علی اکبر باقری خلیلی

علی اکبر باقری خلیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۸ مورد.
۱.

معنا درمانی مناسک دینی در مثنوی بر اساس نظریه ویکتور فرانکل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناداری مثنوی مولانا فرانکل زندگی مناسک دینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۵
مسائل و مشکلات بشر، کتمان ناشدنی هستند. در این گذر مکاتب و آرا و اندیشه های اندیشمندان و روان شناسان به یاری مشکلات انسان ها آمده اند. از جمله راه کارهای حل معضلات بشری، نظریه ی معنادرمانی یا لوگوتراپی از دکتر فرانکل است. وی باور دارد که کوشش فرد برای یافتن معنا در زندگانی مهم ترین نیروی محرکه وی است. مولوی شاعر و عارف فرهیخته نیز به گونه ای در مثنوی خویش از معنای زندگی و به تبع معنادرمانی جهت رفع رنج های انسانی می-گوید. این پژوهش بر آن است که معنادرمانی در مثنوی را از منظر مولانا و بر طبق نظر فرانکل مورد بررسی قرار دهد. در این گذر خواهیم دید که زندگی و درد و رنج و مرگی که در آن نهان است، پوچ و بی اساس نیستند بلکه با دریافت معنای آنان و الگو گرفتن از آن ها و مطابقت زندگی خویش با ناملایمت های طبیعی آن می توان به آرامش رسید. قابل ذکر است که عشق و وصول به پروردگار از راهکارهای معنادرمانی مولاناست "از یک سو و از سوی دیگر مناسک دینی و مفاهیم نمادین و ثانویه آن ها و کارکردهای احتماعی و روان شناختی آن از دیگر ساز و کارهایی است که او برای معنا بخشیدن به زندگی مورد تاکید قرار می دهد "و ویکتور فرانکل نیز خدامحوری و دوری از پوچی را مهمترین نسخه ی معنادرمانی می داند.
۲.

بررسی مقایسه ای «تجرید» در اندیشه مولانا و جیدو کریشنامورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولانا مثنوی جیدو کریشنامورتی تجرید عرفان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۳
تجرید به معنای ترک کلیه تعلقات مادی و معنوی برای رسیدن به حقّ و حقیقت، به عنوان یکی از مهمترین عوامل تشکیل دهنده تصوف، از مباحث اصلی و مورد توجه عرفاست که در متون عرفانی از آن سخن به میان آمده است. این جستار به روش توصیفی تحلیلی به مقایسه دیدگاه های مولانا جلال الدین محمد بلخی و جیدو کریشنامورتی در خصوص تجرید پرداخته است. هدف پژوهش، یافتن همسانی ها وناهمسانی ها در نظام فکری و اندیشگانی این دو عارف بزرگ مشرق زمین است. نتایج پژوهش نشان از آن دارد که این دو عارف در مسائل بسیاری همچون: اعتقاد همزمان به تجرید مادی و معنوی، تجرید از کشور یا سرزمین، تجرید از عقل، دانش و دانستگی، تجرید از خود یا نفس، تجرید و عشق، تجرید و خودشناسی و... با هم اشتراک اندیشگانی و در مسائلی همچون: تجرید از مرشد و معلم و تجرید از دین و ایدئولوژی با یکدیگر اختلاف و ناهمسانی دارند، اما به طور کلی نقاط اشتراک این دو بیش از نقاط افتراق است و این امر یکسان بودن آبشخور معرفتی و مشارب تجربی این دو عارف که همان عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان است را نشان می دهد.
۳.

