فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۱۲٬۳۶۹ مورد.
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
334 - 359
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بسط تفسیرگرایانه و ساختارمندانه علل زمینه ای ایجادکننده بلوغ حرفه ای حسابرسان از طریق تحلیل نظریه داده بنیاد و تحلیل تفسیری/ ساختاری فراگیر است.
روش: روش شناسی پژوهش از حیث نتیجه، جزء پژوهش های توسعه ای، از حیث هدف جزء تحقیقات اکتشافی کاربردی و از حیث روش اجرای کار، ترکیبی است. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، 14 نفر از متخصصان حسابداری بودند که از طریق روش نمونه گیری نظری و بر مبنای قضاوتی انتخاب شدند. حال آنکه در بخش کمّی، ۱۷ نفر از حسابرسان مستقل، بر اساس تجربه و دانش فنی و برحسب روش نمونه گیری در دسترس، مشارکت کردند. نحوه جمع آوری داده برحسب روش شناسی کیفی، از طریق تحلیل داده بنیاد بود که با انجام مصاحبه، این داده ها جمع آوری شدند و بعد از کدگذاری، مدل پژوهش بر اساس چارچوب تئوریک طراحی شد. سپس، به منظور ارزیابی سطح پایایی، از تحلیل دلفی با هدف رسیدن به کفایت نظری مؤلفه های اصلی پژوهش استفاده شد تا در نهایت در بخش کمّی، بر اساس تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر، مؤلفه های پژوهش از تأثیرگذارترین تا کم اثرترین سطح بندی شوند.
یافته ها: در بخش کیفی، سازه ای از علل زمینه ای ایجادکننده بلوغ حرفه ای حسابرسان معرفی شد که در آن، بلوغ حرفه ای فرایند منسجمی است که بر ویژگی های شناختی (شامل 3 نوع بلوغ روان شناختی، بلوغ ادراکی و بلوغ مهارتی)، چندبُعدی (شامل 2 نوع بلوغ ساختاری و جایگاه شغلی) و فراشغلی (شامل 2 نوع بلوغ فرهنگی و بلوغ اجتماعی) مبتنی است و در مسیر حرفه ای، به اثربخشی بیشتر حسابرس کمک می کند.
نتیجه گیری: نتایج بخش تحلیل تفسیری/ساختاری فراگیر نشان داد که برای ارتقای بلوغ حرفه ای حسابرسان، بلوغ ادراکی و بلوغ اجتماعی، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
بررسی توانایی دیوان محاسبات کشور از دیدگاه پاسخ گویی مالی به استفاده کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
59-84
حوزههای تخصصی:
دیوان محاسبات کشور در راستای ایفای وظایف صیانت و پاسداری از بیت المال، پاسخگو خواهد بود. به منظور ایفای مسئولیت پاسخ گویی، دیوان محاسبات کشور با لحاظ قوانین و مقررات، اطلاعات مربوط به خود را در دسترس عموم قرار خواهد داد. اصل 51 تا 55 قانون اساسی، حوزه های مسئولیت پاسخ گویی مالی و حق قانونی شهروندان در مورد دانستن حقایق را موردتوجه قرار داده است. هدف از این پژوهش، ارزیابی توانایی دیوان محاسبات کشور جهت انجام مسئولیت پاسخگویی مالی در قبال استفاده کنندگان می باشد. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری آن حسابرسان، مدیران، ذی حسابان و اعضای هیئت علمی دانشگاه که در بخش دولتی فعالیت می نمایند، تشکیل می دهد. نمونه پژوهش بر اساس روش کوکران و با استفاده از جدول مورگان 350 نفر، و دوره زمانی پژوهش سال 1397 می باشد. در این پژوهش پرسش نامه پژوهشگر ساخته مورداستفاده قرارگرفته، که تائید روایی و پایایی آن با کسب نظر استادان و صاحب نظران مختلف تعیین شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص ها و مؤلفه های پاسخ گویی مالی انجام شده: رعایت قوانین و مقررات مالی، استقلال، گزارش تفریغ بودجه، نظارت عمومی، حسابرسی، رسیدگی به موجودی حساب اموال و دارایی ها، حفظ و حراست از دارایی ها و اعمال نظارت های مالی بر دستگاه های اجرایی توسط دیوان محاسبات کشور از دیدگاه استفاده کنندگان مطلوب ارزیابی می گردد.
