فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۸۱ تا ۲٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
This study investigated rhetorical functions and their associated linguistic realizations in English review article abstracts. The analysis was based on a corpus of 100 English review article abstracts from linguistics and applied linguistics disciplines and followed a corpus-driven discourse analytic top-down approach. MAXQDA and WordSmith were used to code the moves and analyze their associated sub-corpora, respectively. The results of calculating range and frequency distributions showed that English conceptual review article abstracts use a rhetorical structure, different from that of research paper abstracts. This rhetorical organization is realized through a different set of moves, namely 1) establishing the territory or area of study, 2) identifying the problem, 3) introducing the present research, 4) organizing the paper, and 5) concluding or reflecting. Moreover, each move was realized through a distinct set of sub-moves. In terms of range, the moves dealing with purpose and structure were the most widely present moves; in terms of frequency distribution, the move dealing with structure was the most frequent. Furthermore, the highly frequent use of plural self-mentions indicates that in review article abstracts the emphasis is on research as a group activity inclusive of the researcher(s) and objects of study. In addition, the presence of ‘establishing the territory’, together with ‘identifying the problem’ can be seen as an attempt to sell the research. Finally, the prevalent use of the five moves showed that most review article abstracts are indicative-informative in function
بررسی تطبیقی فنّ بیان سیاسی در سخنرانی رؤسای جمهور ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان سیاسی، زبان پیچیده و مملو از راهبردهای گوناگون در جهت متقاعد کردن آرای عمومی است. از جمله عمده ترین راهبردهای زبانشناسی که در زبان سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد، بحث فن ّبیان سیاسی است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل مقوله فن ّبیان در بستر گفتمان سیاسی دو جامعه زبانی متفاوت از دیدگاه برد (2000) است. مسئله اصلی پژوهش، تبیین شباهت ها و تفاوت های راهبردهای فن ّبیان سیاسی به کار رفته توسط دو رئیس جمهور ایران و آمریکا در جهت تلاش برای کسب قدرت، اقناع سازی و جلب موافقت مخاطبانشان است. بدین منظور داده ها، به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده ایم تا به این پرسش ها پاسخ دهیم که هر دو رئیس جمهور در جهت تلاش برای جلب موافقت شنوندگان و اقناع آنان چگونه از زبان استفاده می کنند؟ شباهت ها و تفاوت های فن ّبیانی دو رئیس جمهور چگونه است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است هر دو رئیس جمهور از راهبردهای جفت متقابل، تکرار و لیست سه گانه، نقش های گوناگون ضمایر، نمود افعال و نکته گزینی بهره می برند. عمده ترین راهبردی که روحانی به کار می برد کاربرد ضمایر به طرق مختلف و رایج ترین راهبرد ترامپ به کارگیری تکرار است. استفاده و پرهیز از قیاس نیز دیگر جنبه افتراق در کلام سخنرانان یادشده است. به طور کلی پژوهش حاضر گویا و مبیّن این حقیقت است که از رهگذر بررسی ابزارهای فن ّبیان برد (2000) می توان به راهکارهای زبانی متفاوت سیاستمداران و مشخصاً بالاترین مقامات اجرایی جهت اقناع مخاطب، جذاب تر کردن سخنرانی و ارائه چهره ای مثبت تر و مردمی تر پی برد.
طبقه بندیِ موضوعیِ دوبیتی های لای زنگان
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
121-90
حوزههای تخصصی:
An Exploratory Study of Iranian EFL Teachers’ Agency: Conceptions and Practices(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Iinternational Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۵, Spring ۲۰۲۱ (۲)
71 - 80
حوزههای تخصصی:
The need for a strong educational system is felt more than ever due to globalization. In this respect, teacher agency has an important role in educational change. This qualitative meta-study, therefore, addressed the attitude of the teachers towards agency and the way they enact agency to facilitate learning process. To this purpose, the needed data were gathered from the narrative of life, professional history and class observations of five English teachers in Iranian context. Then, based on the Grounded Theory Approach, the data were analyzed and the obtained results showed that teachers’ pre-teaching and during teaching processes were made up of complex relationships among different resources; that is, teachers’ life ideology (their perception towards themselves and their job) and financial status. At the same time, the results revealed that teachers’ instruction experiences highly affect both their magnification of agency and their decision-making processes. It was further seen that agency was not stable at all, meaning that social factors and environmental conditions played important roles in shaping teacher’s agency.
