهای نازیباشناسانه ی بیماری، رنج و مرگ در اشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدرنیته بیماری مرگ بودلر نیما یوشیج ناکلین

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : ۱۷۱۰ تعداد دانلود : ۹۰۶
در اشعار نیمایوشیج، شاهد ظهور مضامین نازیباشناسانه زخم، بیماری، خون، رنج و احتضار هستیم. مقاله حاضر با تأمل دراین اشعار به نحوه چگونگی بازنمایی این مضامین میپردازد و معناهای مستتر دراین تصاویر را واکاوی میکند. روش پژوهش، تحلیلی است که سعی دارد تا از تفسیرهای زیباشناسانه صرفاً صوری عبور کرده و بر اساس درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه، نخست با ت أکید بر گفتمان مشروطه و تحلیل اشعار نیما در این گفتمان نشان دهد که این اشعار را چگونه میتوان به مثابه بازنمایی کشتار و خونریزی زمان خویش توضیح داد و از وجهی دیگر حضور بدن بیمار را نشانی از دموکراسی خواهی و حضور صداهای اقلیت تفسیر کرد. مبانی نظری این پژوهش با تکیه بر تأملات اندیشمندانی چون شارل بودلر و لیندا ناکلین طرحریزی شده است. بر اساس دیدگاه ناکلین در خصوص بدنهای زخمی و بیمار سعی میشود از میان رفتن انسجام و تمامیت بدن در این اشعار به منزله استعاره ای از فقدان تبیین شود؛ فقدانی که جهان نامنسجم و بدون کلیت و قطعیت مدرن برآمده از آن شمرده میشود. در نگره بودلر نسبتی میان حساسیت هنرمند و حساسیت بیمار برقرار است؛ از این رهگذر تجربه های بیماری و مرگ در اشعار نیما به زبانی تازه، فهم و تبیین میشود. در نهایت تأکید میشود که تصویر بیماری و مرگ در هنر نه به معنای زوال و نیستی بلکه میتواند به معنای «تولدی دیگر» درک و استنباط شود. به بیان دیگر از رهگذر این مضامین نازیباشناسانه درک جدیدی از هنر و زیبایی حاصل میشود.
۳۰۵۷.

تحلیل سوانح­العشاق از دیدگاه «من استعلایی» پدیدارشناختی (رویکردی پدیدارشناختی به قلمرو عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آگاهی پدیدارشناسی غزالی عشق من استعلایی سوانح

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پدیدارشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۰۸ تعداد دانلود : ۹۹۹
متون ادب فارسی به سبب برخورداری از تنوع وگستردگی فراوان از دیرباز توجه منتقدان را به خود معطوف داشته است. در این میان، سوانح احمد غزّالی از دو جهت، یکی به دلیل نظریه­پردازی های معرفت­شناسانه و دیگر نوع نگاه مؤلف به توصیف پدیدارهایی چون عشق، عاشق و معشوق، از وجهه معرفتی بالایی برخوردار است؛ پژوهش حاضر روش نقد پدیدارشناختی رابا توجه به یکی از دغدغه های اصلی خود که رسیدن به «التفات» و «طلبگاهی» منحصراً عرفانی و نیز ارائه پاسخی برای چگونگی ارتباط میان آگاهی با مسأله فناست، در تحلیل رخدادهای معرفتی سوانح به کار گرفته است. روش انتقادی این مقاله، پدیدارشناسی استعلایی است تا با اتکا به تحلیل آن، از کیفیّت ظهور رخداد آگاهی و «من استعلایی»، موضوع را به تعبیر سوانح از «طلبگاه» عرفان قرن ششم ارزیابی، و اهمیت انتخاب عشق را در ایجاد و تکوین فرایند آگاهی بیان کند. دستاورد عملی این مقاله، معرفی عینی یک الگوی کاربردی به منظور بررسی فرایند معرفت شناسی در حوزه ادبیات عرفانی است.
۳۰۵۸.

