محمود مهرمحمدی

محمود مهرمحمدی

مدرک تحصیلی: استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱۸۳ مورد.
۱۰۱.

مفهوم پردازی توسعه برنامه های میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: میان رشتگی سیستم دانشگاه پیچیدگی ساختار کارکرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۵۵
پژوهشگران در سال های اخیر تلاش کرده اند میان رشتگی را در چارچوب نظریه های مختلفی بازنمایی کنند. با این وجود، ابعاد و زوایای آن در جامعه علمی به نیکویی مورد واکاوی قرار نگرفته است. این پژوهش با هدف مفهوم پردازی توسعه برنامه های میان رشته ای از منظر نظریه سیستم های پیچیده به انجام رسیده است. این پژوهش از نوع کیفی و در آن از روش «گروه کانونی» استفاده شده است. نمونه آماری این پژوهش شامل؛ 7 نفر از اعضاء هیات علمی که در زمینه پژوهش دارای تجربه و فعالیت پژوهشی بوده اند، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوای کیفی، و بطور مشخص تحلیل تم(مضمون)، کد گذاری باز، و محوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از بعد کارکردی، عواملی همچون؛ 1- تفکر میان رشته ای، 2- بلوغ  رشته ای، 3- توجه رسمی، 4- نیاز سنجی و مسئله یابی، 5- تولید دانش تلفیقی، و 6- شبکه سازی در توسعه برنامه های میان رشته ای موثرند. همچنین از بعد ساختاری؛ 1- نهاد سازی، 2- ساختار برنامه درسی 3- عوامل سازمانی و 4- ساختار ذهنی افراد، بر توسعه برنامه های میان رشته ای تاثیر گذارند. با اجرای این پژوهش این نتیجه حاصل شد که؛ میان رشتگی نه تنها خود حاصل پیچیدگی است، بلکه توسعه و تداوم بخشی فعالیت های میان رشته ای در فراهم سازی ظرفیت های پیچیده در سیستم دانشگاه، نقشی بسیار اساسی ایفا می کند.
۱۰۲.

بررسی و نقد نگاشت سوّم سند برنامه ی درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ایده ی جهان- محلی شدن رابرتسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جهانی شدن جهان - محلی شدن رابرتسون سند برنامه ی درسی ملی نگاشت سوم سند برنامه ی درسی ملی جمهوری اسلامی ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف این مقاله، بررسی و نقد نگاشت سوّم سند برنامه ی درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر ایده ی جهان- محلی شدن رابرتسون است. با استفاده از روش های تحلیل مفهومی، استنتاج و توصیفی- انتقادی، مباحث در 3 بخش ارائه شده است. ابتدا، نظریه ی جهانی شدن رابرتسون ارائه شده، سپس با بیان ضعف و کاستی های موجود در نظریه ی جهانی شدن، به معرفی ایده ی تکامل یافته تر «جهان- محلی شدن» رابرتسون پرداخته شده است. در پایان، با تکیه بر این ایده که هم به امر جهانی نظر دارد و هم به امر محلی، مُدل مطلوب سند برنامه ی درسی ملّی، جهان- محلّی تلقّی گشته است. بر این اساس، نگاشت سوّم سند برنامه ی درسی ملّی جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. یافته ها حکایت از آن دارد که این سند منطبق با معیارهای اسلامی و بومی، فرصت های یادگیری را برای فراگیران فراهم آورده است. بنابراین، روح یا منطق حاکم بر این سند، بازگشت به خود، اجتناب از خودبیگانگی و احیای ارزش های اسلامی- ایرانی می باشد. علاوه بر این، تصوّر و برداشت رایج و نادرست در باب جهانی شدن و هویّت موجب شده است این برنامه به سوی امر محلّی و خاص گرایی تمایل پیدا کند و از مُدل مطلوب جهان- محلّی فاصله داشته باشد.
۱۰۳.