باستان گرایی، رهیافتی به هویّت فرهنگی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۲۱۰
باستان گرایی، یکی از رهیافت های مهم به فرهنگ کهن و بازسازی و بازآفرینی آن است. در دوره معاصر که پدیده جهانی شدن، ملّت ها را در معرض بحران هایی قرار داده است، با رویکرد باستان گرایانه، می توان به خودآگاهی، هویّت فرهنگی و ملّی دست یافت. آثار سعدی یکی از منابع مهمّ پژوهش درباره مؤلّفه های فرهنگ ایران باستان است و یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که ایجاد امنیت وجودشناختی، تبیین فضایل اخلاقی، التیام حسّ حقارت در برابر هجوم اقوام بیگانه، انتقاد از شیوه زمامداری زمانه، تصویر جامعه آرمانی، تهییج غرور ملّی و روح حماسی، احیای هویّت فرهنگی و ملّی، عمده ترین اهداف باستان گرایی سعدی است. هم چنین سعدی هرگز به گِرد باستان زدگی نمی گردد و درصدد جایگزین سازی فرهنگ باستانی به جای فرهنگ اسلامی نیست، بلکه باستان گرایی او درس نامه فرهنگ و ادب ایران است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد آن، بیت ها و عبارت های مربوط به باستان گرایی در آثار سعدی و جمع آوری اطّلاعات، کتابخانه ای است.
۴.

تحلیل معنایی بندهای شرطی در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امکان وقوع بند شرطی داستان رستم و سهراب شرطی نتیجه ای غیرنتیجه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۹
چرایی و چگونگی حرکت زبان از سادگی به پیچیدگی از موضوعات قابل پژوهش در متون ادبی است. جمله های مرکّب وابستگی به دلیل قابلیّت گسترش با بندهای قیدی، بیش از سایر جمله ها موجبات پیچیدگی کلام و دشواری معنا را فراهم می سازند. این امر در متون ادبی به دلیل ماهیّت استعاری، افزون تر می گردد. بند شرطی از بندهای قیدی پرکاربرد و بیانگر شرط یا شروطی در بند مقدّم است که درصورت تحقق، بندِ تالی نیز محقق می شود. اهمیّت بندهای شرطی در این است که وجه گزاره را التزامی کرده، وجهیّت را پدید می آورند و لایه فکری و نگرشی گوینده را نسبت به رخدادهای احتمالی یا بالقوه در گذشته، حال و آینده بازتاب می دهند. در تحلیل بندهای شرطی هم باید به روابط بینابندی آن ها پرداخت و هم از امکان یا عدم امکان تحقق شان رمزگشایی کرد. فردوسی در شاهنامه از بندهای شرطی برای پردازش داستان بهره می برد. این مقاله بندهای شرطی را در داستان رستم و سهراب به شیوه تحلیلی-توصیفی واکاوی کرده و می کوشد تا پاسخ دهد که چه رابطه بینابندی در گزاره های شرطی برقرار است و کدام رابطه با درون مایه حماسی سازگارتر است. براساس نتایج تحقیق، شرطی پیش بین به دلیل سه ویژگی «تخیّل»، «تعلیق» و «تعقیب»، شرطی ناممکن به علّت طرح ناتوانی انسان در برابر تقدیر و شرطی کارگفتی به سبب فراهم سازی بستر گفتمان، بیشترین سازگاری را با داستان رستم و سهراب دارند.
۵.

