فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۱۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارایه ی الگوی هم آهنگی درونی راهبردهای ارتباطات و زیرسامانه های آن با عملکرد سازمانی است که در دو فاز انجام شده است: نخست، ارایه ی الگوی هم آهنگی راهبردی ارتباطات و دوم، آزمون الگوی معرفی شده. جامعه ی آماری این پژوهش، صنعت نفت است که نمونه آماری مورد نظر در هر دو فاز بر اساس نمونه گیری قضاوتی (غیراحتمالی) انتخاب شده است. در فاز اول، صاحب نظران ارتباطات در دانشگاه و صنعت نفت و در فاز دوم، 24 شرکت در چهار بخش اصلی این صنعت شامل نفت، گاز، پتروشیمی و پالایش به عنوان نمونه ی تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق، مبتنی بر روش ترکیبی (کمی و کیفی) است. در فاز اول، بر اساس روش دلفی، زیرسامانه ها و گونه های راهبردی آن ها شناسایی گردید. در فاز دوم، با استفاده از تحلیل هم بستگی، تحلیل مسیر و تحلیل محتوا، الگوی هم آهنگی راهبردی ارتباطات مورد آزمون قرار گرفته است. یافته های فاز اول نشان می دهد که ارتباطات سازمانی را در هشت زیرسامانه با عناوین روابط کارکنان، روابط عمومی، افکارسنجی و مطالعات اجتماعی، مدیریت ارتباط با رسانه، ارتباط با ذی نفعان و مخاطبان، نشر مطلب، ارتباطات خارجی و ارتباطات الکترونیک تقسیم بندی نمود که بر هر کدام بر اساس نقاط مرجع راهبردی معنابخشی و مسیر ارتباطات دارای چهارگونه راهبرد هستند. در فاز دوم، نتایج تحلیل هم بستگی نشان می دهد که هم آهنگی درونی و بیرونی و اثر تعاملی آن ها، بر عملکرد شرکت های صنعت نفت مؤثر است. علاوه بر این، دو متغیر هم آهنگی بیرونی و درونی، 73 درصد از واریانس عملکرد شرکت ها را تبیین کردند. مابقی، مربوط به متغیرهایی است که اثر آن ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است.
ارتقای خلق دانش سازمانی:تبیین نقش هوش سازمانی و یادگیری سازمانی ( شرکت سایپا یدک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد جدید، دانش نقش کلیدی در جامعه ایفا می کند و خلق دانش کلید رشد است. باور بر این است که عوامل سازمانی متفاوتی بر خلق دانش تأثیر دارد. در این مطالعه محققان به بررسی نقش هوش سازمانی بر خلق دانش از راه یادگیری سازمانی پرداخته اند. برای آزمون 3 فرضیه پژوهش از نمونه 140 نفره از کارکنان دفتر مرکزی شرکت سایپا یدک استفاده شد.
نتایج نشان داد که رابطه علی بسیار قوی میان هوش سازمانی و یادگیری سازمانی و نیز میان هوش سازمانی با خلق دانش وجود دارد. هم چنین رابطه علی مثبت و معنادار میان یادگیری سازمانی و خلق دانش وجود دارد.
بررسی نقش رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم توجه فزاینده به توانمندسازی کارکنان، درک و شناخت کم تری وجود دارد از این که چگونه فرایند توانمندسازی کارکنان اتفاق می افتد؛ چه فرایند های شناختی و روانی مبانی توانمند سازی کارکنان را شکل می دهند و چه متغیر های سازمانی توانمندسازی کارکنان را پیش بینی و تعیین می کنند. هر چند اندیشمندان و نویسندگان زیادی بر نقش مهم و حیاتی رهبری در فرایند توانمندسازی تأکید ورزیده اند ، اما مطالعات علمی کم تری آثار رفتارهای رهبری را بر توانمندسازی کارکنان بررسی کرده اند. این تحقیق با به کارگیری تئوری ها و ادبیات موجود به دنبال پاسخ به این سؤال است که چگونه رهبران تحول آفرین کارکنان را توانمند می کنند؟
با استناد به اطلاعات جمع آوری شده ، تحقیق حاضر نشان می دهد که رهبری تحول آفرین در توانمند سازی کارکنان بسیار تأثیرگذار است و ارتباط معناداری با احساس شایستگی، احساس داشتن حق انتخاب، احساس مؤثر بودن، احساس معنادار بودن و احساس داشتن اعتماد به دیگران دارد.
بررسی اعتبار نظام ارزیابی عملکرد کارکنان گمرک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی کارکنان یکی از مؤثرترین ابزارهای ارتقا، کارآمدی، توانمندسازی و بهسازی نیروی انسانی است که اگر به نحو صحیح، علمی و با حسن نیت مورد استفاده قرار گیرد می تواند علاوه بر رضایت کارکنان، منجر به شناخت وضعیت آنان و رفع کاستی ها توسط مدیران شود. بدین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از مدل نسبتاً بومی شده سینگر، اعتبار نظام ارزیابی عملکرد را در گمرک ایران مورد بررسی و مطالعه قرار داده است. روش تحقیق مورد استفاده توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری متشکل از 470 نفر از کارشناسان ستادی گمرک است. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 140 نفر است. مهم ترین نتیجه تحقیق حاکی از آن است که نظام مذکور از دیدگاه کارکنان دارای اعتبار نمی باشد، یعنی این نظام فاقد اثربخشی لازم، جهت تحقق اهداف و انجام وظایف خود است و بیش تر جنبه تشریفاتی دارد. پیشنهاد شده است که مدیران در طراحی نظام ارزیابی عملکرد فاکتورهایی مانند نیازهای آموزشی، حقوق و پاداش، ارتباطات و بازخور و... را مد نظر قرار دهند تا بتوانند به اهداف از پیش تعیین شده و در نتیجه نظام کارآمد ارزیابی عملکرد، نایل گردند.
تأملی بر فعالیت ها و نگرش های بازنشستگان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، معرفی اجمالی اصلی¬ترین نظریه های بازنشستگی و دستیابی به وضعیت کاری و نگرش دانشگاهیان به پدیده بازنشستگی پس از بازنشسته شدن آن ها است. در این راستا، جامعه آماری، متشکل از 33 تن از استادان، دانشیاران و استادیاران دانشگاه فردوسی مشهد است که در دامنه زمانی سال های 87-1378 بازنشسته شده بودند. از پرسشنامه پاسخ بسته و باز برای جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده به عمل آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون فریدمن و U من ویتنی استفاده شد. عمده ترین یافته ها حاکی از آن بود که اغلب اساتید مورد مطالعه، کماکان به فعالیت های علمی دانشگاهی در کنار فعالیت های غیردانشگاهی اشتغال دارند. آن ها از این که در تنظیم وقت خود از استقلال بیشتری برخوردارند خشنودند، اما نسبت به کمرنگ تر شدن ارتباط با همکاران و دانشجویان در مقایسه با گذشته ناخشنودند. هم چنین از مسئولین دانشگاه و به ویژه وزارت متبوع انتظار دارند که اولاً بازنشستگی به طور عام و بازنشستگی اعضاء هیأت علمی به طور خاص در ابعاد گوناگون مورد مطالعه دقیق و همه جانیه قرار گیرد و ثانیاً در کوتاه مدت با تدوین برنامه ای نظام مند از توانمندی های آن ها به طور مؤثرتری بهره گیرند.
بررسی رابطه رکود دانش، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی در مراکز آموزش عالی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش در سازمان ها اهمیت ویژه ای یافته و مدیریت موفق دانش مشخصه اصلی بقای یک سازمان است. موانعی بر سر راه مدیریت موفق و مؤثر دانش وجود دارد. در این تحقیق، یکی از موانع مدیریت دانش تحت عنوان رکود دانش مطرح شده و ارتباط آن با یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی در دانشگاه های سراسری، آزاد و پیام نور استان یزد مورد بررسی قرار می گیرد. بدین صورت که ابتدا با مطالعه و بررسی متون علمی، ادبیات تحقیق در زمینه رکود دانش سازمانی، یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی تدوین شده است. سپس پرسش نامه ای برای سه دانشگاه آزاد، سراسری و پیام نور یزد فرستاده شد. برای هر دانشگاه 200 پرسش نامه ارسال گردید که در نهایت تعداد 172، 165 و 158 پرسش نامه به ترتیب از دانشگاه های سراسری، آزاد و پیام نور پاسخ داده شد. سپس اطلاعات لازم جهت بررسی رابطه این سه متغیر از طریق پرسش نامه، کسب شده و داده های جمع آوری شده از طریق نرم افزارهای Lisrel و Spss مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده از الگوسازی معادلات ساختاری حاکی است که رکود دانش، اثر منفی بر یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی دارد و از آنجا که مدل های معادلات ساختاری سه دانشگاه مورد بررسی با هم تفاوت دارند، نوع دانشگاه در این تحقیق اثر تعدیلگر دارد. هم چنین آزمون نیکویی برازش از تحلیل مسیر دانشگاه نشان می دهد که نوع دانشگاه بر رابطه متغیر ها تأثیرگذار است. در پایان نتیجه گیری و پیشنهادهایی کاربردی ارایه می گردد.
بررسی رابطه بین جریمه های سازمانی و رضایت مشتریان سازمان های خدماتی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت شدید سازمان های خدماتی برای به دست آوردن منافع اقتصادی، یکی از چالش برانگیز ترین موضوعات در حوزه بازاریابی است. توجه به جریمه مشتریان، به دلیل منافع و آثار سوء آن برای سازمان ها، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در پژوهش حاضر، رابطه بین ویژگی های جریمه های مذکور و رضایت، وفاداری و ارتباطات کلامی مشتریان سازمان های خدماتی در استان کرمان بررسی شده است. جامعه آماری همه افرادی هستند که در استفاده از خدمات مؤسسات فوق، جریمه پرداخت کرده اند و حجم نمونه 385 نفر تعیین گردید. برای بررسی پایایی پرسشنامه، 30 عدد پرسشنامه به طور تصادفی تکمیل گردید و ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسش ها، 95/. به دست آمد. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر وجود رابطه معنی دار میان شدت جریمه، کفایت توضیح و نارضایتی است. همچنین بین نارضایتی و ارتباطات کلامی و وفاداری مشتریان، رابطه معنادار وجود دارد.
نقد و بررسی کتاب: «اصول مدیریت و رفتار سازمانی»؛ مؤلف : منوچهر حاضر و امیر عابدینی راد
منبع:
نقدنامه مدیریت
ترفیع کارآفرینانه؛ تبلیغات کلامی؛ بیمه عمر و سرمایه گذاری؛ فروش بیمه؛ مفهوم پردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترفیع کارآفرینانه به مثابه یکی از کارکردهای بازاریابی کارآفرینانه در معرفی و پیشبرد محصولات براساس روش های خلاقانه و کم هزینه می باشد. تبلیغات کلامی در گستره پیشبرد خدمات جایگاه برجسته ای در ترفیع کارآفرینانه دارد. نوآوری این تحقیق شناسایی، تبیین و مفهوم پردازی کارکردهای تبلیغات کلامی در صنعت بیمه و به طور خاص بیمه عمرو سرمایه گذاری است. رویکرد مورد استفاده در پژوهش از نوع کیفی و در قالب استراتژی پژوهش موردی مرکب می باشد که در آن از منابع متنوع اطلاعاتی از جمله مطالعات اسنادی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با 20 تن از افراد فعال و متخصص 12 شرکت بیمه خصوصی بهره گرفته شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که کارکردهای تبلیغات کلامی در فروش بیمه عمر و سرمایه گذاری در قالب 5 تم، 11 زیر مؤلفه و 23 گویه سازماندهی شده اند که عبارتند از استفاده از شبکه فروش دارای روابط اجتماعی بالا، استفاده از افراد موثق جامعه به عنوان سخنرانان شرکت بیمه، قرار دادن عباراتی خلاقانه و متمایز در ذهن و کلام افراد جامعه، تبدیل کردن خدمات خوب شرکت به موضوع صحبت مردم، ایجاد موضوع صحبت از راه هنرهای نمایشی، استفاده از ابزارهای نوین و خلاقانه تبلیغات رای جلب توجه افراد جامعه، داشتن رویکردی نوآورانه به شیوه های سنتی تبلیغ بیمه، سهیم شدن در صحبت بیمه گذاران از راه توجه به خواسته های آنان و پیگیری کلام و شلوغی میان افراد جامعه که در شرکت های مختلف با شیوه های گوناگون اجرا می شوند.
بررسی رابطه بین معنویت محیط کاری و رفتارهای شهروندی سازمانی در کارکنان سازمان بنیاد شهید شهر کرمان
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر اهمیت شهروندان به عنوان یکی از منابع بسیار مهم سازمان درک شده است، رفتار آنها هم می تواند بسیار با اهمیت تلقی شود. از این روست که محققان زیادی به تجزیه و تحلیل رفتار شهروندی پرداخته اند و از طرف دیگر محیط کاری به عنوان یکی از عواملی است که در رفتار شهروندی سازمانی نقش دارد. لذا هدف از مطالعه حاضر تعیین رابطه بین معنویت محیط کاری با رفتارهای شهروندی سازمانی در کارکنان سازمان بنیاد شهید شهر کرمان می باشد. تحقیق حاضر از نوع پژوهشهای توصیفی و همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است . جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان سازمان بنیاد شهید شهر کرمان در سال 1389 بوده که نمونه گیری به صورت تصادفی ساده انجام شده است. تعداد 190 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده و ابزار گردآوری اطلاعات برای معنویت محیط کاری پرسشنامه استاندارد میلیمن و همکاران و برای رفتار شهروندی سازمانی پرسشنامه محقق ساخته می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین متغییرهای معنادار کار، همبستگی با دیگران و همسویی با ارزش های سازمان و رفتارهای شهروندی سازمانی رابطه معنادار گزارش شده است.
چارچوب انتخاب پیمانکار مناسب در برون سپاری درون مرزی و برون مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برو ن سپاری به معنای بهره برداری راهبردی از منابع شرکت دیگر برای انجام فرایندهای کسب و کار می باشد که می تواند به دو صورت درون مرزی و برون مرزی انجام شود. یکی از مهم ترین خطرپذیری های برون سپاری، انتخاب پیمانکار نامناسب می باشد. فرایند انتخاب پیمانکار به دلیل وجود معیارهای زیاد و گاه متناقض پیچیده بوده و نیازمند بررسی دقیق است.
هدف این پژوهش ایجاد چارچوبی برای انتخاب پیمانکار مناسب در برون سپاری درون مرزی و برون مرزی و مشخص کردن وزن هر یک از معیارها می باشد. روش گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که میان مدیران و متخصصان داخلی و خارجی این حوزه توزیع شده است. چارچوب به دست آمده می تواند یاریگر مدیران سازمان ها در انتخاب پیمانکار در پروژه های برون سپاری و کاهش خطرپذیری این پروژه ها باشد.
نتایج حاصل شده نشان می دهد که در برون سپاری درون مرزی- برون شرکتی، بیست معیار مهم و در برون سپاری برون مرزی- برون شرکتی، بیست و چهار معیار برای انتخاب پیمانکار مناسب وجود دارد که برخی از آن ها شامل میزان نوآوری پیمانکار ،ثبات مالی و انطباق فرهنگی می باشد.
ارزشیابی برنامه های آموزشی شرکت سایپا با استفاده از مدل بازگشت سرمایه (ROI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیش تر صاحب نظران بر این موضوع اتفاق نظر دارند که در دنیای به شدت رقابتی، دیگر خط تولید و یا تکنولوژی سازمان ها مزیت رقابتی به حساب نمی آیند و این منابع انسانی و توانایی مدیر منابع انسانی در مدیریت کردن افراد یک سازمان است که برتری یک سازمان بر سازمان دیگر را رقم می زند. بنابراین توسعه این منبع ارزشمند برای سازمان امر حیاتی به حساب می آید. توسعه و آموزش کارکنان موضوع بسیار مهم و استراتژیک برای سازمان ها به حساب می آید که به وسیله آن سازمان ها سرمایه های انسانی خود را به سرمایه های پایدار تبدیل می کنند. در حالی که اهمیت و ضرورت موضوع آموزش در سازمان ها به امری متداول مبدل شده است و همه بر آن اتفاق نظر دارند، آن چه در این بین اهمیت بسیاری پیدا می کند، ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی است. بر این اساس تحقیق حاضر در یک مطالعه موردی با استفاده از الگوی بازگشت سرمایه به ارزیابی دوره های آموزشی واحد نگهداری و تعمیرات شرکت سایپا پرداخته است.
نتایج نشان داده است که نرخ بازگشت سرمایه این دوره ها 6/35 درصد بوده و علاوه بر این مزایای غیر ریالی، کاهش جابه جایی کارکنان، افزایش رضایت شغلی کارکنان، افزایش رضایت مشتری، کاهش غیبت کارکنان، ارتقا کارکنان، کاهش ترک خدمت کارکنان، افزایش تعهد شغلی و کاهش نرخ حوادث شغلی را نیز برای سازمان به دنبال داشته است.
مطالعه موردی رابطه مؤلفه مشتری مداری مدیریت کیفیت فراگیر با تعهد سازمانی می یر آلن در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی شاخص مشتری مداری و رابطه آن با تعهد سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه می باشد. از فرضیات اساسی این پژوهش وجود رابطه معنی دار بین شاخص مشتری مداری و تعهد سازمانی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان رسمی و اعضای هیأت علمی تمام وقت دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه هستند و نمونه آماری 114 نفر می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته مدیریت کیفیت فراگیر با پایایی حدود 955/0 و پرسشنامه تعهد سازمانی می یر آلن استفاده شده است. آزمون های آماری t گروه های مستقل، آزمون t و ضریب همبستگی مورد استفاده قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد بین شاخص مشتری مداری و تعهد عاطفی کارکنان و استادان، بین مشتری مداری و تعهد عقلانی کارکنان و استادان بین مشتری مداری و تعهد هنجاری کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی رابطه ای معنی دار وجود دارد.
بررسی رابطه هوش هیجانی با تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۲
61 - 74
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر تلاش شده است، رابطه بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی برای مدیران دفاتر در نواحی دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور هوش هیجانی بر اساس مدل "دانیل گلمن" و تعهد سازمانی بر اساس مدل "مایر و آلن" تعریف گردیده است. بر این مبنا یک فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه "هوش هیجانی شرینگ" و پرسش نامه "تعهد سازمانی مایر و آلن" است که پس از سنجش روایی و پایایی، در اختیار نمونه آماری شامل 160 نفر از مدیران دفاتر نواحی 30 گانه دادسرای عمومی و انقلاب تهران قرار گرفته است و اطلاعات حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و تحلیل واریانس تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که بین هوش هیجانی و تعهد سازمانی در مدیران دفاتر نواحی 30 گانه دادسرای عمومی و انقلاب تهران رابطه معنی داری وجود دارد.