فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۴۸۱ تا ۷٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
The present study compares the performance of two TEFL reading classes: one taking place in a regular classroom and the other held in a computer lab, with the learners practicing reading online. The results of an independent samples t-test showed that the difference between the learners’ scores on their reading comprehension post-tests and pretests did not differ statistically significantly from one group to the other, indicating that the two groups’ progress was similar during the one-term period of instruction. In addition to this, learner interviews and teacher observations showed that some of the challenges of practicing reading in a computer lab included an over-reliance on copy/pasting; time wasted and stress induced due to Internet/technology problems, phobia, or lack of expertise; distractions created through working with technology; and occasional lack of learners’ awareness of the benefits of online reading. Yet, despite all this, reading online seems to have benefits which make it worth all the difficulties and extra effort.
ارزیابی پویای گروهی: مدل راهبردی میانجی گری در آموزش مهارت شنیداری (Group Dynamic Assessment: An Inventory of Mediational Strategies for Teaching Listening)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی پویای گروهی که مبتنی بر فرضیه اجتماعی- فرهنگی ویگوتسکی می باشد اخیراً به عنوان روشی برای شناسایی حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مطرح شده است (پانر و لنتالف، 2010؛ شعبانی، 2010). این مقاله بر آن است تا کاربرد ارزیابی پویای گروهی را به عنوان روشی برای شناسایی راهبردهای میانجیگری که یک مدرس زبان انگلیسی در تعامل خود با گروهی از زبان آموزان در زمینه مهارت شنیداری مورد استفاده قرار داده به تصویر بکشد. هدف دیگر این مقاله شناسایی تاثیر آموزش مبتنی بر ارزیابی پویای گروهی بر یادگیری جمعی می باشد. روش اجرایی این ارزیابی به صورت میکروژنتیک، طولی و تعاملی می باشد. جمعی از زبان آموزان در گروه سنی 20 تا 25 در این مطالعه شرکت کردند. مواد آموزشی مورد استفاده در جلسات ارزیابی شامل فایل های شنیداری VOA بوده است. تحلیل کیفی نمونه های تعاملی این روش یک مدل راهبردی میانجیگری متشکل از انواع مختلف بازخوردهای مسقیم و غیرمستقیم را نشان می دهد. بررسی ها نشان داد که روش داربست جمعی (دوناتو، 1994) زمینه را برای توزیع کمک (پلات و بروکس، 1994) بین زبان آموزان در فضای اجتماعی کلاس فراهم می کند به طوری که داوطلبین اولیه و ثانویه به طور متقابل از کمک های یکدیگر بهره می گیرند (پانر، 2009). با استفاده ازمدل راهبردی میانجیگری فرایندهای میکروژنتیک و تکاملی زبان آموزان در طول زمان شناسایی شد. هم چنین مشخص شد حوزه تقریبی رشد گروهی فراتر از حوزه تقریبی رشد انفرادی عمل می کند. در پایان، با توجه به یافته ها پیشنهاد می شود راهبردهای میانجیگری شناسایی شده در این تحقیق به عنوان راهنما برای مدرس زبان انگلیسی در هنگام تعاملات خود با حوزه تقریبی رشد زبان آموزان در کلاس مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی تطبیقی واژه آمین در دو زبان عربی و عبری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه «آمین» از جمله واژگانی است که از زبان عبری به زبان عربی وارد شده است و در هر دو زبان کاربرد دینی دارد. علیرغم استعمال فراوان این کلمه، مسائلی درباره استعمال و معنی این واژه مطرح است که حل آنها به درک دقیق مفهوم و موارد کاربرد آن کمک می کند. در مقاله ای که پیش رو دارید، نگارندگان کوشیده اند با استناد به لغت نامه های معتبر، و با استشهاد به موارد استعمال «آمین» در کتب مقدس و متون دینی، و با توجه به رابطه اثرگذاری و اثرپذیری بین دو زبان عبری و عربی، سیر تطور این واژه از عبری به عربی را بررسی کرده و به مقایسه تطبیقی این واژه در دو زبان مذکور بپردازند تا از این رهگذر بتوانند تصویر روشنی از معنا و مفهوم آن ارائه دهند
تحلیل زیبا شناختی ساختار زبان شعر احمد عزیزی بر اساس «کفش های مکاشفه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی ساختار زبان در اشعار احمد عزیزی است. از آن جایی که هنجارگریزی و شگردهای آشنایی زدایانه در یکی از آثار او به نام «کفش های مکاشفه» بسیار مورد استفاده قرار گرفته اند، این اثر به عنوان داده این پژوهش انتخاب گردیده است. تحلیل ساختار زبانی این اثر با استفاده از چارچوب ها و الگوهای موجود در صورت گرایی و ساختارگرایی انجام گرفته است. بر این اساس، تحلیل ها حاکی از آن است که شاعر در سه سطح آوایی، واژگانی و نحوی، به اشکال مختلف نوآوری های سبکی خود را به نمایش گذاشته است. به عبارت دیگر، هنجارگریزی ها و نوآوری هایی که شاعر در هر یک از این سطوح انجام داده است، منجر به شکل گیری سبکی نو و منحصر به فرد شده است. ویژگی بارز این سبک جدید تناسبی است که میان عناصر صوری و معنای شعر پدید می آید به گونه ای که شعر نه تنها به عنوان ابزاری برای انتقال پیام عمل می کند بلکه احساسات و عواطف شاعر را نیز در قالب کلمات به خواننده منتقل می کند.
نقش رؤیا در رمان مارسل پروست (اصل مقاله به زبان فرانسوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رؤیا در رمان مارسل پروست می پردازد. رؤیا تصویری ناخودآگاه است که در هنگام خواب ایجاد می گردد. پس این ارتباط بین رؤیا و خلق ادبی است که مورد نظر ماست. برای این منظور به ترتیب ارتباط بین رؤیا و واقعیت، ارتباط بین رؤیا (خیال پردازی در شب) و خاطره ی ناخواسته (خیال پردازی در روز) و نقش رؤیا در شناخت «من پنهان» یا «من عمیق» مطالعه می شود. همچنین به بررسی رؤیا از دیدگاه فروید در رمان مارسل پروست می پردازیم. در نهایت به این نتیجه می رسیم که رؤیا نیز به مانند خاطره ناخواسته، از طریق کشف من عمیق به خلق استعاره ی ادبی که یکی از اصلی ترین ویژگی های سبک مارسل پروست است منتهی می شود؛ و این همان نقش رؤیا در خلق ادبی است.
جنبه ها ی صوری و معنایی عناصر وجهی در جمله های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یان زبان در برابر جملات وجهی العمل آنها در مقابل جمله های غیروجهی متفاوت است. از مهمترین و معمولترین راههای بیان جمله های وجهی استفاده از عناصر وجهی از قبیل افعال وجهی، قیود جمله، و دسته مشخصی از افعال واژگانی است. از اهداف این تحقیق، تحلیل و تبیین نقشها، انواع و درجات مفهوم وجهیت در فارسی امروز است. این پژوهش همچنین تمایز مطلوبی را میان جنبه های صوری و معنائی مقوله وجهیت در فارسی ایجاد می
پژوهش حاضر برای نخستین مرتبه، نشان میخواستن علاوه بر نقشی های زمان آینده ایفا می یله مناسبی برای بیان درجه قوی وجهیت است، به گونه ایی متضمن وقوع رخداد می شود، و این مهم از دید تمامی پژوهش های پیشین پنهان مانده است. بنابراین براحتی می ی ازهر سه درجه ضعیف، متوسط و قوی وجهیت بهره مند است. در باب انواع وجهیت نیز بایی های فارسی زبان، هر سه نوع وجهییت معرفتی، پویا و الزامی، در فارسی امروز بطور عادی مورد استفاده قرار می گیرند.