دراسه سوسیونصیه فی روایه «ذاکره الجسد» ل «أحلام مستغانمی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باختین النقدالسوسیونصی الروایه المتعدده الأصوات الکتابه النسویه ذاکره الجسد

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۵۹۹۲
إنّ البناء الدلالی للروایه فی نسقه اللغوی یحتوی علی الأنساق السردیه والخطابیه إلى جانب الأنساق الفکریه. فالنقد السوسیونصی یدرس البناء الدلالی للنص من المنظور السوسیولوجی اکتفاء بالنص دون الرجوع إلی خارجه. وتتجلی العلاقات الحواریه القائمه فی البناء الاجتماعی للروایه من الناحیه الجمالیه فی إطار هذا الاتجاه النقدی، إمّا بدیموقراطیه الأصوات فی الروایه البولیفونیه، وإمّا بهیمنه إیدیولوجیه واحده فی الروایه المونولوجیه. ومن هذا المنظار النقدی، اتخذت الراوئیه الجزائریه الشهیره، أحلام مستغانمی، فی روایتها ذاکره الجسد اتجاها متمیزا لإقامه العلاقات الحواریه فی بناء النص الذی لا یمکن الحکم علیه بسهوله. قامت هذه المقاله بدراسه البناء الداخلی لهذه المدونه السردیه النسائیه، بأسلوب وصفی تحلیلی، فی ثلاثه مستویات: الأسالیب الکلامیه، ونوعیه الراوی والضمائر السردیه، والمنظور الآیدیولوجی، لکشف أسلوب الروایه فی إقامه العلاقات الحواریه بین الأصوات فی مجتمع النص حسب النقد السوسیونصی. وتشیر النتائج إلی أنّ هذه الکاتبه لا تختار الحیاد ولا الانحیاز السردی فی إعلاء صوت الشخصیات بل تستخدم الأسلوب الوسط فی تشخیص الأسالیب الکلامیه للشخصیات، وذلک بتلاعبها بالضمائر السردیه. کذلک تطرح الروایهُ الآیدیولوجیات المختلفه فی البناء الاجتماعی للنص فی قضیتی المرأه والوطن؛ حیث یتمّ المنظور الآیدیولوجی النهائی للروایه حسب خصائص الروایات المتعدده الأصوات محاولهً ترسیم الدیموقراطیه فی بناء النص. کذلک إمکانیه التأویل لدی المتلقی فی الخطاب المفتوح النهایه تسم هذه الروایه النسویه بخصائص تعددیه -الأصوات، خلافاً لمن لا یعتبر الکتابات النسویه سوى روایات مونولوجیه.
۳۰۶۰.

تحلیل هنجار گریزی و آشنایی زدایی سبکی در شعر قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آشنایی زدایی هنجارگریزی لیچ قیصر امین پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۷ تعداد دانلود : ۱۱۸۳
آشنایی زدایی، به عنوان محوری ترین عنصر ادبیّت Literariness در نظرگاه شکل گرایان در نقد ادبی به کار رفته است. بعدها مورد توجه منتقدان دیگر مانند یاکوبسن و تینیانوف و... قرار گرفت. آشنایی زدایی و هنجارگریزی از شگردهایی است که قیصر امین پور در اشعار خود از آن بهره برده است. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل گونه های متعدد هنجارگریزی در سبک شعری قیصر امین پور عمدتاً بر مبنای نظر و روش لیچ پرداخته شده است و به استناد شواهد متن، روشن می شود که استفاده از آشنایی زدایی در اشعار قیصر هم از جهت سبکی و زبانی به قوت شعر وی مدد رسانیده و هم به زیبایی و غنای بیشتر شعر او در کنار رسانندگی و ایصال، منجر شده است. بیشترین جلوه های هنجارگریزی در اشعار قیصر امین پور را در آرایه های معنوی و هنجارگریزی نحوی می توان دید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان