فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
جاینام شناسی یا بررسی نام های جغرافیایی، از زیرشاخه های زبان شناسی است که اصول و قواعد خاصی دارد. این علم در ایران در دهه های اخیر رواج یافته، اما هنوز جایگاه خود را پیدا نکرده است. جاینام ها در گ ویش های ایرانی کمتر از زبان فارسی بررسی شده است. تاتی عنوانی کلی از گویش های ایرانی است که در نواحی مختلف ایران و خارج از ایران رواج دارد و به دو دستة شمالی و جنوبی تقسیم می شود. بررسی جاینام های تاتی به شناخت بیشتر این گویش ها کمک می کند. هدف این مقاله ضمن طرح مسائل کلی در جاینام شناسی ایرانی، انواع جاینام های منطقة تات زبان شاهرود خلخال، با تمرکز بیشتر بر روستای «درو» dərav مطالعه شده و ویژگی های زبانی آنها بررسی شده است.
تفاوت ها و شباهت های مفهوم سازی غم در زبان خودکار و زبان شعر: رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی و تطبیق مفهوم سازی استعاره های «غم» در زبان خودکار و زبان شعر معاصر پرداخته اند و درباره شباهت ها و تفاوت های این دو گونه زبانی بحث کرده اند. برای وصول به این هدف، استعاره های عاطفی غم در دو پیکره جداگانه با عناوین پایگاه دادگان زبان فارسی (شامل کاربرد بی نشان و عادی زبان) و پیکره زبان فارسی (شامل متون شعر معاصر) با استفاده از واژه های کلیدی حوزه مقصد را استخراج کرده اند. سپس نام نگاشت های عام و خاص استعاره های غم در هر دو گونه زبان خودکار و زبان شعر به صورت جداگانه به دست آمد و با توجه به نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) تبیین شد. در پژوهش حاضر مشاهده شد که نام نگاشت های عام استعاره های شعری با استعاره های زبان خودکار شباهت بسیاری دارند و شاعران همان استعاره های قراردادی را به شیوه ای خلاقانه به کار می گیرند و با سازوکارهای شناختی گوناگون ازجمله بسط، گسترش، پرسش، ترکیب، دلالت های چندگانه، جان بخشی به پدیده های طبیعی و ... استعاره های ادبی می سازند. پژوهش حاضر همانند افرادی چون لیکاف و ترنر (1989)، نظریه استعاره مفهومی را تأیید می کند و نشان می دهد تفاوت معنی داری میان استعاره های ادبی و قراردادی موجود در زبان خودکار و زبان شعر از نظر مفهوم سازی غم وجود ندارد.
آزمون زبان در آغاز هزاره سوم: به لحاظ تئوری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک نامگذاری غلط
ارزیابی آموزش زبان خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The Role of Attitudes and Motivation in Second/ Foreign Language Learning
حوزههای تخصصی:
Quelques Propositions Pour l''apprentissage du vocabulaire en FLE برخی از پیشنهادات برای یادگیری لغات در FLE
حوزههای تخصصی:
مفاهیم اصلی نحو و واحدهای تشکیل دهنده آن در زبان معاصر و ادبی روسی
حوزههای تخصصی:
دستور زبان روسى از دو بخش مهم صرف و نحو تشکیل شده است. صرف قواعد تغییرات واژه ها را در گفتار و نحو قواعد ترکیب کلمات را در جمله مورد بررسى قرار مى دهد. مفاهیم در قالب ترکیب بین چند واژه نمود پیدا مى کنند. مجموعه این ترکیب ها تشکیل دهنده گفتار هستند و از عبارات و جملات تشکیل مى شوند. با توجه به این مطلب که ساختار و معناى جمله روسى اکثر اوقات بر پایه صورت واژه ها شکل مى گیرد از این بابت نحو روسى ارتباط تنگاتنگ با صرف پیدا مى کند. نحو هر زبان در مورد قواعد مربوط به ارتباط واژه ها با یکدیگر بحث و گفتگو مى نماید. در زبان روسى معاصر نحو از واحدهاى زیر تشکیل شده است: گروه واژه، جمله ساده، جمله مرکب و گروه جمله هاى مرتبط. در این مقاله سعى شده مفاهیم اصلى نحو زبان روسى، ارتباطات نحوى بین اجزاء تشکیل دهنده کلام و واحدهاى اصلى نحو از دیدگاه زبان شناسان معاصر مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
Прагматический подход к анализу произведения «Слово о полку Игореве» (رویکرد کاربردشناختی در تحلیل اثر «کلامی درباره هنگ ایگور»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی اثر «کلامی درباره هنگ ایگور» از دیدگاه کاربردشناختی خواهیم پرداخت. مبنای کار، ترجمه واژه به واژه لیخاچف از این اثر است. این اثر به عنوان گفتمان و در چهارچوب تئوری کنش گفتاری جان سیرل بررسی شده است و کنش های گفتاری به کاررفته در آن تفکیک شده اند. چنین رویکردی در تحلیل اثر، این امکان را فراهم می آورد تا بلوک های ارتباطی متن را تفکیک و مقاصد نویسنده را تعیین کنیم که چگونه از طریق تغییر استراتژی ارتباطی گفتار، سعی در تأثیرگذاری بر روی مخاطبان دارد. علاوه براین در مقاله حاضر اهداف منظوری گفتار سایر شخصیت های اثر تعیین شده و تحلیل آماری انواع کنش های گفتاری به کاررفته در آن ارائه می شود. نتایج این پژوهش می تواند برای ترجمه این اثر به زبان های دیگر و نیز برای اهداف آموزشی در کلاس های خارجی زبانان سودمند باشد.