کثرت روش شناسی پژوهش: افول پوزیتیویسم یا مرگ حقیقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پژوهش کیفی نسبیت روشمندی کثرت معرفتی کثرت روش شناختی دوگانه ها سه گانه ها قطعیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰۲ تعداد دانلود : ۱۳۱۸
خطر فرو افتادن طیف گسترده و شناخته شده پژوهش های کیفی به ورطه هولناک انکار حقیقت و هیچ انگاری در لوای عطش آزادسازی فهم، معنا و پژوهش از چنبره، هژمونی و انحصار روش های کمّی به خصوص برای جوامع علمی مانند ما که در آستانه شکستن انحصار روش شناختی و توجه به روش شناسی های غیر متعارف هستند، بسیار جدی است. این خطر مبتنی بر حقیقت وجود ویژگی های «دوگانه» یا تقابل های معنادار و مهمی است که میان روش شناسی های کمّی و کیفی وجود دارد. فائق آمدن بر این خطر نیز مستلزم توجه به «سه گانه ها» یا «سه وضعیتی هایی» است که نشان می دهد گریز از «قطعیت» موعود و البته موهوم کمی گرایی نباید به پناه ناگزیر به «نسبیت» و هیچ انگاری در لوای پژوهش کیفی بینجامد، بلکه وضعیت سومی به نام «کثرت» نیز متصور است و باید به عنوان پناهگاه کیفی گرایان به رسمیت شناخته شود. نگارنده تلاش نموده است تا پاره ای از دوگانه هایی که منشا سوء تفاهم های برخی کیفی گرایان شده را مطرح نماید و نیز سه گانه هایی را که موجب خلاصی از این سوء تفاهم ها و رها شدن کیفی گرایی از نسبت های به چسب و ناچسب است، تبیین نماید. نتیجه این که طرفداران رویکردهای کیفی باید ضمن مغتنم شمردن مفهوم کثرت از فرو غلتیدن به دام نسبیت بر حذر باشند و بدین ترتیب به این رویکرد جدید پژوهش، اعتبار و وجاهت بخشند. برای خلاصی از این دام، علاوه بر تبیین نظری حد فاصل میان قطعیت تا نسبیت که همان کثرت است به موضوع التزام به رفتار روشمند توسط پژوهشگران، به ویژه پژوهشگرانی که هنجارشکنانه به سمت رویکردهای غیر متعارف روی می آورند، تاکید شده است.
۱۰۴.

راهبردهای مطلوب برای آموزش علوم انسانی در دانشگاه های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی آموزشی الگو های تدریس راهبرد های تدریس علوم انسانی چالش های بومی آموزش عالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
استادان رشته های علوم انسانی همچون سایر استادان که در دیسیپلین های دیگر تخصص دارند، از صلاحیت های لازم در حوزه طراحی آموزشی برخوردار نیستند. گزارش های ارزیابی درونی از جمله مستنداتی است که بر درستی این مدعا صحه می گذارد. البته اگر به شرایط جذب استادان در نظام آموزشی ایران بنگریم نیز معلوم می شود که برخورداری از شایستگی های حرفه ای (تدریس) اساساً مورد توجه نبوده و لذا آنچه از شواهد تجربی به دست آمده، چنان است که به طور منطقی انتظار می رود. یکی از اقداماتی که برای رویارویی مؤثر با این وضعیت لازم است، تبیین الگوها و راهبرد های مطلوب تدریس برای رشته های علوم انسانی است. این هدفی است که در این پژوهش تعقیب شده است. علوم انسانی از آن حیث مورد تأکید است که از یک سو به دلیل تنوع اهداف یادگیری، نیازمند تنوع بیشتری در راهبرد های تدریس است و از سوی دیگر، آموزش در این رشته ها در مقیاس وسیع تری به راهبرد ها و الگو های تدریس سنتی متکی است. در این پژوهش با رویکردی میان رشته ای و از ابعاد گوناگون، هدف شناسایی الگو ها و راهبرد های مطلوب تدریس علوم انسانی مورد کاوش قرار گرفته است. به دیگر سخن در طراحی پژوهش، مطالعات فرعی متعددی تعریف شده اند که از منظر های گوناگون به این پرسش که الگو ها و راهبرد های مطلوب کدامند، پاسخ داده است. منظر های یادشده عبارت بوده اند از: فلسفی و معرفت شناختی، تحلیل سیلست ها، تحلیل ضرورت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، تحلیل پژوهش های انجام شده و شواهد تحربی و بالاخره تجربه های زیسته استادان منتحب. از نظر روش شناختی برای دستیابی به یک ترکیب همگونی از الگوها و راهبرد ها باید تدابیر لازم اندیشیده می شد. در این راستا، دو تدبیر به کار گرفته شد. یکی برشماری الگو ها و راهبرد های اولیه از منابع تخصصی که به عنوان مرجع مورد استفاده کلیه محققان قرار گرفت. تدبیر دوم به شناسایی چالش های تحقق الگو ها و راهبرد ها در آموزش عالی ایران بازمی گشت که خود به مرجع دوم محققان بدل شد تا یافته های مطالعات فرعی در آینه چالش های بومی مورد بازبینی و ارزیابی قرار گیرند. الگو ها و راهبرد های شناسایی شده در این پژوهش می توانند زمینه مناسبی برای تدارک دوره های آموزشی و توانمند سازی حرفه ای استادان باشد. پیشنهاد ها و سیاست های اجرایی متعدد دیگری نیز از یافته های این پژوهش به دست آمده که در مقاله تشریح شده اند.
۱۰۵.

