فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
منبع:
زبان و زبان شناسی دوره ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
169-188
حوزههای تخصصی:
گفتمان نماها، به عنوان هدایت کنندگان و یکپارچه کنندگان گفتمان، از عناصر مهم زبانی در نظام زبان به شمار رفته و مطالعه آنها از مباحث مهم و جدید در زبان شناسی است. این واحدهای زبانی به کلمات و گروه هایی اشاره دارد که به تنهایی بدون معنی و فاقد نقش نحوی می باشند و نقش شان در جمله معمولاً ایجاد ترابط در میان پاره گفتارها بوده و نشان دهنده وجود یک رابطه کلامی اند. این کلمات که معمولاً از نظر نحوی، قید یا حرف ربط می باشند، نقش های متفاوتی را در نظام زبان ایفا می کنند. از آنجا که نقش اصلی گفتمان نماها در سطح گفتمان، یعنی در توالی پاره گفتارها است نه در سطح پاره گفتارها یا جملات، بر همین اساس، مستقل از نحو محسوب می شوند. در این بررسی، نقش های تقابلی، تأکیدی و تأییدی گفتمان ها مطمح نظر قرار گرفته اند. از این رو، در این پژوهش، بررسی سیر تحوّل درزمانی نقش های واژه فارسی «راستی» از قرون متقدم تا قرن معاصر در کانون توجه قرار گرفته است. ازآنجایی که این پژوهش ماهیتاً پیکره بنیاد و اسنادی است، پیکره ای متشکل از 22 اثر نوشتاری مربوط به دوره متقدم و 58 اثر نوشتاری مربوط به دوره متأخر برگزیده شده است. بر بنیاد یافته های پژوهش حاضر، واژه «راستی» در قرون متقدم عموماً به صورت اسم، اسم مصدر، صفت و قید به کار رفته است، امّا با گذشت زمان از رهگذر کاربردی شدگی، این عنصر زبانی به جایگاه آغازین منتقل شده و به گفتمان نما تبدیل شده است. در بررسی تطبیقی با مشخصه های گفتمان نمایی اسکوراپ (1999) و هاینه (2013) اثبات شد که در زبان فارسی، واژه «راستی» یک گفتمان نما محسوب می شود. همچنین مشخص شد که نقش هایی که گفتمان نمای «راستی» در زبان فارسی می پذیرد، با سبک های تقابلی نورویکواُ آنودرا (2004) و نقش های معنایی تراگوت (1982) مطابقت داشته است. از سوی دیگر، مشخص شد که با نقش های تأکیدی و تأییدی برینتون (1996) همسانی دارد. بر اساس یافته-های این پژوهش، گفتمان نمای «راستی» در نقش تأکیدی بسامد بیشتری داشت.
ثبات یا تغییر اصطلاحات خویشاوندی در اثر تماس زبانی: مطالعه موردی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تأثیر تماس زبانی در قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی در چند روستای دوزبانه خراسان دهه 50 بررسی می شود. داده های زبانی پژوهش از بخش واژگان پرسشنامه اطلس زبانی ایران استخراج شده اند که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری در حال تدوین است. داده های زبانی 9 آبادی دو زبانه در بخش احمدآباد شهرستان مشهد مورد مطالعه قرار گرفته اند. در هر یک از این آبادی ها، یکی از زبان های ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی در کنار زبان فارسی رایج است. پیکره پژوهش 153 واژه دارد و از تجمیع معادل های گویشی 17 اصطلاح خویشاوندی موجود در پرسشنامه در چهار زبان مورد بررسی به دست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بر خلاف نظر عمده پژوهش گران پیشین، در آبادی های مورد مطالعه قرض گیری در حوزه اصطلاحات خویشاوندی نیز صورت می گیرد. میزان قرض گیری در این اصطلاحات در تماس هر یک از زبان های مورد اشاره با فارسی متفاوت ولی جهت آن همواره از فارسی به هر یک از زبان های مورد بررسی بوده است. علاوه بر این، نتایج تحلیل داد ه ها از نظر ساخت واژی و معنایی نشان می دهند که میزان قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی بسیط نسبت به مرکب بیشتر و از لحاظ طبقه بندی سببی/ نسبی، قرض گیری اصطلاحات خویشاوندی سببی بیش از نسبی است. همچنین از نظر طبقه بندی این اصطلاحات به درجه یک/ دو میزان قرض گیری درجه دو بیش از درجه یک است. در بین چهار زبان ترکی، بلوچی، عربی و ترکمنی، زبان ترکی بیش ترین و زبان ترکمنی کم ترین میزان قرض گیری را نشان می دهد. در دو زبان عربی و بلوچی میزان قرض گیری در واژگان خویشاوندی در حد میانه این دو و تقریباً به میزان مشابه است.