ابن عربی و استعاره؛ بررسی روش شناسی ابن عربی در تبیین عالمِ صغیر با تأکید بر نظریه استعاره جرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره عبدالقاهر جرجانی ابن عربی عالم صغیر عالم کبیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۳۵
یکی از موضوعات مهم در حوزه عرفان و تصوف اسلامی، مسأله عالم صغیر و عالم کبیر است. این موضوع یکی از مهم ترین حوزه های مورد بحث در عرفان ابن عربی را تشکیل می دهد و نقشی حیاتی در عرفان او و پیروانش دارد. از آنجایی که نوشته های شیخ اکبر مبتنی بر نوع ویژه ای از زبان شناسی است که شاید در بیان هیچ کدام از عرفا به کار گرفته نشده باشد، توصیف و تبیین پژوهشگر عرفانِ او نیز باید مسایل مربوط به زبان و متعلقات آن را به عنوان یک فرض پیشینی در نظر داشته باشد. بررسی کتاب التدبیرات الهیه ابن عربی نشان می دهد که او در تبیینِ چگونگیِ تطبیقِ جهان کبیر و صغیر بر یکدیگر، از استعاره کمک می گیرد. ابن عربی در ابتدای کتاب، تعریفی از استعاره ارائه کرده که دقیقاً مطابق با تعریف نظریه پرداز استعاره در بلاغت اسلامی، یعنی شیخ عبدالقاهر جرجانی است. عنصر حیاتی در این تعریفِ همانند از استعاره را باید در «جامع» جستجو کرد که متضمن شکل گیری و ماندگاری استعاره است. پس از مقایسه تعریف ابن عربی و جرجانی از استعاره و بررسی نمونه هایی از تطبیقات عالم کبیر و صغیر این نتیجه به دست آمده است که شیخین نه تنها در تعریف استعاره و تأکید بر مسأله أخصِّ صفاتِ مشبه به در شکل گیری استعاره اتفاق نظر دارند، بلکه ابن عربی این نظریه را در بعد عملی و در ساحتی هستی شناختی نیز به کار گرفته و از آن نتایج مطلوبی به دست آورده است.
۶.

بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشه مولانا و وین دایر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۰۵
مسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسی ترین تأملات فلسفی، دینی و جامعه شناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگی های انسان معنوی و راه های وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بی شماری چه در غرب و چه در شرق به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافته اند. در این جستار با روش توصیفی تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسأله «انسان معنوی» پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشه این دو عارف تبیین می شود. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آن ها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزه های مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلی ترین نقاط اشتراک این دو، می توان به مفهوم «وحدت وجود» و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو می توان به مسأله «اعتقاد به عقوبت» اشاره کرد.
۷.

تحلیل «مرگ اجتماعی» در اشعار نیما یوشیج

کلیدواژه‌ها: نیما یوشیج مرگ مرگ اجتماعی فقر و رنج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۵
عصر حاضر را عصر اضطراب و فشار روانی و بیماری تمدن جدید خوانده اند که از احساس عجز و ناتوانی انسان در مقابل تهاجم ناهنجاری های اجتماعی پدید می آیند و آرامش فردی و گرایش جمعی را چنان به مخاطره می اندازند که انسان نه تنها احساس رسالت سیاسی و اجتماعی نمی نماید، بلکه از تداوم زندگی فردی نیز دست می کشد و مرگ را سزاوارتر از آن می یابد. پژوهشگران مرگ را به اضطراری، طبیعی و ارادی تقسیم کرده اند. از میان آن ها مرگ اضطراری دارای معنای حقیقی و دو دیگر دارای معنای مجازی اند. در این مقاله تبیین شده که مرگ اجتماعی یا مرگ به مفهوم اجتماعی را می توان به انواع مرگ افزود و از دیدگاه جامعه شناختی به تحلیل آن پرداخت. نیما بر اساس رسالت و تعهدی که برای خود قائل است نگاهش را از رمانتیسم به رئالیسم، به ویژه رئالیسم اجتماعی می دوزد و به طرح ناهنجاری ها و بیماری های اجتماعی می پردازد و از میان آن ها بیش از همه بر فقر، رنج، ذلت و خواری تأکید می ورزد. از دیدگاه نیما این پدیده ها اسباب ناآگاهی و ناتوانی انسان را فراهم ساخته و موجب ایستایی اش می گردند و این ایستایی برابر با مرگ و در مواردی مرگ سزاوارتر از آن است. فقر و رنج مورد نظر نیما غالباً ساخته انسان ها و در شمار شرور اخلاقی اند و اگرچه از جهل و ناآگاهی، جنگ، بی هدفی، بی دردی، نفاق و نظایر آن ها مایه ور می گردند، ولی مردم می توانند با تحصیل دانایی و توانایی بر آن ها فائق آیند و در جهت گیری مناسبات اجتماعی و تصمیمات سیاسی به سمت انسانیت، مؤثر واقع شوند.
۸.

