فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۱۹
35 - 70
حوزههای تخصصی:
عملکرد بانک کشاوزی در زمینه وصول مطالبات نشان دهنده کاهش میزان بازپرداخت تسهیلات است، که ادامه آن می تواند یک مسئله جدی برای ادامه حیات مؤسسات مالی و اعتباری باشد. از این رو، هدف مطالعه حاضر رتبه بندی عوامل مؤثر بر ریسک اعتباری تسهیلات کشاورزی در واحدهای پرواربندی استان اردبیل بود. اطلاعات مورد نیاز در سال 1397 از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان بانکی و گیرندگان تسهیلات جمع آوری شد. نتایج الگوی لاجیت نشان داد که متغیرهای مشتری قبلی بانک بودن، سال های بازپرداخت، تجربه، مبلغ تسهیلات و آورده نقدی در سطح پنج درصد و متغیرهای مساحت سالن ها، مساحت بهاربند، تعداد اقساط، تحصیلات و مالکیت در سطح ده درصد بر بازپرداخت تسهیلات مؤثرند؛ همچنین، بر اساس تحلیل کیفی، از دیدگاه دریافت کنندگان تسهیلات، مهم ترین عوامل مؤثر بر عدم بازپرداخت عبارت اند از نبود نهاده غذایی به قیمت مناسب و عدم حمایت دولت، حوادث طبیعی و عدم ارزیابی طرح با قیمت روز. با توجه به عدم ارزیابی صحیح ظرفیت مالی و کشش اعتباری متقاضی و عدم ارزیابی صحیح پروژه ها. بنابراین، برگزاری کلاس ها و کارگاه های خبره پروری و آموزش کارکنان به ویژه نیروهای مرتبط با اعطای تسهیلات و نظارت بر اجرای طرح ها در راستای افزایش تخصص کارشناسان و مدیران کمیته های اعتباری در زمینه طرح های مختلف پیشنهاد می شود تا از این رهگذر، در اعتبارسنجی متقاضیان دریافت تسهیلات و بررسی اقتصادی و فنی طرح ها دقت بیشتری انجام شود.
تحلیل سیستمی نقش سرمایه های اجتماعی در راستای معیشت پایدار روستایی (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان قره باغ استان غزنی در کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در فرایند توسعه پایدار روستایی نقش سرمایه اجتماعی در تحقیق اهداف پایداری معیشت روستایی حائز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر تحلیل سرمایه اجتماعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد سیستم دینامیک می باشد. مواد و روش ها : در گام اول به منظور دستیابی به متغیرهای کلیدی جهت استفاده در مدل و همچنین شناسایی دقیق مساله (به عنوان گام اول در مطالعات سیستم های دینامیک) از پرسشنامه باز و مصاحبه؛ دیدگاه خبرگان استفاده شده است. اطلاعات جمع آوری شده از دیدگاه خبرگان، مطلعان کلیدی و همچنین پیشینه پژوهش، مبنای طراحی پرسشنامه ای جدید قرار گرفت که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و همچنین روش تعیین حجم نمونه کوکران بین 1۲۰ نفر از مردم محلی منطقه (روستاهای شهرستان قره باغ استان غزنی در کشور افغانستان)، تکمیل شد. در گام بعد مدل سیستم دینامیک برای مسأله تحقیق طراحی و از مدل طراحی شده برای شبیه سازی متغیرهای کلیدی سیستم سرمایه های اجتماعی استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان داد که سرمایه اجتماعی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند به نحوی که متوسط نرخ رشد درآمد در نمونه موردبررسی در طول دوره 1420-1390 معادل 43/5+ درصد خواهد بود و با بهبود وضعیت درآمد، عدالت اجتماعی و علاقه مندی به فعالیت های اقتصادی در روستا، روند رو به رشدی را تجربه می کند. همچنین نتایج پیش بینی حاکی از آنست که متوسط رشد سالانه دارایی های اجتماعی در منطقه موردبررسی، معادل 65/1+ درصد خواهد بود. بحث و نتیجه گیری: بنابراین برای تقویت سرمایه اجتماعی باید اقدامات مؤثری صورت پذیرد و در برنامه های درسی رسمی و غیررسمی به طور ویژه به آموزش سرمایه اجتماعی توجه نمود.