مفهوم سازی فعل «shekanen» (شکستن) در کُردی کلهری: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از بین انواع روابط واژگانی، چند معنایی جایگاه مهمی در حوزه معنا دارد، چون زایایی معنا و گسترش مفاهیم، به طور چشمگیری، در نتیجه کارکرد چند معنایی محقق می شود. پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی فعل «شکانن» (شکستن) در کُردی کلهری براساس انگاره چند معنایی اصولمند ایوانز و گرین (2006) در رویکرد شناختی انجام گرفته است. بدین منظور، در این پژوهشِ کیفی، داده ها به دو روش اسنادی و مصاحبه ای به ترتیب از کتاب ضرب المثل های کُردی (جعفرزاده، 1385)، مصاحبه با گویشوران کُرد زبان گویش کلهری و مکالمه روزمره آنها گردآوری و به روش توصیفی-تحلیلی واکاوی شد. نتایج نشان داد که مفهوم اولیه این فعل، «شکستن» است و در شبکه معنایی آن سی وشش معنای متمایز، همچون «تکه کردن»، «نصف کردن»، «ترکیدن»، «کاهش یافتن»، «زیان رساندن»، «درد گرفتن» و امثال آن هست که این معانی در هفت خوشه معنایی قرار می گیرند. معانی متمایز با خوشه های معنایی آنها در یک شبکه معنایی ترسیم شد. بازنمایی مفهومی فعل در کُردی کلهری ازمنظر شناختی دانش ما را درمورد درک و فهم معانی آن کامل تر و به پویایی دستور زبان کُردی کلهری کمک می نماید.
بررسی تحوّلات صنعت جناس اشتقاق در متون ایرانی میانه غربی مانوی و سابقه آن در ادبیات هندوایرانی و ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از صنایع ادبی بکار رفته در متون ودایی، متون ایرانی باستان و متون ایرانی میانه غربی صنعت جناس اشتقاق است. جناس اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه هم ریشه است. جناس شبه اشتقاق آوردن دو یا چند کلمه است که به دلیل داشتن حروف مشترک هم ریشه به نظر می رسند، در حالی که هم ریشه نیستند. نمونه های جناس اشتقاق در متون ایرانی باستان و میانه، از جهت شیوه ساخت قابل دسته بندی است. بکار بردن یک واژه واحد با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن یک واژه واحد یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند، بکار بردن دو واژه هم ریشه با دو پیشوند گوناگون، بکار بردن دو واژه هم ریشه یکبار با پیشوند و یکبار بدون پیشوند و نیز بکار بردن واژه هایی دوجزئی به همراه واژه ای که با یکی از آن دو جز هم ریشه است، از این شمارند. موارد دیگری از جناس اشتقاق هم در این متون به کار رفته اند. جناس شبه اشتقاق نیز در این متون بکار رفته است. در مواردی که در این متون جناس شبه اشتقاق بکار رفته، ممکن است نویسنده یا شاعر تصور کرده باشد که واژه هایی که بکار برده واقعا هم ریشه هستند و به زعم خود جناس اشتقاق بکار برده باشد. صنعت جناس اشتقاق و جناس شبه اشتقاق در ادبیّات ایرانی دوران باستان و میانه و نو (فارسی دری) استمرار و توالی داشته است.
