فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۶۱ تا ۳٬۹۸۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
آموزش مبتنی بر وب، مطالعه آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: رشد جهش گونه ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فن آوری اطلاعات، بستری آماده ساخته است تا یادگیری در هر زمان و مکان و مطابق با نیاز یاد گیرنده را ممکن سازد. این مطالعه به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزش مبتنی بر وب انجام شده است.روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی- پیمایشی در سال 1387 کلیه اعضای هیات علمی دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (706 نفر) به عنوان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به شیوه طبقه ای- تصادفی انجام گرفت و حجم نمونه 210 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (r=0.92) برآورد گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار، آزمون t تک متغیره و آزمون Tokey تحلیل شد.یافته ها: میانگین نمره دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط بود. اعضای با مدرک کارشناسی ارشد و اعضای با مدرک دکتری تخصصی، آگاهی کمتری نسبت به اعضای با مدرک فوق تخصص داشتند. میزان آگاهی اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال، بیشتر از اعضای با سابقه کار 20-10 سال بود. اعضای با سابقه کار 10-5 سال از آگاهی بیشتری نسبت به اعضای با سابقه کار بالای 20 سال برخوردار بودند. اعضای هیات علمی مرد نسبت به زنان و نیز اعضای با مرتبه علمی استادیاری در مقایسه با اعضای دارای مرتبه های دانشیاری و استادی نگرش بهتری در مورد آموزش مبتنی بر وب داشتند. عملکرد اعضای با مدرک دکتری تخصصی و نیز اعضای با مدرک فوق تخصص، بهتر از عملکرد اعضای با مدرک کارشناسی ارشد بود. اعضای با مرتبه دانشیاری نیز از عملکرد بهتری نسبت به اعضای مربی برخوردار بودند. عملکرد اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال در مقایسه با اعضای دارای سابقه کار 20-10 سال مطلوب تر بود.نتیجه گیری: در عصر پیشرفت علم و فن آوری توجه به آموزش الکترونیک اهمیت بسیاری دارد و سازمان ها برای حفظ بقای خود باید با شرایط متغییر محیطی سازگار شوند. با توسعه شبکه جهان گستر وب، موسسات آموزش عالی نیز باید از امکانات این شبکه در امر آموزش استفاده نموده، اعضای هیات علمی خود را از دانش و مهارت لازم برای به کار گیری این فن آوری در آموزش و توسعه آموزش عالی برخوردار سازند.
بررسی رابطه بین میزان مشارکت کاری کارکنان و منابع پنج گانه قدرت مدیران در بیمارستان های دولتی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت یکی از مهم ترین ارکان حیات، رشد و بالندگی یا مرگ سازمان و از جمله بیمارستان است. قدرت نیز یکی از عمده ترین مفاهیمی است که ضمن معطوف ساختن تلاش های نظری و بنیادی، در تمامی سطوح مدیریت و منابع انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. مدیرانی که منابع قدرت را می شناسند و آن را به کار می برند، دارای مدیریت اثربخش تر و عملکرد بهترهستند. با استفاده از منابع قدرتی که در اختیار مدیر است می توان مشارکت کاری کارکنان را افزایش داد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین مشارکت کاری کارکنان و منابع قدرت مدیران ( قدرت پاداش، اجبار، قانونی، تخصص و مرجعیت) در بیمارستان های دولتی منتخب شهر اصفهان در سال 88 بوده است.روش بررسی: روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی– همبستگی و کاربردی است. جمعیت مورد مطالعه نمونه ای با 140 نفر از کارکنان بیمارستان های الزهرا، کاشانی، امین، عیسی بن مریم و نور در سال 1388 بودند که هم افراد و هم بیمارستان ها به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه اعمال قدرت و مشارکت کاری استفاده گردید و برای بررسی رابطه بین امتیاز منابع قدرت و نمره مشارکت کاری کارکنان، همچنین برای بررسی رابطه بین دو متغیر مذکور با سن و سابقه خدمت از آزمون های T و همبستگی Pearson استفاده شد.یافته ها: طبق نتایج، «قدرت تخصص» با میانگین 60.89 بیشترین تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به عنوان یک عامل کیفی را نشان داد. رتبه بعدی تاثیر بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب به قدرت قانونی، مرجعیت، اجبار و پاداش اختصاص داشت. مشارکت کاری کارکنان نیز با میانگین 62.99 دارای نمره ای بالاتر از حد متوسط بود. اما در فرضیات این تفاوت ها از نظر آزمون های فرض رابطه معنی داری را نشان نداد.نتیجه گیری: در این تحقیق تاثیر منابع قدرت بر مشارکت کاری کارکنان به ترتیب مربوط به منابع تخصص، قانون، مرجعیت، اجبار و پاداش به دست آمد. البته علی رغم تفاوت چشم گیر در نتایج توصیفی تحقیق، مشارکت کاری کارکنان با منابع قدرت مدیران اختلاف معنی داری نداشت.
رابطه سازمان یادگیرنده با سبک های رهبری مدیران گروه های آموزشی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با تاکید فزاینده بر سازمان های یادگیرنده، دانش و یادگیری از عوامل مهم در سازمان ها به حساب می آید و برخورداری از دانش و اطلاعات روزآمد برای ادامه حیات سازمان ها به یک ضرورت انکار ناپذیر تبدیل شده است. از این رو هدف از این پژوهش تعیین رابطه بین سازمان یادگیرنده و سبک های رهبری مدیران گروه های آموزشی از دیدگاه اعضا هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.روش بررسی: روش پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود.جامعه آماری 594 نفر اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1389 بودند که از این تعداد 201 نفر از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات دو پرسش نامه سازمان یادگیرنده و سبک های رهبری چندگانه بود که روایی صوری و محتوایی آن با نظر کارشناسان و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب Cronbach’s alpha و (r1=0.92 و r2=0.85) تعیین گردید و داده های حاصل از آن ها با استفاده از آزمون های توصیفی و استنباطی و نرم افزار 16 SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: 1. بین مولفه های سازمان یادگیرنده با سبک رهبری تحولی، رابطه معنی دار وجود دارد. 2. بین مولفه های سازمان یادگیرنده با سبک رهبری تبادلی رابطه معنی دار وجود دارد. 3. بین مولفه های سازمان یادگیرنده با سبک رهبری عدم مداخله گر رابطه معنی دار وجود دارد. 4. بین میانگین نمره های سازمان یادگیرنده با سبک های رهبری چندگانه بر اساس سوابق کار، تحصیلات و سن تفاوت وجود ندارد.نتیجه گیری: با وجود سبک های رهبری در میان مدیران گروه های آموزشی، بستری مناسب جهت استفاده از مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه فراهم و برخورداری مدیران از سبک های رهبری باعث ارتباط و مشارکت بیشتر اعضا، مدیران گروه و سایر بخش ها در فعالیت های دانشگاه شده است.
رابطة چندگانة کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی و سرمایه فکری در دانشگاههای دولتی استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر رابطة چندگانة کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی و سرمایه فکری بررسی می شود. کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی، ابزارهایی برای ارتقاء و تقویت دانش کارکنان و تجربیات آنها در سازمان محسوب می شوند. طبق فرضیه های پژوهش مدیریت راهبردی منابع انسانی با سرمایه فکری رابطه مثبت دارد. نمونة پژوهش شامل 492 نفر از اعضای هبأت علمی دانشگاههای دولتی استان اصفهان که به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش که عبارت بودند از پرسشنامة کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی و پرسشنامة سرمایه فکری پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چندگانه، تحلیل کوواریانس و آزمون بن فرونی استفاده شد. نتایج نشان داد که رابطة بین کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی با اجزای سرمایه فکری(انسانی، ساختاری و رابطه ای) معنادار بود. همچنین بین نظرات اعضا در خصوص رابطة کارکردهای مدیریت راهبردی منابع انسانی با سرمایه فکری برحسب مشخصات دموگرافیک آنان تفاوت معنا دار وجود داشت
خردجمعی و مدیریت کارآمد
حوزههای تخصصی:
نیاز به کسب موفقیت منابع انسانی، عامل موفقیت سازمان ها در هزاره سوم
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش فرهنگ در سازمان
حوزههای تخصصی:
الگوی هم آهنگی راهبرد های منابع انسانی با عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در راهبرد منابع انسانی، هم آهنگی راهبرد در سامانه ی منابع انسانی امری مهم و قابل بررسی است. بدین منظور، هم آهنگی بیرونی راهبرد منابع انسانی با راهبرد سازمان و هم آهنگی درونی سامانه ی منابع انسانی و رابطه ی آن با عملکرد مورد توجه قرار گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری کشور هستند که از میان آن ها، اطلاعات 18 بانک به عنوان نمونه ی تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی تحقیق، مبتنی بر روش کیفی است و برای تحلیل پاسخ های 66 نفر از مدیران و اعضای هیأت مدیره ی بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های حاصل از تحلیل واریانس چندعاملی، نشان می دهد که هم آهنگی بیرونی و درونی و اثر تعاملی آن ها، بر عملکرد بانک ها (مؤسسات مالی و اعتباری) مؤثر است. علاوه بر این، دو متغیر هم آهنگی بیرونی و درونی، 77 درصد از واریانس عملکرد بانک ها را تبیین می کند و مابقی مربوط به متغیرهایی است که اثر آن ها در این پژوهش مورد بررسی قرار نگرفته است.
بررسی تاثیر ارزشهای اخلاق شرکتی بر درک مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: رسواییهای اخیر شرکتها و بروز بحرانها، مد نظر قرار دادن فرهنگ و ارزشهای اخلاقی را در شرکتهای بزرگ مجددا کانون توجه ساخته است. حسابداران با انتقادات فراوانی پیرامون شکست خود در هشدار به رفتارهای غیراخلاقی مدیریت و رفتارهای غیراخلاقی خودشان مواجه شده اند. اعمال مدیریت سود توسط برخی حسابداران به عنوان اعمالی مشروع و درست و توسط سایرین به عنوان اعمالی نامشروع تلقی شده است.روش کار: این تحقیق، ارزشهای اخلاق شرکتی را به عنوان معیاری بالقوه از اصول اخلاقی مدیریت سود مورد بررسی قرار داده است. انگیزه این تحقیق، توجه به نقش قابل توجه ارزشهای اخلاق شرکتی در رسوایی شرکتها و مدیریت سود می باشد. در این تحقیق، همچنین موقعیتهای شغلی مختلف حسابداران و دیدگاههای متفاوت آنها از ارزشهای اخلاقی سازمانشان مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع تحقیق میدانی و کاربردی می باشد. روش جمع آوری داده ها، استفاده از پرسشنامه و مطالعات کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر، جامعه آماری دانشگاهیان و اعضای حرفه حسابداری می باشد.یافته ها: نتایج پاسخهای دریافتی نشان می دهد که حسابداران در شرکتهایی با ارزشهای اخلاقی بالا (پایین)، فعالیتهای مدیریت سود را به عنوان فعالیتهای غیراخلاقی تر (اخلاقی تر) درک می کنند. درک ارزشهای اخلاق شرکتی زنان در مقایسه با مردان به طور معنی داری بالاتر به دست آمد؛به عبارتی زنان در ایران به ارزشهای اخلاق شرکتی پایبندتر می باشند. در میان جامعه دانشگاهیان افراد جوان از ارزشهای اخلاق شرکتی، درک بالاتری دارند. همچنین افراد دارای سطح تحصیلات بالاتر، معتقد به ارزشهای اخلاقی بالاتری در شرکت می باشند و نیز در میان جامعه حرفه ای حسابداری، شرکتهای بزرگ نسبت به شرکتهای کوچک تر ارزشهای اخلاقی بالاتری را قایل هستند.نتیجه گیری: با توجه به یافته های حاصل به نظر می رسد که ارزشهای اخلاق شرکتی و به عبارتی فرهنگ شرکتی، معیار مهمی از درک مدیریت سود می باشد.