تأثیر ظرفیت های مختلف پرورش مرغداری ها، نظام مدیریت و فصول مختلف بر قیمت تمام شده مرغ زنده در استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
105 - 133
حوزههای تخصصی:
با توجه به سهم قابل توجه گوشت مرغ در سبد غذایی خانوارها، قیمت تمام شده و تغییرات آن برای مصرف کنندگان و تولیدکنندگان دارای اهمیت مالی است. در پژوهش حاضر، بر اساس بودجه فعالیت واحدهای مرغداری در استان فارس، قیمت تمام شده مرغ زنده در ظرفیت های مختلف، فصول و انواع نظام های مکانیزاسیون محاسبه و تغییرات آن بررسی شد. همچنین، شاخص های سهم هزینه نهاده، اندازه بهینه تولید و نیز کشش های خودقیمتی و متقاطع با برآورد تابع هزینه محاسبه شدند. داده های مورد استفاده از 88 واحد مرغداری گوشتی به روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که، قیمت تمام شده مرغ زنده در فصل زمستان نسبت به سایر فصول بالاتر بوده و کاهش میانگین قیمت گوشت مرغ با افزایش ظرفیت های تولیدی حاکی از آن است که هرچه ظرفیت مزرعه کوچک تر باشد، تولید غیراقتصادی تر می شود و به کارگیری فناوری پیشرفته تر در واحدهای مرغداری به افزایش هزینه های ثابت و قیمت تمام شده محصول می انجامد؛ مقدار کشش هزینه نسبت به تولید به طور میانگین در حدود 876/0 بوده و از این رو، تولید مرغ گوشتی در استان فارس دارای بازده صعودی نسبت به مقیاس است. همچنین، با محاسبه کشش های خود قیمتی، مشخص شد که تقاضای نهاده ها نسبت به تغییرات قیمت کشش ناپذیر بوده و مقادیر به دست آمده از کشش جانشینی موریشما حاکی از قدرت انتخاب بسیار محدود صنعت مرغداری استان در جانشین کردن عوامل تولید با یکدیگر است. بنابراین، با توجه به پایین بودن قیمت تمام شده در مرغداری های با ظرفیت بالاتر و صعودی بودن بازده نسبت به مقیاس، برنامه ریزی در راستای توسعه واحدهایی با مقیاس های بالاتر تولید ضرورت دارد.
نقش مولفه های اقتصاد محیطی در توسعه گردشگری پایدار (مطالعه موردی شهرستان فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصاد کشاورزی جلد ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
130 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف کلی این پژوهش بررسی نقش جاذبه ها و پتانسیل های محیطی و طبیعی گردشگری شهرستان فیروزآباد در راستای توسعه گردشگری است. روش پژوهش توصیفی –اسنادی و تحلیلی است.
مواد و روش: جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش گردشگران بازدید کننده از جاذبه های گردشگری شهرستان در سال 1390 تا 1395 است که همه بازدیدکنندگان آثار و پتانسیل های محیطی گردشگری شهرستان را در هدف برنامه های بازدید خود داشته اند که حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان 388 نفر انتخاب شده اند.
یافته ها: ابزار پژوهشپرسش نامه محقق ساخته است. آزمون آماری آلفای کرونباخ (قابلیت اعتماد پرسش نامه) 837/0 بوده که بیانگر قابلیت اعتبار بالای پرسش نامه است. نتایج بدست آمده از مدل تحلیل شبکه نشان می دهد شاخص های توان اقتصادی شهرستان فیروزآباد شامل پتانسیل های ارزشمند در حوزه محصولات کشاورزی که منشا شکل گیری واحدهای تجاری – خدماتی و ایجاد اشتغال با مقدار 089/0 بیش ترین نقش را د ر رونق گردشگری در شهرستان فیروزآباد دارد.
نتیجه: از آنجا که توانمندسازی ساکنان از راه یجاد فعالیت های مکمل نظیر خدماتی می تواند با افزایش درآمد خانوارها، ایجاد اشتغال و تشویق تولید محصولات کشاورزی و صنایع بومی و دستی، به عنوان راهکاری برای بهبود رشد اقتصادی و اجتماعی در سطح شهر باشد، زیرا در شرایط فعلی اشتغال و فعالیت های تولیدی مکمل در زمینه محصولات کشاورز ی مورد استقبال ساکنان قرار نگرفته است در نتیجه می بایست در فرایند برنامهریزی توسعه گردشگری این شهرستان مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی صرفه جویی هزینه ای در صنایع تبدیلی کشاورزی: تاکید بر دو رویکرد تجربه نیروی کار و یادگیری تولیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
105 - 130
حوزههای تخصصی:
صنایع تبدیلی و فرآوری تولیدهای کشاورزی به دلیل اینکه در تامین نیازهای مصرفی خانوار و زنجیره غذایی مردم جامعه اهمیت راهبردی دارد از جمله مهم ترین گروه های صنعتی مؤثر بر رشد اقتصادی کشورهای درحال توسعه بشمار می رود؛ تجربه کشورهای جهان نشان داده که ساختار هزینه در بخش های مختلف اقتصاد متأثر از توسعه مهارت و دانش نهادینه شده در نیروی خلاق و نوآور است؛ بنابراین این تحقیق با هدف محوری سنجش میزان صرفه جویی هزینه ای صنایع تبدیلی کشاورزی با توجه به تجربه نیروی کار و میزان پیشروی دانش انجام شده است. بدین منظور از داده های تلفیقی 18 زیربخش صنعتی کشاورزی در بازه زمانی 1398-1381 و الگوی پویای خودرگرسیون با وقفه توزیعی پانلی (PARDL) برای برآورد مدل استفاده شد. نتایج صرفه جویی هزینه ای با منشأ یادگیری تولیدی دلالت برآن دارد که در هر دو دوره کوتاه مدت و بلندمدت فرایند یادگیری با نرخ 83/0 و سرعت تعدیل به تعادل بلندمدت بالا نقش چشمگیری در پیشرفت تجربه و توسعه دانش داشته و ضمن تحقق صرفه مقیاس منجر به کاهش هزینه متوسط هر واحد تولید شده است. از سوی دیگر نتایج برآورد صرفه جویی هزینه نیروی کار گویای آن است که با توسعه تجربه و مهارت نیروی کار بازدهی نسبت به مقیاس ثابت است و میزان صرفه جویی هزینه ای نیروی کار در بلندمدت نسبت به دوره کوتاه مدت بیشتر بوده و در هر دوره فعالیت نیروی کار 6/44 درصد از شکاف بین تعادل کوتاه مدت و بلندمدت کاهش می یابد؛ به طور کلی در هر دوره با دو برابر شدن تولید تراکمی به طور متوسط صرفه جویی هزینه ای تولید 32 درصد و میانگین هزینه هر واحد نیروی کار به میزان 20 درصد سطح پیش از آن کاهش می یابد. از این رو شناسایی منبع های موثر در تحقق یادگیری، رشد استارت آپ های فناوری محور، ارتقای مهارت شاغلان از طریق آموزش، برگزاری کارگاه ها و دوره های ضمن خدمت پیشنهاد و تأکید می شود.
Climate Change and Agricultural Trade in Iran: A Dynamic Input-Output Analysis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
451 - 468
حوزههای تخصصی:
In recent decades, the significance of the issue of climate change has escalated due to its intensified impacts, potentially diminishing or halting economic growth, particularly in developing countries and vulnerable sectors such as agriculture. Climate change may be considered the most important and complex human challenge. Among the economic effects, trade variables have been examined inadequately. Accordingly, the focus of this study is to investigate the impact of climate change on the export and import of agricultural products in Iran over a forty-year horizon, which was carried out using a dynamic input-output model. This study uses scenarios of temperature anomaly to examine the impact of climate change on different sectors of Iran’s economy. The findings indicate that climate change has a significant impact on the growth of both exports and imports of agricultural products. Under normal conditions without climate change, the average annual growth rate of agricultural product imports is 2.7 percent. However, this rate decreases to 1-1.8 percent when different climate change scenarios are taken into account. Regarding the exports, the corresponding value is 2.75 percent, expected to be reduced to 0.55-1.8 percent. In addition, it was found that agricultural trade will be dominated by cereals import. Also, the total trade of the Iranian economy will change in favor of non-agricultural commodities
نقش تخریب محیط زیست و مصرف انرژی در رشد اقتصادی بخش کشاورزی: شواهد تجربی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
اگرچه رشد اقتصادی ایران چندان متکی به تولیدهای کشاورزی نیست، اما کشاورزی ازجمله برجسته ترین محرک های اقتصاد ایران است. بدون رفع بازدارنده های توسعه در این بخش نمی توان انتظار داشت که دیگر بخش های اقتصادی کشور به توسعه دست یابند. از آنجایی که توسعه بخش کشاورزی به طور پرهیز ناپذیری منجر به مصرف انبوه انرژی می شود، این چژوهش با هدف بررسی اثرگذاری های مصرف فرآورده های نفتی، مصرف برق، مصرف گاز، انتشار CO2 و صادرات محصول های کشاورزی بر رشد اقتصادی بخش کشاورزی در ایران انجام شده است. در این راستا، از داده های دوره زمانی سال های 1980 تا 2018 برای تحلیل رابطه های کوتاه مدت و بلندمدت بین متغیرهای مورد بررسی با استفاده از مدل سازی خود توضیح با وقفه های توزیعی (ARDL) و آزمون های مرتبط با آن استفاده شد. نتایج مدل ARDL نشان می دهد که مصرف فرآورده های نفتی و گاز طبیعی در بلندمدت بر ارزش افزوده کشاورزی تأثیر مثبت دارند، در حالی که انتشار CO2 در کوتاه مدت تأثیر منفی دارد. افزون بر این، صادرات بخش کشاورزی و مصرف برق به طور قابل توجهی بر متغیر وابسته تأثیر نمی گذارند. همچنین صادرات کشاورزی، مصرف فرآورده های نفتی و گاز طبیعی ارزش افزوده کشاورزی را به ترتیب 115/0، 499/0 و 278/0 درصد در دراز مدت افزایش می دهند، در حالی که انتشار CO2 و مصرف برق به طور معنی داری بر ارزش افزوده کشاورزی تأثیر نمی گذارند.بنا بر یافته های این پژوهش اجرای سیاست هایی مانند متناسب سازی تولیدهای کشاورزی بر مبنای استانداردهای جهانی، ایجاد ساختارهای اداری کارآمد و مناسب برای امور صادراتی و سرمایه گذاری درآمدهای صادراتی در بخش کشاورزی بایستی مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد.