پرهیز سیاستمداران ایرانی از عذرخواهی راستین و توجیه فرهنگی آن: پژوهشی در کاربردشناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عذرخواهی سیاسی گونه ای عذرخواهی است که در آن سیاسیون برای ترمیم وجهه خود، برآورده ساختن مطالبه عموم و آرام کردن افراد آسیب دیده (از خطاها و قصوراتی که بنا به مسئولیتشان متوجه آنان است)، اقدام به آن می کنند. اما عذرخواهی سبک و سیاق خاصی دارد. کمپف ( 2009 ) الگوها و راهکارهای کلامی را می شناساند که افراد با تمسک به آنان از عذرخواهی واقعی اجتناب می کنند؛ به کار بردن ابزارهای واژگانی و نحوی خاص، محو یا کم رنگ نشان دادن کننده کار، انکار مسئولیت، انتخاب قربانی خاص، کاستن از تعداد قربانیان، انتخاب قربانی خاص و نیز عذرخواهی به دلیل بخشی از خطا یا سبک آن و ... نمونه هایی از این راهکارهاست. با بررسی 100 نمونه عذرخواهی سیاسی انعکاس یافته رسانه های داخلی براساس الگوهای کمپف ( 2009 ) این پژوهش مدعی است که عذرخواهی های سیاسی در ایران صادقانه نیست، اما با افزودن عنصر فرهنگ و درنظر داشتِ نقش ترمیمی عذرخواهی می توان به درک بهتری از آن دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که محو یا کم رنگ کردن مسئولیت خود یا پذیرش مسئولیت بخشی از خطا ازجمله راهبرد های اصلی مورداستفاده سیاستمداران ایرانی در طفره رفتن از عذرخواهی راستین است، اما این عدم صداقت در میم های فرهنگی جامعه جمع گرا، صداقت گریز و اغراق زده ایرانی ریشه دارد.
معرفی و نقد کتاب «مبانی جامعه شناسی زبان» اثر رضا غفارثمر؛ (چاپ دوم) انتشارات دانشگاه تربیت مدرس،(1398). 435 صفحه. شابک 978-600-7589-45-8(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۶
117 - 131
حوزههای تخصصی:
کتاب مبانی جامعه شناسی زبان (چاپ دوم، 1398) حاصل چند دهه مطالعه، تدریس و پژوهش رضا غفار ثمر در حوزه های گوناگون پژوهشی ازجمله فراگیری زبان دوم، تحلیل کلام و زبان شناسی اجتماعی است که انتشارات دانشگاه تربیت مدرس آن را به چاپ رسانده است. رضا غفارثمر دانشیار سابق گروه آموزش زبان انگلیسی دانشگاه تربیت مدرس است. از مؤلّف تاکنون چند عنوان کتاب به زبان انگلیسی و همچنین مقاله های علمی و پژوهشی فراوانی به زبان انگلیسی و فارسی به چاپ رسیده است. کتاب مبانی جامعه شناسی زبان در چهار بخش و پانزده فصل تنظیم شده است و هر فصل به یکی از موضوعات عمده زبان شناسی اجتماعی با ارجاع به پژوهش های داخلی می پردازد. هدف از تألیف این کتاب معرفی گرایش ها و حیطه های نو پژوهشی در زبان شناسی اجتماعی به علاقه مندان به ویژه دانشجویان رشته زبان شناسی است. با توجّه به اقبال روزافزون جامعه علمی و دانشگاهی به مطالعه و پژوهش در زمینه زبان شناسی اجتماعی، این نوشتار کوتاه کوششی در جهت معرفی و نقد این کتاب است.
بررسی ساختارهای خرد و کلان در داستان های دارای طرحواره فعال و بدون طرحواره فعال در کودکان فارسی زبان با اختلالِ طیفِ اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تولید داستان های منسجم و پیوسته برای کودکان با اختلال طیف اُتیسم موضوعی پرچالش است. با این وجود، تفاوت های بین داستان های روایت شده توسط کودکان با و بدون اختلالِ طیفِ اُتیسم ممکن است با کاهش نیازهای شناختی و زبانی کاهش پیدا کند. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا مشخص کند که آیا استفاده از طرحواره فعال که داستان را حول رویدادهای مشترکی سازماندهی می کند، می تواند منجر به کاهش مشکلات کودکان در روایت داستان شود یا خیر. در راستای دستیابی به این هدف، توانایی 19 کودک با اختلال طیف اُتیسم و 26 کودک سالم در بازگویی دو داستان که یکی از آن ها دارای طرحواره فعال (طرحواره فعال سینما رفتن) و دیگری بدون طرحواره فعال بود، ارزیابی شد. داستان ها از نظر ساختارهای ریز و کلان و نوع رویدادهای دارای طرحواره فعال و بدون طرحواره فعال رمزگذاری شدند. یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد کودکان با اختلالِ طیفِ اُتیسم در مقایسه با کودکان سالم به طور معنی داری هم در داستان دارای طرحواره فعال و هم در داستان بدون طرحواره فعال برحسب تولید ساختارهای ریز و ساختارهای کلان ضعیف تر بود. به طورکلی، داستان های روایت شده توسط کودکان با اختلالِ طیفِ اُتیسم در مقایسه با کودکان سالم انسجام و پیوستگی کمتری داشتند. مقیاس کامل ضریب هوشی تعیین کننده انسجام و پیوستگی داستان در کودکان با اختلالِ طیفِ اُتیسم بود. علاوه بر این، بررسی داستان دارای طرحواره فعال نشان داد که میزان استفاده از جزئیات مربوط به طرحواره فعال توسط کودکان با اختلالِ طیفِ اُتیسم مانند کودکان سالم بود. با این وجود، میزان استفاده از جزئیات بدون طرحواره فعال در کودکان با اختلالِ طیفِ اُتیسم در مقایسه با کودکان سالم کمتر بود. نتایج پژوهش نشان می دهد آسیب در روایت داستان ممکن است در انواع داستان ها وجود داشته باشد.
زمان در رباعیات خیام: مطالعه ای از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است مفهوم زمان در رباعیات خیام را از دیدگاه نظریه استعاره مفهومی بررسی کند. برای کاویدن نگرش خیام به این مفهوم بنیادی، رباعیات مربوط به زمان با شیوه یافت استعاره های زبانی و شناختی گروه پراگلجاز و استین استخراج شدند. سپس استعاره های مفهومی زمان از نظرگاه نظریه استعاره مفهومی بررسی شدند تا پاسخ هایی به پرسش های ذیل بیابیم: با توجه به مفهوم سازی زمان در رباعیات، نگرش(های) عمده خیام به مفهوم زمان چه هستند؟ و آیا بین استعارات مفهومی متعدد زمان در این اشعار ارتباطی مفهومی برقرار است؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که مفهوم زمان در شعر خیام در استعاره های مفهومی متعددی مفهوم پردازی شده اند و با دسته بندی این استعاره های مفهومی تحت گروه های کلّی تر، می-توان نتیجه گرفت که بین مفهوم پردازی زمان در استعاره های متعدد مفهومی نوعی هم گرایی وجود دارد. همچنین می توان گفت که این هم گرایی می تواند ما را به سمت تفکّر، دیدگاه، و فلسفه نسبتاً واحد در شعر خیام هدایت کند.
وجهیت احتمالی/ تداولی در زبان ترکی آذربایجانی با رویکرد نظام دستور نقشی هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به مقوله وجهیت در دستور زبان ترکی آذربایجانی باعث آمیختگی آن با مفهوم وجه و ایجاد ابهام، کثرت و گاه تناقض در تقسیم بندی وجه شده است. هدف این جستار، مطالعه زبان ترکی بر اساس رویکردی است که بتواند تمایزی شفاف بین این دو مقوله ایجاد کند. روش تحقیق، بررسی وجهیت احتمالی/ تداولی در ترکی با توسل به بند های ترکی با معادل های انگلیسی و فارسی آن ها و با پیروی از الگوی ساختار وجه در رویکرد دستور نقشی بوده و این نتایج به دست آمد: حالت های احتمال و تداول در سه درجه و سطح متفاوت در زبان ترکی مشخص شد. برخلاف زبان انگلیسی، در برخی موارد در ترکی آذربایجانی، پیوند هایی که سطح یقین بالا و متوسط را از هم متمایز کند وجود نداشته، بلکه برای دو حالت مذکور از پیوند یکسانی استفاده می شود. همچنین تمایز معنایی زمان داری های مختلف برای بیان درجه امکان در انگلیسی، در زبان ترکی بدلیل استفاده از یک پیوند امکان پذیر نیست. حضور افزوده های وجهی در بند ها سبب ارتقای سطح یقین در این زبان شده و ابهام در تمایز بین درجات زمانداری ها در زبان ترکی را رفع می کند. مفهوم زمان در زمانداری های وجهی در زبان ترکی، برخلاف انگلیسی، به واسطه پیوند-ıd و عدم حضور آن یعنی تکواژ صفر نمود پیدا می کنند که به ترتیب بیان گر زمان گذشته و حال می باشند.