کارکردهای تعلیق در ایجاد ابهامهای زبانی و ویرایشی با تکیه بر اشعار نیما یوشیج، شاملو و موسوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۶ تعداد دانلود : ۱۴۵
ابهام گرایی یکی از ویژگیهای بعضی از اشعار برجسته معاصر است که بر اثر القای مفاهیم بکر و از پیش نیندیشیده ایجاد می شود. یکی از کارکردهای این گونه ابهام، ایجاد حس تعلیق است. تعلیق، حالت انتظاری است که گوینده، مخاطب را آگاهانه و هدفمند در تردید و بی خبری از نتیجه روایت قرار می دهد؛ اما به کمک عناصر زبانی، امکان اندیشه، پیش بینی و کشف حلقه های گمشده را در گزاره های شعری فراهم می سازد. تعلیق مخاطب در فهم معانی و مقاصد گوینده، شوق خواندن را سبب می شود. حسّ کنجکاوی خواننده به انضمامِ پیشفرضها، پیش اندیشی هایش و امکانهایی که طی هر تعلیق رخ می دهد، سبب بازتولید معنا می شود. در این جستار، پس از بررسی عوامل زبانی و ویرایشی ابهام همچون واژگان ناآشنا، چندزبانگی، وجود اصطلاحات جدید، کاربرد واژگان تازه و بومی، باستانگرایی، اصطلاحات تخصصی، حذف، جا به جایی ضمیر، هنجارگریزی ویرایشی و... تحلیل خواهد شد که شاعران معاصر، چگونه از این عوامل برای ایجاد تعلیق با کارکرد هایی چون برجسته سازی، آشنایی زدایی، نوگرایی، توسعه معنایی، چندمعنایی، ایجاز، انتقال بنمایه های فرهنگ بومی، توسعه و غنای زبان بهره می جویند تا بتوانند مخاطب را در جریان روایت با خود همراه سازند.
۹.

«بررسی مقایسه ای دعا از منظر مولانا و کاترین پاندر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دعا مولانا مثنوی کاترین پاندر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۳۸
«دعا» به معنی طلب و درخواست کردن است. براساس نظریات معنویان جهان، «دعا» به عنوان یکی از بهترین راه های ارتباط با خدا و از برترین عبادات معرفی شده است. از آنجا که «دعا» در بهداشت روانی افراد مؤثر است، پژوهش ها و مطالعات مقایسه ای در این حوزه از ضروریات معرفتی به شمار می آید و در ایجاد آرامش روحی و روانی افراد به صورت کاربردی مطرح می شود که یکی از نتایج آن، کاهش اضطراب و نزاع در جامعه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه «دعا» از منظر مولانا و کاترین پاندر پرداخته است تا با بررسی مقایسه ای قدرت دعا از منظر مولانا در کتاب مثنوی معنوی به عنوان نماینده عرفان اسلامی با نظرات کاترین پاندر در کتاب قدرت دعا به عنوان نماینده عرفان مسیحی، درخصوص شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی این دو عارف به نتیجه ای پایدار دست یابد. بررسی های بعمل آمده نشان داد که پاندر و مولانا از جهات بسیاری همچون لزوم اخلاص و موهبت الهی بودن دعا با یکدیگر اشتراک دارند اما مهم ترین اختلاف نظر آن ها در ماهیت دعاست زیرا توجه مولانا در دعا به امور معنوی و توجه پاندر به امور مادی است.
۱۰.

