فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۶۱ تا ۴٬۷۸۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی طبقات طبیعی موجود در سجع پایانی برخی از سوره های قرآن کریماست. بسیاری از سوره های قرآن، به ویژه جزء سی اُم سجع پایانی دارند و به واکه ها و همخوان های یکسان ختم شده اند. برخی دیگر با وجود نداشتن واکه ها و همخوان های یکسان در سجع پایانی، موزون و گوشنوازند. دلیل این امر را می توان در رابطه ای دانست که واکه ها و همخوان ها در پایان هر آیه با آیة دیگر دارند که در قالب طبقات طبیعی قابل تبیین است. متن مورد استفاده در این پژوهش را کلیة آیات قرآن کریمتشکیل می دهند. برخی نتایج این تحقیق عبارتند از: 1 با وجود آنکه همخوان ها در واژه های پایانی برخی آیات با یکدیگر تفاوت دارند، از دیدگاه واج شناسی در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 2 در یک سوره، برخی از آیات به /m/ و برخی به /n/ پایان می یابند که این دو همخوان در یک طبقة طبیعی جای می گیرند. 3 طبقة طبیعی «رساها» بیشترین بسامد را در سجع پایانی آیات قرآنبه خود اختصاص داده اند.
The Effect of Pictorial Contexts on Reading Comprehension of Highschool students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Moral Voice in English Language Teaching An Attempt to Fill in the Gap(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر بافت های کوتاه و بسط یافته در گروه های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند استفاده از روش های تحقیق در رشته زبانشناسی کاربردی در مقالات تحقیقاتی چاپ شده بین سال های 1986 تا 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، بر آن است تا روندهای استفاده از روش های پژوهش در مقاله های زبان شناسی کاربردی را در سه دهه اخیر (1986 تا 2015) مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، 7525 مقاله مستخرج از 10 مجله رشته زبان شناسی کاربردی گردآوری شدند. این مقاله ها، به وسیله نگارندگان و چهار دانشجوی دکتریِ آموزشِ زبان انگلیسیِ دانشگاه های ایران، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتند. داده های به دست آمده نشان داد که پژوهش های تجربی با فراوانی 6263 (%23. 83)، بیشتر از پژوهش های غیرِ تجربی با فراوانی 1262 (%16.77)، مورد استفاده قرار گرفتند. همچنین، یافته ها نشان داد که مابین سال های 1986 تا 1995، پژوهش های غیرتجربی با 73% .40، سهم قابلِ توجهی را به خود اختصاص داده بودند. هر چند، این روند در دهه های بعدی کاهش چشمگیری داشت. در بین سال های 1996 تا 2005، پژوهش های کمّی بیشترین درصد استفاده را در میان پژوهشگران داشتند (%23 .64). این در حالی است که در دهه اخیر (2006-2015) مطالعات کیفی با %75 .41، روند افزایشی داشتند. به نظر می رسد رشدِ پژوهش های کیفی که از میانه دهه 90 شروع شده بود، در سال های اخیر به بالاترین میزان خود رسیده است. پژوهشگران و آموزش دهندگان حوزه زبان شناسی کاربردی باید نسبت به این تغییر رویه ها آگاه باشند. آن ها باید پیش از بهره گیری از روش های مورد اشاره، به مفاهیم پایه ای روش ها، نقاط ضعف و قوت آن ها به همراه محبوبیتشان در بین صاحب نظران رشته، توجه کنند.