آموزش علوم تجربی و فرهنگ: تبیین انسان شناختی یادگیری علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرهنگ یادگیری آموزش علوم تجربی رویکرد انسان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۶۹ تعداد دانلود : ۳۵۱۳
هدف این نوشتار تبیین «رویکرد انسان شناختی» به آموزش علوم تجربی و توضیح در خصوص کمک و تاثیر بالقوه ای است که این رویکرد می-تواند برای نگریستن به مسائل و چالش های پیش روی یادگیری و تدریس علوم تجربی داشته باشد. این رویکرد با اتخاذ نگاهی کل گرا و درونی زاویه دید و منظری جدیدی در پژوهش های علوم تربیتی را موجب می شود. برای تبیین رویکرد انسان شناختی به آموزش علوم و نشان دادن وجوه تمایز آن از دیدگاه-های ساخت و سازگرایی شخصی (دیدگاه روان شناسانه) و ساخت و سازگرایی اجتماعی (دیدگاه جامعه شناسانه) خطوط کلی بحث در قالب ابعاد معرفت شناختی، پداگوژی و روش شناسی توضیح داده شده است. در تبیین وجوه فرهنگی یادگیری علوم از ایده «گذار از مرزهای فرهنگی» ژیرو بهره گرفته شده است. این ایده، به همراه تعریفی که از یادگیری مبتنی بر رویکرد انسان شناختی ارائه شده، ابعاد تازه ای از مساله پیچیده یادگیری علوم را روشن می کند. براساس این رویکرد، می توان گفت یادگیری علوم منحصر به قابلیت های ذهنی و شناختی دانش آموزان نیست. تفاوت های فرهنگی که دانش آموزان میان دنیای زندگی روزمره و کلاس ادراک می کنند، در فهم بسیاری از مسائل و مشکلات مرتبط با یاددهی-یادگیری علوم تجربی بصیرت آفرین و مهم است. با داشتن نگاه کل-گرا، متاثر از رویکرد انسان شناختی، می توان یادگیری علوم تجربی مدرسه ای را حاصل تعامل پویا، پیچیده و پیوسته وجوه روان شناختی و شخصی یادگیری؛ زیست بوم اجتماعی کلاس درس؛ خرده فرهنگ خانواده، اجتماع محلی و مدرسه دانش آموز؛ فرهنگ ملی دانش آموز؛ و خرده فرهنگ علم و علوم مدرسه-ای دانست.
۱۰۷.

ارائه ی الگوی مطلوب طراحی برنامه ی درسی بین رشته ای کارشناسی علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی بین رشته ای مدل برنامه ی درسی کارشناسی علوم اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۶ تعداد دانلود : ۹۸۶
اکنون برنامه ی درسی حوزه ی علوم اجتماعی دربرگیرنده ی رشته ها و گرایش هایی است که جمعاً دارای 8 شاخه است. در ساختار نظام های آموزشی پیشرفته دنیا، هم چون آمریکا، کانادا، استرالیا و بیش تر کشورهای اروپایی، علوم اجتماعی دارای دسته بندی های گسترده ای است. هدف پژوهش آن است تا به یاری دانش نظری موجود در ارتباط با برنامه ی درسی بین رشته ای، و با مرور وضعیت کنونی برنامه های درسی حوزه علوم اجتماعی در ایران و جهان و انجام مصاحبه با صاحب نظران حوزه¬ی علوم اجتماعی، به ارائه ی الگویی جهت طراحی برنامه های درسی بین رشته ای در این حوزه پرداخته شود. مصاحبه ها با استفاده از روی¬کرد «راهنمای مصاحبه عمومی» انجام شده است. تحلیل داده های این پژوهش عمدتاً به صورت کیفی (فرآیند سه مرحله ای، استخراج داده ها، عرضه و نمایش داده ها و تفسیر و تحلیل) انجام شد. نتایج پژوهش شامل الگویی طراحی شده است که در نهایت از دیدگاه متخصصان برنامه ریزی درسی و علوم اجتماعی اعتبارسنجی شده است. در بخش اعتبارسنجی مدل برنامه درسی بین رشته ای علوم اجتماعی، از یکی از روش های کیفی تحت عنوان «روش تحقیق گروه های کانونی» استفاده شده است.
۱۰۸.

نظرورزی درباره برنامه درسی دبیرستان: گرایش عمومی ، تخصصی یا همگرائی در چارچوب ""تخصص گرائی نرم(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گرایش عمومی گرایش تخصصی تخصص گرائی نرم ساختار مثلثی 3( ضلعی) برنامه درسی برنامه درسی متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۳
در این نوشتار ابتدا مقدمه ای در باب چگونگی رویاروئی با اندیشه های به ظاهر آشتی ناپذیر مطرح می شود. این مقمه در واقع رویکرد کلی نویسنده به مواضع تناقض آمیز ناظر به جهت گیری برنامه های درسی دوره متوسطه را آشکار می نماید. پس از آن گذری بر پیشینه بحث خواهیم داشت و در ادامه پیشینه نظری موضوع در خارج از ایران را تحت عنوان مروری بر مواضع پارادوکسیکال با تفصیل بیشتر مطرح می نمائیم. این بخش در حقیقت حاوی مهم ترین داده های بحث است که وجود مواضع متعارض میان اندیشمندان تعلیم و تربیت در عصر حاضر را مستند می سازد. در تعقیب سیر منطقی بحث شاهد تلاش نویسنده برای ارائه طریق و حل پاردوکس مربوط به برنامه ی درسی دوره متوسطه می باشیم که می توان آن را نمونه ای از کوشش های مبتنی بر تفکر تلفیقی ارزیابی کرد. در این قسمت نخست مفروضات فلسفی – تربیتی و سپس مفروضات علمی – تجربی مطرح شده و بر اساس آن ها ساختار سه وجهی برنامه درسی دوره متوسطه ارائه می گردد. بخش پایانی نوشتار به جمع بندی و بحث اختصاص یافته که طی آن موضوع تاسیس ""دبیرستان های جامع"" در ایران نیز به تناسب ساختار پیشنهادی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است. نگارنده برآن است که از طریق واکاوی دیدگاه ها و مواضع گوناگون نشان دهد وجه تقابلی یا تباینی این دو نگاه در برنامه درسی دوره متوسطه را می توان به همگرائی و تعبیه ساختاری ترکیبی در برنامه درسی این دوره تبدیل نمود ، و بدین ترتیب کوشش کرد تا از گزند انتقادات وارد به هریک از این مواضع مطلق اندیش و قطبی برحذر ماند. ایده اساسی قابل طرح در این زمینه "" تخصص گرائی نرم در قالب یک برنامه درسی دارای ماهیت عمومی در دوره متوسطه"" می باشد که به شرح آن پرداخته شده است.
۱۱۰.

A Comparative Analysis of Ghazali and Egan’s Views on Imagination and Education: the Mythic Understanding and Children Learning(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۷۹
“Naive imagination is like a dark glass that prevent the shining lights entering the heart, but when is ripe enough become a clear glass that points those lights.” (Ghazali, the Niche of Lights, P.73) Iranian philosopher and educator, Abu Hamid Ghazali (1058-1111 A.D.) is the author of more than seventy books and essays on philosophy, education, mysticism, ethics, jurisprudence and dialectical theology. Throughout his works, one can easily observe that among the tools of acquiring knowledge (i.e., the senses, the imagination, and the intellect), imagination has become subject of special attention due to its capacity in recalling, analyzing, and synthesizing pre-acquired images, concepts and meanings and creating new and noble ones. Because of his unequivocal attention to imagination, instead of intellect, and the great impact imaginative thinking has had on Islamic philosophy of his times, some critics have maintained that “Islam has turned against science in twelfth century.” This article consists of two parts. The first part deals about Ghazali’s perspective the place of imaginative faculty among the other faculties; the external faculties (i.e. the senses), the internal faculties (i.e. common-sense, imagery, memory, estimation), and the intellect and hence; it is observed that the faculty of imagination itself is a part of the internal faculties and links the external faculties with the intellect as well as comprehensive and continuous interaction with other internal faculties. Upon defining imagination, tasks and types associated with it, its priority and superiority over the intellect, the relationship between (1) the internal senses and the imagination and (2) the imagination and the intellect are addressed. In the second part, the authors follow the practical implications of such imaginative thought in Ghazali’s teaching approach. To do so, and because of the comparative analysis pursued in the article (i.e., comparing Ghazali with contemporary western educational thinker Kieran Egan) about children’s education, we concentrated on the “mythic understanding” that Egan has proposed for these ages and then, contrasted it with Ghazali’s works. The results show that as Egan, but not in such a complete and detailed form, Ghazali considered the elements of play, story, binary opposites, rhyme, rhythm, images, gossip, mystery, and metaphor in his approach. But there are no clear and sufficient evidence for other elements (i.e., joke and humor) in Ghazali’s teaching approach.
۱۱۱.