طرح واره حرکتی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طرحواره حرکتی منطق الطیر مبدأ مسیر مقصد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۲۹۴
زبان شناسان شناختی معتقدند ذهن با تکیه بر تجربه به مفهوم سازیِ استعاری پدیده ها می پردازد و استعاره مفهومی محصول دو حوزه ذهنی و عینی است. فرایند عینی سازی در استعاره مفهومی بر اساس انطباق یک به یک دو حوزه عینی (مبدأ) و ذهنی (مقصد) که «انگاشت یا انگاره» نامیده می شود، انجام می شود و به کمک طرح واره های تصویری بازتاب می یابد. طرح واره حرکتی از نوع استعاره ساختاری و دارای سه جهت مبدأ و مسیر و مقصد است. منطق الطیر به دلیل ماهیت رواییِ مبتنی بر سفر، قابلیت فوق العاده ای برای تحلیل از دیدگاه طرح واره حرکتی دارد. پرسش این است که انگیزه ها و اهداف طرح واره حرکتی با تکیه بر مبدأ و مسیر و مقصد در منطق الطیر چیست؟ استعاره «سلوک، حرکت است»، استعاره بنیادین یا کلان استعاره عرفانی منطق الطیر است و هدف آن «بازگشت به اصل». با توجه به نتایج تحقیق، در این طرح واره، خود، مبدأ حرکت است؛ هفت وادی، مسیر حرکت است و درگاه سیمرغ/ حق، مقصد حرکت. طرح واره مبدأ ماهیت ارادی و انگیزشی دارد؛ حرکت در طرح واره مسیر عینیت می یابد و مقصد نتیجه حرکت را نشان می دهد. عطار برای تبیینِ سفر بازگشت به اصل بیش از همه به توصیف «مسیرِ» می پردازد و هفت وادی را گذرگاه های اصلی آن می داند. مبدأ سفر در منطق الطیر، «خودِ سایه ای» است و مقصد آن «خودِ مینوی یا خویشتنِ خویش» که به سیمرغ حقیقت تعبیر می شود. رسیدن به مقصد برابر با بازگشت به اصل، کمال اولیه، وحدت و جاودانگی است.
۱۱.

تحلیل اغراض ثانوی فعل امر در اشعار اجتماعی مجموعه آیینه ای برای صداها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اغراض ثانوی کاربردشناسی کنش گفتاری فعل امر شفیعی کدکنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۲۴۹
پیام اصلی گزاره های ادبی در معانی یا اغراض ثانوی آنها نهفته است و مولّف آن را به شیوه ای هنرمندانه و زیبا برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به کار می-گیرد. کنش گفتاری یکی از زیرشاخه های کاربردشناسی و هدف آن، بازگشایی معانی ضمنی است؛ چنان که قرن ها پیش از ظهور آن، علم معانی سنّتی وظیفه تصریح اغراض ثانوی را در قالب گزاره های خبر و انشا بر عهده داشت. فعل امر به عنوان یکی از زیر مجموعه های انشای طلبی در علم معانی، کاربردهای متنوعی دارد و تحلیل کاربردشناسانه آن ، نقش مهمّی در کشف لایه های پنهان روان و تفکّر نویسنده داشته و سبب پیوند هرچه بیشتر عاطفه و بینش شاعر و مخاطب می گردد. محمّدرضا شفیعی کدکنی، شاعر برجسته معاصر با کاربرد فراوان فعل های امر در مجموعه آیینه ای برای صداها، تصویرپردازی و مفهوم سازی اشعار را تحت تاثیر قرارداده است. بررسی ها گویای آن است که شفیعی کدکنی با کاربرد هنرمندانه فعل های امر در بافت تناسبی و تقابلی شعر و به کارگیری عناصر بلاغی متعدّد، توانسته آ نها را در کاربردهای ترغیبی، آرزومندی، التماسی، ارشادی و هشداری در کنار کاربردهای تلویحی دیگری چون بیان شگفتی، تعجیز و تهدید تصویرسازی کند. این اغراض برابر با کنش منظوری در نظریه کنش های گفتاری آستین هستند که با توانایی هنری شاعر در نحوه ارائه آنها، قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و برانگیختن احساسات یا حتّی انجام عمل را بازگو می کنند و گویای کنش فرابیانی یا تأثیری آستین هستند.
۱۲.