L2 Learners’ Enhanced Pragmatic Comprehension of Implicatures via Computer-Mediated Communication and Social Media Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Second or foreign language (L2) learners’ development of interlanguage pragmatic (ILP) competence to understand and properly interpret utterances under certain social and cultural circumstances plays a pivotal role in the achievement of communicative competence. The current study was designed to explore the effects of synchronous computer-mediated communication (SCMC) and asynchronous computer-mediated communication (ACMC) course modules delivered through social media networks (SMN) on the development of the Iranian L2 learners’ comprehension of implicatures. The participants of the study were 90 English-as-a-foreign-language (EFL) undergraduate students attending three intact classes. The classes were randomly assigned to one control and two experimental (SCMC and ACMC) groups. An open-ended implicature comprehension test was used to assess students’ ILP development in this pretest-posttest comparison-group study. The control group received the traditional teacher-fronted instruction, and the S/ACMC groups received instruction via synchronous and asynchronous modules of SMNs for 4 months, respectively. Students’ attitudes towards the CMC-based courses were also sought. Split-plot ANOVA results indicated that both experimental groups developed significant ILP ability to comprehend and interpret L2 implicatures after the instruction; however, by comparison, the ACMC group improved more considerably. It is concluded that, first, comprehending L2 implicatures is not impervious to computer-mediated instruction and, second, different CMC affordances may result in differential ILP developmental effects in teaching L2 pragmatics. The findings can help L2 teachers decide how to use CMC affordances and SMN modules to raise L2 learners’ pragmatic awareness
فرایند تکرار در گویش کردی کلهری براساس نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از فرایندهای واژه سازی در گویش کردی کلهری تکرار است که در آن، تمام یا بخشی از واژه تکرار، و واژه جدیدی ساخته می شود که یا معنای جدیدی دارد، یا بر معنای پایه تأکید دارد، و یا شدت آن را نشان می دهد. در این مقاله فرایند تکرار را در گویش کردی کلهری از دیدگاه نظریه بهینگی بررسی کرده ایم تا اولاً چگونگی فرایند تکرار در این گویش مشخص شود، ثانیاً در چارچوب گونه معیار نظریه بهینگی، که به نظریه تناظر مشهور شده است، فرایند تکرار را در این گویش تحلیل کنیم. داده های این تحقیق با روش میدانی (مصاحبه با گویشوران بومی) و روش اسنادی (فرهنگ های لغت گویش کردی کلهری) گردآوری شده و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر دو نوع فرایند تکرار کامل و ناقص در گویش کردی کلهری وجود دارد، و با توجه به مرتبه بندی محدودیت های جهانی مطرح در نظریه بهینگی می توان انواع فرایند تکرار را در این گویش تحلیل نمود.
Rociprocal Teaching as a Tool to Foster Autonomy: Practical Considerations in Iranian High School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Qur’anic Metaphors and Their English and Persian Translations: Dead or Alive(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aims at discussing whether metaphors in the Qur’an, revealed more than 1400 years ago, are dead, moribund or live and how these three types of metaphors have been translated in three English and three Persian translations of the Qur’an. The results reveal that among 70 metaphors examined, while only about 32.85% are live metaphors, about 67.14% are moribund, but none of the cases are completely dead. Furthermore, based on Newmark’s (1988a) classification of procedures for translation of metaphors, there is no image in 15.21% of the procedures used in the English and Persian translations of live metaphors while there are images in 84.78% of them. On the other hand, 43.26% of the procedures used in translations of moribund metaphors transfer the images whereas 56.73% of them omit the images, although these metaphors are not dead. Yet the point is that when the majority of Qur’anic metaphors, that are moribund, had been considered by translators as dead metaphors and their images had been omitted, the translations fail to represent one of the important aspects of the original text’s literary style that is its metaphorical and literary language.
فعل نمود - بنیان در گویش تنکابنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویشوران تنکابنی به گویشی سخن می گویند که به اندازه ای متفاوت از گویش های شرق مازندران و غرب گیلان است تا حدی که مردمان این سه منطقه سخنان یکدیگر را نمی فهمند و برای برقراری ارتباط از زبان فارسی استفاده می کنند. نگارنده طی اجرای بخشی از طرحی پژوهشی ، در جست وجوی علت عدم درک متقابل میان گویشوران شرق و غرب مازندران که گفتار هر دو از گویش های زبان مازندرانی (تبری/ طبری) به شمار می روند مهم ترین علت را تفاوتی اساسی میان ساخت ستاک فعل در این دو گویش و به سبب بنیان نامعمول ستاک در گویش تنکابنی یافته است. چگونگی ساخت ستاک فعل در این گویش مورد پرسش، و ارائه توصیف و تحلیل این ساختار متفاوت هدف این پژوهش است. داده های این پژوهش به روش میدانی به صورت ضبط گفتار ده گویشور بومی طی پرسش های هدفمند برای دسترسی به انواع صیغگان و صورت های تصریفی فعل گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهند که ستاک های فعل در این گویش نمود بنیان هستند و تکواژ تصریفی جداگانه ای برای تصریف زمان بر ستاک افزوده می شود. این در حالی است که ساخت ستاک فعل در زبان های ایرانی بر پایه زمان دستوری است و دیگر ویژگی های تصریفی - از جمله نمود فعل- بر ستاک حال و گذشته افعال افزوده می شوند. این بررسی ضمن معرفی ویژگی خاص ساختار ستاک فعل در گویش رو به زوال پرجمعیت ترین گویشوران یک زبان از دسته زبان های کاسپی (خزری)، در مطالعات گویش شناختی و رده شناختی زبان نیز می تواند کارآمد باشد.