به سوی چارچوب سیاست زبانی ملی
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی تنها زبان رسمی کشور ماست و در کنار آن چندین زبان و گویش دیگر نیز وجود دارد که هر یک دارای تعدادی گویشور در نقاط گوناگون کشور است. زبان انگلیسی به عنوان زبان جهانی و زبان عربی به عنوان زبان مذهبی نیز در برنامه های آموزش زبانی ما جایگاهی دارند. برنامه ریزی در خصوص کاربرد و آموزش هریک از این زبان ها درحوزة برنامه های سیاسی دولت قرار دارد و در واقع از وظایف هر دولتی است. بدیهی است کاربرد زبان فارسی، به عنوان زبان ملی، لزوم توجه به دیگر زبان های موجود در کشور را محدود نمی نماید و در برنامه ریزی سیاست زبانی لازم است شأن و کاربرد دیگر زبان ها نیز در کنار زبان فارسی تضمین شود. طی پژوهش های مقالة حاضر، بررسی برخی ازمهم ترین اسناد دولتی، همچون قانون اساسی، سند چشم انداز، اساسنامة سیاست فرهنگی و فرهنگستان زبان، نشان داده که در اکثر این اسناد به برنامه های زبانی چندان اشاره نشده و سندی مشخص و مخصوص سیاست زبانی، که حاوی قوانین جامع مربوط به کاربرد و آموزش کلیة زبان های موجود در ایران باشد، تدوین نشده است. لذا پیشنهاد این مقاله تدوین سیاستی منسجم و سنجیده در خصوص کاربرد و آموزش همة زبان ها و گویش هایی است که ایرانیان به نوعی با آنها سروکار دارند. در این مقاله، بخش های گوناگون چنین سندی پیشنهاد شده است، ضمن اینکه قانون اساسی و سند چشم انداز مرجع شاخص های لازم برای تدوین این سیاست در نظر گرفته می شوند.
Hedging as an Index of Gender Realization in Research Articles in Applied Linguistics(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite the importance of hedging in academic productions, its use in different disciplines and genres has been given little attention (Hyland, 1998; Crystal, 1995). More precisely, the role of different genders as contributors to this social phenomenon (i.e., research articles) has been taken as neutral, as if gender is inconsequential in identity construction. The studies done in English suggest that females’ language is proportionately more hedged. So hedging has been claimed to be a strategy that is used mostly by female writers than male writers. To examine the role of gender in text construction, we investigated the linguistic realizations of the identities reflected in male and female authors’ preferences for hedging words in the research articles in applied linguistics. To this end, 130 single-authored research articles written in the field of applied linguistics were examined. The results revealed significant differences between two sets of articles in using hedges. Statistical analysis revealed that female authors’ articles were significantly (i.e., p-value of 0.000) more hedged as compared with those of males. Furthermore, it is suggested that the hedging words that are used in these articles could be used as an index through which gender of the author is identified.
بررسی عوامل کاهنده انگیزه در یادگیری زبان دوم (An Investigation into Sources of Demotivation in Second Language Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی منابع اصلی کاهنده انگیزه دانش آموزان ایرانی در یادگیری زبان دوم و سنجش رابطه بین کاهش انگیزه و جنسیت و مقطع تحصیلی دانش آموزان می پردازد. به منظور یافتن عوامل اصلی کاهنده انگیزه پرسشنامه ای با 32 سوال پنج گزینه ای تدوین و توسط 327 دانش آموز دختر و پسر تکمیل شد. به منظور بررسی عوامل اساسی پرسشنامه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. بر اساس نتایج پنج دسته از عوامل کاهنده انگیزه شناسایی شدند: مطالب مواد و امکانات اموزشی، نگرش نسبت به جامعه انگلیسی زبان، معلم، تجربه شکست، نگرش نسبت به یادگیری زبان دوم. به منظور بررسی عوامل کاهنده انگیزه در رابطه با جنسیت و مقطع آموزشی دانش آموزان دو تحلیل واریانس یک طرفه انجام شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مورد سه عامل کاهنده انگیزه نشان دادند. تفاوت معناداری بین دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به سه عامل کاهنده انگیزه مشاهده شد. در پایان، یک تحلیل واریانس چند متغیره به منظور بررسی تفاوتهای بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی یکسان در مورد عوامل کاهنده انگیزه انجام شد. تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به همه عوامل کاهنده انگیزه جز یک مورد یافته شد.