تدوین الگوی کشت سازگار با محیط زیست با رویکرد برنامه ریزی چند هدفه در شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: به دلیل اثرات سوء فعالیت های تولیدی بخش کشاورزی بر محیط زیست به ویژه آلودگی آب وخاک، یکی از مهم ترین تصمیمات در بخش کشاورزی تخصیص بهینه منابع است. این تصمیم باید به نحوی باشد که ضمن حداکثر سازی سود زارعین، اثرات زیست محیطی کمتری را نیز در پی داشته باشد. این عمل اغلب از طریق تعیین الگوی بهینه کشت صورت می گیرد. در این تحقیق با کمی سازی اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، الگوی کشت سازگار با منابع کشاورزی با استفاده از مدل برنامه ریزی چندهدفه ارایه شد.
مواد و روش ها : اثرات اجتماعی محصولات مختلف زراعی با استفاده از شاخص هایی همبستگی اجتماعی، امنیت اجتماعی، مشارکت و کیفیت زندگی از طریق مصاحبه با زارعین محاسبه شد. اثرات زیست محیطی و کارایی اقتصادی سیستم کشت نیز به ترتیب از طریق مفهوم ارزیابی چرخه حیات (LCA) و بازده ناخالص در هر هکتار ارزیابی شد. در ادامه با محاسبه شاخص های اقتصادی-اجتماعی و زیست محیطی، الگوی کشت بهینه با توسعه یک تابع چندهدفه مبتنی بر حداکثر کردن سود، کاهش مصرف آب و کود، کاهش آثار منفی زیست محیطی تولید و بهبود شاخص های اجتماعی تدوین شد. به منظور حل مدل برنامه ریزی چندهدفه از روش معیارهای وزنی استفاده شد. اطلاعات موردنیاز در این مطالعه شامل اطلاعات الگوی تولید، مصرف نهاده ها، قیمت و عملکرد محصولات عمده زراعی شهرستان ساری بود.
یافته ها : نتایج نشان داد که با ملاحظه شاخص های اجتماعی، کمترین توجه کشاورزان مربوط به ذرت و پیاز بوده و پنج محصول اولویت دار ازنظر آن ها به ترتیب گندم، پنبه، عدس، برنج و کلزا شناسایی شدند. نتایج LCA نیز نشان داد کشت محصولاتی نظیر تنباکو، کلزا و ذرت در این شهرستان بیشترین اثرات منفی زیست محیطی را داشتند. در الگوی کشت بهینه با تلفیق اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، یونجه، پنبه و ذرت از الگوی کشت منطقه خارج و سطح زیر کشت خیار، شبدر افزایش یافت. همچنین، تمامی محصولات گروه غلات با کاهش سطح زیر کشت روبرو بوده و در این بین تغییرات سطح زیر کشت جو بیش از گندم و شلتوک پیش بینی شد. مجموع سطح زیر کشت با کاهش 15 درصدی همراه بوده به گونه ای که می تواند به صرفه جویی 91/12 درصدی مصرف آب و 46/14 درصد مصرف کود کمک نماید. علاوه بر این، بازده برنامه ای در منطقه مورد مطالعه 97/12 درصد کاهش یافت.
بحث و نتیجه گیری: توسعه اهداف زیست محیطی در اجرای برنامه های الگوی کشت، مستلزم آن است که سیاستگذاران مشوق های اقتصادی مناسبی برای زارعین در نظر بگیرند. لذا سیاست گذاران باید راه حل های مناسبی برای متمایل کردن زارعین به الگوی پیشنهادی پیدا کنند.
مطالعه ارتباط آلودگی محیط زیستی و رشد کشاورزی در گروهی از کشورهای نفتی و غیرنفتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : مطالعه نوع رابطه آلاینده های محیط زیستی و رشد اقتصادی (منحنی محیط زیستی کوزنتس) در سه دهه اخیر به یک موضوع بحث برانگیز تبدیل شده و همواره مورد توجه اقتصادانان بوده است. مواد و روش ها : با توجه به نقش اساسی بخش کشاورزی در تامین امنیت غذایی، در این مطالعه به شناسایی رابطه بین آلاینده های محیط زیستی (به تفکیک دو نوع گاز آلاینده دی اکسید کربن (CO 2 ) و دی اکسید گوگرد (SO 2 )) و رشد کشاورزی در گروهی از کشورهای نفتی و غیر نفتی با استفاده از داده های ترکیبی در یک دوره 12 ساله (2014-2003) پرداخته شد. یافته ها : نتایج آزمون ایستایی نشان داد که متغیرهای مدل ناایستا می باشند. لذا، برای بررسی وجود هم انباشتگی بین متغیرها، آزمون هم انباشتگی کائو انجام شد. نتایج این آزمون وجود ارتباط بلندمدت بین متغیرها را تایید کرد. براساس آزمون هاسمن نیز مدل اثرات ثابت در مقابل اثرات تصادفی پذیرفته و منحنی محیط زیستی کوزنتس برآورد زده شد. نتایج حاصل از الگوهای برآورد شده موید اعتبار منحنی محیط زیستی کوزنتس برای کشورهای نفتی و غیر نفتی مورد مطالعه می باشد و در واقع، مقدار انتشار گازهای CO 2 و SO 2 در کشورهای مورد مطالعه، در فرایند افزایش رشد بخش کشاورزی کاهش می یابند. افزون بر آن نتایج محاسبه نرخ حساسیت مقدار انتشار آلاینده های CO 2 و SO 2 به ارزش افزوده کشاورزی گروه های مورد بررسی نشان داد که کشورهای نفتی ( از جمله ایران) نسبت به کشورهای غیر نفتی دارای حساسیت بالاتری می باشند. بحث و نتیجه گیری: بر این اساس توجه به کنترل آلایندگی صنایع بالادستی کشاورزی که عمده ترین منابع عرضه نهاده های کشاورزی می باشند، توصیه می گردد.