بررسی رابطه واگویه، استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی از طریق تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر بر آن است تا ارتباط بین یکی از جنبه های اصلی نظریه اجتماعی فرهنگی ویگوتسکی (1978)، یعنی واگویه را، با استدلال منطقی و دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی بررسی کند. این ارتباط مبتنی بر تعاملی پویا بین قدرت استدلال منطقی و واگویه دانشجویان وهمچنین ارتباط هریک از این ساختارها با دستاورد زبانی آن هاست. برای دستیابی به هدف پژوهش، 200 دانشجوی زبان انگلیسی از دانشگاه های مختلف ایران پرسش نامه هایی را تکمیل کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد سه بخش از فعالیت ها (استنباط، استنتاج و ارزشیابی استدلال های منطقی) را از پرسش نامه «ارزیابی تفکر انتقادی واتسون گلیزر»ش (2010) انجام دهند. علاوه بر این، از آن ها خواسته شد به پرسش نامه «واگویه» طراحی شده توسط سیگریست (1995) پاسخ دهند. برای بررسی دستاورد زبانی، از شرکت کنندگان خواسته شد معدل خود را ذکر کنند. مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل مدل براساس داده ها انجام شد. برای تعیین ناپیوستگی های شناساییشده در مدل، هر مسیر که نمایانگر روابط علی و معلولی است به طور مجزا بررسی شد. داده ها، پیش بینی های نظری در مورد رابطه بین استدلال منطقی و واگویه دانشجویان را تأیید می کنند. به علاوه، تحلیل داده ها نشان داد که واگویه دانشجویان با سه زیرمجموعه استدلال منطقی همبستگی مثبت و قدرت پیش بینی خوبی برای آن ها دارد. علاوه بر این، سه مؤلفه استدلال منطقی به شکل مؤثر و مثبتی میزان دستاورد زبانی دانشجویان ایرانی را پیش بینی می کنند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که واگویه می تواند همبستگی غیرمستقیم و مثبتی با دستاورد زبانی دانشجویان داشته باشد.
تاثیر آموزش به شیوه ی معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
219 - 241
حوزههای تخصصی:
با آنکه بهره گیری از فناوری، می تواند به عنوان ابزاری در یاددهی برخط شناخته شود، به نظر می رسد رویکردهای نوین در آموزش زبان، بر ترکیب فناوری با شیوه های حضوری در کلاس تأکید دارند. اما این پرسش بی پاسخ مانده است که آیا آموزش ترکیبی در کلاس های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان اثربخش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات یادگیری به شیوه معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی است. در این پژوهش، ابتدا برخی مفاهیم یادگیریِ ترکیبی، مرور شده و کاربرد آن در آموزش زبان به صورت مختصر ارائه می گردد. روش پژوهش، از نوع کاربردی و شبه تجربی است. این پژوهش بر روی40 فارسی آموز غیرایرانی مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی دهخدا انجام شده است. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه خلاقیت تورنس، پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسش نامه یادگیری جمع آوری گردیده و با استفاده از روش کواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان یادگیری به شیوه ترکیبی با یادگیری به شیوه معمول در پیوند با متغیرهای خلاقیت، انگیزش و یادگیری در میان فارسی آموزان غیرایرانی وجود دارد.
حلاج در آیینه مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
IELTS Washback Effect and Instructional Planning: The Role of IELTS-Related Experiences of Iranian EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
High-stakes tests exert impacts on teachers’ perceptions, methodology, practices, and materials used in the classroom. However, previous research studies have overlooked the role of teachers’ past experiences in the tests and their instructional planning prior to, during, and after the preparation courses. This study inspected the washback effect of IELTS examination on Iranian EFL teachers’ instructional planning considering their IELTS related experiences. Through a mixed-methods research design, two sets of questionnaires were distributed among 120 Iranian IELTS instructors to examine the IELTS washback effect on their perceptions of instructional planning. Afterward, a semi-structured interview was held with 15 instructors, selected from among 120 initial participants, to supplement the previously collected data. The results of one sample t-test and Wilcoxon signed-ranks test indicated that the current level of Instructional planning at item and total score level was beyond average. Likewise, the results of Spearman rho indicated a positive and significant relationship between instructors’ instructional planning and their past IELTS related experiences. It was also found that the IELTS examination made the instructors develop exam-oriented plans by focusing on the students’ test performance. The results are invaluable for IELTS instructors in that they can raise their knowledge and awareness about the nature and scope of IELTS washback effect and ways to develop exam-oriented plans.