فرهنگ یک بانک خصوصی
کارمند؛ جواهر پنهان
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش میانجی معنویت در رابطه بین ابعاد عدالت سازمانی و پیامدهای معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعات فعلی سازمان و مدیریت این عقیده وجود دارد که مفهوم معنویت و معنویت در کار، می-تواند پاسخ و راه حلی برای کاهش کژکارکردهای سازمانی همچون از خودبیگانگی، استرس، سازش بیش از حد و زوال شخصیت برای کارکنان باشد. لذا در این تحقیق محققان قصد دارند تا مدل جامعی را برای تبیین عوامل مؤثر و متأثر از معنویت معرفی کنند. محققان با بررسی سابقه تحقیقات گذشته، به یک مدل مفهومی جامع برای تبیین عوامل مؤثر بر معنویت، معنویت و عوامل متأثر از معنویت دست یافتند و این مدل را در شرکت آب و فاضلاب شهر تهران (آبفا) از طریق پرسشنامه مورد سنجش و آزمون قرار دادند. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی - مدل معادلات ساختاری بوده است. نتایج تحقیق نشان داد که در بین ابعاد عدالت، عدالت تعاملی دارای بالاترین اثر بر روی معنویت است و خود معنویت نیز بر روی رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که عدالت توزیعی، رویه¬ای و بعد اول معنویت (یگانگی در کار) نامناسب است
هوش رقابتی به عنوان ابزار حمایتی در فرایند های تصمیم گیری مدیران
حوزههای تخصصی:
تبیین اثرات توانمندسازی سرمایه های انسانی با استفاده از رویکرد پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه های انسانی، منبع راهبردی سازمان ها هستند و توانمندسازی نیروی انسانی، رویکردی نوین در راستای توسعه ی منابع انسانی است که منجر به افزایش بهره وری، بهبود کیفیت محصولات و خدمات و سودآوری سازمان ها می گردد. هدف این مقاله، تحلیل اثرات توانمند سازی سرمایه های انسانی با استفاده از روش پویایی سیستم می باشد. بدین منظور، ابتدا به بررسی مفاهیم توانمندسازی منابع انسانی و رویکرد پویایی های سیستمی پرداخته شده و در ادامه مدل علّی تحقیق ارایه گردیده است. الگوی ارایه شده، چارچوبی را به منظور تحلیل پویایی اثرات توانمندسازی کارکنان مشخص کرده و مدیران را به یک ابزار قابل فهم و تصویری، برای درک و ایجاد دیدگاهی درباره اهمیت این عامل به عنوان مزیتی رقابتی، رهنمون می سازد.
رابطه سرمایه فکری (انسانی، مشتری و ساختاری) و عملکرد صنعت بیمه (از دیدگاه مدیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر، مدیریت عملکرد سازمانی به یکی از موضوع های مورد توجه و جذاب تبدیل شده است. بسیاری از دانشمندان و متخصصان حوزه مدیریت بر این باورند که کارکنان، مبنا و ریشه اصلی بهبود کیفیت و بهره وری هستند و باید نیروی انسانی را مبنای اصلی فرآیند افزایش کارایی و بهره وری و نوعی سرمایه به حساب آورد. نیروی انسانی با کیفیت و دانش مدار مهم ترین مزیت رقابتی سازمان و کمیاب ترین منبع در اقتصاد دانش محور امروز است. این پ ژوهش به بررسی رابطه سرمایه فکری (و اجزای آن) و عملکرد صنعت بیمه از دیدگاه مدیران می پردازد. نتایج نشان می دهد، سرمایه های فکری، انسانی، مشتری (رابطه ای) و ساختاری در بررسی جداگانه و مستقل از یکدیگر، با عملکرد رابطه معنادار دارند؛ درحالی که در بررسی همزمان صرفاً رابطه سرمایه ساختاری و انسانی با عملکرد معنادار است.