مدلسازی هیدرولوژی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر یکپارچه سازی سیستم مدل سازی هیدرولوژیکی- اقتصادی جامع کشاورزی و منابع آب در استان تهران جهت ارزیابی آثار بالقوه گرمایش جهانی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفت. برای این منظور، ابتدا با استفاده از مدل های گردش عمومی (GCM) میزان اثرات گازهای گلخانه ای برمیانگین متغیرهای اقلیمی دما و بارش تحت سناریوهای انتشار A1B، A2 و B1 بررسی شد. این کار به کمک سامانه دیتایی GCM/RCM و مدل ریزمقیاس LARS-WG صورت گرفت. در ادامه، با استفاده از رویکرد اقتصادسنجی و تحلیل رگرسیون اثرات متغیرهای اقلیمی دما و بارش برمیانگین عملکرد محصولات منتخب زراعی ارزیابی شد. جهت بررسی تغییرات عملکرد محصولات بر الگوهای زراعی از مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) استفاده شد. نتایج نشان دادکه رفتار متغیرهای اقلیمی دما و بارش طی دوره های آتی در سطح حوضه های مطالعاتی استان تهران نسبت به دوره پایه به ترتیب افزایشی (26/0 تا 75/3 درجه سانتی گراد) و کاهشی (78/0 تا 1/41 میلی متر) خواهد بود.
بهینه سازی یارانه صادراتی پرتقال و اثر آن بر رفاه عرضه کنندگان این محصول در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور توسعه صادرات بخش کشاورزی و با وجود اهمیتی که تولید مرکبات در این بخش دارا می باشد، لازم است جهت استفاده از ظرفیت های تولید این محصولات در ایران و کسب درآمد از طریق آنها در بازارهای جهانی، حمایت های لازم از تولیدکنندگان در زمینه صادرات صورت گیرد. در این راستا در مطالعه حاضر با استفاده از یک مدل برنامه ریزی ریاضی، نرخ بهینه یارانه صادرات پرتقال محاسبه و اثر آن بر رفاه عرضه کنندگان داخلی پرتقال سنجیده شده است. اطلاعات مورد نیاز در این مطالعه مبتنی بر داده های سال 1396 بوده که به صورت کتابخانه ای جمع آوری گشته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که یارانه صادرات وضع شده برای پرتقال در سال 1396 بهینه نبوده و برای بهینه سازی بایستی از 5000 ریال به 7918 ریال به ازای هر کیلوگرم صادرات پرتقال افزایش یابد. با پرداخت این میزان یارانه، میزان صادرات و عرضه پرتقال به ترتیب حدود 73/06 و 0/41 درصد افزایش یافته و میزان تقاضا حدود 0/66 درصد کاهش می یابد. افزایش عرضه در کنار افزایش قیمت های داخلی منجر به افزایش 0/82 درصدی در رفاه عرضه کنندگان این محصول می شود.
شناسایی و رتبه بندی عامل های مؤثر بر کیفیت عسل در زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
85 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق ارائه رویکردی به منظور شناسایی و رتبه بندی عامل های مؤثر بر کیفیت در زنجیره تأمین عسل است. زنجیره تأمین عسل سه سطحی تأمین، فرآوری و توزیع و شامل چهار مرحله پرورش ملکه، تولید عسل، جداسازی عسل از موم و فرآوری،بسته بندی، نگهداری و توزیع است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و جامعه آماری آن زنجیره تأمین عسل استان آذربایجان غربی است. ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی و از نظر موضوع، یک پژوهش میدانی است. ازنظر سنجی 6 نفر از خبرگان آگاه با صنعت زنبورداری و عسل بهره گرفته شده است. برابر با رویکرد پیشنهادی پژوهش، در آغاز بامطالعه منبع های علمی معتبر و مصاحبه با خبرگان، 20 عامل در سطح های مختلف زنجیره تأمین شناسایی شد. با استفاده از روش دلفی فازی با طیف 5 تایی و دو دور تکرار، 16 عامل اصلی توسط خبرگان انتخاب شد. عامل های منتخب با استفاده از روش سوآرا، رتبه بندی شدند. در نهایت، بر مبنای پایش وضع موجود، راه کارهای بهبود عملکرد زنجیره در سطح های مختلف ارائه شد. عامل های آفت ها و بیماری ها، عامل های خارجی، هیدروکسی متیل فورفورال، پوشش گیاهی، شیوه های مدیریتی، روش فرآوری و بسته بندی، نژاد زنبورعسل، نوع ظرف و شرایط نگهداری، تغذیه، فصل برداشت، نوع برداشت، نوع کندو، جمعیت کلونی، ظرف های نگهداری عسل، شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی، به ترتیب در اولویت قرار گرفتند.