الگوی تدوین آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی اعتباری در بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
5 - 35
حوزههای تخصصی:
آیین رفتار حرفه ای به عنوان یکی از اسناد بالادستی حوزه سلامت رفتاری یک حرفه، نقش بسزایی را در انتظام بخشی به رفتار اعضای شاغل در آن حرفه و وظایف آنها در قبال ذی نفعان گوناگون علی الخصوص جامعه ایفا می نماید که بسته به میزان استقلال آن حرفه، تدوین این سند راهبردی ضرورت بیشتری خواهد داشت. از سوی دیگر یکی از نهادهای مهم در حال شکل گیری در بازار مالی کشور را می توان حرفه ی رتبه بندی اعتباری دانست که به دلیل نقش آن در جامعه و مسئولیت خطیر اعتبار بخشی به اوراق بهادار در بازار پول و سرمایه، تدوین آیین رفتار حرفه ای را می توان از ضروریات آن حرفه برشمرد. پژوهش حاضر اقدام به تدوین الگوی تدوین آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی نموده و سپس الگوی استخراج شده را به منظور انطباق آن با شرایط محیطی کشور در معرض نظرخواهی از خبرگان در قالب روش پیمایش دلفی قرار داده و بر همین اساس الگوی نهایی آیین رفتار حرفه ای مؤسسات رتبه بندی اعتباری در کشور را در قالب دو بُعد و پنج مؤلفه و هفتاد و پنج شاخص ارائه نموده است، لازم به ذکر است روش پیمایش دلفی به منظور حذف سوگیری های کلامی به صورت فازی مورد استفاده قرار گرفته است. الگوی تدوین شده می تواند توسط نهاد ناظر بازار سرمایه به منظور تدوین آیین رفتار حرفه ای مصوب مؤسسات رتبه بندی اعتباری در کشور مورد استفاده قرار گرفته و با رعایت مفاد آن توسط اعضای مؤسسات رتبه بندی اعتباری شاغل در کشور، گام مهمی در خصوص ارتقای سلامت رفتاری و تضمین استقلال حرفه ای این مؤسسات در کشور برداشته شود.
اندازه گیری ریسک سبد سهام با در نظر گرفتن هم بستگی نامتقارن دنباله ای در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
542 - 567
حوزههای تخصصی:
هدف: مدل سازی و اندازه گیری ریسک پرتفوی، یکی از مشکلات پیش روی سرمایه گذاران است. پژوهشگران، همواره به رویکرد سنتی اندازه گیری ریسک انتقاد کرده اند. پژوهش های تجربی، از حقایق آشکارشده در توزیع بازده دارایی ها حکایت می کند. این حقایق شامل دنباله پهن، چولگی منفی و خوشه بندی نوسان است و علاوه بر اینها، شواهد دیگری نیز وجود دارد که هم بستگی نامتقارن دنباله ای در توزیع بازده دارایی ها را نشان می دهد؛ به این معنا که در بازارهای رو به پایین، هم بستگی بین دارایی ها، بیشتر از بازار های رو به بالاست، بنابراین، می بایست در مدل سازی ریسک، این مسئله در نظر گرفته شود.
روش: مقاله پیش رو، به منظور مدل کردن حقایق یادشده، به ترتیب از تئوری ارزش فرین، گارچ، گارچ نمایی و مدل گارچ گولستن جاگاناتاهان رانکل (GJR) و کاپیولای T-skewed استفاده کرده است. همچنین به منظور محاسبه وزن های پرتفوی، از مدل میانگین واریانس استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها حقایقی را در خصوص بحث مربوط به توزیع بازده دارایی ها برای 30 شرکت بررسی شده در بورس تهران آشکار کرد. همچنین، روش های بررسی شده، نشان دهنده برتری رویکرد پیشنهادی در مقایسه با سایر روش های سنتی است.