ارائه الگوی کیفیت مدرس از دیدگاه ذینفعان در آموزش زبان انگلیسی: ایجاد پرسش نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در زمینة آموزش، وجود اطمینان از کیفیت و اثرگذاری تدریس و مدرس است؛ ازاین رو، لازم است الگوها و ابزارهایی برای توصیف و سنجش آن ها ایجاد شود. یکی از دروس آموزشی که فراگیران زیادی به آن علاقه دارند، زبان انگلیسی است؛ بنابراین، ایجاد ابزار سنجش و نیز ارائة الگویی مناسب برای توصیف کیفیت تدریس و اثربخشی در این حیطه امری ضروری است. تحقیق حاضر با هدف ارائة چنین ابزار و الگویی در دو مرحلة کیفی و کمّی صورت پذیرفت که نتایج مرحلة کیفی به ارائة یک الگو و نیز یک پرسش نامه جهت سنجش آن انجامید. نتایج مرحلة کیفی نشان داد الگوی کیفیت مدرس از هفت عامل/ فاکتور اصلی تشکیل شده است: 1. پیش شرط های تدریس؛ 2. مهارت های عملی کلاسی؛ 3. مهارت های اجتماعی- ارتباطی؛ 4. سازمان دهی و برنامه ریزی آموزش؛ 5. رشد حرفه ای؛ 6. مهارت های مدیریت کلاس؛ 7. مهارت های کنترل یادگیری و رشد فراگیران. براساس این عوامل، یک پرسش نامة 48سؤالی طراحی شد؛ سپس در مرحلة کمّی، با استفاده از روش آماری تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، اعتبار، پایایی و معناداری تمام عوامل و سؤالات سازندة آن ها بررسی شد. براساس نتایج آماری به دست آمده می توان هم الگوی ارائه شده و هم پرسش نامه را قابل قبول و قابل استفاده دانست. پرسش نامة حاصل از این مطالعه می تواند در ارزیابی مدرسان و نیز کنترل کیفی آموزشگاه های زبان و نیز درصورت نیاز، در مدارس استفاده شود.
به چه شیوه ا ی زبان فرانسه را باید به زبان آموز مبتدی آموخت؟ محاوره ای یا نوشتاری؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب درسی یا رساله تحقیقی؟
حوزههای تخصصی:
The Representation of Social Actors In Interchange Third Edition Series: A Critical Discourse Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study takes a critical discourse analysis approach to investigate the linguistic representation of male and female social actors and construction of gender identities in the Interchange Third Edition. The analytical models used are van Leeuwen's (1996) framework and Halliday's transitivity model (Halliday & Matthiessen, 2004). The findings of this study indicated a differential representation of social actors in that females were portrayed as more prominent, successful, active, independent, expressive and assertive in comparison with males. Generally, it seems that attempts have been made to bring women from margin to the foreground. Moreover, females are associated with high status activities. This challenges traditional values that exclude and demean the value of women in society implying that women are as crucial as men to the community's function.