گزینش واژگانی، رهیافتی به تحلیل شخصیّت قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واژه مشخصه های معنایی-زبانی کنش های مفهومی-شناختی شخصیت قیصر امین پور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۹۹
هر واژه با تکیه بر دو اصل گزینش و ترکیب، مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی ویژه ای می یابد و خواننده با شناخت واژه ها علاوه بر دریافت متن، شاعر را نیز می شناسد. در مقاله حاضر مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی واژه ها در اشعار قیصر امین پور به عنوان یکی از نمودهای شخصیّتی با تکیه بر جدول تیپ های پنج گانه دانیل ناتل بررسی شد و براساس نتایچ تحقیق، شخصیّت قیصر در اشعارش چند بُعدی است. او در تنفس صبح به سبب ویژگی هایی چون زودجوشی، پرشوری، هیجانی، شخصیّت برونگرا دارد. در آینه های ناگهان به خاطر کمال گرایی، سازمان یافتگی ذهنی، هدفمندی و واکنش های اجتماعی، شخصیّت دور اندیش دارد. در گل ها همه آفتابگردانند ، خلاقیت، تخیّل قوی، اعتقاد به ماوراءالطبیعه، علاقه مندی به گرایش های عرفانی و هنری او را واجد شخصیّت گشوده ذهن کرده و ویژگی های بیزاری از رنج های اجتماعی، عشق ورزی و مهربانی، شکیبایی، شیفتگی به فضایل اخلاقی در دستور زبان عشق ، شخصیّت او را درونگرا و سازگار نموده است.
۱۳.

تحلیل کارکردهای قید در اشعار دقیقی و فردوسی توسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی دقیقی گشتاسپ نامه قید کارکردهای قید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۶ تعداد دانلود : ۴۳۲
یکی از شاخصه های مهم در بررسی میزان ادبیّت متون، واژهگزینی در محور جانشینی و ترکیب واژه ها در محور هم نشینی است. آن چه این گزینش و ترکیب را به ارزش هنری تبدیل میکند، کاربرد هنرمندانه آنها متناسب با بافت متن است. اگرچه شاید استخراج و تحلیل همه عناصر و تمایزات ادبی متون دشوار باشد، اما می توان بسیاری از آنها را برشمرد و تبیین نمود. از این رهگذر، قیدهای زمان، حالت و تشبیه و کارکردهای آنها بهعنوان یکی از عناصر متون حماسی در گشتاسپنامه دقیقی و بخش پادشاهی گشتاسپ در شاه نامه مقایسه و با روش توصیفی-تحلیلی بررسی شد. یافتههای تحقیق نشان می دهد که فردوسی بیش از دقیقی در برجستهسازی ارزشهای ادبی قید به خصوص آمیزش قیدها با صور خیال اهتمام ورزیده و از این رو، اهتمام فردوسی و کمتوجهی دقیقی به آمیزش قیدها با صور خیال، تفاوت عمده دو شاعر در کاربرد قید است. از همین رهگذر، قید زمان در شاه نامه بیش از گشتاسپ نامه با صور خیال و فضاسازی مرتبط است و به سبب ارزش سبکیاش، میتوان آن را «قید تصویری» نامید که علاوه بر ارزش ادبی، ارزش فکری نیز دارد. واژهها در ساختمان قید زمان در گشتاسپ نامه به اندازه شاه نامه، رنگ و لحن حماسی ندارند. قید حالت در شاه نامه یکی از شگردهای توصیف رفتار، حالات روحی و حرکات رزمی قهرمانان، خلق ایجاز و موسیقی است. یکی از تمایزات قید تشبیه در شاه نامه، «به گزین» کردنِ قیدها، به خصوص ادات تشبیه است. مشبه بهها و ادات تشبیه در شاه نامه نسبت به گشتاسپ نامه، لحن و رنگ حماسی بیشتری دارند و تنوّع آنها در شاه نامه دال بر قدرت تخیّل و تعالی فکر فردوسی است.
۱۴.