بررسی مقوله وجهیت در رُمان «شوهر عزیز من» اثر فریبا کلهر بر اساس دیدگاه فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
327 - 352
حوزههای تخصصی:
در هر متنی، باورها، احساسات، پیش داوری ها و نگرشِ شخصی نویسنده آن، به گونه ای بروز پیدا می کند که بیان گر موضع و جهت گیریِ نگارنده آن است. یکی از مقوله های مهمِ دستوری که جهت گیریِ نویسنده را در یک متن نشان می دهد، «وجهیّت» است. در پژوهش هایی که تاکنون در پیوند با بررسی وجهیت در رُمان های زن های ایرانی انجام شده، وجهیت فقط به «وجه فعل» محدود شده و به دیگر سازه های وجه ساز توجه نشده است؛ در صورتی که این جهت گیری افزون بر وجه فعل، در مقوله های دیگر دستوری همچون قید و صفت نیز بروز پیدا می کند. در این پژوهش، مقوله «وجهیت» در رُمان «شوهر عزیز من» نوشته «فریبا کلهر» مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر این بود که مشخص شود چه گونه هایی از وجهیت در این رُمان به کار رفته و هر کدام از این گونه های وجهیت، بیان گر چه جنبه هائی از سبک زنانه است. گونه های پُرکاربرد وجهیت در این رُمان، بر مبنای الگوی فاولر (Fowler, 2016) و با بهره گیری از نظریه های مطرح شده در کتاب سبک شناسی محمود فتوحی (Fotuhi, 2012) مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان می دهد که کاربرد این گونه ها، بیشتر بیان گر مفهوم تردید و نبودِ اطمینان است که از جمله ویژگی های سبک زنانه به شمار می رود.
نمود مستمردر کردی سورانی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو، نمود ناقص مستمر در کردی سورانی را از منظر برنامه کمینه گرا بررسی کرده است. مسئله اصلی جستار حاضر، تعیین ماهیت زنجیره «χæri:k bu:n» به مثابه ابزار نمایش نمود مستمر و چگونگی ترکیب آن با فعل اصلی در ساختمان جمله است. بررسی داده های مربوط بیان گر آن است که عنصر «æχri:k» به مقوله صفت تعلّق دارد، اگرچه قادر به توصیف مستقیم اسم نیست. به پیروی از بیکر (2003) نبود مشخّصه فای عامل اصلی این ویژگی صفتی تلقّی شد. زنجیره صفت «æχri:k» و فعل ربطی «bu:n»، برخلاف باور دبیرمقدم (1392) نه یک فعل ربطی، بلکه همچون زبان پنجابی (گیل و گلیسن، 1969)، فعلی الحاقی است که همواره برای بیان نمود مستمر و تقریب به کار می رود. درخصوص نحوه ترکیب زنجیره پیش گفته با فعل اصلی جمله، نیز نشان داده شد که نمود مستمر در زبان کردی ساختی مانند افعال پیاپی دارد. در این زمینه به پیروی از میوسکن و وینسترا (2006) نشان دادیم که فعل « bu:næχri:k» درون یک گروه نمودی فرعی قرار دارد که این گروه به صورت ادات به گروه نمود ناقص اصلی متّصل می شود و موجب تکرار سطح می شود.
A Study of Persian Translation of Cultural Elements in Waltari’s The Egyptian(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۸, Autumn ۲۰۲۱
81 - 94
حوزههای تخصصی:
This study sought to investigate translation strategies in translation of culture-specific items (CSIs) in Persian translation of ‘The Egyptian’ novel by Mika Waltari. To this end, it benefited from corpus-based comparative content analysis design within a qualitative approach. The corpus of this study consisted of 150 pages of the novel ‘The Egyptian’ by Mika Waltari along with their Persian translations by Zabihollah Mansouri, which were selected through simple random sampling. Data analysis included parallel comparison of the source text and its translation in terms of the occurrence of different types of translation strategies used in the translations. Furthermore, statistical procedures which were conducted consisted of calculation of frequency and percentage of different translation strategies (to identify the most and least frequent strategies) and chi-square test (to see if there is a significant difference between the frequencies of different strategies used by the translator). The results of data analysis showed that the translator has used the following translation strategies: Calque, equivalence, adaptation, literal translation, modulation and omission. Moreover, it was found that the most frequent strategy was calque. Furthermore, the lowest frequency belonged to modulation and omission. In addition, a significant difference was revealed between the frequencies of different translation strategies. The findings have some implications for translation students, translation teachers, and translators.