نتیجه گیری: هنگام استفاده از خانواده گارچ، مدل گارچ گولستن جاگاناتاهان رانکل، در مقایسه با دو روش دیگر، عملکرد بهتری دارد که اهمیت در نظر گرفتن اثرهای اهرم در مدل سازی ریسک برای بازده سهام در بورس تهران را نشان می دهد.
سیاست های پولی غیر متعارف و بازخرید سهام:در سطح شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی عوامل تعیین کننده بازخرید سهام در طول دوره سیاست های پولی غیر متعارف شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد، در راستای دستیابی به ه دف م ذکور ، تع داد 88 شرکت از بین جامعه آماری که اطلاعات مورد نیاز ب رای دوره 5 س اله پ ژوهش (1397- 1393) در خص وص آن ه ا قاب ل دسترسی بود، انتخاب شدند. آزمون فرضیه های این مطالعه با استفاده از الگوی رگرسیون توبیت انجام ش ده ک ه در عل وم رفتاری کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، برای انج ام تحلی ل ه ای نه ایی، از ن رم اف زار Stata استفاده شده است. نتایج نشان داد که شرکت های دارای جریان نقدی آزاد تر و هزینه های استقراض پایین تر احتمال بیشتری دارد که برای بازخرید سهام اقدام کنند ، شرکت هایی با اهرم مالی بالاتر احتمال دارد از بازخرید سهام امتناع کنند و شرکت ها سود سهام و بازخرید سهام را به منظور جلب رضایت ذینفعان خود ، تعدیل می کنند. همچنین نتایج نشان می دهد. از دیدگاه جزئی تر ، این مقاله بینش و شواهد جدیدی را برای پشتیبانی از این دیدگاه که باید ساختار مالی به عنوان یک عامل مهم در تعیین اثرات سیاست پولی غیر متعارف در نظر گرفته شود ، ارائه می دهد.
تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری شرکت ها
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های حاکمیت شرکتی بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بنابراین از آمار و اطلاعات مربوط به شرکت های پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران، در دوره 1389- 1395 شامل 110 شرکت نمونه و 770 مشاهده استفاده شده است، تا ارتباط بین متغیرها برای آزمون فرضیه های پژوهش بررسی شود. نتایج نشان می دهد که مکانیزم های نظارتی حاکمیت شرکتی همچون استقلال هیات مدیره و تمرکز مالکیت بر رابطه بین جریان های نقد آزاد و سطح سرمایه گذاری تاثیر منفی دارد. بدین معنی که در شرکت هایی که جریان های نقد آزاد بالا است، ارتباط ویژگی های حاکمیت شرکتی و سطح سرمایه گذاری منفی است.
بررسی رابطه بین پاداش نقدی و عملکرد بانک با تاکید بر نقش مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تعیین تاثیر مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق بازه 6 ساله بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1390-1395 مورد بررسی قرار گرفت تا به بیان این مساله که آیا مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تاثیری دارد یا خیر، پرداخته شود. در راستای رسیدن به این هدف، در حضور متغیر کنترلی اندازه بانک و اهرم مالی با روش تجزیه و تحلیل رگرسیون خطی چند متغیره، به کمک نرم افزار Eviews، مورد سنجش قرار گرفت. از میان بانکهایی که در بازه زمانی فوق در بورس حضور داشته اند با روش نمونه گیری هدفمند و سیستماتیک 10 بانک به عنوان نمونه استخراج گردید. نتایج آزمون فرضیه اول بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین پاداش نقدی و نرخ بازده دارایی (عملکرد بانک) است. در بررسی نتایج آزمون فرضیه دوم یعنی تاثیر مدیریت سود بر ارتباط بین پاداش نقدی و عملکرد بانک نیز رابطه معناداری یافت نشد.
تأثیر اجتناب از پرداخت مالیات بر معیارهای حسابداری ارزش شرکت: جریان نقد آزاد برای واحد تجاری و جریان نقد آزاد ناشی از کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۸
97 - 119
حوزههای تخصصی:
اجتناب از پرداخت مالیات از مهمترین تصمیمات مدیران است که به واسطه جلوگیری از انتقال منابع شرکت به دولت ممکن است آثار مساعد یا نامساعدی بر ارزش شرکت داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر اجتناب از پرداخت مالیات بر ارزش شرکت در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با حجم نمونه 180 شرکت برای سال های 1397-1388 می باشد. فرض یه ه ای پژوهش ب ا به ره گیری از م دل ه ای رگرسیونی چند متغیره آزمون و برای بررسی ارزش شرکت از دو معیار حسابداری جریان نقد آزاد برای واحد تجاری و جریان نقد آزاد ناشی از کسب و کار استفاده گردیده است. همچنین جهت اندازه گیری اجتناب مالیاتی نیز نرخ مؤثر مالیاتی جریان نقد عملیاتی بکار گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اجتناب از پرداخت مالیات بر معیارهای حسابداری ارزش شرکت تأثیر مثبت و معنی داری دارد، به این معنی که با افزایش اجتناب مالیاتی ارزش شرکت افزایش می یابد. شدّت این افزایش در ارزش برآوردی شرکت از طریق جریان نقد آزاد ناشی از کسب و کار نسبت به ارزش برآوردی شرکت از طریق جریان نقد آزاد برای واحد تجاری بیشتر است که می تواند ناشی از خنثی شدن اثر تأمین مالی در آن باشد. بدین ترتیب نتایج پژوهش حاکی از تأیید تئوری ارزش آفرینی در رابطه بین فعالیت های اجتناب مالیاتی و ارزش شرکت است.
حق الزحمههای غیر عادی حسابرسی و کیفیت حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
87 - 100
حوزههای تخصصی:
حق الزحمه غیر عادی حسابرسی معمولا به وسیله اقلام باقیمانده مدل استاندارد حق الزحمه به دست میآید، این انتظار وجود دارد که استقلال حسابرس به دلیل دریافت حقالزحمههای خارج از عرف و بیش از اندازه، زیر سوال رود و کیفیت کار حسابرسیکاهش یابد ، لذا هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر حق الزحمه حسابرسی برکیفیت اطلاعات حسابداری میباشد. جامعه آماری در تحقیق حاضر شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند که با استفاده از روش حذف سیستماتیک تعداد 102 شرکت از این جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شده است و اطلاعات آنها در دوره زمانی بین سالهای 1390 تا 1394 بررسی شده است. برای انجام این تحقیق از روش رگرسیون چند متغیره و با استفاده از دادههای تابلویی استفاده شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که حق الزحمه غیر عادی حسابرسی در کوتاه مدت اثر منفی و معناداری بر کیفیت حسابداری دارد و با افزایش حقالزحمه غیر عادی حسابرسی در کوتاه مدت، میزان کیفیت اطلاعات حسابداری کاهش مییابد. همچنین نتایج تحقیق حاضر نشان داد که حق الزحمه غیر عادی حسابرسی در بلندمدت نیز اثر منفی و معناداری برکیفیت حسابداری دارد و با افزایش حقالزحمه غیرعادی حسابرسی در دوره بلندمدت، میزان کیفیت اطلاعات حسابداری کاهش مییابد.
A Neural-Network Approach to the Modeling of the Impact of Market Volatility on Investment(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, authors have focused on modeling and forecasting volatility in financial series it is crucial for the characterization of markets, portfolio optimization and asset valuation. One of the most used methods to forecast market volatility is the linear regression. Nonetheless, the errors in prediction using this approach are often quite high. Hence, continued research is conducted to improve forecasting models employing a variety of techniques. In this paper, we extend the field of expert systems, forecasting, and model by applying an Artificial Neural Network. ANN model is applied to forecast market volatility. The results show an overall improvement in forecasting using the neural network as compared to linear regression method.