دگردیسی ساختاریِ بُن مایه ها و اشتقاقات ذهنی-اجتماعیِ پدیده «زبان»در نزد ویگوتسکی و ژان پیاژه
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۱۰۶ – ۸۶
حوزههای تخصصی:
زبان و ابعاد اجتماعی هر یک جزء فاکتورهای رشد شناختی بشمار می آیند و فرهنگ نیز ابزارهای نمادینِ فرآیندهای رُشد را فراهم می سازد. هویت های فرهنگی و ثباتِ آنها در بستر تاریخ و «زبان» شکل می گیرند. از اینرو بدیهی است که انسجام اجتماعی و هویتِ جمعی وابسته به زبان بوده و با تغییر شرایط تاریخی، هویت های فرهنگی و زبانی نیز دگرگون می شوند. در بحث شناساییِ ساختارِ «زبان»، مکاتبی از قبیل فطری گرایی (چامسکی)، ساخت گرایی (ویگوتسکی)، رفتارگرایی (اسکینر)، ساخت گراییِ شناختی (پیاژه)، و غیره خودنمایی می کنند که هر یک بدنبال استنباط کارکرد ساختارِ زبان منطبق با تعاملات درونی، شناختی و اجتماعیِ فرد است. همانطور که ویگوتسکی رُشد زبان را به پدیده ها و نظام اجتماعی مرتبط می کند پیاژه نیز ظهور زبان را به مراحل مختلف رُشد فکریِ کودک مرتبط کرده و دسترسی به آن را مشروط به عملکرد هوش و فعالیتهای حسّی و حرکتی می داند. از این منظر، از یک سو، تکامل ذهن و هوش به درک مساله و ماهیت زبان کمک کرده و از سوی دیگر ساختار زبان با ساختار اندیشه تلفیق یافته و زبان صورت درونی پیدا می کند. به بیان دیگر، پدیده زبان با ساختارهای ذهنی و اجتماعی مرتبط بوده و رفتارهای خود را منطبق با عاملهای درونی و بیرونی شکل می دهد.
ایراد امر مطروحه در دعاوی خصوصی بین المللی با نگاهی به حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۷, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۸
301 - 321
حوزههای تخصصی:
امروزه در اغلب نظام های حقوقی به دلیل جلوگیری از بروز دادرسی موازی، صدور احکام متعارض، اتلاف وقت، و هزینه های اصحاب دعوا و دادگاه ها دکترین ایراد امر مطروحه در دعاوی داخلی پذیرفته شده است. با این حال به دلایل مختلف از جمله رعایت حاکمیت ملی در خصوص پذیرش این دکترین در دعاوی خصوصی بین المللی میان نظام های حقوقی و حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد. در پژوهش حاضر به بررسی رویکرد حقوق ایران در مواجهه با این دکترین در دعاوی خصوصی بین المللی پرداخته شد. نتیجه پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و تطبیقی، نشان داد حقوق ایران برخلاف بسیاری از نظام های حقوقی در حوزه حقوق بین الملل خصوصی به این دکترین توجه نکرده است. اما مسیر برای پذیرش این دکترین در دعاوی خصوصی بین المللی هموار است.
بررسی جایگاه زبان شناسی در برنامه های درسی رشته های علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علوم انسانی را می توان یکی از شیوه های گوناگون پردازش و ثبت تجاربِ انسانی دانست. ماهیت چند بعدی انسان موجب می شود که هیچ حوزه ای از علوم انسانی نتواند به تنهایی از وجود او رمزگشایی کند. در این پژوهش، بعد از اشاره به ماهیت زبان و زبان شناسی و علوم انسانی و ارائه تاریخچه مختصری از شکل گیری رشته زبان شناسی با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مقایسه آرای متفاوت متخصصان ایرانی و غیر ایرانی، رابطه زبان شناسی با جامعه شناسی، مردم شناسی، روان شناسی، تاریخ، فلسفه، سیاست، حقوق، و غیره و جایگاه آن در برنامه درسی این رشته ها در دانشگاه های ایران بررسی می شود. نتایج حکایت از بعد میان رشته ای زبان شناسی و پیوند عمیق و دیرینه آن با حیطه های مورد بررسی دارد؛ پیوندی دوسویه که در مواردی به شکل گیری شاخه های میان رشته ای گوناگون در زبان شناسی منجر شده است. با وجود این، جای این حیطه های میان رشته ای در برنامه درسی مصوبِ بیشتر رشته های مورد بررسی خالی است؛ هر چند در برخی از دانشگاه ها تلاش هایی برای ارائه چنین دروسی برای یک گروه آموزشی خاص صورت گرفته است.