تَکوک (ریتون) در شاهنامه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مصرع از شاهنامه، «یکی بورِ ترکی چو گوری به تن» در اواخر پادشاهی بهرام پسرِ اورمَزدِ (Urmazd) ساسانی از جامِ مَیِ بزرگی سخن رفته است که نام آن به صورت های «بورِ ترکی» bur-e torki، «پور ترکی» pur-e torki و «تورِ ترکی» tur-e torki تصحیف شده اند. در این جستار نشان داده شده است که در پشتِ این صورت های تصحیف شده، واژه دشوارِ تَکوک takuk (Pah. takōk; Av. gaō-dana)، به معنی «ریتون» (rhyton)، جامِ باده به اشکالِ حیواناتی چون اسب و شیر و جز آنها، به کار رفته است که کاتبان آن را نشناخته و به صورت های بالا ساده کرده اند. در این جستار به جای این صورت های تصحیف شده، سه فرض پیشنهاد شده است: «بُورْ تکوکی» bur (bōr?)-takuki (تکوکی به شکل اسبِ بور)، «زَرْ تکوکی» zar-takuki (تکوکی زرّین) و «پُرْ تکوکی» por-takuki (تکوکی پر از مَی) که فرض سوم محتمل تر است.
ساخت کنایی در گویش بهدینی محلتی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نظام حالت نمایی در گویش بهدینی محلتی یزد، به بررسی این گویش باقی مانده از گویش های مرکزی ایران می پردازد. داده های پژوهش با شیوه مطالعه میدانی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری شده و جملات در بافت طبیعی سخنگویان استخراج شده اند. با پیاده سازی متن مصاحبه های سخنگویان 21 تا 70 ساله، پیکره ای برابر 8650 واژه جمع آوری شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. جملات مستخرج از حیث نظام حالت نمایی بررسی شده ا ند. در این روش، انواع جملات برحسب زمان های مختلف افعال و لازم و متعدی بودن آن ها طبقه بندی شده اند. همچنین چگونگی نمایش ارتباط نحوی بین فعل و گروه های اسمی جمله مطالعه شده است. یافته های حاصل از پژوهش، نشان دهنده حالت نمایی ارگتیو دوگانه می باشند و اگرچه در جملات دارای زمان دستوری حال، ارجاع متقابل گروه اسمی فاعل و فعل به وسیله پسوندهای مطابقه فعلی صورت می گیرد، حالت کنایی-مطلق در افعال متعدی گذشته ساده، استمراری، مستمر و نقلی بدون پسوند مطابقه فعلی و به شکل ستاک گذشته فعل و در دو صورت ماضی دور و التزامی به شکل صفت مفعولی فعل اصلی ظاهر می شوند. نمایش شخص و شمار فعل کنایی به وسیله پیش بست مشخص گر فاعلی صورت می گیرد. افزون بر این، گویش بهدینی میان صیغگان مفرد افعال متعدی گذشته ساده از سویی و افعال متعدی گذشته استمراری، مستمر، نقلی، بعید و التزامی از دیگر سو تمایز قائل می شود. به این صورت که برای سه صیغه مفرد افعال گذشته ساده متعدی یک گروه پیش بست فعلی مشخص گر فاعل دارد و برای صیغگان مفرد افعال گذشته متعدی دیگر از گروهی متفاوتی از پیش بست ها بهره می برد. در حالی که برای صیغگان جمع افعال متعدی در هیچ کدام از ساخت های گذشته ساده یا استمرای، نقلی و غیره تفاوتی قائل نیست.