تخصص حسابرس در صنعت و ساختار بازار حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
97 - 128
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین تخصص حسابرس در صنعت و ساختار بازار حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1397-1386 است. روش: برای شناسایی ساختار بازار حسابرسی از شاخص های تمرکز بازار مانند نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی استفاده شد. تخصص حسابرس در صنعت با رویکرد سهم بازار محاسبه شد. فرضیه های پژوهش با الگوی داده های ترکیبی آزمون گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تخصص حسابرس در صنعت و هر سه شاخص تمرکز بازار حسابرسی هم چون نسبت تمرکز، شاخص هرفیندال-هیرشمن و شاخص آنتروپی رابطه مستقیم و معنا داری وجود دارد و با افزایش (کاهش) تخصص در صنعت مؤسسه های حسابرسی، تمرکز بازار حسابرسی افزایش (کاهش) می یابد. نتیجه گیری: تخصص حسابرس در صنعت که مرتبط با اجرا و رفتار حسابرسی است، عاملی مهم در نحوه توزیع بازار بین مؤسسه های حسابرسی و در نتیجه، تمرکز بازار حسابرسی است که این یافته مؤید پیش بینی های مکتب شیکاگو-یو. سی. آل. ای. است.
بررسی آثار اقتصادی نحوه تخصیص بودجه به استان های مرزی کشور براساس نیاز و ظرفیت آنها (رویکرد پنل دیتا)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
109 - 149
حوزههای تخصصی:
نابرابری های اقتصادی و تبعیض منطقه ای یکی از عوامل اثرگذار بر رشد اقتصادی کشورهاست؛ به نحوی که تبعیض در بودجه ریزی دولت و نابرابری های اقتصادی در مناطق مختلف باعث سلب اعتماد مردم نسبت به کارکردهای دولت شده و بر متغیرهای کلان اقتصادی اثر می گذارد. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی توزیع بودجه ریزی دولت و اثرگذاری تبعیض اقتصادی بر تولید ناخالص داخلی شانزده استان مرزی است. برای تحلیل داده های این تحقیق از محیط نرم افزار Eviews9 و روش مدل داده های تابلویی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که متغیر نحوه توزیع بودجه بین استان ها اثر منفی و معنی دار بر تولید ناخالص داخلی استان های مرزی دارد که با افزایش تبعیض در نحوه توزیع بودجه در استان های مرزی، تولید ناخالص داخلی به میزان 263/0 درصد کاهش می یابد. متغیرهای ارزش صادرات کالا و خدمات، بهره وری نیروی کار، پرداخت زکات و نیروی انسانی هرکدام اثر مثبت و معنی داری بر تولید ناخالص داخلی استان های مرزی دارد. جهت افزایش تولید ناخالص داخلی استان های مرزی پیشنهاد می شود علاوه بر اعمال سیاست های توسعه صادرات، بهبود بهره وری نیروی کار، ارتقای سرمایه انسانی و تشویق مردم به پرداخت زکات، تمام نیازها و ظرفیت های این استان ها جهت اختصاص بودجه دولتی مدنظر گرفته شود.
بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت بازاریابی و عملکرد فروشگاه های زنجیره ای شهروند
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی بررسی تاثیر فناوری اطلاعات بر مدیریت بازاریابی و عملکرد فروشگاه های زنجیره ای شهروند پرداخته است. داده های متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های فناوری اطلاعات رضایی (1395)، پرسشنامه مدیریت بازاریابی پورنبی (1394) و پرسشنامه عملکرد احمدی (1392) گردآوری شد. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق دو فرضیه آزمون شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی از نرم افزار spss نسخه 26 انجام پذیرفت. بر اساس تحلیل آماری نتایج در سطح خطای پنج درصد نشان داد: فرضیه اول تحقیق: فناوری اطلاعات بر مدیریت بازاریابی (امنیت شغلی، آموزش-های متنوع و گسترده، ارائه پاداش های سخاوتمندانه، تسهیم اطلاعات، توانمندسازی کارکنان، کاهش فاصله طبقاتی در میان کارکنان) تاثیر مثبت و معنی دار دارد. فرضیه دوم تحقیق: فناوری اطلاعات بر عملکرد کارکنان (قابلیت اعتماد، نگرش، کیفیت کار، ابتکار عمل، قضاوت، همکاری، کمیت کار، امنیت، یادگیری و توسعه شخصی، شخص و مولفه رهبری) فروشگاه های زنجیره ای شهروند تاثیر ندارد.