مبانی و ویژگی های یک الگوی تدریس برای انواع دانش روش کاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم و تربیت برنامه درسی تدریس تربیت معلم الگوی تدریس دانش روش کاری کار انتقالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲۰ تعداد دانلود : ۲۱۳۰
از عناصر مهم نظام تعلیم و تربیت در کنار سایر عوامل نظام آموزشی، رویکردها، الگوها و روش های تدریس است. تدریس فعالیتی است که در کانون و نقطه تلاقی همه عناصر آموزشی قرار دارد و مهمترین عملکرد معلم در کلاس درس محسوب می باشد که زمینه را برای یادگیری فراهم می سازد. تدریس فرایند تسهیل کننده یادگیری است. از آنجا که با هر روشی نمی توان هر موضوعی را تدریس کرد، بنابراین برای تدریس موضوعات گوناگون روش های تدریس مناسب نیاز است. ماهیت موضوعات به نوع دانشی که درباره آن بحث می کند بستگی دارد. از دیدگاه صاحب نظران روان شناسی شناختی با رویکرد پردازش اطلاعات سه نوع دانش وجود دارد؛ دانش از نوع «بیانی»؛ دانش از نوع «روش کاری»؛ و دانش از نوع «تصاویر ذهنی». موضوعات روش کاری سه نوع هستند که عبارتند از: دانش روش کاری «شناسایی طرح» و دانش روش کاری «مراحل عمل» و دانش روش کاری از نوع انتقالی یا ابتکاری. آموزش و تدریس انواع موضوعات از هم متفاوت بوده و هر کدام به روش متفاوتی آموزش داده می شود. بر این اساس شناخت نوع دانش از لحاظ دانش روش کاری شناسایی طرح، دانش روش کاری مراحل عمل و دانش روش کاری انتقالی دارای اهمیت بسزایی بوده و نیاز به طراحی الگوی تدریس مناسب برای آنها احساس می شود. مقاله حاضر درباره تعاریف و مفاهیم، و انواع دانش روش کاری و انتقالی و ارائه یک الگوی تدریس برای تدریس انواع موضوعات روش کاری بحث می کند.
۱۱۲.

بازشناسی مفهوم و تبیین جایگاه تخیل در برنامه های درسی و آموزش با تأکید بر دوره ابتدائی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آموزش برنامه درسی تخیل دوره ابتدائی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی فعالیتهای هنری و بازی ها دبستانی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی دبستان
تعداد بازدید : ۲۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۳۴
در این مقاله نخست به بازشناسی مفهوم تخیل پرداخته شده و معانی گوناگون آن به اجمال مورد بررسی قرار می گیرد. این بحث مقدماتی روشن می سازد که شناخت مفهوم تخیل به عنوان یک ظرفیت انسانی کار ساده ای نبوده و باید به عنوان یک پروژه ناتمام برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و خصوصاً سیاست گذارانی که به نوآوری و تحول در این عرصه خطیر می اندیشند مطرح شود. خصوصا این که باید میان معنای تخیل در کودکی و بزرگسالی و تخیل به عنوان یک ظرفیت فکری – ذهنی ممتاز و یک بیماری و عارضه خطرناک تمایز قائل شد. به دنبال این مبحث مقدماتی، از منظر ثبوتی درباره کاربرد تخیل و تجربیات تخیلی کودکان در برنامه های درسی و آموزش بحث می شود. این موضوع متضمن پذیرش اصل تازه ای در طراحی آموزشی است و چگونگی پاسخگو نمودن آموزش به قدرت و ظرفیت تخیل به عنوان یک ابزار ذهنی یا یک منبع مغتنم در فرایند یاددهی - یادگیری را در کانون توجه قرار می دهد. در بخش بعدی، ظرفیت تخیل در انسان از منظر اثباتی مورد توجه قرار می گیرد و ضرورت پرورش آن در نظام های تعلیم و تربیت از ابعاد گوناگون مورد بحث واقع می شود. از جمله این ابعاد می توان به انسان شناسی و هستی شناسی اسلامی، نقش برنامه درسی در فعلیت بخشیدن به ظرفیت های بالقوه ذهنی یا ""ساختن ذهن""، نقش تخیل در تفکر مفهومی، نسبت گسست ناپذیر تخیل با خلاقیت و بالاخره نسبت تخیل با حل مسأله یا فرایند علمی اشاره کرد. در آخرین بخش مقاله ودر مقام جمع بندی، علاوه بر تأکید بر مواضع اساسی نویسنده در این زمینه، ضرورت پرداختن به پروژه دیگری جهت شناسائی ""قفل های ذهنی"" در نظام آموزش و پرورش که مهم ترین موانع بر سر راه استفاده از تخیل یا پرورش آن می باشد مورد بحث قرار می گیرد.
۱۱۳.

نقدی و نظری بر نگاشت سوم سند برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد تلفیقی آزاد سازی برنامه درسی برنامه درسی ملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱۲ تعداد دانلود : ۷۰۹۴
بدون تردید برنامه درسی ملی مهم ترین پروژه اجرائی- مطالعاتی حوزه برنامه درسی در کشور ماست. این سند چون به سفارش مراجع عالی تصمیم گیری تدوین شده است، پس از تصویب در این مراجع وجهه رسمی و قانونی پیدا کرده و هدایت کننده تحولات آتی در خصوص برنامه های درسی در سطح ماقبل دانشگاه خواهد بود. بنا به همین موقعیت و جایگاه باید به نقد آن اهتمام ورزید تا تحولات آتی نظام آموزشی مسیر صحیح و قابل دفاعی را بپیمایند. در این مقاله نگارنده پس از دو مقدمه که یکی به ارزیابی کمیت و کیفیت حضور متخصصان برنامه درسی در این فرایند و دیگری به نام یا عنوان اطلاق شده به این سند اختصاص دارد، دو محور اساسی را برگزبده و به نقد مضامین و احکام مندرج در این سند از این دو منظر پرداخته است. منظر نخست به تمرکز زدائی یا آزاد سازی برنامه درسی مربوط می شود که به باور نگارنده باید محرک و مشوق اصلی این حرکت به حساب آید. بدون حرکت سنجیده به سوی آزاد سازی، به دیگر سخن، نیازی که بتوان رفع آن را توجیه کننده این حرکت ملی دانست به شدت کمرنگ، مبهم یا حتی محو می گردد. منظر دوم تلفیق یا در هم تنیدگی است که وجه دیگری از کاستی های برنامه های درسی در نظام آموزشی به شمار آمده و لذا باید برنامه درسی ملی معرف گشایش های جدی و معناداری در این زمینه باشد.
۱۱۴.

الزام ها و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش عالی برنامه درسی پیامدها الزام ها رسالت خدمات اجتماعی برنامه درسی پاسخگو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۳۶۷
نظام آموزش عالی نهادی اجتماعی است که از دیرباز برای انجام سه رسالت آموزش، پژوهش و خدمات پدید آمده و در سال های اخیر رسالت های جدیدی از جمله کارآفرینی نیز به آن افزوده شده است. در بین تمامی عناصر و خرده نظام های آموزش عالی، از برنامه های درسی به عنوان مهم ترین عنصر و به منزله قلب این نظام یاد می شود زیرا بنیادی ترین ابزار فراهم آورنده دانش، تجربه و مهارت های دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. برنامه درسی که بتواند آرمان ها و رسالت های دانشگاه ها و سایر موسسات آموزش عالی را برای رفع نیازهای فردی( دانشجویان)، سازمانی( دانشگاه) و اجتماعی ( کارفرمایان و جامعه) تحقق بخشد برنامه درسی پاسخگو نامیده می شود. تبیین الزامات و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی، هدف اصلی پژوهش حاضر بود که برای اجرای آن از روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در پرسشنامه مذکور الزامات و پیامدهای برنامه درسی پاسخگو در حیطه خدمات اجتماعی از دیدگاه نمونه پژوهش یعنی استادان و دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و نیز کارفرمایان و مدیران که به روش طبقه بندی متناسب با حجم از نوع تخصیص بهینه و به طور تصادفی انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از spss تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد میانگین نظرات نمونه پژوهش در مورد الزام ها و پیامدهای تبیین شده بیش از میانگین فرضی جامعه بود)001/0≥ P). هم چنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره( مانوا) بیانگر آن بود که نظر استادان، دانشجویان و کارفرمایان در خصوص الزام های برنامه های درسی پاسخگو در آموزش عالی یکسان بوده اما بین دیدگاه های آنان در مورد پیامدهای اجتماعی موردانتظار از برنامه های درسی تفاوت معنی دار وجود داشت)005/0≥ P).
۱۱۵.