ترکیب های برون مرکز در زبان لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکیب از مهم ترین فرایندهای واژه سازی در زبان های جهان است که برای آن طبقه بندی های مختلفی ارائه شده اند و تحلیل ساختاری و معنایی آن همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه صرف بوده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع ترکیب های برون مرکز در زبان لکی است. در این راستا، ساختار صرفی انواع ترکیب های برون مرکز و اجزای تشکیل دهنده آن ها بررسی خواهد شد. داده های پژوهش شامل ترکیب های برون مرکزی است که از گفتار روزمره گویشوران لکی در محیط خانواده، محیط کار و جامعه اطراف پژوهشگر و همچنین از کتاب دوجلدی «فرهنگ و واژه نامه لکی» استخراج شده اند. این داده ها براساس طبقه بندی بائر (2017) تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که همه انواع ترکیب های برون مرکز در طبقه بندی بائر (2017) شامل بهووریهی، ترکیبی، هم پایه ، تحول یافته و استعاری در زبان لکی نیز یافت می شود. اما، تنوع ساختاری ترکیب های برون مرکز بهووریهی و ترکیبی به مراتب بیش از سه نوع دیگر است. یکی از ویژگی های مهم ترکیب های برون مرکز در زبان لکی، بسامد بالای نام اندام های بدن انسان و حیوانات است که این موضوع ریشه در سبک زندگی مردم لک زبان دارد. زندگی این مردم از قدیم مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده و برای انجام امور روزمره بیش ترین استفاده را از اندام هایی مانند دست و پا داشته اند. به عبارت دیگر، بدن مندی و اندام ها و فعالیت های بدنی نقش بارزی در ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان لکی دارد.
نگاهی تاریخی به صورت های بیان وجه اجازه در گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گیلکی، چهار صورت زبانی برای بیان وجه اجازه به کار می رود: vâhâštǝn، bedâ، benǝ و tânǝstǝn. برخی از این صورت ها بر صدور اجازه و برخی بر درخواست اجازه دلالت دارند. این ابزارها حاصل دستوری شدگی صورت هایی هستند که در دوره های پیشین زبان های ایرانی، کارکرد واژگانی داشته اند. در این مقاله، روند دستوری شدگی ابزارهای بیان وجه اجازه براساس داده های زبان اوستایی، فارسی باستان، فارسی میانه و متون ادب فارسی بررسی شده است. در غالب زبان ها، وجه اجازه یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر رهاکردن و ترک کردن دلالت دارند، بازنمایی می شود یا با دستوری شدگی فعل هایی که بر مفهوم توانایی دلالت دارند و برای بیان احتمال نیز به کار می روند. صورت های زبانی vâhâštǝn و bedâ از ریشه harz/hard به معنی رهاکردن در دوره باستان زبان های ایرانی بازمانده اند. benǝ از مصدر nehan است که علاوه بر معنی واژگانی «قراردادن»، در مرحل ه ای از تحول زبان برای بیان معنی «رهاکردن» به کار رفته و سپس، فعل امر آن برای بیان مفهوم اجازه دستوری شده است. tânǝstǝn نیز از ریشه tav به معنی «توانایی داشتن» در زبان های دوره باستان است که در سیر تحول، علاوه بر مفهوم وجهی توانایی، برای بیان احتمال و اجازه نیز به کار رفته است.
پسوندهای اشتقاقی در شِکند گمانیگ وِزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شِکَند گمانیگ وِزار اثری است کلامی که در نیمه های سده سوم هجری نوشته شد. در آن زمان زبان پهلوی فاقد پشتوانه سیاسی پیشین خود بود، ضمن اینکه کاربرد روزمره اش در میان مردم را از دست می داد، و عربی و فارسی به تدریج در همه زمینه ها جای آن را می گرفتند. در چنین زمانی، نویسنده این اثر متنی کلامی را می نویسد بدون اینکه از وام واژه های عربی برای بیان مفاهیم پیچیده استفاده کند، و در این کار بسیار موفق است. او مفاهیم پیچیده را تنها با استفاده از واژه های پهلوی بیان می کند، و از امکانات واژه سازی پهلوی بیشترین بهره را می برد. چون پسوندهای اشتقاقی از جمله مهمترین امکانات واژه سازی در زبان پهلوی هستند، این سوال مطرح می شود که پسوندهای استفاده شده در این اثر چگونه کمیت و کیفیتی داشته اند؟ بدین معنی که آیا نویسنده پسوندهای پر شماری در دسترس خود داشته است و یا اینکه آن پسوندها از نظر قابلیت های واژه سازی، در مقایسه با پسوندهای فارسی ویژگی های متمایزی داشته اند؟ بررسی این اثر نشان می دهد پسوندهای استفاده شده بسیار کمتر از پسوندهای رایج در زبان فارسی بوده و به جز یکی دو مورد، همه در فارسی به کار رفته اند.
The Impact of Output-Based Tasks on the Grammatical Development of Intermediate Iranian EFL Learners Regarding Passive Voice
حوزههای تخصصی:
To address the potential of the incorporating of output-based tasks, this quasi-experimental research compared the impact of two kinds of output tasks, namely dictogloss and editing text, on the development of grammatical knowledge of Iranian EFL learners. The study sample consisted 24 female learners studying at the high-school level in Iranshahr, Sistan and Balouchestan Province. They were divided into three groups, each containing 8 participants. The groups under the study were the control group, dictogloss group, and text editing group. The target structure was the passive voice. T-test and post hoc Tukey were utilized for the analysis of the data. The study results advocated the superiority of experimental groups over the control group. Moreover, it was shown that there are no statically significant differences between dictogloss and text editing groups in terms of grammatical development. It was concluded that output-based tasks in the form of dictogloss and editing tasks are beneficial in enhancing the grammatical knowledge of Iranian EFL learners regarding passive voice.
Iranian EFL High School Teachers' Perceptions of Virtual Learning System Opportunities, Challenges and Threats(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۰, Issue ۴۳, ۲۰۲۲
179 - 192
حوزههای تخصصی:
Based on the importance of virtual classrooms and due to the inevitability of using them in difficult situations such as the Covid-19 pandemic, the current study was an attempt to investigate the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' experience. Also, probing the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' opportunities, exploring the perception of high school EFL teachers toward virtual learning systems' challenges and threats, and informing the educational society of the solutions to the barriers of virtual learning systems based on the perception of high school EFL teachers were the other objectives of the current study. To this end, the attitudes of 120 EFL teachers (males=67, females=53) with the age range of 30 to 50 who were teaching at different high schools of West Azerbaijan province, Urmia, Iran, were gathered via a researcher-made questionnaire. The results of the study show that although high school teachers faced some barriers such as low internet access, low interaction, and low concentration by learners, actually they actually have positive attitudes toward the use of digital learning, particularly in virtual classrooms. Furthermore, the findings showed that data retention power and quick and easy access were favored by most of the teachers, and they believed these two items can be regarded as positive opportunities. In addition, teachers presented some comments such as adding visuals to the virtual classrooms, using chat boxes, and planning interaction hints to resolve the virtual classrooms’ existing problems such as poor connection and low concentration. The implications of the study will be discussed.
Reshaping Content Validation: A Case Study of a Reading Achievement Test for Third-year English Majors
حوزههای تخصصی:
Combining Bachman’s (1990) conceptualization of content validity with Messick’s (1989) unifying model of construct validity, this study attempted to fill the gap in researching content validation in the context of a university reading achievement test by (a) examining traditional content validity evidence and (b) analyzing the test scores to either back-up or rebut the evidence and explore the construct of the underlying test structure. On a sample of 477 third-year English-majored test takers at a Central Vietnamese University (CVU), the study was conducted in the pre-test stage where the test content was compared with the test specification and the post-test stage where the test scores were processed via Rasch and CFA competing model analyses. Results showed that while content relevance was satisfactory and the test construct was to a large extent not threatened by construct-irrelevant variance, content coverage of the test remained problematic with instances of construct underrepresentation. Moreover, the study supported the one-factor model of general reading ability as the underlying structure of the reading achievement test over the correlated three sub-skill and higher-order factor models. The study bears implications for both test writers in designing and test takers in performing the L2 reading test.
Examining the Interrater Reliability Between Self- and Teacher Assessment of Students’ Oral Performances
منبع:
International Journal of Language Testing, Volume ۱۲, Issue ۲, Summer and Autumn ۲۰۲۲
128 - 144
حوزههای تخصصی:
The increasing popularity of self-assessment prompted several scholars to investigate its effectiveness and accuracy in relation to teacher assessment. However, most of these studies focused only on the consistency estimate perspective. Thus, the current study investigated the interrater reliability between self- and teacher assessment of students’ oral performance in Filipino. Specifically, this study used two perspectives (i.e., consistency estimate and consensus estimate perspectives) to see the full picture of interrater reliability between self- and teacher assessment. Fifty (50) college students from various specializations participated in this study. They assessed their respective oral performances using an in-class observation self-assessment with self-viewing. Findings reveal that teacher and students’ SA results posted a very strong positive relationship and that their ratings agree with each other. High positive correlations suggest that both the students and the teacher consistently apply the rating scale. These results were attributed to the use of a micro-analytic rating scale, assessment training, and rating procedure used during SA. Implications for classroom assessment and future studies were discussed.
آزمون بسندگی سنجش زبان پارسی (آسپا): طراحی و بررسی ساختار، پایایی، و روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
9 - 34
حوزههای تخصصی:
گسترش آموزش زبان فارسی در مؤسسه ها و مراکز دانشگاهی مختلف در ایران و تقاضای فارسی آموزان خارج از ایران برای شرکت در این دوره ها به دلایل گوناگونی، دست اندرکاران امر را بر آن داشت تا شیوه واحدی را برای سنجش میزان دانش زبانی فارسی آموزان ارائه کنند. این امر سبب طراحی آزمون های سامفا و آمفا شد. در این راستا، مرکز زبان فارسی دانشگاه الزهرا هم بنا به اعلام نیازِ یکی از مراکز آموزش زبان فارسی، اقدام به طراحی یک آزمون بسندگی با نام آسپا نمود. مقاله حاضر، به بررسی زوایای مختلف این آزمون و میزان پایایی و روایی آن می پردازد. تعداد فارسی آموزان شرکت کننده در این مطالعه 41 نفر از دانشجویان دوره های آموزش زبان فارسی در شهر مشهد بودند. یافته های این آزمون نشان می دهد که بخش واژگان و دستور از سطح آسانی بیشتر و نوشتن از سطح سختی بالاتری در جامعه آماری موردِ بررسی برخوردار است. لازم به گفتن است که برای سنجش پایایی این آزمون از روش آلفای کرونباخ و به منظور سنجش میزان روایی محتوایی آن از دیدگاه های 20 کارشناس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بهره گرفته شد. نتایج این بررسی نمایانگر آن است که این آزمون دارای پایایی و روایی محتوایی مناسبی است. بررسی شاخص روایی محتوایی این آزمون نشان می دهد که مهارت های دستور و نوشتن با کسب 90% دیدگاهِ مساعد کارشناسان، بالاترین میزان و در پرسش های مربوط به مهارت خواندن کمترین روایی محتوایی را دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که آسپا به عنوان آزمون سنجش سطح بسندگی زبان فارسی از پایایی و روایی مطلوبی برخوردار است و می توان از آن برای سنجش مهارت های زبانی فارسی آموزان استفاده کرد.
رابطه مهارت خودتنظیمی و فراگیری زبان جدید بین دانش آموزان یک زبانه و دوزبانه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج و یافته های تحقیقاتی که تاکنون درمورد یادگیری زبان سوم صورت گرفته حاکی از آن است که درمورد فواید و مضرات دوزبانگی هنگام یادگیری زبان سوم در بین محققان اتفاق نظر وجود ندارد. لذا مهم ترین هدف تحقیق حاضر، جست وجوی تفاوت های احتمالی بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در یادگیری علم نحو زبان انگلیسی به عنوان زبان جدید با درنظر گرفتن راهبرد یادگیری خودتنظیمی آن ها بوده است. برای انجام این تحقیق، 411 شرکت کننده دختر و پسر در هشت دبیرستان دوره دوم در شهر اراک به روش نمونه گیری خوشه ای از میان دو گروه یک زبانه فارس زبان و دوزبانه فارس و ترک انتخاب شدند. از طریق آزمون دانش عمومی زبان، پرسش نامه خود تنظیمی و آزمون ساختار های نحوی و با کمک تحلیل های آماری ازجمله تحلیل واریانس یک طرفه ، آزمون t مستقل و آمار توصیفی، مشخص شد که تفاوت معنی داری بین دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه در فراگیری ساختار های نحوی زبان جدید وجود ندارد. هچنین یافته های این پژوهش نشان داد که بین راهبرد یادگیری خود تنظیمی و توانش زبانی دانش آموزان رابطه معنا داری وجود دارد . به این معنا که با بالارفتن استفاده فراگیران از راهبرد یادگیری خود تنظیمی، توانش زبانی آن ها نیز افزایش می یابد . مطابق با این یافته ها پیشنهاد شد که دبیران زبان انگلیسی مقطع متوسطه هرچه بیشتر با مهارت یادگیری خود تنظیمی و نحوه انتقال و آموزش آن آشنا شوند و بیشتر به مقوله یادگیری خود تنظیمی دانش آموزان در کلاس توجه کنند. علاوه بر آن لازم است که دوره های آموزشی ضمن خدمت برای دبیران زبان انگلیسی مناطق دو زبانه یا مناطقی که کلاس های آن تلفیقی از شاگردان یک زبانه و دوزبانه است برگزار شود تا درمورد چگونگی تدریس در این کلاس ها و نیز چگونگی تدریس راهبرد خودتنظیمی بحث و بازآموزی صورت پذیرد.
Gender-Specific Charactonyms in Persian Translation of John Bunyan’s The Pilgrim's Progress, Part 2
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۳, Summer ۲۰۲۲
91 - 106
حوزههای تخصصی:
The present research aimed to investigate gender-specific charactonyms in the Persian Translation of John Bunyan’s (1684) The Pilgrim's Progress, Part 2. It also aimed to reveal whether the TL preferred equivalents for the SL gender-specific charactonyms could convey the meanings and the characteristics of the names in the Persian translation. The material was borrowed from the book Seir-o Solouk-i Za’ir, Bakhshe Dovom (‘سیر و سلوک زائر، بخش دوّم’) translated by Golnaz Hamedi in 2002 (1381), and also its French and Arabic translations. Thus, SL gender-specific charactonyms were compared with TL equivalents in Evelyn Hatch’s (1992) macro-level analysis. According to Hatch (1992), characters, as one of the main elements of a story, play a significant role and affect the macrostructure of the story. The results showed that the Persian equivalents used by Hamedi (2002) ranged from transparent to problematic ones. Hamedi (2002) less preserved the meanings of the names and sometimes replaced the female charactonyms with already-used male charactonyms that affected the novel due to the change of the characteristics and additional information the charactonyms bear in their inner forms.
Issues of Participant Retention in an Online Course for English as a Foreign Language Teachers
حوزههای تخصصی:
Online courses are popular around the world these days as people can access learning being in different times and spaces. At the same time, the retention of participants in any online course is always challenging. This qualitative case study investigated the issues related to participant retention in an online course and explored the effective ways to retain the participants in such courses. The data were collected through the interviews conducted with 12 teachers who partly or wholly participated in a year-long online course. Teacher participants’ online communication exchanges on Edmodo and Viber platforms during the course period also served as data for this study. The Edmodo and Viber extracts were originally in English while the interviews were conducted in Nepali; therefore, in the process of analysis, some key extracts were translated, especially focusing on the message they communicated. The findings based on thematic analysis reveal that the issues related to retention include facilitators’ delayed response, poor activity design and inappropriate selection of web tools, and need for additional time among others. This study is expected to assist course designers, institutions, and organizations that run online courses as well as teachers who plan to run and join online courses as they can be informed of the issues that play a role in the retention of participants in online courses.