رابطه افشای اطلاعات مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و دقت پیش بینی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه افشای اطلاعات مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها و دقت پیش بینی مدیران در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. براساس فرضیه افشای شفاف مبتنی بر نظریه ذی نفعان، این دو متغیر دارای رابطه مثبت بوده و براساس فرضیه افشای فرصت طلبانه مبتنی بر نظریه نمایندگی، روابط این دو متغیر منفی است. دوره زمانی مورد مطالعه شامل سال های 1391 تا 1395 و نمونه برگزیده متشکل از 89 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین، برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش رگرسیون حداقل مربع های معمولی استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد بین افشای اطلاعات مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت و دقت پیش بینی مدیران رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد که مؤید فرضیه افشای شفاف تحت نظریه ذی نفعان است.
تأثیر رفتار شرکت های رقیب بر مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرصت ها و چالش های پیش روی مدیران شرکت ها در دنیای کسب وکار امروز، ناشی از افزایش رقابت در محیط های کسب وکار است. افراد معمولاً در اخذ تصمیم های مختلف خود ازقبیل سرمایه گذاری، واکنش دیگران را مدنظر قرار می دهند. بر اساس این، پژوهش های اخیر نشان دادند تصمیم های مالی و عملیاتی شرکت ها نیز از سیاست های رقبا تأثیر می گیرد؛ ازاین رو در صورت عملکرد مطلوب رقبا دور از انتظار نخواهد بود که شرکت ها نیز به منظور دستیابی به عملکرد مطلوب، به دستکاری اطلاعات مالی ازجمله مدیریت سود مبادرت کنند. این پژوهش با هدف بررسی نقش عملکرد شرکت های رقیب بر مدیریت سود تعهدی و واقعی انجام شده است. در این راستا داده های 93 شرکت طی بازه زمانی سال های 1390 تا 1396 تجزیه وتحلیل شدند. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان دهند ه وجود رابطه معنادار میان عملکرد شرکت های رقیب و مدیریت سود تعهدی است؛ با این حال، نتایج نشان می دهند عملکرد شرکت های رقیب بر مدیریت سود واقعی شرکت ها تأثیر معناداری ندارد. با توجه به آنکه اقدامات مدیریت سود تعهدی به منابع و زمان کمتری نیاز دارد و بر جریان های نقدی شرکت نیز تأثیرگذار نیست، دور از انتظار نیست که شرکت ها به منظور بهبود عملکرد ظاهری خود، تنها به مدیریت سود تعهدی مبادرت کنند.
تأثیر ریسک اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت با تاکید بر نقش نظارت بیرونی
حوزههای تخصصی:
افزایش ریسک در شرکتها منجر به افزایش بازدهی می شود و ریسک اطلاعات شرکتها عملکرد مالی را تحت تاثیر قرار می دهد و وجود نظارت بیرونی می تواند بر عملکرد شرکت اثر بگذارد. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر ریسک اطلاعات بر عملکرد مالی شرکت با تاکید بر نقش نظارت بیرونی می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) هست. نمونه پژوهش حاضر شامل 125 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سال های 1392 تا 1397 است و برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار Stata استفاده شده است. نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش نشان می دهد که ریسک اطلاعات بر بازده دارایی ها تاثیر مستقیم دارد. ریسک اطلاعات بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر بازده دارایی ها تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. استقلال هیئت مدیره بر بازده دارایی ها تاثیر ندارد. استقلال هیئت مدیره بر بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر ندارد. مالکیت نهادی بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده دارایی ها تاثیر مستقیم دارد. مالکیت نهادی بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر مستقیم دارد. استقلال هیئت مدیره بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده دارایی ها تاثیر ندارد. استقلال هیئت مدیره بر ارتباط بین ریسک اطلاعات و بازده حقوق صاحبان سهام تاثیر ندارد. از نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که در شرکتها هر چقدر ریسک اطلاعات افزایش یابد بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام افزایش می یابد و در شرکت هایی که درصد مالکیت نهادی بالایی دارند عملکرد مالی شرکت بهبود می یابد.