تاثیر زیرنویس معیار و وارونه در برابر عدم بکارگیری زیرنویس در فراگیری واژگان زبان دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مواد آموزشی صوتی- تصویری همراه با زیرنویس به عنوان یک ابزار آموزشی قوی می تواند به فرایند فراگیری واژگان زبان دوم کمک نماید. تحقیق حاضر به بررسی نقش نوع زیرنویس (معیار و وارونه) در روند یادگیری واژگان می پردازد. بدین منظور چهل و پنج فراگیر زبان انگلیسی به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم گردیدند که هر گروه به تماشای یک فیلم کارتونی به یکی از سه حالت زیر پرداختند. الف) فیلم به زبان انگلیسی بدون زیرنویس (گروه کنترل)، ب) فیلم به زبان انگلیسی با زیرنویس فارسی (گروه معیار) و پ) فیلم به زبان فارسی با زیرنویس انگلیسی (گروه وارونه). فیلم پانزده دقیقه ای مورد استفاده در تحقیق بخشی از یک فیلم کارتونی تلویزیونی بود که نشان می داد چگونه گروهی از مورچه ها در برابر ملخ های مهاجم مقابله می نمایند. نتایج به دست آمده نشان می دهد برنامه های تلویزیونی زیرنویس شده تاثیر معناداری بر فرایند فراگیری واژگان زبان دوم دارند. مطالعاتی که تاکنون در این زمینه صورت گرفته است هر کدام به نحوی به تاثیر فراگیری جنبه های مختلف زبان با توجه به نوع زیرنویس پرداخته اند. اما مطالعه حاضر برخلاف بسیاری از تحقیقات که تاکنون صورت گرفته است با بهره گیری از گروه کنترل (گروه بدون زیرنویس) به نتایج معناداری در خصوص فراگیری زبان دوم از طریق برنامه های زیرنویس دار از نوع وارونه در مقابل دو روش دیگر دست یافته است. نتایج این تحقیق می تواند برای مربیان زبان دوم به منظور به کارگیری مواد آموزشی صوتی- تصویری زیرنویس دار به ویژه به صورت وارونه در کلاس آموزش زبان انگلیسی مثمرثمر باشد.
برقراری روابط گزاره ای در ضمن خواندن داستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی برقراری روابط گزاره ای در ضمن خواندن متون داستانی می پردازد. 201 دانشجوی مقطع لیسانس، متون داستانی را خوانده و به انتخاب انواع مختلف نمادهای ایجاد همبستگی جهت ساخت معنای موردنظر پرداختند. نتایج حاکی از آن بود که زبان آموزان در سطوح مختلف زبانی، الگوهای ثابتی را در روند درک روابط عطفی دنبال می کردند. خصوصا اینکه در هر سه گروه از توانش زبانی، از بین نمادهای ربطی، نمادهای بیان تضاد از جهت آسانی در درجه اول، نمادهای سببی در درجه دوم، نمادهای ترتیبی در درجه سوم و نمادهای افزایشی بعنوان دشوارترین نمادها شناخته شدند. نتایج این بررسی در زمینه فرضیه های مدل سازی و نیز درک مطلب و آموزش مهارتهای خواندن می تواند کاربردهای نظری و عملی داشته باشد.
بازتاب فناوری و ماشینیزم در استعاره های فارسی محاوره ای (از دیدگاه زبان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیدة شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاورة فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایة تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آیندة خالق خویش است.
مدواژه ها و عبارت های مد در زبان های پارسی و آلمانی: مدواژه ها و عبارت های مد همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این جستار به واژگان و عبارت هایی می پردازیم که در یک بازة زمانی به دلیل های ویژه ای در زبان گفتاری یا نوشتاری شهروندان یک مرز و بوم فراگیر، یا به گفته ای دیگر «مد» می شوند و سپس کاربرد و تأثیرشان با گذشت زمان دگرگون می گردد یا از میان می رود. ما چنین واژگان و عبارت هایی را به ترتیب «مدواژه» و «عبارت مد» می نامیم. پیشینة پژوهش دربارة مدواژه در کشور آلمان به سدة نوزدهم میلادی باز می گردد و از آن هنگام کتاب ها و جستارهای بی شماری در این حوزه نوشته شده اند، اما در قلمروی زبان پارسی تا کنون پژوهشی ویژه در این زمینه انجام نشده است. بنابراین نخست تلاش می کنیم تا گزیده ای از دیدگاه های برخی از زبان شناسان آلمانی را در این باره گرد آوریم. ما این دو مفهوم را در یک گروه بندی ویژه دو بخش می کنیم؛ «مدواژه ها و عبارت های مد همگانی» که دربرگیرندة همواژه های مد در زبان ملی درصد بالایی از مردم می باشند و «مدواژه ها و عبارت های مد در زبان جوانان». پژوهش کنونی را به بخش نخست کرانمند می کنیم و برای دستیابی به هدف بنیادین خود که همانا ارائة شناختی کمابیش گویا از گوهرة مدواژه، بررسی سرچشمه های پدیدارشدن آن و نیز داوری دربارة سودرسانی یا آسیب رسانی آن به زبان است، می کوشیم تا از نمونه های روشنگرانه در گسترة زبان های پارسی و آلمانی به همراه یک ارزیابی برابرسنجشی میان آن دو بهره بگیریم.
سازکارهای زبانی شوخ طبعی: جناس و ابهام/ ایهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، عدم تجانس به منزلة یکی از سازکار های زبانی شوخ طبعی بررسی می شود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرم کنندگی و خنده در شوخ طبعی کدامند؟ به نظر می آید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرم کنندگی معرفی می شود. پس از اشاره به پیشینة مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخ طبعی، نظریة عدم تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رسالة دلگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازی های کلامی از جمله همنامی، هم آوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره می شود. در سطح کارکردی به ابهام/ ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره می شود. نتایج بررسی نشان می دهند که عدم تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفه های سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام/ ایهام، از جمله علل اصلی سرگرم کنندگی متون مطایبه آمیز به شمار می آیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریه های شوخ طبعی نیز هموار می کند.
بسامد پایه صوت در دوزبانه های مازندرانی- فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی بسامد پایه (F0) واکه ها و همخوان دار در دوزبانه های مازندرانی- فارسی و پاسخ به این پرسش که چه تفاوتی میان بسامد پایة صوت در این زبانها وجود دارد، به انجام رسیده است. به این ترتیب، روشِ این پژوهش به طور مقطعی، توصیفی، تحلیلی و غیرمداخله ای است. تعداد آزمودنی ها 5 نفر داوطلب (3 مرد و 2 زن)، و سن آزمودنی ها 25 تا 35 سال است. ابزار این پژوهش که در سال 1386 به انجام رسیده، آزمونی محقق ی و 57 واژه در زبان فارسییی آن به تأیید متخصصانِ این حیطه رسیده است. آواها در سه جایگاه آغازی، میانی و پایانی واژه ها بررسی شده اند. از آزمودنی ها خواسته شد تا هر واژه را سه بار تلفظ کنند و درنهایت میانگین بسامد پایه، با استفاده از نرم افزار تحلیل یچ، برای هر آوا و هر آزمودنی محاسبه گردید. سپس برای هر 5 فرد به طور جداگانه، با استفاده از آزمون تی، معناداریِ تغییراتِ به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به این p> است، تفاوت معناداری میان بسامد پایه در زبان فارسی و مازندرانی مشاهده نشد. درعین حال، تفاوتِ میانگینِ بسامد پایه آوا ها در آزمودنی های مرد و زن در زبان فارسیی پس از بررسی نتایج، فرضیة صفر پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. به عبارت دیگر، تغییرات بسامد پایه و انحرافِ معیار در زبان فارسی و مازندرانی در افراد دو زبانه معنادار نیست. اما تفاوت بسامد پایه در آزمودنی های مرد و زن معنادار است.