همبسته های دیرشی میان جمله در ریتم گفتار گونه قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هشت دهه مطالعه علمی ریتم گفتار ثابت می کند که ریتم گفتار نه تنها بخش مهمی از موسیقی و شعر است، بلکه به موضوعی چالش برانگیز در همه شاخه های زبان شناسی تبدیل شده است. مطالعه آکوستیک ریتم گفتار، نتایج کاربردی در موضوعات مختلف از جمله شناسایی گوینده را ارائه داده است. از طرف دیگر برخی از مطالعات نشان می دهند که ریتم گفتار بین زبان ها، گویش ها و گویندگان بسیار متغیر است.این تحقیقات نشان دادند که تنوعات میان گوینده در ریتم گفتار به تمایزات زبانی در جمله ها بستگی دارد. در این پژوهش علاوه بر بررسی طبقه ریتم گونه قشقایی به بررسی تأثیر هر جمله در ویژگی های ریتمیک این گونه زبانی پرداخته می شود. بدین منظور، همبسته های آکوستیکی ریتم گفتار گونه قشقایی در یک متن خوانشی با محاسبه سنجه های مختلف دیرش فواصل آوایی بررسی می شوند. این فواصل آوایی شامل فواصل واحدهای زبانی، فواصل همخوان و واکه، فواصل همخوانی و واکه ای، فواصل واک داری و بی واکی، فواصل هجایی و فواصل قله هجا می باشند. همچنین به منظور مطالعه تأثیر هر جمله در ویژگی های ریتمیک این گونه زبانی، تغییرپذیری ریتم میان جمله داده های این تحقیق بررسی می شوند. نتایج نشان می دهد که جایگاه ریتم گونه قشقایی در میانه پیوستار ریتم زبان ها نزدیک به زبان های هجا زمانی قرار دارد ولی در مقایسه با زبان فارسی به زبان های تکیه زمانی نزدیک تر است. نتایج بررسی سنجه های مختلف دیرش ریتم در فواصل مختلف آوایی حاکی از آن است که همبسته های تغییرپذیری دوتایی هجایی nPVI-Syl))، انحراف معیار نرمال شده فواصل همخوانی (VarcoC) و سرعت هجا (rateSyl) به ترتیب قوی ترین سنجه ها در نشان دادن تمایزات میان جمله در گونه قشقایی هستند.
خوانش مفاهیم اخلاقی نهج البلاغه با تکیه بر استلزام ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
137 - 166
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله های غیر زبانی در پژوهش های حوزه زبان شناسی، از جمله کاربردشناسی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در نظر گرفتن بافت و سیاق و عنصر انسانی همراه با روابط بینافردی در تحلیل متون موجبِ دست یابی به معانی پنهان و ناگفته هایی می شود که اگر چه ظاهراً در کلام مطرح نشده اند، اما جزء جدایی ناپذیر آن به شمار می روند. این ناگفته ها و معانی ضمنی که «استلزام ارتباطی» نامیده می شود، در پی نقض اصول همکاری گرایس (Grice, 1975) به دست می آید. مقاله پیش رو، کوشیده با روش توصیفی تحلیلی و با خوانش کاربردشناختی، استلزام ارتباطی و معانی تلویحی و ضمنی را در دو حوزه اخلاقی آفات زبان و احسان و نیکی در نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهد، تا از این رهگذر به فهم و تفسیر دقیق تری از آن ها دست یابد. برای انجام این پژوهش، 71 پاره گفته با موضوع آفات زبان و احسان و نیکی انتخاب شد و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. برآیند پژوهش نشان داد که امام (ع) با بینشی عمیق و به مقتضای موقعیت و شرایط، بیشتر از واژه ها و تعبیرهایی بهره برده اند که زیرمجموعه استلزام سنج ه ای و عمومی قرار دارد که دو نوع مهم از انواع استلزام به شمار می آیند. در پاره گفته های بررسی شده، فزونیِ استلزام سنج ه ای بر تعیین منزلت و جایگاه مفاهیم مورد نظر اشاره می کند و استلزام عمومی بر میزان اهمیتِ محتوای کلام دلالت دارد. از میان ویژگی های استلزام نیز این یافته به دست آمد که حذف نکردن استلزام، نشان گر ثبات عقیده و موضع امام علی(ع) در مفاهیم اخلاقی یاد شده است و تغییر ظاهری پاره گفته ها، ناشی از تناسب کلام با موقعیت های گوناگون است.