بررسی رابطه بین ارتباطات سیاسی، اجتناب مالیاتی و معاملات با اشخاص وابسته با ارزش شرکت : آزمون نظریه اقتصاد سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ارتباطات سیاسی، اجتناب مالیاتی و معاملات با اشخاص وابسته با ارزش شرکت با تاکید بر نظریه اقتصاد سیاسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ته ران می باشد. جامعه آماری پژوهش با استفاده از اطلاعات 125 شرکت طی بازه زمانی از سال 1388 تا 1397 با بوده و آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون چندگانه و به روش حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) باچیدمان دادهای تابلویی با رویکرد اثرات ثابت صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که ارتباطات سیاسی، اجتناب مالیاتی و معاملات با اشخاص وابسته بر ارزش شرکت تاثیر منفی و معنی داری دارند. همچنین ارتباطات سیاسی رابطه بین معاملات با اشخاص وابسته و اجتناب مالیاتی با ارزش شرکت را تشدید می کند به گونه ای که وجود معاملات با اشخاص وابسته در شرکت های دارای ارتباطات سیاسی ؛ منجر به کاهش ارزش شرکت می شود. این نتایج گویای این واقعیت است که شرکت های دارای ارتباطات سیاسی قوی، احتمال بیشتری وجود دارد که معاملات با اشخاص وابسته شرکت را خارج از روال عادی انجام دهند . وجود رابطه منفی بین معاملات با اشخاص وابسته و ارزش شرکت حاکی از تایید تئوری نمایندگی بوده که بیان می دارد این گونه معاملات در راستای فرصت طلبی مدیریت و کسب منافع شخصی ب رای م دی ران ب ه ک ار گرفته می شود و م وجب متضرر شدن شرکت و سهام داران م ی گردد. همچنین در شرکت هایی که مدیران آن علاوه بر داشتن ارتباطات سیاسی به دنبال اهداف اجتناب مالیاتی نیز هستند ارزش شرکت کاهش می یابد. به این دلیل که مدیران شرکت های دولتی دارای افق تصمیم گیری کوتاه مدت بوده و تلاش می نمایند تا به هر طریق ممکن از جمله دست کاری و مدیریت سود، عملکرد دوره جاری و در نتیجه پاداش خود را افزایش و میزان مالیات قابل پرداخت را کاهش یا به تعویق بیاندازند که این مساله در نهایت منجر به کاهش ارزش شرکت می شود. به طور کلی مطابق نظریه اقتصاد سیاسی به دلیل حمایت دولت از ارتباطات سیاسی در شرکت هایی که روابط سیاسی حاکم است، محیط عملیاتی شفاف نیست. در نتیجه کیفیت اطلاعات در شرکت های دارای اطلاعات سیاسی پایین تر از سایر شرکت بوده و در نتیجه منجر به کاهش ارزش شرکت می شود.
تحلیل رابطه شاخص های بازار مالی و ادوار تجاری در ایران با استفاده از مدل تصحیح خطا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
110 - 130
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی در این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر ادوار تجاری در ایران از میان شاخص های بازار مالی به عنوان نمونه تسهیلات و سپرده بانک ها (از بازار پول) و شاخص قیمت سهام (از بازار سرمایه) است. روش: ابتدا با استفاده از فیلتر هودریک پرسکات، ادوار تجاری استخراج شدند. در ادامه، مدل مارکوف سوئیچینگ وقفه بهینه برای آن برآورد شده و پس از آن، حقایق آشکارشده ادوار تجاری، شامل شاخص های هم حرکتی، تغییرپذیری نسبی و پایداری آنها طی چرخه ها میان متغیرهایی از بازار مالی مقایسه شدند. برای تشخیص هم گرایی، از آزمون هم جمعی جوهانسون استفاده کردیم. در نهایت، تخمین مدل به روش تصحیح خطای برداری (VECM) انجام گرفت. یافته ها: نتایج برآورد مدل مارکوف سوئیچینگ نشان داد که متوسط چرخه های رونق و رکود به ترتیب 92/53928 و 51/13787- است. دوره های رونق بیش از سه دوره و دوره های رکود بیش از ده دوره طول کشید. بنابراین، هرچند شدت دوره های رونق بیشتر بود، اما طول این دوره ها کمتر به دست آمد. شاخص های ارزیابی شده از حقایق ادوار تجاری نشان داد تنها متغیری که می تواند علت ادوار تجاری باشد، سپرده های غیردیداری بانک هاست. آزمون جوهانسون نیز هم گرایی متغیرها در بلندمدت را تأیید می کند. نتیجه گیری: مدل تصحیح خطای مرتبط با رابطه تعادلی، نشانگر آن است که ضریب تصحیح خطا برابر 81/0- برآورد شده، بدین معنا که در هر دوره 81 درصد از عدم تعادل های موجود در یک دوره، در رابطه ذکرشده در دوره بعد تعدیل می شود. بنابراین تعادل با سرعت به سمت تعادل بلندمدت حرکت می کند.
