فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۰ مورد.
بررسی سیمای زن در ادبیات کودکان با تاکید بر تغییرات سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر بر آن است که با تاکید بر تغییرات سیاسی - اجتماعی دهه های اخیر در ایران، به بررسی سیمای زن در ادبیات کودکان بپردازد. تغییرات سیاسی - اجتماعی در این مقاله، با مولفه های جنگ، دوره سازندگی، و دوره موسوم به اصلاحات مشخص شده و پس از مقایسه با واقعیات (آمارهای رسمی)، تغییر سیمای زن در 22 داستان نمونه، مورد بررسی قرار گرفته است. منابع مورد بررسی، کتاب های داستانی منتشر شده به وسیله کانون پرورش فکری کودکان در طی سال های 1358 تا 1384 است و در بررسی نمونه آماری از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نتیجه به دست آمده بیان گر عدم تغییر نگرش نویسندگان نسبت به نقش های جنسیتی طی سه دوره زمانی، به رغم تغییر در واقعیت ها، است. حضور کمی، نقش های خانوادگی، سواد، اشتغال، و فعالیت های سیاسی و اجتماعی زنان، شاخص های مربوط به سیمای زن در این مقاله است.
بررسی تطبیقی نقد جامعه شناختی زن در رمان علی احمد باکثیر و احمد محمود (سیرة شجاع و زمین سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و حضور زنان در جامعه بشری از ابتدای تاریخ تا کنون، امری ملموس و غیر قابل انکار بوده و آنان در جوامع مختلف، پا به پای مردان در کنار نقش برجسته زن در تربیت نسل های آینده در عرصه های اجتماعی نیز حضوری فعّال و پویا داشته اند.
در این مجال، برآنیم که با بررسی تطبیقی دو رمان معاصر یعنی سیرة شجاع اثر علی احمد باکثیر نویسنده معاصر و بزرگ یمنی و زمین سوخته اثر احمد محمود، نویسنده معاصر و مشهور ایران، تصویرگر یکی از مظاهر نقد اجتماعی جامعه یعنی مسألة زنان و به ویژه مجاهدت و مبارزات آنان در شرایط سخت و جنگی جامعه با تکیه بر شخصیّت اصلی دو رمان یعنی سمیّه و ننه باران باشیم که نتایج اوّلیه حاکی از وجوه اشتراک فراوان دو شخصیّت اصلی زن است؛ به طوری که هر دو نمونه کامل زنان ایثارگرند و علاوه بر ایفای نقش مادری دلسوز و همسری فداکار در عرصه های اجتماعی نیز زنانی مبارز و مجاهد، ایثارگر و مقاوم، شجاع و عدالت گستر و انتقام گیرنده از دشمنان هستند.
نمود عشق مادری در ادبیات فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به رغم حضور بسیار کمرنگ عشق مادری در جامعه سده های هجده و نوزده فرانسه، بازتاب عشق مادری را می توان در آثار ادبی آن روزگار، به ویژه در آثار دو نویسنده مطرح، بالزاک و فلوبر، دید. موقعیت اجتماعی مادر و فرزند در سده های هجده و نوزده به گونه ای بود که عشق مادری قادر به رشد و نمو نبوده است و علت آن ریشه دواندن تفکرات اشتباه از مقوله کودک بوده است، که این مساله حتی در حوزه ادبیات هم بوسیله نویسندگانی چون لافونتین، که فرزند انسان را موجودی ناانسان طرح می کرد، مطرح می شد.
به تدریج با حضور متفکرانی چون روسو و مونتسکیو مقوله های آزادی زنان، برابری زن و مرد و ارزش کودک در جامعه طرح می شود و ادبیات هم در جلوه شکوهمند در قالب آثار جاودانه اش؛ عشق مادری را چون تندیسی بنا می کند. زن خوشبخت در این گونه آثار نمود زنی است که سرشار از عاطفه مادری است.
پیگیری حضور عشق مادری در تاریخ و روند شکل گیری آن تا به امروز، ما را به این ادراک می رساند که عشق مادری پدیده ای اکتسابی است. اکتسابی نه به این معنا که وام دار آموزش است، بلکه به این معنا که انسان چنین عشقی را در طول زمان به گونه ای احساس کرده که حال آن را متصل به ذات خود می داند.