خوشه دوهمخوانی آغازین در گویش سیستانی از دیدگاه واج شناسی خودواحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش سیستانی یکی از گویش های شرقی ایران امروز است که برخی ویژگی های آوایی، واجی، صرفی و نحوی متفاوت با زبان فارسی در آن مشاهده می شود. یکی از ویژگی های واجی منحصر به فرد این گویش، کاربرد متعدد خوشه دوهمخوانی آغازین در ابتدای هجا است. شواهد به دست آمده از گویش سیستانی نشان دهنده وقوع فرایندهای واجی در آغاز هجا و منتهی شدن به خوشه دوهمخوانی آغازین در این جایگاه می باشد. این پژوهش قصد دارد فرایندهای واجی به کاررفته در آغاز هجا را که منجر به ایجاد برخی خوشه های دوهمخوانی آغازین می شوند دریابد و از طریق واج شناسی خودواحد به طور کامل به ساختار درونی هجاهای این گویش نفوذ نموده و آنها را تحلیل و بررسی کند. واج شناسی خودواحد اولین بار توسط گلداسمیت (1976) مطرح گردید. گلداسمیت بازنمایی واجی را به صورت شبکه ای از چند لایه و در فضای چندبعدی که هر بعدش یک یا چند مشخصه آوایی مستقل دارد، مطرح نموده است. در این پژوهش ابتدا هجاهایی که دارای خوشه همخوانی آغازین هستند، جدا گشته و سپس بر طبق نظریه گلداسمیت تحلیل خودواحد بر روی آنها صورت گرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که گویش سیستانی علاوه بر ساختار هجایی CV(C)(C) دارای ساختار هجایی C(C)V(C)(C) نیز می باشد و این ساختار که دارای خوشه دوهمخوانی آغازین است، منجر به اعمال دو فرایند واجی مرکزی شدگی و حذف واکه مرکزی به طور پی در پی در بعضی واژه های بسیط و غیربسیط می گردد.
ساخت موضوعی ارجح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که بر اساس آرای نظری و روش شناسیِ به کاررفته در آثار دوبوآ (1980، 1987، 2003 و 2006) شکل گرفته، تلاشی است در جهت بررسی پدیده نحویِ کنایی و ارتباط آن با الگوهای دستوری و جریان اطلاع در کلام. پرسشِ پژوهش این است که آیا زبان فارسی در کلام، الگوی نحویِ خاصی را ترجیح می دهد؟ با اشاره به مطالعات دوبوآ، فرض شده است که الگوی کلامیِ زبان فارسی، الگوی کنایی-مطلق است. پیکره مورد بررسیِ این پژوهش، روایت های کلامیِ گویشوران زبان فارسی پس از مشاهده فیلم کوتاه «گلابی» است. در این پژوهش ابتدا ویژگی های اصلیِ صرفی، نحوی و ساختِ اطلاعیِ گروه های اسمیِ آشکار در جایگاه های موضوعیِ فاعلِ بند متعدی(A)، مفعول بند متعدی(O) و فاعل بند لازم (S) را مورد بررسی آماری قرار داده و پس از اثبات وجود ساخت موضوعیِ ارجح در کلام فارسی، که در نتیجه گرایش ها و تمایلاتِ گویشورانِ این زبان در نحوه به کارگیریِ گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو به وجود می آید، به این نتیجه رسیدیم که این گرایشِ کلامی منجر به ایجاد الگوی ویژه ای می گردد که خصوصیاتِ آن منطبق با خصوصیات ساخت های نحویِ کنایی در نظام حالت است. به صورتی که گویشورانِ این زبان، به طور طبیعی، گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو را بیشتر در جایگاه های فاعل بند لازم و مفعول بند متعدی به کار می برند و در مقابل، اطلاعات مفروض، یا دست کم قابل دسترس، را به صورت تخفیف یافته در جایگاه فاعل بند متعدی جای می دهند. در ادامه دو گرایش کلامیِ دیگر، یعنی پیوستگیِ مبتدا و جان داریِ مبتدا و تأثیر آن بر الگوی حالتِ غالب در زبان فارسی، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که الگوی حالتِ غالب در یک زبان تحت تأثیر و در نتیجه رقابت عوامل کلامیِ مختلف به وجود می آید و علیرغم آنکه گرایش ساخت موضوعیِ ارجح در زبان فارسی یک الگوی کنایی در کلام را به وجود می آورد، اما دو گرایش مورد مطالعه دیگر، نحو زبان فارسی را به استفاده از الگوی فاعلی– مفعولی هدایت می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خصوصیات بنیادینِ ساخت های کنایی در حوزه نحو زیر تأثیر گرایش کلامیِ ساخت موضوعیِ ارجح و ویژگی های آن در حوزه کلام پدید آمده اند.
The Place of Postmethod Pedagogy in Teacher Education Programs in EFL Language Centers of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ELT has recently witnessed a shift away from a method-bound orientation and toward a post-methodic view of teaching English. Consequently, the focus of some second language teacher education programs has shifted toward sociopolitical aspects of ELT (Miller, 2004) and its contributions to reinforcement or transformation of the status quo (Kumaravadivelu, 2003a). Yet, in many countries, including Iran, ELT teacher education has maintained a relatively method-bound focus on technical dimensions of teaching English and has avoided adopting a critical and sociopolitical approach to ELT. In order to investigate the ways in which teacher education as currently practiced facilitates or stifles implementation of postmethod in ELT, the present study explored English teachers’ perceptions of the dominant approaches to teacher education in ELT centers in Iran and their ideological and pedagogical bases. To this end, 23 language teachers were interviewed about the logistics, content, and procedures of the teacher education programs they had attended. The analysis of the interviews, as directed by grounded theory, yielded three themes, namely no/little teacher learners’ involvement in course design and implementation, dominance of a transmission model, and dominance of a linguistic and technical focus
نقد و معرفی کتاب: زبان و جهانی شدن ، نورمن فرکلاف ، انتشارات روتلیج، 2006
حوزههای تخصصی:
زبان به باور فرکلاف این قدرت را دارد که به اهداف سیاسی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شکل دهد، تغییرات این روندها را نشان دهد و خود به گونه ای عامل این تغییرات شود. امروزه سیاستمداران غربی در سخنان خود به فرآیند ""جهانی شدن"" اشاره بسیار دارند، و آن را پدیده ای ضروری می دانند که به هرحال اتفاق می افتد. رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی با روش های تحلیلی خود می تواند روابط قدرت پنهان در این نوع گفتمان ها را آشکار سازد و توازن نوینی را که در جهان اقتصادی/سیاسی به وجود آمده، مورد بررسی قرار دهد. هم اکنون چند تحلیل گر به پردازش فرآیند جهانی شدن در قالب کتاب و مقاله همت گماشته اند که از آن میان می توان به کتاب زبان و جهانی شدن اثر زبان شناس برجسته نورمن فرکلاف اشاره کرد. پیش از این از او کتاب های زبان و قدرت(1989)، گفتمان و تغییرات اجتماعی (1992) و کتاب گفتمان رسانه ای(1995) به چاپ رسیده است. هر چند که از انتشار کتاب زبان و قدرت نزدیک به دو دهه گذشته است، باید توجه داشت که در آن دوران پدیدة جهانی شدن مانند امروز در دستور کار تحلیل گران قرار نگرفته بود.
Some words on three Terms: Process , Skill and sstratergy in SLA چند کلمه در رابطه با سه اصطلاح: پیشرفت تدریجی، مهارت و استراتژی در SLA
حوزههای تخصصی:
L2 Teachers’ Explicit and Implicit Corrective Feedback and Its Linguistic Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Various studies have confirmed the influential role of corrective feedback (CF) in the development of different linguistic skills and components. However, little, if any, research has been conducted on comparing types of linguistic errors treated by teachers through CF. To bridge this gap, this study sought to investigate the linguistic errors addressed and the types of CF provided by teachers. To this end, the classes of 40 teachers teaching at the intermediate level were audio-recorded for two successive sessions. The detailed analysis of around 128 hours of classroom interactions showed that explicit correction was the most frequent CF type, accounting for 48.5 percent of all CF types provided, and recast was the second most frequently used CF type, constituting 29.5 percent of all CF types. All the other CF types (i.e. request for clarification, confirmation check, repetition, metalinguistic feedback, elicitation, and multiple feedback) constituted 22 percent of the CF. Repetition was the least frequently used CF type, amounting to 0.66 percent of the CF given by teachers. As to the linguistic focus of CF, pronunciation errors were found to be the mostly noticed target for teachers’ CF, constituting 47 percent of all errors addressed, while vocabulary was the least frequently addressed linguistic target, accounting for 17.5 percent of all errors. The study suggests that teachers prefer explicit corrective strategies over implicit ones and that they provide CF mainly to correct pronunciations errors. The study suggests that there is a need for change in the types of CF teachers use and the relative attention they assign to different linguistic error types they treat through CF