محرکه های عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده محصولات غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش صادرات و اهمیت آن در رشد و شکوفایی اقتصاد کشورهای در حال توسعه به خوبی شناخته شده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر محرکه های عملکرد صادراتی نظیر توانمندی نوآوری و تجربه بین المللی بر عملکرد صادراتی در شرکت های صادرکننده محصولات غذایی استان تهران می باشد. تحقیق حاضر یک تحقیق کاربردی از نوع توصیفی - پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و سرپرستان 50 شرکت صادرکننده محصولات غذایی استان تهران است. روش نمونه گیری از نوع نمونه گیری قضاوتی بوده و حجم نمونه برابر با 185 مدیر و سرپرست می باشد. این تحقیق در بازه زمانی تیرماه 1398 تا آذرماه 1398 انجام شده است. برای آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که توانمندی نوآوری و تجربه بین المللی بر عملکرد صادراتی در شرکت های صادرکننده محصولات غذایی استان تهران تأثیر دارد. به علاوه، توانمندی نوآوری بیش از تجربه بین المللی بر عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده محصولات غذایی استان تهران تأثیرگذار است.
بررسی عنصرهای ساختار، رفتار و عملکرد بازار محصول خرما در ایران با رهیافت حداقل مربعات سه مرحله ای جزء خطا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
27 - 61
حوزههای تخصصی:
در ایران نیز با توجه به پیشرفت های صورت گرفته در زمینه ی کشاورزی و در نتیجه با افزایش سهم عرضه ی محصول های کشاورزی به بازار مصرف از کل محصول های تولیدی، شناخت بازار محصول های کشاورزی در ایران و تلاش برای ارایه ی راهکارهای مناسب و اصلاح ساختار بازار محصول های کشاورزی امری ضروری می باشد. همچنین با توجه به اهمیت خرما در سبد صادرات غیرنفتی و سبد هزینه ای خانوارها و نیز مجموعه زمینه ها و مسئله های مربوط به بازاریابی از جمله رابطه های زیاد، زیاد بودن فاصله میان تولید کننده و مصرف کننده ، نسبی بودن فرآیند بازار و صنعت شبکه توزیع به لحاظ ساختاری، هدایتی و ارتباطی ضرورت دارد مجموعه این نظام در چارچوبی علمی تجزیه و تحلیل شود. لذا هدف این پژوهش، بررسی ساختارها، هدایت و کارکردهای بازارخرما در ایران با استفاده از رهیافت حداقل مربعات سه مرحله ای جزء خطا (G3SLS) مبتنی بر داده های تابلویی در طی دوره زمانی 1390 تا 1399 است. بنابر فرضیه ساختار بازار، در معادله سهم کل خرما (MS)؛ متغیرهای میزان سرمایه گذاری در گردش، سرمایه کل، نسبت گردش دارایی، سود نهایی و کارایی سرمایه دارای اثر مثبت و معنی داری بر سهم کل خرما دارند. بر مبنای فرضیه رفتار بازار، در معادله هزینه تحقیق در توسعه (RD)؛ متغیرهای سهم خرمای مضافتی، میزان فروش محصول خرمای مضافتی در داخل کشور، میزان هزینه ماشین ها وارده است ثابت و میزان مالیات بر سفارش دارای اثر مثبت و معنی داری بر هزینه تحقیق در توسعه دارند و همچنین بر مبنای فرضیه عملکرد بازار، در معادله نسبت بازده دارایی (PF)؛ متغیرهای مقدار خرمای فراوری شده مضافتی، خرمای مضافتی بسته بندی شده، میزان سرمایه گذاری در گردش، نسبت گردش دارایی و سود نهایی دارای اثر مثبت و معناداری بر نسبت بازده دارایی دارند. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش، پیشنهاد و تأکید بر این است که، با توجه به رابطه منفی مزیت رقابتی ایران با مزیت وارداتی کشورهای اروپایی، راهکارها و سیاست ها و راهکارهای مناسبی برای حفظ سهم، نفوذ و رقابت در بازار پردرآمد اروپا که هزینه حمل و نقل کمتری نیز دارد، تدوین، برنامه ریزی و اعمال شود.
بررسی رابطه علیت بین نرخ ارز و حجم تجارت کودهای شیمیایی در ایران با رویکرد مارکف سوئیچینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی دوره ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
113 - 142
حوزههای تخصصی:
نرخ ارز به دلیل ارتباط متقابل آن با دیگر متغیرهای کلان اقتصادی، یک متغیر کلیدی به شمار می رود و نقش مؤثری در صادرات و واردات کالاها و نهاده های کشاورزی دارد. بخش کشاورزی ایران یکی از بخش های وابسته به نرخ ارز بوده و درنتیجه تغییرات نرخ ارز می تواند بر صادرات و واردات نهاده های بخش کشاورزی مانند کودهای شیمیایی اثرات قابل توجه داشته باشد. با توجه به اثر بحران های کووید-19 و جنگ اوکراین بر نرخ ارز و اهمیت تجارت کودهای شیمیایی در شرایط کنونی، هدف از این پژوهش بررسی علیت غیر خطی بین نرخ ارز و حجم واردات و صادرات کودهای شیمیایی با استفاده از داده های فصلی در دوره 1401-1393 با استفاده از رویکرد مارکف سوئیچینگ است. نتایج به دست آمده از آزمون غیر خطی نشان داد که رابطه میان نرخ ارز آزاد و حجم صادرات کودهای ازته و نیز ارتباط «شکاف نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی» با حجم واردات کودهای فسفاته و پتاسه غیر خطی است. همچنین بر اساس علیت گرنجر در مدل مارکف سوئیچینگ، رابطه علیت یک سویه ای از طرف نرخ ارز آزاد به سمت حجم صادرات کودهای ازته وجود دارد. همچنین، رابطه علیت یک سویه ای از «شکاف نرخ ارز آزاد با نرخ ارز رسمی» به سمت حجم واردات کودهای فسفاته و پتاسه برقرار است. بنابراین، برای کاهش اثرات نرخ ارز طراحی الگوی جامع تجارت، تنوع بخشی به مبادی وارداتی و مقصدهای صادراتی کودهای شیمیایی و نیز ایجاد رابطه های تعاملی دوجانبه و سازنده با کشورهای هدف به منظور دستیابی به توافق برد-برد پیشنهاد و تأکید می شود.
بررسی وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در بین خانوارهای شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۵
83 - 109
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی کمی وضعیت امنیت غذایی و عوامل مؤثر بر آن در شهرستان رشت صورت گرفت؛ و بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده دومرحله ای، حجم نمونه مطلوب 569 تعیین و اطلاعات مورد نیاز در قالب پرسشنامه در دو بخش شامل پرسشنامه استاندارد هجده گویه ای وزارت کشاورزی آمریکا (USDA) و اطلاعات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی نیز از خانوارهای بخش های مختلف شهرستان رشت در سال 1401 جمع آوری شد. سپس، با کمی سازی متغیر امنیت غذایی، تأثیر متغیرهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی بر این متغیر با استفاده از مدل لاجیت ترتیبی بررسی و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که تنها 7/45 درصد از خانوارهای مورد بررسی در شهرستان رشت در شرایط امنیت غذایی قرار دارند و بیش از نیمی از خانوارها (3/54 درصد) با درجات گوناگون ناامنی غذایی مواجه اند؛ همچنین، بر اساس نتایج حاصل از مدل لاجیت ترتیبی، متغیرهای تحصیلات سرپرست خانوار، محل سکونت، وضعیت محل سکونت، وضعیت اشتغال سرپرست خانوار، درآمد ماهانه و تنوع غذایی بر امنیت غذایی خانوارها اثر مثبت و معنی دار دارند و به دیگر سخن، افزایش در سطح متغیرهای یادشده احتمال قرار گرفتن خانوارهای ساکن شهرستان رشت در سطوح بهتر امنیت غذایی را افزایش می دهد. با توجه به تأثیر مستقیم و معنی دار سطح درآمد بر امنیت غذایی، اقداماتی همچون فقرزدایی، مهار تورم و ایجاد ثبات در قیمت مواد غذایی را می توان از الزامات دستور کار دولت در راستای ارتقای امنیت غذایی و رفع ناامنی غذایی برشمرد.
تخمین تابع عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی حوضه آبریز هیرمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد کشاورزی و توسعه سال ۳۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
29 - 55
حوزههای تخصصی:
برآورد عرضه و تقاضای بخش کشاورزی و شناخت عوامل مؤثر بر آن می تواند، موجب کاراتر شدن سیاست ها و برنامه ریزی ها در بخش کشاورزی در منطقه می گردد. هدف اصلی مطالعه حاضر شناسایی سیاست های مورد نیار جهت تعادل عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی منطقه سیستان است. بنابراین جهت دستیابی به این اهداف، متغیرهای تأثیرگذار بر عرضه و تقاضای محصولات کشاورزی در منطقه سیستان در حوضه آبریز هیرمند طی دوره زمانی 1397- 1379 با استفاده سیستم معادلات همزمان از روش حداقل مربعات سه مرحله ای بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان می دهد که عواملی مانندسطح زیرکشت زراعی و باغی در بخش کشاورزی، نیروی کار بخش کشاورزی، سرمایه بخش کشاورزی، تقاضای آب بخش کشاورزی، قیمت محصولات کشاورزی اثر مثبت و معنی دار بر عرضه محصولات کشاورزی داشته اند. عوامل جمعیت و درآمد حاصل از بخش کشاورزی اثر مثبت و معنی دار و همچنین قیمت محصولات کشاورزی اثر منفی و معنی دار بر تقاضای محصولات کشاورزی داشته است.