Investigating the Employment of Metacognitive Strategies in Listening Comprehension among Non-Iranian Language Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Applying metacognitive strategies leads to better listening comprehension and optimal use of learners’ other cognitive skills. The purpose of the present study is to investigate the metacognitive strategies that non-Iranian Persian learners employ to comprehend oral texts and whether gender and mother tongue have any effect on it. This research is a field study in which after calculating the item reliability of the questionnaire, data were collected quantitatively through Metacognitive Awareness Listening Questionnaire (MALQ) developed by Vandergrift, Mareschal, and Tafaghodtari (2006). One hundred nineteen adult Persian learners from eight countries participated in this study. Data analysis indicated that non-Iranian Persian learners use problem-solving, direct attention, planning-evaluation, personal knowledge, and mental translation strategies respectively. Furthermore, the findings showed that male Persian learners employ metacognitive strategies more than female learners, even though this difference was not very significant, and that mother tongue has no effect on the use of these strategies. Research findings will help Persian language teachers to take into consideration each group of learners’ preferences and extent of their use, as well as variables such as gender and nationality.
توانش کاربرد شناسی در زبان انگلیسی در فراگیران دو زبانه (فارسی-بلوچی) و تک زبانه (فارسی): تمرکز بر مجموعه کنش گفتاری امتناع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی بر بررسی توانش کاربرد شناسی فراگیران فارسی و فارسی-بلوچ در ضمن یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و زبان سوم شان داشت. کاربرد راهبرد های امتناع با توجه به شأن و مقام طرف صحبت (پایین تر، مساوی و بالا تر) و انواع کنش های انگیزشی (درخواست، دعوت، پیشنهاد، توصیه) مورد بررسی قرار گرفت. افزون بر این، تشخیص راهبردهای امتناعِ مناسب در زبان انگلیسی با توجه به فاصله اجتماعی بین افراد، رابطه قدرت آنها و میزان تحمیل امتناع مورد مطالعه قرار گرفت. از 36 فراگیر زبان انگلیسی فارسی-بلوچ و 33 فارسی زبان خواسته شد تا به آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری و آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای پاسخ دهند. نتایجِ پژوهش تفاوتهایی را در فراوانی و تناوب قواعد معنایی بکار برده شده توسط شرکت کنندگان بلوچ و فارس نشان داد. فراگیران فارسی زبان بیشتر از فرمولهای غیر مستقیم و راهبرد های حفظ وجهه در پاسخ هایشان استفاده کردند، در حالیکه فراگیران فارسی-بلوچ انواع مستقیم تری از قواعد معنایی را با درجات مختلف فراوانی مورد استفاده قرار دادند. به استثنای ردِ پیشنهاد که در آن فرار از موقعیت و امتناعِ مستقیم بیشترین کاربرد و بیان تأسف کمترین کاربرد را دارا بودند، در سایر موارد، رایج ترین قاعده های معنایی عذر/توجیه، بیان تأسف و امتناع مستقیم بودند. بهرحال، در ارتباط با تشخیص راهبرد امتناعِ مناسب، فراگیران بلوچ توانش کاربرد شناسی بهتری نسبت به فارسی زبان ها بروز ندادند، به نحوی که تفاوت بین دو گروه در تشخیص راهبرد های مناسب معنا دار گزارش نشد.