تبیین انتقادی جایگاه علوم اعصاب، در قلمرو دانش و عمل تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
رشد سریع فنون تصویربرداری عصبی در سال های اخیر، امکان فوق العاده ای برای پژوهشگران فراهم کرده است تا فهم بهتری از ساختار و کارکرد مغز انسان به دست آورند. در پرتو بهره گیری از این فن آوری های تصویربرداری عصبی پیشرفته، یافته های پژوهشگران حیطه مغز، در زمینه تفکر، هیجان، انگیزش، یادگیری و رشد، موجی از بینش های جدید به دنبال داشته که تبیین های موجود درباره موضوعات تربیتی را تحت تاثیر جدی قرار داده است. از این رو، بسیاری از متخصصان علوم اعصاب و تربیت ادعا می کنند که برقراری پیوند بین علوم اعصاب و علوم تربیتی می-تواند نقش عمده ای در بهبود دانش، سیاست و عمل تربیتی ایفا کند. کاربرد و دلالت ها و کاربرد های تربیتی معتبر استنباط شده از یافته های علوم اعصاب نیز از این ادعا حمایت می کنند؛ اما با وجود این، به نظر برخی منتقدان، رابطه میان کارکردهای عصبی و عمل تربیتی بسیار محدود و شکاف بین علوم اعصاب و علوم تربیتی به قدری زیاد است که امکان برقراری پیوند مستقیم بین آنها وجود ندارد و باید رشته های دیگری همچون «روان شناسی شناختی» و یا «علوم اعصاب شناختی» واسطه برقراری این پیوند شوند. اما از چشم انداز تربیتی، ماهیت دانش تربیت به عنوان یک دانش کاربردی ایجاب می کند که برای دستیابی به اهداف تربیتی، از علوم اعصاب نیز همچون سایر علوم توصیفی (از قبیل روان شناسی و جامعه شناسی) استفاده شود که این امر از طریق استخراج دلالت ها و کاربردهای تربیتی معتبر از مبانی اعصاب شناختی تربیت محقق خواهد شد. بنابراین، ایجاد پیوند بین این دو دانش هم ضروری و هم امکان پذیر است، چرا که می توان در تعامل و تلفیق با «فلسفه تربیتی»، «جامعه شناسی تربیتی»، و «روان شناسی تربیتی» از «اعصاب شناسی تربیتی (علوم اعصاب تربیتی)» هم برای بهبود دانش، سیاست و عمل تربیت بهره گرفت. با این وجود، مهم ترین اصل درخور توجه در این ارتباط، اصل هوشیاری و احتیاط در تفسیر و استفاده تربیتی از یافته ها ی پژوهش مغز است که تحقق این امر هم مستلزم فراهم کردن زمینه تعامل و مشارکت سازنده و واقعی بین دانشمندان و پژوهشگران علوم اعصاب و تربیت و تلفیق علوم اعصاب شناختی و علوم اعصاب تربیتی در برنامه های درسی علوم-تربیتی و تربیت معلم است
۱۱۶.

شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی؛ ابزاری برای برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی کیفیت دانشگاه شاخص میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۲۹
میان رشته ای های دانشگاهی استانداردهای تعالی خاص خود را می طلبند. هدف پژوهش حاضر طراحی و تدوین شاخص های ارزیابی کیفیت میان رشته ای های دانشگاهی بوده و در آن از روش توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است. به این منظور ابتدا ابعاد مفهومی و مؤلفه های اساسی میان رشته ای های شناسایی شده و بر مبانی آن ، عوامل، ملاک ها و شاخص های مناسبی طراحی و تدوین شده است. جامعه آماری تحقیق شامل اسناد و مدارک موجود در پایگاه های اطلاعاتی قابل دسترس محقق در خصوص موضوع پژوهش بوده و نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مشخص شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که برای ارزیابی میان رشته ای های دانشگاهی باید به پنج بُعد مفهومی شامل: مسائل چندوجهی، بینش های میان رشته ای، تولید دانش تلفیقی، فهم میان رشته ایِ مسائل و ساختار میان رشته ای، و همچنین پنج عامل اصلی شامل: اهداف، برنامه درسی، فرایند تدریس ـ یادگیری، هیئت علمی و مدیریت، توجه کرد. بر این اساس، در این تحقیق برای ارزیابی کیفیت میان رشته ای ها ؛ 5 عامل، 14 ملاک و 59 شاخص شناسایی و طراحی شده است.
۱۱۹.

الگوی ساختاری رابطه خودکارآمدی، سودمندی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی: بررسی نقش واسطه ای یادگیری خود نظم بخش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشرفت تحصیلی خودکارآمدی سودمندی ادراک شده الگویابی معادلات ساختاری یادگیری خودنظم بخش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۸ تعداد دانلود : ۱۹۴۸
هدف: بررسی تاثیر خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده بر پیشرفت تحصیلی، با واسطه گری یادگیری خودنظم بخش. روش: 400 دانش آموز پایه سوم ریاضی فیزیک (200 دختر و 200 پسر) دبیرستان های دولتی شهر اصفهان به طور تصادفی انتخاب شدند و به پرسشنامه ای شامل سه خرده مقیاس پاسخ دادند. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای برون زای خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده اثر مستقیم معناداری بر پیشرفت تحصیلی دارند، همچنین نتایج نشان داد که رابطه بین خود کارآمدی و سودمندی ادراک شده با پیشرفت تحصیلی از طریق یادگیری خود نظم بخش میانجی گری شد. در این الگو تمام وزن های رگرسیونی از نظر آماری معنادار بوده و متغیرهای پیش بینی کننده 54/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین کردند. نتیجه گیری:در مجموع یافته ها نشان می دهد که خودکارآمدی و سودمندی ادراک شده مستقیماً و با واسطه یادگیری خود نظم بخش بر پیشرفت تحصیلی تاثیر دارند.
۱۲۰.

بررسی برنامه درسی میان رشته ای در آموزش عالی از منظر چگونگی تغییر آن در سطوح مختلف برنامه درسی (مورد مطالعه: برنامه درسی کارشناسی ارشد رشته آموزش ریاضی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه درسی تغییر آموزش ریاضی برنامه درسی میان رشته ای سطوح برنامه درسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی نظریه ها و کاربرد آن
تعداد بازدید : ۳۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۴۵۲
یکی از رویکردهایی مورد بحث امروزی، توسعه میان رشته ای در آموزش عالی است. در سال های اخیر، تعداد زیادی دوره های میان رشته ای در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری طراحی شده و در سطح دانشگاه های کشور، دانشجویان زیادی در این رشته های جدید مشغول به تحصیل هستند. اما این مسئله مطرح است که با توجه به آن که بحث تغییر برنامه درسی از سطح قصد شده به سایر سطوح، از جمله اجرا شده و تجربه شده همواره یکی از دغدغه های موجود است، در خصوص برنامه های درسی میان رشته ای از این منظر چه می توان گفت؟ هدف پژوهش حاضر این است که از طریق یک مطالعه موردی به بررسی یکی از رشته های میان رشته ای بپردازد. به این منظور، الگوی کلاین که برنامه درسی را شامل هفت سطح می داند را به عنوان چارچوب اصلی پژوهش قرار داده و با استفاده از نظریه های بارنت، تری کارسون و فولن در تغییر برنامه درسی، آن را به عنوان مبنای نظری برای بررسی تغییر برنامه درسی آموزش عالی مفهوم پردازی می کند و مورد استفاده قرار می دهد. نتایج نشان داد که برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، تمایل زیادی به تغییر در سطوح مختلف برنامه درسی دارد که موجب تجلی تجربیات مختلفی در دانش آموختگان این رشته ها می شود. بررسی علل این تغییر و نتایج حاصل از آن برای توسعه این رشته ها ضروری است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان