فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۷۶۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی کتاب: گزیده اشعار مسعود سعد؛ به کوشش کامل احمد نژاد و کاظم دزفولیان، چاپ اول
حوزههای تخصصی:
نوش نامه: منظومه ای غنایی از عصر مشروطه
منبع:
نامه پارسی ۱۳۷۸ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی نظریه ادبیات غنایی در ایران (با تکیه بر ادبیات پیش از اسلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر غنایی از مهم ترین انواع ادبی در تاریخ نقد ادبی است. در تاریخ ادبیات هر سرزمینی، اشعاری وجود دارد که به همراهی موسیقی و یا برای همراهی با آن سروده می شده و از سوی دیگر، اشعاری ساده، عاطفی و موسیقایی وجود دارد که از دل جامعه عوام به وجود آمده و منشأ اشعار غنایی رسمی شده است. محققان ایرانی تحت تأثیر تعریف رمانتیک شعر غنایی، اغلب این نوع شعر را اشعاری دانسته اند که بیانگر احساسات و عواطف شخصی است و «من» شخصی گوینده را بازگو می کند. در این مقاله که به شیوه سندکاوی نوشته شده است، نگارنده ضمن نقد و بررسی این دیدگاه، جلوه-های اصیل و بوطیقایی ادبیات غنایی را در ادبیات ایران پیش از اسلام بازگو می کند. گوسان ها، نوازندگان دوره گردی بودند که اشعاری را به همراهی موسیقی برای پادشاه و مردم روایت می کردند. از سوی دیگر، گونه های ادبی نظیر خسروانی ها و فهلویات اشعاری ذاتاً غنایی هستند که منشأ آن توده مردم است.
سخنی با خداوند یا بث الشکوی
منبع:
وحید بهمن ۱۳۵۲ شماره ۱۲۲
حوزههای تخصصی:
محبت نامه ها یاده نامه ها
منبع:
ارمغان ۱۳۵۵ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تکرار در معانی عاطفی و زبان هنری غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توالی و نظم منطقی بین اشیا و رویدادها در عرصه های مختلف و به خصوص حوزه ی خیال، زیبایی و گیرایی خاصی را به دنبال دارد. وجود تکرار در ساخت و فرم شعر، ارزش زیباشناختی شعر را دو چندان می سازد به ویژه اگر تکرار در شعر شاعری خلاق و نو آفرین همچون سعدی رخ داده باشد. این مقاله با روش تحلیل بسامدی به بررسی تکرار در معانی عاطفی، تصاویر، کنایات و همچنین موسیقی غزلیات سعدی می پردازد. هدف از نگارش این مقاله نشان دادن موارد تکرار در غزلیات شاعر و همچنین بیان این مطلب است که تکرار در اشعار وی نه تنها باعث ایستایی و رکود شعری نشده است بلکه این تکرار نمایش معنایی و عینیت عاطفی کلام او را بالا برده است.
بث الشکوی یا سخنی چند با خداوند
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی محتوایی لیلی و مجنون نظامی و فراق نامه ی سلمان ساوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضربه منظوربررسی ومقایسه ی لیلی ومجنون نظامی وفراق نامه ی سلمان ساوجی ، به شیوه ی کتابخانه ای نوشته شده است ویافته های پژوهش به شکل توصیفی وتحلیلی ارائه شده است.
لیلی ومجنون نظامی،بی شک، یکی ازشاهکارهای غنایی ادب ایران وجهان است. چنین اثرژرفی درکنار التذاذ هنری حاصل ازآن،توانایی آن راداردکه همواره مورد بازاندیشی وتامل قرارگیردتا بدین وسیله بتوان باژرف اندیشی وغوردرساختمان، محتوای درونی وسایر توان های ساختاری نهفته درآن ، موارد ارزشمندی رایافت.
هدف ازتدوین این مقاله آن است که داستان « لیلی ومجنون »نظامی و« فراق نامه ی» سلمان ساوجی از نظر محتوایی باهم مقایسه شود؛ازآن جایی که سلمان ساوجی ازمقلدان نظامی محسوب می شودمقاله تلاش داردتا تاثیرات نظامی برفراق نامه راتبیین نماید.به همین دلیل محورکلی این مقاله بررسی امکانات ساختاری نهفته دراین دواثراست.
