فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خنثی شدگی مشخصه زیربنایی حنجره در همخوان های گرفته زبان فارسی از منظر واجشناسی حنجره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تعیین مشخصه حنجره ای زیربنایی همخوان های گرفته زبان فارسی در جایگاه پایانی و تعیین خنثی-شدگی آن بر مبنای مفاهیم واج شناسی حنجره ای و با اتکا بر شواهد صوت شناختی است. بدین منظور چهار گویشور مؤنث زبان فارسی واژه های مورد نظر را در سه جمله حامل تولید کرده اند. بنابراین تأثیر سه بافت بر خنثی شدگی همخوان های پایانی بررسی شده است: پایان واژه و قبل از سکوت، پایان واژه و قبل از واکه، پایان واژه و قبل از همخوان گرفته. با استفاده از نرم افزار پرات نسخه 5315 هفت متغیر آوایی استخراج شده اند و توسط آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تأثیر آنها بر خنثی شدگی بحث شده است. متغیرهای مورد بررسی شامل طول واکه، طول همخوان، طول نوار واکداری، میزان واکداری، زمان آغاز واکداری، طول رهش و شدت رهش می شود. پس از ارائه تحلیل آماری مشخصه حنجره ای زیربنایی بر اساس مفاهیم واج شناسی حنجره ای مشخص شده است. یافته ها نشان می دهند که بُعد مسئول در تقابل همخوان های گرفته ی زبان فارسی بُعد پهنای چاکنای (GW) است و این بُعد در جایگاه پایانی خنثی نمی شود. بعلاوه واج های بی نشان زبان فارسی تنها در بافت مناسب واکداری بافتی دریافت می کنند؛ بنابراین زبان فارسی از زمره زبان های دمشی است که بُعد GW را در تمایز واج های گرفته به کار می برد.
تحقیقی درباره منکبرتی
تحلیل متنِ کتاب زبان انگلیسی هفتم بر مبنای دستور نقش گرای نظام مند هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کتاب های درسی و تحلیل محتوای آن ها در برنامه ریزی آموزشی اهمیت بسیاری دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل زبان شناختی متن کتاب زبان انگلیسی هفتم از منظر انواع فرایند (فعل) بر اساس چارچوب فرانقش تجربی دستور نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسون (2014) است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی است. به این ترتیب متن کتاب (شامل دستورالعمل تمرین ، متن مکالمه و درس ) در قالب شش فرایند مادی، ذهنی، ارتباطی، رفتاری، بیانی و وجودی طبقه بندی و الگوی کاربرد فرایندها ارائه می شود. برای مقایسه بهتر کل کتاب به چهار بخش (شامل دو درس، تمرین ها و مرور) تقسیم می شود. نتایج نشان می دهد که از مجموع 509 فرایند مشاهده شده، فرایند رابطه ای با 36% رخداد، پربسامدترین است. درصد رخداد سایر فرایندها عبارتند از: مادی (27 %)، رفتاری (19%)، بیانی (14%)، ذهنی (4%) و وجودی (کم تر از 1%). درصد فرایند رابطه ای در بخش سوم و چهارم به طور چشمگیری کاهش می یابد. درصد رخداد فرایند مادی و رفتاری به ترتیب روندی افزایشی و کاهشی دارد. بیشترین رخداد فرایند ذهنی در بخش چهارم است. در کل دانش آموزان با 60 نوع فعل مختلف مواجه می شوند: مادی (35 فعل)، ذهنی (7 فعل)، رابطه ای (4 فعل)، رفتاری (6 فعل)، بیانی (7 فعل) و وجودی (1 فعل).
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
تاثیر نوع شرح معنی بر درک و تولید واژگانی زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر نوع شرح معنی بر درک و تولید واژگانی زبان دوم، تعداد 158 فراگیر زبان در 8 گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از گرفتن آزمون واژگانی و اطمینان از اینکه واژگان موردنظر برای فراگیران آشنا نیست، متونی با انواع مختلف شرح معنی (بین خطی، حاشیه ای، پیش از متن، و پس از متن) به دو صورت درون زبانی و میان زبانی در اختیار فراگیران قرار گرفت به گونه ای که هر گروه، متونی با تنها یک نوع شرح معنی دریافت نمود. سپس به منظور اندازه گیری قدرت درک و تولید فراگیران، آزمونهای جداگانه ای از فراگیران گرفته شد و داده های بدست آمده با استفاده از فرایند آماری تجزیه و تحلیل واریانس یکطرفه مورد پردازش قرار گرفت. نتایج بررسی نشان داد که بین تاثیر انواع مختلف شرح معنی درون زبانی بر درک و تولید واژگان زبان دوم اختلاف معنی داری وجود ندارد. اما در میان انواع میان زبانی، شرح معنی پس از متن در درک واژگانی بطور معنی داری از شرح معنی پیش از متن و حاشیه ای بدتر بود. همچنین، شرح معنی بین خطی در تولید واژگانی موثرتر از شرح معنی پس از متن بود.