بررسی عوامل مؤثر بر گزینش فرآورده های مصرفی زیره سبز در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاه دارویی زیره سبز به اشکال مختلف از جمله میوه گیاه، پودر زیره، اسانس، عرق و روغن برای مصارف دارویی، خوراکی و زیبایی قابل استفاده میباشد. در این تحقیق به منظور تعیین عواملی که بر گزینش فرآوردههای مصرفی گیاه دارویی زیره در شهر مشهد اثرگذارند، از اطلاعات حاصل از جمعآوری 270 پرسشنامه در سال 1397 و بکارگیری الگوی لاجیت چندگانه استفاده شد. بر طبق یافتهها مشخص شد که متغیرهای تحصیلات، اشتغال، درآمد، بیماری، تجربه مصرف، آگاهی از قیمت و خواص زیره، ترجیح مصرف داروهای گیاهی نسبت به شیمیایی، بستهبندی و قیمت، بر گزینش نوع فرآورده های مختلف زیره تأثیرگذارند. لذا پیشنهاد میشود که عملیات بازاریابی مربوط به فرآوردههای زیره، بر اساس ترجیحات مصرف و ویژگی های مصرف کنندگان هر بازار، انجام شود. ضمناً با افزایش آگاهی افراد و ارائهی خدمات مشاوره ای از طریق مراکز و پزشکان طب سنتی و همچنین گسترش استفاده از منابع اطلاعاتی در زمینهی گیاهان دارویی بالاخص زیره، به ترویج مصرف و افزایش کاربرد آن ها در جامعه اقدام نمود. همچنین با بهبود کیفیت بستهبندی، موجب افزایش تمایل افراد، جهت مصرف فرآورده های گیاهان دارویی گردید.
Prioritizing Iran's Saffron Target Markets Based on Market Competition Indices(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
177 - 194
حوزههای تخصصی:
Exporting agricultural products is considered as one of the strategies for developing non-oil exports and achieving sustainable economic growth in developing countries. Saffron, as an export commodity, holds particular significance in Iran's non-oil exports. Given Iran's position among the top four saffron-exporting countries globally, this study aims to prioritize Iran's saffron target markets based on market competition indices and calculate its relative advantage and export stability index in the world market and Iran's export target countries. Comparison of the global market structure of the product during 2003 to 2022 revealed that despite the significant shares of Iran, Spain, England, and Nigeria in most years, the market structure has been characterized by a multi-sided monopoly, open and closed, and in some years dominated by oligopoly, indicating an increase in the number of competitors and the competitiveness of the export market for this product. Iran, with an average share of 13.6% in the saffron export market and producing over 80% of saffron, does not have a direct share in global exports, and most of Iran's saffron is exported to countries such as the UAE, Spain, China, and Oman, and then re-exported to other countries, for which strategies such as market expansion and branding need to be prioritized. The results showed that in 2022, four countries, Nigeria, Sri Lanka, Iran, and Spain, accounted for 93% of the total world exports, and Iran ranked second in terms of export volume in the saffron export market during the study period. Also, Iran had an export stability index of less than one (0.96) but the trend of this index indicates a decrease in Iran's stability. The results showed that the majority of Iran's saffron exports are concentrated in only four countries, with the composition of these countries varying over time. To enhance market stability and growth, it is crucial to expand the target export markets. Prioritization should be given to China, UAE, Spain, India, USA, Germany, France, Italy, Sweden, and Kuwait, with average priority ranks of 4.15, 6.85, 7.7, 7.95, 8.9, 12.3, 14.35, 15.25, 15.5, and 16.45 respectively. Furthermore, the results indicated that the export market for saffron is oligopolistic. Therefore, it is essential for all exporting countries to collaborate in determining the price and market share for each country. This collaborative approach can help in stabilizing the market, ensuring fair pricing, and promoting sustainable growth in the saffron industry.
ااثرپذیری رشد بخش کشاورزی ایران از تسهیلات بانکی با تاکید بر نقش مالکیت بانکی: رویکرد MIDAS-GARDL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : با توجه به تحریم های اقتصادی و تاکید سیاستگذاران کشور بر اقتصاد مقاومتی و تولید ملی شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رشد بخش کشاورزی اهمیت دارد. یکی از این عوامل، تسهیلات بانکی است. با وجود اجماع نسبی اقتصاددانان روی تاثیر مثبت تسهیلات بر متغیرهای کلان اقتصادی، برخی از آن ها بر تفاوت تأثیر اعتبارات اعطایی بانک های دولتی و خصوصی بر رشد اقتصادی و اشتغال اعتقاد دارند. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر تسهیلات بانکی بر رشد بخش کشاورزی با در نظر گرفتن نقش مالکیت بانک ها است.
مواد و روش ها : در این مطالعه از داده های فصل چهارم سال 1388 تا فصل اول سال 1397 و روش MIDAS-GARDL استفاده می شود.
یافته ها : نتایج نشان داد که تسهیلات اعطایی بانک های دولتی در مقایسه با تسهیلات بانک های خصوصی تاثیر بیشتری بر رشد بخش کشاورزی دارد.
بحث و نتیجه گیری: پیشنهاد می گردد بانک های دولتی سهم بیشتری در پرداخت تسهیلات به بخش کشاورزی داشته باشند.