محمود مهرمحمدی

محمود مهرمحمدی

مدرک تحصیلی: استاد گروه علوم تربیتی دانشگاه تربیت مدرس

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۸۳ مورد.
۱۴۱.

Teacher Classroom Research: Reflections on a Nation-Wide Experience In Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
In most of the education systems throughout the world, art is viewed as a subject of study with secondary importance. This is while art, understood in light of its profound impact on the development of human cultures, can perform unique educational functions that are out of the reach of other subjects. All-round education, therefore, is only obtained through an art-reach education program. Art education has been subject to a historical isolation and inattention in the education sys-tem of Iran. Recently, though, policy makers have initiated a comprehensive reform in this area. The initiative starts from the elementary school and will cover all the stages of school-ing in a piecemeal style. This article presents the reader with an account of the current situation and reviews the newly adopted art curricula for the elementary school. A critique of the new curricula in light of the author’s version of an ideal curriculum appears in the concluding section of the article.
۱۴۳.

ارزیابی دانشجویان ازکیفیت تدریس اعضای هیأت‌ علمی رشته‌های علوم انسانی دانشگاه‌های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر تهران کیفیت دانشگاه تدریس عضوهیأت علمی رشته‌های علوم انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۶ تعداد دانلود : ۱۰۴۸
ین پژوهش به‌منظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت‌ علمی رشته‌های علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاه‌های شهر تهران برمبنای برخی ویژگی‌های شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است. در این پژوهش، روش ‌توصیفی ‌(descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20 هزار نفر از دانشجویان رشته‌های علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت‌ علمی بود. به‌منظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهره‌گیری از روش نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی اساتید، نمونه‌ای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت‌ علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت‌ علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده (simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونه‌ای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی‌ بودند و بیش از یک‌ نیمسال تحصیلی درس‌هایی را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت‌ علمی ایفا کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه آماری قرارگرفته است. نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبه‌ای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل گردیده و برای مقایسه‌های چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج به‌دست‌ آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای هیأت‌ علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخص‌های مورد نظر در این پژوهش، یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت‌ علمی رابطه معناداری به‌دست‌ نیامد.
۱۴۴.

بازنگری در الگوی آموزش دینی جوانان و نوجوانان در دوره تحصیلی متوسطه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۳
" تربیت دینی یکی از مهم ترین اهداف نظام آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی ایران است. از سوی دیگر تامل در پیامدها و نتایج حاصل از بکارگیری برنامه های درسی ناظر به تربیت دینی نشان از این واقعیت ناگوار دارد که نظام آموزش و پرورش در دستیابی به اهداف مورد نظر از توفیق شایان توجهی برخوردار نبوده است. نگارندگان این مقاله بر این باورند که برای تربیت دینی خصوصا در دوره بسیار حساس سنی نوجوانی یا دوره تحصیلی متوسطه باید طرحی نو درانداخت و با ترسیم مبانی و ارکان متناسب با شرایط متحول زمان به چارچوب برنامه تازه ای دست پیدا کرد. امید است این تلاش مقدماتی در جهت ارائه چارچوب نوین برنامه درسی تربیت دینی در دوره متوسطه همراه با دلائل و مستندات پشتیبان آن، مورد توجه صاحب نظران و متولیان امور در آموزش و پرورش قرار گرفته و بازنگری در ساختار، رویکرد و جهت گیری های برنامه درسی تربیتی دینی آغاز شود. ادامه وضع موجود، به اعتقاد نویسندگان، از آنجا که منجر به تجربیات سودمند و سازنده یادگیری در این زمینه نمی شود، تربیت دینی را در نظام آموزش و پرورش ما به یکی از مولفه های برنامه درسی پوچ بدل می سازد که به هیچ روی قابل پذیرش نیست. "
۱۴۷.

بررسی راهکارهای افزایش دسترسی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر اطلاعات آموزش عالى توسعه علمی دسترسى نظام آموزشى

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۲۶۵
" افزایش دسترسى به آموزش عالى و حرکت به سوى همگانى کردن آن، از پیش شرطهاى اساسى توسعه علوم و فناورى در کشور است. در این مقاله سعى مى شود با بررسى دلایل افزایش تقاضا براى بهره مندى از آموزش عالى و با توجه به استلزامات عصر اطلاعات و موج سوم چهارچوب اصلى نظام متوازن تحقق دسترسى به آموزش عالى تبیین شده و راهکارهاى آن مورد بحث قرار مى گیرد. "
۱۵۷.

جایگاه رویکردهای یاددهی- یادگیری مکاتب رفتارگرایی، شناخت گرایی و انسانگرایی در نظام آموزشی

۱۶۰.

نظریه پیاژه وکاربرد آن در برنامه ریزی درسی و آموزش:تحلیلی بردوکاربرد معارض

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول
  2. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی درسی
تعداد بازدید : ۱۲۹۸۶
نظریه تحول(رشد)شناختی پیاژه در قلمرو تعلیم و تربیت کاربرد بسیار گسترده ای داشته است . کاربرد این نظریه در حوزه خاص برنامه درسی و آموزش در کانون توجه این نوشتار قرار گرفته است . نویسنده به تبیین و تحلیل دو رویکرد در به کارگیری نظریه رشد شناختی در این حوزه پرداخته وتلاش نموده است که تعارض وتقابل آنها را با یکدیگر نشان بدهد. نخستین رویکرد متکی به جنبه ساختاری نظریه بوده واز نظریه پیاژه به عنوان پایه واساس در انتخاب وسازماندهی محتوای برنامه درسی به گونه ای استفاده میکند که تطابق میان تقاضای شناختی برنامه وقابلیت های شناختی دانش آموز وجود داشته باشد. دومین رویکردبر جنبه فرایندی نظریه متکی بوده و از آنچه پیاژه به عنوان راه کار رشد عقلانی‘یعنی عدم تعادل‘مطرح میکند سود میجوید.براساس این رویکرد‘که پیاژه خود آن را متضمن مهم ترین دلالت نظریه برای دست اندرکاران تعلیم وتربیت میداند‘تلاش برنامه ریزان ومربیان ومعلمان باید معطوف به مواجه ساختن دانش آموزان با مسأله یا موقعیت مسأله دار باشد.این مواجهه که مستلزم بر هم خوردن تعادل میان فرد و محیط است موجد کوشش دانش آموز برای بازیابی مجدد تعادل(یا یادگیری)که از ماهیت "بناشدنی"نیز برخوردار است میشود. نویسنده چنین نتیجه گیری میکند که رویکرد اول منتهی به برنامه های درسی سنتی شده و رویکرد دوم تحولات اساسی در برنامه ریزی درسی و آموزش را ایجاب مینماید.شاید به همین دلیل است که رویکرد نخست از استقبال بسیار چشمگیرتری در مقایسه با رویکرد دوم برخوردار شده است. در نوشته حاضر ‘ دومین رویکرد مناسب تر تلقی شده است .

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان