فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۴۱ تا ۳٬۴۶۰ مورد از کل ۱۴٬۵۸۲ مورد.
مقایسه ی ایمان وحیانی صدرا و ایمان فلسفی کارل یاسپرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
ایمان یکی از مهم ترین موضوعات دین و فلسفه ی دین است و در واقع، گوهر دین داری محسوب می گردد. واژه ی ایمان به وفور در قرآن و کتب مقدس به کار رفته است؛ به همین دلیل، فهم و طلب آن از نظرگاه تمام معتقدان به خدا مهم به نظر می رسد و هر کس در قلمرو خود سعی می کند معنای این کلمه و منظور خداوند از کاربرد آن را دریابدایمان در طول تاریخ، باعث بحث های دامنه داری،چه در میان متکلمان اسلامی و چه در میان فیلسوفان دین گردیده است، به صورتی که دسته ای ایمان را از سنخ اعتقاد به گزاره ها و دسته ای با نقد تلقی گزاره ای از ایمان، آن را به رویایی با خدا و اعتماد و دل سپردن به او تعریف می کنند.
در مقاله ی حاضر، در میان اقوال و آرایی که در مورد ایمان بیان شده ما به بررسی دیدگاه ملاصدرا، فیلسوف مسلمان ایرانی و کارل یاسپرس، فیلسوف اگزیستانسیالیست آلمانی پرداخته ایم و برآنیم تا پس از بیان یک پیشینه ی کوتاه از مسأله ی ایمان در میان متکلمان اسلامی و نقل قول چند متفکر غربی در باب ایمان، به بیان و مقایسه ی مسأله ی ایمان از دیدگاه این دو فیلسوف بپردازیم و در نهایت، نظریات آن ها را باهم مقایسه نماییم. ایمان ملاصدرا ایمان برخاسته از وحی و از سنخ ایمان مذهبی است. وی دارای تلقی گزاره ای و دارای روی کردی معرفت گرایانه است و حقیقت ایمان را علم و تصدیق می داند و عمل را از ارکان ایمان نمی شمارد. نظر صدرا در بحث ایمان، برگرفته از نظریه ی اصالت وجود، تشکیک وجود و ... می باشد، ولی ایمان مد نظر یاسپرس ایمان فلسفی نام دارد که مبتنی بر وحی نیست و گونه ای تجربه ی فراگیرنده محسوب می گردد. ایمان فلسفی یاسپرس برگرفته از چند اصل اساسی فلسفه ی وی می باشد، از جمله: وجود و مراتب آن، خدا و تعالی، آزادی و اختیار انسان، تاریخی و انفسی بودن حقیقت.
بررسی باور به تجسّد خداوند در آیین هندو و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به بررسی تطبیقی آموزه تجسّد خداوند در عیسی در آیین مسیحیّت و آموزه تنزلات جسمانی خدای ویشنو در آیین هندو پرداخته شده و شباهت ها و تفاوت های آن با هم مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور نخست ماهیّت تجسّد خداوند در آیین هندو و مسیحیّت تبیین شده و سپس با هم مقایسه شده است. پس از بررسی این باور مشترک در دو آیین به این نتیجه می رسیم که تنها وجه شباهت این باور در دو دین عبارت است از پذیرش امکان در جسم درآمدن خداوند، و امکان جمع آن با باور به تعالی و غیرمادّی دانستن حقیقت ذات الهی و متناقض ندانستن آنها با هم. ولی با اینحال گذشته از این شباهت ظاهری این باور در دو آیین تفاوت های بسیاری نیز با هم دارند که نباید از آن غافل بود. مهم ترین تفاوت های باور به تجسد در هندو و مسیحیت عبارت است از اینکه؛ در مسیحیّت عیسای ناصری که تجسّد خداوند محسوب می شود، پسر خدا و یکی از اقنوم های سه گانه نیز قلمداد می گردد که از ازل با هم بوده اند، ولی در آیین هندو تجسّدهای خداوند نه پسران او هستند و نه هیچکدام یکی از اضلاء تثلیث هندو را تشکیل می دهند، بلکه خودشان تجسّد یکی از اقانیم ثلاثه، یعنی ویشنو، خدای حافظ هستند. در مسیحیّت هدف از تجسّد خداوند تنها مصلوب شدن و رنج بردن به خاطر کفّاره گناه جدّ انسان ها آدم و پاک کردن آلودگی ذاتی است که بر اثر این گناه در نسل بشریّت به وجود آمده است ، در حالی که در آیین هندو هدف از تجسّد گسترش شریعت (دْهَرمه) و غالب کردن نیکی بر بدی و دفع شر اهریمنان است. در مسیحیّت خداوند تنها یک تجسّد دارد و آن عیسی مسیح است، ولی در آیین هندو خدای ویشنو تجسّدهای بسیاری در جسم های مختلف حیوانی و نیمه انسانی و انسانی دارد که در دوران های مختلف به دلایل گوناگون ظهور کرده یا خواهد کرد. آخرین تفاوت را نیز می توان در این باور جستجو کرد که نجات در مسیحیت تنها و تنها در ایمان به شخص عیسی به عنوان خدای متجسد بیان می شود، در حالی که در آیین هندو اعتقاد و پرستش تجسّدهای خدای ویشنو یکی از راه های نجات قلمداد می گردد، نه تنها راه نجات. بنا بر این با توجه به این تفاوت های بنیادین در ماهیت و هدف از تجسد خداوند در دو آیین، به نظر نمی رسد آنگونه که برخی به صراحت و قاطعیت مدعی هستند، مسیحیت اولیه این باور را بر مستقیماً بر اثر تأثیرپذیری از آیین هندو پذیرفته باشد.
الگو مفهومی ارزیابی فرهنگی - اخلاقی راه حلهای فناوری اطلاعات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: امروزه راه حلهای فناوری اطلاعات با زندگی روزمره انسان ترکیب شده است و توانسته صور فعالیتها و بسیاری از حوزه های زندگی او را دچار تغییر نماید. این تغییر رویکرد سبب بروز نیازمندیهای جدیدی شده که یک نگاه اخلاقی – فرهنگی را می طلبد. این نگاه می بایست بتواند نگاه چندبعدی مسایل و دغدغه های مرتبط را پاسخگو باشد. بر همین اساس در این مقاله سعی گردید الگوی تحلیل در این زمینه ارایه شود.روش کار: مقاله از لحاظ هدف، بنیادین و از لحاظ قالب تحقیق، توسعه ای – تحلیلی بوده است.نتیجه گیری: الگو پیشنهادی ارایه شده در این پژوهش، توانست راه حلهای فناوری اطلاعات را از ابعاد اخلاقی – فرهنگی مورد ارزیابی قرار دهد. ارزیابی بر اساس تفکر بین رشته ای فنی و علوم انسانی شکل گرفت. بر اساس تحلیل مولفه های مختلف در یک از ابعاد، نتیجه مدون و ساختار یافته ای به دست آمد. نتیجه ارزیابی، به صورت ارایه یکی از چهار ناحیه مشخص می باشد. بر اساس ناحیه معین شده، راهبرد و وضعیت راه حل ارایه می گردد. این ارزیابی قادر است به عنوان یکی از گام های برنامه ریزی راهبردی، تولید و مدیریت محصولات و خدمات فناوری اطلاعات در جهت تحلیل طرحها و راه حلهای فناوری اطلاعات به کار گرفته شود.
انواع مختلف علیت
منبع:
نامه حکمت ۱۳۸۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
بررسی تطبیقی ارزش و جایگاه کار در اسلام و یهود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه معتقدان به ادیان الهی، هم زیستی دینی و انسانی را در گرو گفت وگوی بین اندیشمندان مذهبی می دانند. طبیعی است که محور اصلی این گفت وگوها متون وحیانی است. از موضوعات مشترک تحقیقی بین قرآن و کتاب مقدس، بحث کار و تلاش است. انسان دو بعد مادی و معنوی است که تکامل در هریک از آنها، تنها در سایه تلاش محقق می شود. این پژوهش، درصدد است جایگاه اخلاقی کار را از منابع اصلی دو دین، یعنی قرآن و روایات معصومان(ع)، کتاب مقدس و تفاسیر معتبر آن استخراج و تحلیل نماید. اسلام سستی را مذمت نموده و نصرت الهی را از آن کسانی می داند که متعهدانه تلاش می کنند. در تورات آمده است که خداوند آدم و حوا را در بهشت عدن گذاشت تا کار کنند و از آن نگهداری نمایند.
بررسی و تحلیل احکام ثانوی فقهی درقلمرو احکام ثابت و متغییر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی های شریعت جاودانه،سازگاری احکام آن با تغییرات زندگی بشر در گذر زمان است. از این رو، بررسی احکام « ثانویه » به عنوان یکی از اشکال قابل تصور برای انعطاف پذیری احکام، ضروری به نظر می رسد؛ زیرا در مقام تمییز احکام ثابت از متغیر و با توجه به عوامل تغییر بعضی از احکام، تغییر عنوان موضوع حکم، موجب تبدیل حکم اولیه به حکم ثانویه می شود. از آن جا که درمواردی احکام، تابع عناوین خاصی هستند، درصورت عروض عنوان جدید برموضوع حکم، ولو در موضوع هیچ گونه تغییری حاضل نشود، تغییر حکم اولیه تحت شرایط خاصی که برای مکلف پیش می آید، الزامی است. این گونه تغییر حکم، از سوی شارع مقدس جعل گردیده و ادله حجیت آن، احکام ثانویه را به منزله احکام واقعی قرار می دهد. در این جا نکته مهم، ملاک مقدم داشتن حکم ثانوی برحکم اولی است. در آن بخش از احکام که ادله احکام، ادله لفظی هستند، وجه تقدم حکم ثانوی، حکومت ادله آن بر ادله حکم اولی است؛ ودر جایی که ادله، عقلی باشند، حکم تابع ملاک اقواست و به لسان دلیل کاری ندارد و ضوابط تزاحم بین احکام، مورد نظر قرار می گیرد.
اسماى خاص(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بررسی تحلیلی مسأله شهود عقلی در کانت و فیشته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوهان گوتلیب فیشته مدعی بود تنها کسی است که روح فلسفه کانت را دریافته و به آن وفادار است. با این حال در برخی از اساسی ترین مسائل، موضع او، در ظاهر، مخالف با کانت به نظر می رسید؛ به همین دلیل با نقدهای جدی مواجه شد. از جمله، امکان«شهود عقلی» برای انسان که کانت آن را انکار می کند اما فیشته بنیاد آگاهی می داند و تصریح می کند که بدون شهود عقلی امکان حصول آگاهی برای انسان منتفی است. فیشته از یک سو اظهار می کند که شهود عقلی مورد نظر او و کانت دو مقوله ی متفاوتند؛ یعنی اشتراک لفظی دارند و از سوی دیگر اظهار می کند، کانت در این مسأله با او هم رأی است؛ علاوه بر آن که در نقد دوم، بنابر مقتضیات عقل عملی شهود عقلی را مجاز می داند، فحوای بسیاری از عبارات او در نقد اول نیز مؤید امکان آن است. شارحان، در نسبت میان کانت و فیشته در این مسأله اتفاق رأی ندارند. برخی نظر فیشته رامخالف کانت می دانند و برخی دیگر میان آنها اختلافی نمی بینند. نوشتار حاضر نخست به تنقیح مناط بحث در نظام کانت و فیشته می پردازد؛ سپس به نمونه ای از ادله ی موافقان و مخالفان اشاره می کند؛ در پایان، دلیل و تحلیل خود را بر عدم اختلاف میان آنان بیان می کند.
پلنتینگا و جایگاه استدلال در اعتقاد به خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۱
حوزههای تخصصی:
مهمترین دیدگاه پلنتینگا این است که اعتقاد به خداوند در عین اینکه اعتقادی است کاملاً معقول و منطقی ولی به هیچگونه استدلال عقلی نیاز ندارد. یعنی از اعتقادات واقعاً پایه است؛ برخلاف دلیلگرایان ـ الاهیات عقلی ـ که میکوشند بر وجود خداوند برهان اقامه کند و بر این باورند که هیچ دینی مقبول نیست مگر آنکه معقول باشد و هیچ دینی معقول نیست مگر آنکه توسط قراین و دلایل تأیید شود. آنان اعتقاد دارند که به جز اولیات و وجدانیت که اعتقاد واقعاً پایه هستند، دیگر اعتقادات آنگاه ارزش عقلانی دارند که به اعتقادات یاد شده بازگردند. پلنتینگا معیار و مبنای یاد شده را ناتمام دانسته و نقضهایی را بر آن وارد کرده است. سپس معیار دیگری را در تشخیص اعتقادات پایه پیشنهاد میکند و آن اینکه: هر اعتقادی که در قبول آن به دلیل نیاز نباشد، اعتقاد پایه است. پلنتینگا بر اساس روش یاد شده، اعتقاد به خدا را برای فرد دیندار اعتقاد پایه میداند. زیرا اگر فرد دیندار اعتقاد پایه میداند. زیرا اگر فرد دیندار دریابد که اعتقاد او از سنخ اعتقاداتی است که پذیرش آنها منوط به استنتاج آنها از سایر اعتقادات نیست، اعتقاد وی، اعتقاد واقعاً پایه خواهد بود. در ادامه نقدهای مطرح بر این نظریه، طرح و بررسی شده است.
بررسی ادله بدیهیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زهد از نگاه نیچه وحافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ با انتقاد از زهدپیشگی و در عین حال تمجید از زاهدمنشی منتهی به سرمستی کشف و شهود، مبلّغگونه ای از زهد است که ریشه در آداب و مناسک مذهبی دارد. در تفکر نیچه، دوگونه زهد به طورکلی از یکدیگر تفکیک پذیر است: زهد مثبت و زهد منفی. زهد مثبت، زهدی است که با حفظ غریزه و تصعید آن، به حیات گرایش دارد و بر دو قسم است: 1. زهد یونانی رومی یا طبیعی؛ 2. زهد فیلسوف ناب. در برابر آن، زهد منفی با تقبیح غریزه، نافی حیات است و به دو شاخه تقسیم می شود: 1. زهد یهودی مسیحی یا کشیشانه؛ 2. زهد مابعدالطبیعی. بنابراین هرچند میان ارزش های زاهدانه رند خراباتی حافظ و ارزش های «فیلسوف نابِ» نیچه شباهت وجود دارد، باید زهد توأم با جنبه های اشراقی حافظ را گونه پنجمی از زهد به شمار آورد.
تاریخ نگاری اندیشه و نسبت آن با فلسفه تاریخ
حوزههای تخصصی:
امروزه مباحث حوزهی نظر و اندیشه آن قدر متنوع و متکثر است که اگر بدون یک دسته بندی منظم و قاعده مند به آن ها ورود نشود به احتمال قریب به یقین، فهم درستی از آن مباحث صورت نخواهد گرفت، البته افرادی هم که بتوانند این دسته بندی را انجام دهند، حتما خیلی زیاد نیستند و لااقل اینکه ما نمیشناسیم. با دکتر عباس منوچهری دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و صاحب کتاب »رهیافت و روش در علوم سیاسی« در این مورد به گفت وگو نشستیم.