The Impact of Task-based Online Planning on EFL Learners’ Performance and Attention Shift
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۶, No. ۱, Winter ۲۰۲۱
97 - 112
حوزههای تخصصی:
Research findings reported to date indicate that carefully planning speech while performing a task increases second language (L2) learners’ attention to formal aspects of their discourse. The evidence, however, is mostly based on performance analysis with respect to the linguistic measures of complexity, accuracy, and fluency. To enhance the psycholinguistic validity of current findings, the present research adopted a process-product approach to analyze L2 learners’ performance and attention shift as indicated by the occurrence of pauses in their speech. The study involved thirty Iranian learners of English as a foreign language (EFL) who were divided into two groups of fifteen. Whereas participants in the first group were given unlimited time to carefully plan while performing a narrative task, their counterparts in the other group completed the same task under time constraint. Following participants’ performance, both performance analysis and retrospective interviews were conducted to collect their protocol data. The results revealed that carefully planned speech is characterized by increased complexity and accuracy and reduced fluency stemming from attention being primarily focused on syntactic encoding, lexical choice, and phonology instead of conceptualizing the message. The outcomes are discussed in light of their theoretical and pedagogical implications.
همبستگی تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی در اشعار عامیانه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی واکه ها در اشعار عامیانه زبان فارسی است. به این منظور، 51 مصراع از اشعار عامیانه زبان فارسی بررسی شده اند. این اشعار متشکل از 139 هجا در جایگاه های دارای تکیه وزنی و 139 هجا در جایگاه های فاقد تکیه وزنی بودند. هر مصرع از این اشعار به هجاها، پایه ها و شطرهای تشکیل دهنده تقطیع شد. در گام بعدی، مشخصه های صوت شناختی زیروبمی، شدت و دیرش واکه ها در هجاهای دارای تکیه وزنی و هجاهای فاقد آن به صورت دستی اندازه گیری شد. به منظور مقایسه این مشخصه ها آزمون تی دونمونه زوجی اجرا شده است. نتایج این پژوهش عبارتند از: الف) دیرش واکه های دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در واکه های فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر دیرش واکه ها معنادار است؛ ب) شدت واکه ها در هجای دارای تکیه وزنی کمتر از مقادیر آن در هجای فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر شدت واکه ها نیز معنادار است؛ پ) زیروبمی واکه ها در جایگاه دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در جایگاه فاقد تکیه وزنی است، امّا تفاوت بین زیروبمی واکه ها در این دو جایگاه معنادار نیست.
Evaluative Content Analysis of the Iranian EFL Textbook for Senior High School Second Graders: Vision 2(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۷, Autumn ۲۰۲۱
31 - 48
حوزههای تخصصی:
This study sought to evaluate the usefulness and desirability of the English textbooks for Iranian second grade students in senior high school, Vision 2. To this end, the extent to which the textbooks materials satisfy the prescribed curriculum was explored based on Littlejohn’s (2011) evaluative framework. Employing stratified random sampling, a total of 12 private and public senior high schools (six girl students and six boy students) were selected randomly among all the schools located in the six education districts in Isfahan. To select the teacher participants, a convenience sampling method was employed and those who agreed to be surveyed took part in the study. The 20 teachers who participated in this study have been teaching Vision 2 since the beginning of 2017 fall. The process of the content analysis deals with a deeply analytical content evaluation based on a framework containing different parts (objective description analysis, subjective analysis, subjective inference) done by a teacher committee. The results revealed that there is a need to adapt the materials to the target situation of use. Such adaptation needs to cover both design- and publication-oriented aspects of the materials. As a practical implication, the findings may urge the developers of the textbooks to launch a modification project relying upon the results of the systematic phase, therefore, it may enrich English teaching and learning material in Iranian high schools.
The Effect of Oral and Written Contextualization of Collocation Instruction on the Learning and Retention of Semantically Semitransparent English Collocations
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the effect of oral and written contextualization of collocation teaching on the learning and long-term retention of semantically semitransparent collocations by Iranian EFL learners. To this end, 65 students were selected from a cohort of students who were studying English at an English language institute in Sanandaj, Iran. They were randomly divided into two groups based on whether they would receive oral and written contextualization. Then, each group was further subdivided into two groups based on whether they would receive instruction on the concept of semantic transparency, yielding two experimental groups each including 16 learners as the Written Practice Group plus and minus instruction on the concept of semantic transparency, two experimental groups as the Oral Practice Group plus and minus instruction on the concept of semantic transparency, including 16 and 17 learners, respectively. Their initial general English proficiency was measured through the Preliminary English Test (PET), and they were pretested on semitransparent collocations through a researcher-made collocation test. Finally, two equivalent researcher-made collocation tests were used to measure the participants’ learning and retention on the immediate and delayed posttests. The results of two-way ANOVAs revealed that the oral group outperformed the written group on the immediate and delayed posttests and the plus transparency instruction groups in each modality (oral and written) group outperformed the minus transparency instruction groups. The interpretations of the findings and their pedagogical implications have been discussed.