بررسی تأثیر ویژگی های مدیریت بر ریسک ریزش قیمت سهام؛ با تأکید بر روش های داده کاوی
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
93 - 128
حوزههای تخصصی:
مدیران برای آن که بتوانند در سمت خود کارا و موفق باشند، باید از نظر ویژگی های شخصیتی با شغل خود انطباق داشته باشند. به منظور بررسی موضوع مطالعه، اطلاعات مالی ۱۶۵ شرکت پذیرفته شده در بورس تهران برای دوره زمانی ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۶، از مدل رگرسیون چندگانه با استفاده از الگوی داده های ترکیبی و از روش های داده کاوی شامل الگوریتم شبکه های عصبی و درخت تصمیم استفاده شد.یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس شبکه های عصبی صرفاً کوته بینی و ثبات مدیریت تأثیری معنادار بر ریزش قیمت سهام داشته اند. بیشترین تأثیرگذاری بر ریزش قیمت سهام براساس معیار چولگی منفی سهام مربوط به متغیرهای اهرم مالی، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و رقابت در بازار محصولات بوده و برمبنای معیار نوسان بازده سهام مربوط به اهرم مالی، نرخ بازده دارایی ها و ریسک بازده سهام است. براساس چولگی منفی سهام؛متغیر های ریسک بازده سهام، کوته بینی مدیریت و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری دارای بیشترین تأثیرگذاری بوده و براساس معیار نوسان بازده سهام؛ متغیرهای ریسک بازده سهام، نرخ بازده دارایی ها و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری بیشترین تأثیرگذاری را داشته اند.
بررسی اثر نوفه ها بر کاهش ضریب واکنش به سود حسابداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عمده تحقیقاتیکه به بررسی روابط بین اطلاعات حسابداری و متغیرهای بازار پرداخته اند، به کاهش ارتباط ارزشی اطلاعات حسابداری و به خصوص سود تأکید داشته اند. در واکاوی این پژوهش ها، پیش فرضی وجود دارد مبنی بر اینکه قیمت بازار، جایگزین مناسبی برای ارزش سهام محسوب می شود؛ ادعایی که به عقیده بسیاری از محققان، ممکن است موجب ایجاد استنباط های اشتباه در نتیجه گیری بر اساس این نوع تحقیقات شود. انبوهی از شواهد در پژوهش های قبلی گزارش شده است که نشان می دهند، واکنش بازارها به اطلاعات گزارش شده و از جمله اطلاعات حسابداری مقتضی نیست و بازار، حداقل در کوتاه مدت، اثرات اطلاعات جدید را به درستی منعکس نمی کند و این موضوع، خود ممکن است عاملی تأثیرگذار بر استنباط ها در خصوص کاهش سودمندی اطلاعات حسابداری باشد.
برای آزمون محرک های کاهش همبستگی سود حسابداری با بازده سهام، در این پژوهش، ابتدا روند زمانی تغییرات در همبستگی سود حسابداری با بازده سهام بررسی شده و سهم هر یک از این دو متغیر در تغییرات این رابطه آزمون شد. نتایج تجربی به دست آمده از بررسی دوره 15 ساله پژوهش حاکی از آن است که توان توضیح دهندگی سود حسابداری در طول زمان کاهش معناداری داشته است اما این کاهش، به دلیل نوفه در بازده سهام بوده که این ویژگی بازده سهام، در طول دوره تحقیق افزایش یافته است. نوفه در سود سهام، اگرچه عاملی برای کاهش همبستگی بین دو متغیر به شمار می آید، اما اثرات آن از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد و روند اثرات نیز در طول زمان کاهش پیدا کرده است.