سخنی با خداوند و درباره خداوند (بث الشکوی) (2)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی عشق در غزلیات مولانا، سعدی و حافظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
67 - 82
حوزههای تخصصی:
عشق در خلق شاهکارهای ادبی نقش بسزایی داشته و جلوه های گوناگونی در آثار ادبی دارد. در مقاله حاضر به شیوه تطبیقی عشق در غزلیات سه شاعر بزرگ ادب فارسی مولانا، سعدی و حافظ بررسی گردیده و بر مبنای گزینش برخی غزلیات آنان، ابیات حاوی نظرات مشترک و متفاوت آن ها در باب عشق بیان شده است. تطبیق عقاید بزرگان ادبیات همچون مولانا، سعدی و حافظ درباره عشق می تواند در روشنگری پیچیدگی های این موضوع جهان شمول موثر باشد. همچنین با بررسی دیدگاه آنان علت شهرت هر یک در گونه ای از غزل عاشقانه مشخص خواهد شد. بر اساس نتایج ح اصل از این پژوه ش، می توان در یک نگاه کلّی بیان کرد که وجه غالب عشق از منظر سعدی، مجازی و زمینی، از منظر مولانا، عارفانه و حقیقی و از منظر حافظ، رندانه است. این شاعران به دشواری های بی پایان و ازلی و ابدی بودن عشق، رجحان عشق بر عقل و بی توجهی به عیب –جویی های مدعیان تأکید دارند.
بررسی صبغة عرفانی مناجات های شهدای دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادث و رویدادهای بزرگ، انقلاب ها و جنگ ها، با تأثیری عمیق و گسترده در تاریخ جوامع انسانی، فرهنگ و ادبیّات و هنر تازه ای را به همراه می آورد. هشت سال جنگعراق علیه ایران نیزکه ناخواسته به فاصلة کوتاهی پس از انقلاب به کشور ما تحمیل شد، منجر به شکل گیری نوع خاصی از ادبیّات به نام ادبیّات دفاع مقدّس شده که تفاوت عمده اش با ادبیّات جنگ در دنیا، معنویت نهفته در آن است. در آن برهه از زمان که به دوران دفاع مقدّس مشهور شد، رزمندگان با نوشتن یادداشت های روزانه، وصیت نامه ، دست نوشته، نامه، مناجات و دل نوشته آثاری را خلق کردند که از بسیاری جهات قابل بررسی است. پژوهش حاضر از نوع مستند به شیوة تحلیل محتوا به بررسی و تحلیل مناجات های شهدا با محوریّت وصیّت نامة شهدای استان فارس پرداخته و در پی آنست که مشخّص کند عواطف حاکم بر مناجات های شهدا کدام است و کدام یک از مفاهیم عرفانی در این مناجات ها مطرح شده است. مناجات های مورد بررسی در دو دسته مناجات های بدون درخواست (راز و نیازهای عاشقانه) و مناجات های دارای درخواست دسته بندی شده اند. رسیدن به مقام والای شهادت، مهم ترین و بیشترین درخواست شهدا بوده و پس از آن پناه بردن از شرّ دنیا و نفس امّاره به خداوند، طلب آمرزش گناهان کبیره و صغیره، هدایت و طلب پیروزی در جایگاه های بعدی قرار گرفته است.
بررسی و تحلیل نقش پیک ها در محبت نامه ی ابن نصوح شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل نوآوری های ابن نصوح شیرازی، شاعر قرن هشتم و نقش پیک ها در منظومه ی محبت نامه است. محبت نامه از منظومه هایی است که زیرمجموعه ی ده نامه ها قرار می گیرد. ده نامه؛ منظومه ای عاشقانه و روایی است در قالب تلفیقی غزل و مثنوی که بر اساس تبادل نامه میان عاشق و معشوق شکل می گیرد. الگوی اصلی اغلب ده نامه سرایان، ده نامه ی اوحدی مراغه ای است اما ابن نصوح در این عرصه ، دست به نوآوری هایی زده است. هنرنمایی ابن نصوح دراین است که هم تعداد پیک ها را افزوده و هم بسیار هوشمندانه، این پیک ها را درخیال آفرینی به کار برده است. محبت نامه ده پیک دارد: ماه، خورشید، باد صبا، باد شمال، شانه، آیینه، شمع، پروانه، گل و بلبل. در حقیقت، ابن نصوح ده نامه ی خود را نه بر پایه ی نامه ها بلکه بر اساس این ده پیک بنا کرده است. بنابراین، نه تنها نامه ها در محبت نامه بر اساس گفتگوی میان عاشق یا معشوق با پیک ها شکل می گیرد؛ بلکه پیشبرد روایت نیز بر عهده ی پیک هاست. وی هنرمندانه میان هرپیک، فرستنده و گیرنده ی آن تناسبی دلنشین برقرار ساخته است. همچنین این ده پیک درمضمون آفرینی، ساخت و تداعی تصاویر و فضاسازی در محبت نامه نقش اساسی دارند. مهم ترین پیک محبت نامه، پیک ششم یعنی آینه است. ابن نصوح به خوبی از این پیک و رمز آینه بهره برده است. آینه، نقطه ی عطف روایت، در محبت نامه است. معشوق پس از دیدن حقیقت عشق درآینه و آگاهی از اتحاد عاشق و معشوق، دگرگون شده و پس ازآن است که مقدمات وصال فراهم می گردد. پژوهش هایی بدین شیوه می تواند در شناساندن ارزش ادبی ده نامه ها، بسیار موثر باشد؛ گونه ای که تقریبا ناشناخته است.
کهن الگوی عشق در نما یشنا مه سلطان مار بهرام بیضا یی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یون گ در مکت ب روان شناسی خود، محتوا و درون مایه ناخودآگاه جمعی را که نالگ و می داند . عشق یکی ازبرجسته ترین کهن الگوهای روان بشر است که از دیرباز، ذهن انسان را به خود مشغول ساخته است، اساطیر و متون ادب فارسی ، عرص ه وس یعی از جل وهه ای کهن الگو ی عشق به شمارمیآیند؛ نمایشنامه سلطان مار اثر بهرام بیضایی که یک اثر اسطوره ای و عاشقانه است، داستان عشق خانم نگار و سلطان مار را روایت می کند که دو قهرمان اصلی نمایشنامه از طریق فرافکنی، ویژگی ها و حالات روانی دنیای درون خود را در دنیای بیرون مجسم می کنند . در این پژوهش با بهره گیری از روشتوصیفی–تحلیلی ضمن تحلیل کهن الگوی عشق در نمایش نامه سلطان مار دیگر کهن الگوهای یونگی نیز تفسیر شده است زیرا جلوه های آنیما و آنیموس در خلال مفهوم کهن الگوی عشق با دیگر کهن الگوها و نمادهای روانشناسانه تلفیق یافته است . قهرمانان این نمایشنامه با اکسیر عشق برسایه پیروز می شوند و نقاب های خود را کنار می گذارند و به فرایند فردیت و کمال دست می یابند
داستان غنایی مدرن (تحلیل داستان کوتاه «ابر بارانش گرفته است» بر مبنای نظریه آیلین بالدشویلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
135 - 156
حوزههای تخصصی:
داستان کوتاه غنایی یا شاعرانه یکی از گونه های داستان مدرنیستی است. بنابر نظریه آیلین بالدشویلر در «داستان کوتاه غنایی»، ذهن و دنیای درونِ شخصیت ها برجسته می شود و هدف نویسنده ارائه تصویری بی واسطه از افکار و احساسات شخصیت اصلی است که با زبانی غنایی روایت می شود و حالات روحی و فراز و فرود احساسات و عواطف شخصیت را درباره موضوعی خاص نشان می دهد. داستان «ابر بارانش گرفته است» از شمیم بهار، داستانی است مدرن که در آن، دنیای ذهنی و درونی شخصیت اصلی برجسته شده و منحنی عاطفی و فراز و فرود احساسات و عواطف راوی در یک رابطه عاشقانه ناکام نشان داده می شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و می خواهد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه شگردهایی داستان «ابر بارانش گرفته است» را به داستان غنایی مدرن تبدیل کرده است؟ بهره گیری نویسنده از شیوه ذهن گرایانه روایت با زبانی غنایی و شاعرانه و ایجازی و شگردهایی چون تک گویی درونی، پیرنگ نامتعارف، ابهام و پیچیدگی در روایت، نمادپردازی و برجسته کردن تنهایی و تک افتادگی عاطفی راوی از طریق برخی تصاویر و توصیف مکان ها، مشابهت روایی و تکنیکی این داستان را با نظریه «داستان کوتاه غنایی» بالدشویلر نشان می دهد.