مطالب مرتبط با کلیدواژه

بررسی واژگانی


۱.

تحلیل ساختار شکل گیری معنا در شعر «قصه ای از شب» مهدی اخوان ثالث بر اساس آراء یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بررسی ساختاری بررسی آوایی بررسی واژگانی بررسی دستوری اخوان ثالث

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۳ تعداد دانلود : ۵۵۹
صورت گرایان حدود سال 1950 و حوالی انتشار آثار یاکوبسن در زمینۀ زبان شناسی ساختارگرا، در حوزۀ تحلیل ساختاری متون ادبی دست به نوآوری زدند. نقد ساختارگرا متون ادبی را مجموعه ای از پدیده های زبانی در نظر می گیرد که آن ها را از هر متن دیگری متمایز می کند. فرایندهایی که این تمایز را سبب می شوند، در تمام سطوح (آوایی، دستوری و واژگانی) قابل تشخیص هستند. در این پژوهش با تکیه بر آثار یاکوبسن به بررسی یکی از اشعار اخوان ثالث با عنوان «قصه ای از شب» پرداخته ایم. تحلیل ساختارگرایانه به ما کمک می کند تا خوانشی موشکافانه از متن داشته باشیم و صورت و قالب شعر را با ظرافت بیشتر مورد تأمل قرار دهیم تا به شبکۀ معنایی پنهان شعر برسیم. درحقیقت، هدف از این بررسی پاسخ به سؤالاتی است نظیر اینکه چگونه کارکردهای زبانی در قالب ساختار هندسی شعر به خدمت انتقال هر چه بهتر مفاهیم درآمده اند و چگونه نظام کلمات در پسِ ساختارهای سطحی خود دربرگیرندۀ مفاهیم عمیق متناسب با فضا و درون مایۀ اصلی شعر هستند. با بررسی فرایند های آوایی، دستوری و واژگانی معنایی نشان داده ایم که نظام کلمات چگونه سبب پیدایش لایه های پنهانی در شعر شده اند که در خلق زیبایی مؤثر بوده اند و نیز به کشف شبکۀ معنایی شعر نائل آمده ایم.
۲.

شواهد 60 واژه گویشی خراسان بزرگ در پنج متن کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متون ادبی کهن فارسی گویش های فارسی خراسان گویش های فارسی افغانستان بررسی واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف این مقاله، ردیابی واژه های گویشی خراسان بزرگ در چند متن کهن فارسی است تا نشان دهد کاربرد آن ها تا به امروز در گفتار مردم این سامان جاری است، اما در فارسی معیار وجود نداشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند. شناخت این واژه ها در گویش های خراسانی، مسئله درک برخی از متون کهن فارسی دری را برطرف می سازد. متون مورد نظر عبارت اند از رساله داروشناسی الابنیه عن حقایق الادویه (اواخر سده سوم)، تاریخ بیهقی (سده چهارم هجری)، تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عدّه الابرار (سده پنجم هجری)، متن عرفانی طبقات الصوفیه (سده پنجم هجری) و ارشادالزراعه در کشاورزی (اوایل سده دهم هجری). فارسی در استان های سه گانه خراسان به گویش های چندی تکلم می شود که برخی دارای اختصاصات واژگانی و بعضاً دستوری ویژه ای می باشند و از گونه معیار دورتر هستند. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نقاط مرکزی و جنوبی خراسان بنا به سوابق تاریخی و به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها می شوند  و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ می کنند و از گونه معیار کم تر تأثیر می پذیرند. از آن سو، گویش های مختلفی از فارسی در افغانستان متداول است که از آن جمله می توان به تاجیکی، هراتی، کابلی و هزارگی اشاره کرد. با وجود جدایی مناطق غربی افغانستان از خراسان در کم تر از دو سده اخیر، اشتراکات زبانی و گویشی قابلی میان مردم دو سوی مرز در نواری به طول حدوداً 500 کیلومتر برقرار است. تاکنون نقشه گویشی جود ندارد که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، و لذا پژوهنده لاجرم برای تکمیل بررسی واژگانی خود به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از اطلاعات گویشی دانشجویان افغانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را که در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران استخراج نموده بود، جست وجو کرده و ذیلاً 60 نمونه از موارد منتخب را به ترتیب حروف الفبای فارسی همراه با معنای آن به همراه درج شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ، مدخل کرده است.
۳.

بررسی 100 واژه گویشی خراسان بزرگ در سروده های 30 شاعر کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اشعار کهن فارسی بررسی واژگانی گویش های فارسی خراسان گویش های فارسی افغانستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۵
هدف این مقاله، بررسی 100 واژه گویشی خراسان بزرگ در سروده های 30 شاعر کهن فارسی است تا نشان دهد استفاده از آن ها تا امروز در گویش مردم مناطق شرق ایران و غرب افغانستان جاری است، اما در فارسی معیار قابل جست وجو نبوده است. اطلاع از این واژه ها در گویش های خراسانی، موضوع درک برخی از اشعار کهن فارسی را مرتفع می سازد. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نواحی مرکزی و جنوبی خراسان به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها شده است و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ نموده است و از گونه معیار، کم تر تأثیر پذیرفته اند. از سوی دیگر، گویش-های متنوعی از زبان فارسی در سرزمین افغانستان جاری است که از آن جمله می توان به هروی، کابلی، تاجیکی و هزارگی اشاره نمود. علی رغم جدایی مناطق غربی افغانستان از سرزمین خراسان در حدود یک قرن و نیم پیش، اشتراکات زبانی و گویشی زیادی در کلام مردم دو سوی مرز مشهود است. نقشه گویشی که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، در اختیار نیست و لذا پژوهشگر برای این بررسی واژگانی به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از دانش گویشی دانشجویان افغانستانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را در پیکره واژگانی گردآمده در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران جست وجو نمود که ذیلاً 100 واژه منتخب را با معنای آن به همراه شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ به ترتیب الفبای فارسی مدخل نموده است.