پژوهشی در تعدّد موضوعی و محتوایی اسلوب معادله های کلیم کاشانی
منبع:
رخسار زبان سال پنجم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۶
89-61
حوزههای تخصصی:
استعاره های دستوری گذرایی در بخش شنیداری کتاب های آزمون زبان تافل: رویکرد زبان شناسی نقش گرای نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل استعاره های گذرایی در بخش شنیداری کتاب های آموزش زبان تافل می پردازد. در این راستا سه کتاب رسمی آموزش تافل (مجموعاً چهارده آزمون، هرکدام شامل شش متن مکالمه و سخنرانی) با رویکرد توصیفی و تحلیل محتوا بررسی شد. ابتدا بندهای این 84 متن استخراج و سپس استعاره های گذرایی در آنها شناسایی و به لحاظ نوع و بسامد مقایسه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد: 1) استعاره گذرایی در متن های سخنرانی (با 68% فراوانی) بسامد بالاتری از متن های مکالمه دارد؛ 2) دو فرایند مادی (با فراوانی 38%) و رابطه ای (با فراوانی 28%) به ترتیب دارای بیشترین بسامد نسبت به سایر فرایندها در معنای استعاری هستند. نتایج آزمون من-ویتنی نشان داد تعداد استعاره گذرایی در بخش سخنرانی از بخش مکالمه به طور معنادار فراوانی بیشتری دارد. لذا استفاده بیشتر از متن سخنرانی در بخش شنیداری تافل آن را در سنجش توانش ارتباطی و استعاری داوطلبان کارآمدتر می نماید.
بررسی رابطه تفاوت های فردی در فارسی آموزان سطوح مختلف در کلاس های آموزش زبان فارسی به منزله زبان دوم (تمایل به برقراری ارتباط، هوش اجتماعی و انگیزش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش به طور خاص افزایش درک و آگاهی ما از رابطه بین عوامل مربوط به تفاوت های فردی در آموزش زبان به و یژه عوامل تمایل به برقرای ارتباط، هوش اجتماعی و انگیزش است. دو متغیر جنس و سطح دانش زبانی نیز در این پژوهش موردبررسی قرار گرفته است. برای پاسخ به سه پرسش و بررسی فرضیه ها ی پژوهش 168 نفر از فارسی آموزان بزرگ سال سطوح مختلف زبانی (79 زن و 89 مرد) در دانشگاه های مختلف، به پرسش نامه 44 گویه ای پاسخ دادند. نتیجه تحلیل آماری و آزمون های مختلف برای بررسی داده های مربوط به متغیرهای تمایل به برقراری ارتباط WTC و مؤلفه های انگیزش و هوش اجتماعی نشان داد که روابط این سه متغیر با یکدیگر کاملاً معنادار است و فقط رابطه تمایل به برقراری ارتباط و خودبایدی در فارسی آموزان دختر معنادار نیست. روابط بین متغیر تمایل به برقراری ارتباط با چهار متغیر خودآرمانی، تجربه یادگیری، انگیزش کلی و هوش اجتماعی در فارسی آموزان پسر قوی تر از دختران است و رابطه بین متغیرهای هوش اجتماعی و انگیزش در فارسی آموزان دختر از پسران قوی تر است. تحلیل داده ها براساس سطوح زبانی نشان داد در سطح مقدماتی روابط بین متغیر تمایل به برقراری با سه متغیر خودآرمانی، تجربه یادگیری و انگیزش کلی و نیز رابطه متغیر هوش اجتماعی و انگیزش قوی تر از سایر سطوح زبانی است. در سطح میانی افزایش متغیر تمایل به برقراری ارتباط موجب کاهش معنادار متغیر خودبایدی می شود و رابطه متغیر تمایل به برقراری ارتباط و هوش اجتماعی در سطح میانی بیشتر از سطوح دیگر است.