Word Type Effects on L2 Word Retrieval and Learning: Homonym versus Synonym Vocabulary Instruction(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study was twofold: (a) to assess the retention of two word types (synonyms and homonyms) in the short term memory, and (b) to investigate the effect of these word types on word learning by asking learners to learn their Persian meanings. A total of 73 Iranian language learners studying English translation participated in the study. For the first purpose, 36 freshmen from an intact class were presented with two lists of words with their Persian meanings. One of the list included 5 pairs of synonyms and the other one included 5 pairs of homonyms. They were asked to retain as much vocabulary items as they can. Learning was measured by lexical representations of the words. The results showed that learners did better on the retention of homonyms than synonyms. For the second purpose, 37 sophomores from an intact class were provided with 40 words in pairs (20 synonyms and 20 homonyms). They were asked to write their Persian meanings in the testing session. The results indicated that students did better on learning synonyms than homonyms. The study revealed that homonyms are better retrieved in short term memory but learned more slowly regarding to the semantic representation.
Vocabulary Learning Strategies Used by Extroverted and Introverted Iranian EFL Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study is a research which explores the relationship between introversion/extroversion and the use of vocabulary learning strategies. The participants were 80 male and female EFL students of University of Sistan and Baluchestan who had studied EFL at the university for at least two years and were randomly selected. The participants were selected after excluding those who got L scores of above 4 or 5 from the EPI personality inventory. They were then divided into two groups of introverts and extroverts based on the Eysenck Personality Inventory (EPI). The independent sample t-test was run to examine if there is a significant relationship between the students’ personality type (intro/extra) and their use of vocabulary learning strategies. It was found that there is no difference between introverts and extroverts in the overall use of vocabulary learning strategies as well as in the use of cognitive, memory, and social strategies. However, a significant difference was found between these two groups in the use of determination strategies. It was also found that of the four categories, determination strategies were the most frequently used category by all the participants. The results also revealed that extroverts used vocabulary learning strategies more frequently than their introverted counterparts.
بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی (Critical Thinking and Emotional Intelligence: Investigating the Relationship among EFL Learners and the Contribution of Age and Gender)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان زبان انگلیسی می پردازد. علاوه بر این، نقش سن و جنس به عنوان عوامل تعدیل کننده رابطه بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی را بررسی می کند. هم چنین روا بط بین سن و جنس دانشجویان با هوش هیجانی آنان مورد مطالعه قرار می گیرد. برای این منظور، 86 دانشجوی زبان انگلیسی آزمون تفکر انتقادی واتسون گلیزر و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن را تکمیل کردند. نتا یج بدست آمده ازتحلیل آماری همبستگی بر روی داده ها بیانگر وجود رابطه معناداری بین تفکر انتقادی و هوش هیجانی دانشجویان می باشد. از میان فاکتورهای تفکر انتقادی دو عامل انعطاف پذیری و مسئولیت اجتماعی بالاترین همبستگی را با هوش هیجانی داشته و پیش بینی کننده های مثبتی برای هوش هیجانی بودند. افزون برآن، یافته های تحقیق نشان داد که جنس و سن رابطه ی میان تفکر انتقادی و هوش هیجانی را تعدیل نکرده و هیچ کدام از این دو عامل نقش معناداری درهوش هیجانی دانشجویان ایفا نمی کنند.