بررسی و تبیین جایگاه زن در روایات نجیب الکیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر نجیب الکیلانی، نویسنده و شاعر معاصر مصری، فردی متعهد به اصول اسلامی است و تمام هنرش را در راه تبلیغ اندیشه های اسلامی و اخلاقی به کار گرفته است. الکیلانی را، به علت کثرت و تنوع آثار، از پیش تازان ادبیات اسلامی معاصر به شمار آورده اند زیرا بیش از 80 عنوان کتاب در زمینه های رمان، داستان کوتاه، شعر، نقد، و پزشکی نوشته است. در این میان، رمان ها و داستان های کوتاه وی در ترویج مفاهیم اخلاقی در دنیای داستان های عربی نقش مؤثری داشته اند. الکیلانی، در برخی از رمان هایش، یا محور و موضوع اصلی را به مسائل زنان اختصاص می دهد یا توجهش به زن در خلال پرداختن به دیگر شخصیت ها نمود می یابد. سؤال پژوهش این است که «زن در رمان های نجیب الکیلانی چه جایگاهی دارد و چه ویژگی هایی از زن مورد توجه وی بوده است؟» مطالعه رمان های نجیب نشان می دهد که زن مدنظر الکیلانی، ضمن حفظ شئونات اسلامی، در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، دفاع از وطن، و خانواده حضوری پررنگ دارد. نجیب الکیلانی در ارائه تصویری اسلامی از زن مسلمان تا حد زیادی موفق عمل کرده است؛ او به دنبال ارائه توصیفات مبتذل از زن نیست و هرجا از ویژگی های جسمانی زن سخن گفته به قدر کفایت و ضرورت بوده و آن خصوصیات را در هاله ای از عفت و قداست تصویر کرده است.
زن در نمایش نامه های تراژدی زینب و راز شهرزاد اثر نویسنده یمنی، علی احمد با کثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن در دو نمایش نامه راز شهرزاد و تراژدی زینب اثر نویسنده یمنی، علی احمد باکثیر، نقشی تأثیرگذار در پیشبرد نمایش نامه و جریان حوادث آن بر عهده دارد. به باور باکثیر، زنان توانایی های شگفت انگیزی دارند؛ شهرزاد در راز شهرزاد در کسوت یک روان پزشک به یک بحران همه گیرِ انسانی خاتمه می دهد. در این اثر، باکثیر شهرزاد را تا حد یک اَبَر قهرمان بالا می برد. همچنین، وی در نمایش نامه تراژدی زینب زن را به صورت یک انسان بسیار توانمند نشان می دهد؛ اما زینب در این نمایش نامه، به سرنوشتی تراژیک دچار می شود، زیرا او در کنار توانایی های تحسین برانگیزی که دارد، باورهای جامعه سنتی خود را به خوبی نمی شناسد و در نتیجه، تلاش های وی به شکست می انجامد و مظلومانه نابود می شود. باکثیر در این اثر با رویکرد دینی خود، می کوشد جنبه ضعف شخصیتی قهرمان را ترسیم کند تا راه خروج از سرنوشتی تراژیک را به زنان توانمند جامعه اسلامی نشان دهد
زن در ادبیات
سیمای زن در آیینة شعر حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیدگاه شخصیت های برجستة تاریخی، اعم از علمی و ادبی، دربارة زنان از مسائلی است که توجه عموم محققان، به ویژه پژوهش گران حوزة زنان، را به خود جلب کرده است. هدف مقالة حاضر، دست یابی به نگرش حافظ شیرازی دربارة زنان است. به این منظور، نگارنده با استفاده از روش های هرمنوتیک به این مهم پرداخته و آن گاه یافته هایش را با نظریات و تفسیرهای حافظ پژوهان در این زمینه مقایسه کرده است.
زن درمنظر اندیشه ترقى / قسمت دوم
حوزههای تخصصی:
برترین و محورىترین انگیزش و خواهانى انسانى زن چه در قلمرو روانشناختى فردى و چه در قلمرو جامعه شناختى ترقى و تعالى است. تئوریهاى توسعهاى زنان، همان انواع گفتمانهاى ترقى برآمده از همان خواهانى است. گفتمان دین شناختى ترقى زنان از سنت و زندگانى بانو فاطمه زهرا علیهاالسلام قابل استنباط است؛ گفتمان مزبور مىتواند در قالب مکتب تعالى روانشناختى و توسعه پایدار انسانى، بانگاه به امر توسعهاى زنان، سامان پذیرد.
چهره زن ایرانی
بررسی و تحلیل نقش و شخصیت زنان در «محبوب القلوب» میرزا برخوردار بن محمود فراهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار منثور کلاسیک بازمانده از دوره صفوی، «محبوب القلوب» برجستگی بیش تری یافته و با عنوان های «شمسه و قهقهه» یا «رعنا و زیبا» نیز شهره شد. در این اثر زنان نقشی برجسته دارند و این امر از نظر جامعه شناختی بر ارزش آن افزوده. روش پژوهش در این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای می باشد. پس از مطالعه نسخه 1336 کتاب محبوب القلوب و استخراج موردهایی که زن در آن نقشی پذیرفته، بر اساس تعاریف شخصیت، مطالب طبقه بندی شد. در نزدیک به نیمی از مجموع 83 حکایتی که در این کتاب وجود دارد، زنان با نقش اصلی یا فرعی، هم راز، مخالف، مثبت یا منفی حضور دارند. در مجموع، در 19 حکایت نقش زن، مثبت و در20 حکایت منفی است. بنابراین، در این اثر هم به بعد منفی و هم بعد مثبت شخصیتی زن پرداخته شده است.