بررسی برخی نکات ساختواژی در مورد واژه بست های ضمیری در گویش کاخکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش کاخکی از گویش های جنوب خراسان رضوی است که در بخشی به همین نام (از بخش های دوگانه شهر گناباد ) تکلم می شود. تا آنجا که بررسی ها نشان می دهد این گویش به همراه دو گویش دیگر(خانیکی و فردوسی)، تنها گویش های شناخته شده زبان فارسی در استان های خراسان رضوی و جنوبی محسوب می شوند که نظام حالت ارگتیو دارند. وجود حالت ارگتیو سبب شده که این گویش در نظام ساختواژی خود ویژگی های جالبی را بروز بدهد. برخی از این ویژگی ها در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کارکرد و جایگاه ضمایر واژه بستی فاعلی و مفعولی در این گویش با فارسی معیار تفاوت های قابل ملاحظه ای دارد. همچنین به لحاظ ترتیب قرارگرفتن تکواژهای تصریفی نسبت به پایه فعلی(اصل همبستگی بایبی 1985) این گویش ویژگی های متفاوتی را نسبت به فارسی معیار نشان می دهد. از نکات جالب ساختواژی در این گویش، اضافه شدن ضمایر واژه بستی فاعلی به ضمایر شخصی مستقل و ضمایر شخصی واژه بستی با نقش های متفاوت است. در این تحقیق معلوم شد که ضمایر واژه بستی در گویش کاخکی به حروف اضافه نمی چسبند و از این نظر با فارسی محاوره ای امروز متفاوتند.
ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد توصیف ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی بر اساس مطالعات انجام شده در این زمینه در سایر زبان هاست. با بررسی خلأ نحوی در زبان فارسی درمی یابیم که خلأ نحوی در زبان فارسی دارای شباهت ها و تفاوت هایی با خلأ نحوی در سایر زبان هاست. ویژگی های بارز خلأ نحوی در زبان فارسی عبارتند از: وجود رابطه تقابلی بین عناصر باقی مانده در همپایه خلأدار و عناصر متناظر در همپایه پیشین، امکان حذف برخی از عناصر درون گروه فعلی به همراه فعل، تکریری بودن خلأ نحوی، ضرورت توازن آرایش سازه ای در بند مرجع و بند خلأدار، امکان وقوع خلأ نحوی در ساخت های تفضیلی و هم چنین امکان وقوع آن در جایگاه میانی همپایه دوم و ضرورت همسانی مشخصه های زمان و عدم ضرورت مشخصه های مطابقه در همپایه ها.
Inductive vs.Deductive Grammar Instruction and the Grammatical Performance of EFL Learners(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد کتاب خواندن متون ساده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله نقد و بررسی کتاب خواندن متون ساده، تألیف زهره جوزدانی و نازیتا عظیمی میبدی، از انتشارات سمت است که برای درسی با همین عنوان در مقطع کارشناسی زبان فرانسه و به دست دو تن از مدرسان این رشته تألیف شده است. این کتاب شامل گزیده هایی از متون ادبی نویسندگان و شاعران فرانسوی از قرن هفدهم تا اواخر قرن بیستم است، به اضافة بخش هایی که مؤلفان برای درک بهتر متون به آن ها اضافه کرده اند. بررسی ای که انجام دادیم نشان می دهد که کتاب از نظر شکل، محتوا و هم چنین رعایت اصول روش تحقیق اشکالات اساسی دارد که باعث می شود دانشجویان در خوانش آن با مشکلات فراوان روبه رو شوند. در نتیجه و در مجموع، این کتاب نمی تواند منبع مناسبی برای درس یادشده باشد و تا آن جا که می دانیم، کم نیستند مدرسانی که ترجیح می دهند از منابع دیگری برای تدریس «خواندن متون ساده» استفاده کنند. بنابراین، باید بازنویسی و اصلاحاتی اساسی در این کتاب اعمال شود تا بتواند در راستای اهداف تعیین شده استفاده شود.
گفتمان و شکل گیری هویت های سیاسی: مطالعة موردی زبان آموزان و معلمان ایرانی درحوزة یادگیری زبان انگلیسی در آموزشگاه های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش فرهنگی، تحلیل مسئلة شکل گیری هویت های سیاسی در موقعیت یادگیری زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی است. مکان تحلیل پژوهش حاضر یک آموزشگاه زبان بود و متغیرها کتاب های درسی، شش معلم و شش زبان آموز بودند. چارچوب نظری مورداستفاده، مکتب ساختگرایی و به ویژه گفتگوگرایی باختین بود و در جمع آوری داده ها، روش پژوهش قوم شناختی را به کار بردیم. نتایج تحلیل محتوای داده های کتاب های درسی، معلمان و زبان آموزان، وجود و شکل گیری هویت زبان موردبحث و بررسی قرار گرفت و برخی از پیشنهادهای آموزشی نیز ارائه گردید.
پویایی زندگیِ در رقابت: تحلیل نشانه- معناشناختی گفتمانی در داستان کوتاه «خلأ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه- معناشناختی گفتمانی رویکردی نو در حوزة نقد ادبی به شمار می رود. در این رویکرد نشانه- معناها گونه هایی سیال ، پویا و چند بُعدی هستند و با کنترل نظامی که فرآیند گفتمانی نام دارد، نمایان می شوند. در این جستار نحوة شکل گیری فرآیند عاطفی گفتمان در داستان «خلأ» اثر نجیب محفوظ، نویسندة مصری و برندة نوبل ادبیات 1988م، بررسی می شود تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه گفتمان داستان، حس رقابت را به عنوان کنشی ارزشمند در زندگی شخصیت های داستان نشان داده است؟ در واقع هدف این جستار نشان دادن نقش فرآیند عاطفی در تغییر شرایط تحول گفتمان و تأثیر آن بر سبک حضور شوش گران است. یافته ها نشان می دهد که رخداد دو حادثه در زندگی شَوِش گر با تأثیر بر باور و تغییر در نوع احساس او، روند گفتمان را تحت تأثیر قرار می دهد و کارکرد ارزشی آن را متحول می سازد.
اندازه گیری رشد توانش ترجمه ای با درنظرگرفتن الگوی تربیت مترجم تکلیف محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، اندازه گیری رشد توانش ترجمه ای با درنظرگرفتن الگوی تربیت مترجم تکلیف محور است. این مطالعه شامل دو مرحله می باشد: در مرحلة اول، پرسش نامة توانش ترجمه ساخته شد و اعتبار ساختاری آن با استفاده از تجزیه وتحلیل فاکتور عاملی، ثبات درونی و مدل سازی معادلات ساختاری سنجیده شد. در مرحلة دوم، دو نوع تمرین ترجمه به نام های تمارین متنی و تمارین فنی انتخاب گردیدند و به طور جداگانه، بر روی دانشجویان دو گروه آزمایش کار شدند. درابتدا و انتهای آزمایش، هر دو گروه پرسش نامة توانش ترجمه را دریافت کردند و از آن ها خواسته شد تا به آن پاسخ دهند. تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات حاصل نشان داد بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون در 05/0= α، اختلاف آماری معناداری وجود داشته است. همچنین، با درنظرگرفتن اجزای توانش ترجمه ای دو گروه تمارین متنی و مفهومی، افزایش چشمگیری در آزمون ثانویه نسبت به پیش آزمون در 05/0 = α وجود داشت. به همین-صورت، همة اجزای توانش ترجمه ای، در گروه تمارین فنی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون پیشرفت آماری معناداری داشتند. درنهایت، همة اجزای توانش ترجمه ای به-صورت تک تک در هر دو گروه آزمایش بررسی شدند. نتایج نشان داد در گروه متنی، اجزای «توانش دوزبانگی» و «توانش ابزاری» رشد بیشتری داشته اند؛ درحالی که در گروه فنی، در چهار اجزای دیگر، در توانش ترجمه ای رشد بیشتری وجود داشته است.
کارآیی انگارة صرف واژگانی؛ تحلیلی براساس داده های زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال بررسی نظام ساختواژی زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف واژگانی- مطرح شده توسط کیپارسکی- است. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان کارایی این انگاره در تحلیل داده های زبان فارسی است. بدین منظور، پس از معرفی این انگاره در قالب سه پرسش به تحلیل داده هایی پرداخته می شود که در نگاه نخست انطباق چندانی با انگاره موردنظرِ این مقاله ندارند. در ادامه به کمک معیارهای مختلف نحوی، معنایی و شناختی آشکار می شود که اغلب داده ها نهایتاً نوعی همسویی و انطباق با انگاره موردنظر نشان می دهند. تأکید می شود که میزان کارایی این انگاره در تحلیل داده های زبان انگلیسی- زبانی که انگاره براساس آن بنا شده بیشتر از کارایی آن در زبان فارسی است. افزون بر این، نگارنده در جهت رفع نقصی که انگاره کیپارسکی در تحلیل گروه واژه ها در زبان فارسی دارد، پیشنهادِ وجود حلقه ای ارتباطی داده است که بتواند نمایانگر نوعی حرکت چرخه ای یا رفت و برگشتی میان دو سطح واژگان و نحو زبان باشد؛ زیرا خاستگاه اولیه گروه واژه ها سطح نحو زبان است که پس از واژگانی شدن بار دیگر به سطح نحو بازمی گردند. به نظر می رسد وجود این حلقه، ضریب کارآمدیِ الگوی کیپارسکی را افزایش می دهد.
رابطه ی بین استفاده از راهکارهای شناختی و فراشناختی و عملکرد در آزمون خواندن و درک مطلب در زبان آموزان سطح متوسط ایرانی (Cognitive and Metacognitive Strategy Use and Second Language Reading Test Performance: The Case of Iranian Intermediate EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه رابطه ی بین استفاده از راهکارهای شناختی و فراشناختی توسط آزمون شوندگان و عملکرد آنها در آزمون خواندن و درک مطلب بود. پژوهشگران از ابزارهای ذیل برای جمع آوری داده های خودکاوانه و پس کاوانه از شرکت کنندگان در پژوهش استفاده کردند: (1) آزمون جندگزینه ای خواندن و درک مطلب، (2) چک لیست حاوی راهکارهای خاص که باید بلافاصله پس از انتخاب هر گزینه مورد استفاده قرارمی گرفت، (3) چک لیست حاوی راهکارهای عامتر که باید بعد از اتمام آزمون مورد استفاده قرار می گرفت. نتایج نشان داد که آزمون شوندگان از راهکارهای منتهی به پاسخ درست و راهکارهای منتهی به پاسخ نادرست استفاده کرده اند. الگوی استفاده از راهکارها نشانگر گرایش آزمون شوندگان به استفاده بیشتر از راهکار ""بازگشت به متن خواندنی"" به عنوان راهکاری که به پاسخ درست منتهی می شود و راهکار ""حدس"" به عنوان راهکاری که به پاسخ نادرست منتهی می شود می باشد. نتایج همچنین نشان می دهند که عملکرد راهکارهای دوگانه فوق هنگام مقایسه در دو آزمون ساده و مشکل متفاوت است.
تجلی ایزدان زردشتی بر سکه های کوشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهی کوشانیان یکی از شاهنشاهی های بزرگ جهان باستان بود که از اوایل سده اول تا میانه سده چهارم میلادی بخش های مهمی از آسیای مرکزی و شمال هند را تحت سلطه خود داشت. این شاهنشاهی، به واسطه موقعیت جغرافیایی خاص خود و قرارگرفتن در حاشیه حکومت های قدرتمند سیاسی و سنت های بزرگ دینی، محیطی چندفرهنگی را تشکیل داده و بدین ترتیب زادگاه پیدایش و شکوفایی آثار هنری برجسته و متنوعی شد که خود، مجموعه ای از عناصر دینی، هنری و فرهنگی تمدن های پیرامون بودند. در این میان سهم عمده ای از این عناصر را باید مربوط به سنت ها و باورهای ایرانی دانست که به بهترین شکل بر سکه ها، که خود از مهم ترین انواع هنر کوشانی هستند، نمود یافته اند. بر این سکه ها شمایل گروه پرشماری از ایزدان مورد پرستش کوشانیان تصویر گشته و به همراه نام بلخی آن ها معرفی شده است. اسامی اغلب این ایزدان را در منابع زردشتی می یابیم و شمایل بسیاری از آنان را نیز، علی رغم شکل گیری شان بر اساس شمایل ایزدان یونانی رومی و نفوذ عناصر هندی در آن ها، می توان در تناسب با توصیفات منابع زردشتی از آنان دانست. بنابراین سکه های کوشانی، به عنوان گنجینه ای باارزش و بی نظیر از نام و تصویر ایزدان زردشتی، جایگاهی والا در مطالعات ایرانی و به ویژه شناخت دین زردشتی در شرق ایران دارد که خود با توجه به ناچیز بودن منابع تصویری در غرب ایران و کمبود منابع اطلاعاتی از شرق ایران اهمیتی دو چندان می یابد، به گونه ای که شناخت شمایل بسیاری از ایزدان زردشتی بدون وجود آن ها هرگز میسر نیست.