از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تأویلی در اندیشه و آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پل ریکور عین القضات همدانی هرمنوتیک تأویل نوبت های سه گانه تأویلی/ هرمنوتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۹ تعداد دانلود : ۲۹۸
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه های عین القضات، اصلی بنیادین  به شمار می آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می رسد و در انتها نیز مدارجی را می پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت های سه گانه تأویلی عین القضات در پرتو مراتب سه گانه معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت شناختی، بُعد هستی شناختی نیز پیدا می کند؛ سلسله مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم  و دل به ساحت و افق تازه ای می شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده  در مواجهه با متن  مراحلی را پشت سر می گذارد که عبارت اند از: «تبیین»، «فهم»،  و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می کند و به نشانه شناسی واژگان توجه دارد. در مرحله «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحله پایانی فهم است که داده های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت تر از خویش نائل می شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت های سه گانهتأویلی عین القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/ هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین القضات پرده برداریم.
۱۵.

مخاطب شناسی در غزلیّات حافظ شیرازی با تکیه بر نقش ترغیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ی ارتباط یاکوبسن نقش ترغیبی حافظ شیرازی مخاطب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۳ تعداد دانلود : ۷۳۶
یاکوبسن، ابزارهای تاثیرگذاری زبان را در شش حوزه ی عاطفی، ترغیبی، ارجاعی، فرازبانی، همدلی و ادبی معرفی می کند که هنرمند باید با هدایت پیام خود از طریق این شش مجرا، مخاطب خویش را تحت تأثیر قرار دهد. حافظ در ترغیب، با مخاطب خاص یا عام سخن می گوید، لذا در تحلیل خطاب ها، شناخت مخاطب مورد نظر شاعر و بررسی میزان تأثیر ترغیبات بر مخاطب اهمیّت بسیاری دارد. شناخت مخاطبان حافظ، دریچه ای به سوی درکی صحیح از فضای سیاسی- اجتماعی حاکم بر زمانه ی حافظ و گفتمان رایج در آن می گشاید. حافظ پیام های ترغیبی را، در زمینه های مختلف دینی، عرفانی، اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با مخاطبانی متنوع و به قصد ایجاد تأثیر، تغییر و اصلاح، مطرح می کند. مخاطبانی که متناسب با مضمون پیام، شخصیت ها و نهادهای سیاسی و اجتماعی را نیز در خویش جای داده اند. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است و کل غزلیّات حافظ مورد بررسی قرار گرفته اند و ابیات مرتبط با بحث استخراج و تحلیل شده اند. مخاطب شناسی یکی از عناصر بنیادی نظام شاعرانه ی حافظ محسوب می شود. گزاره های شعر حافظ با توجه به شخصیت مخاطب شکل می گیرد. کارکرد غالب جمله های امر، نهی، ندا و برخی از جمله های خبری، ترغیب مخاطب به اهداف مورد نظر حافظ است.
۱۶.

طرح واره عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره حرکت عمودی حرکت صعودی طرح واره منطق الطیر عطار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵ تعداد دانلود : ۲۹۳
زبان شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می پردازد و با بررسی طرح واره های تصویری و کشف انگاشته ای میان حوزه ذهنی و عینی، شناخت تازه ای از سوژه به دست می دهد. طرح واره حرکتی، طرح واره ای تصویری است که در آن، انسان از تجربه حرکت خود و پدیده های متحرک برای پدیده های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می سازد. منطق الطیر به دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح واره حرکتی را دارد. این طرح واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می داند و نتیجه آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبه اسرار» می خواند. مقصود او از طرح واره نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن ها و منظورش از طرح واره صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به دنبال آن، انسان قوه درکش را از دست می دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می شود. هریک از طرح واره های نزولی و صعودی می توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
۱۷.

گفتمان شناسی انتقادی چوبک در رمان «تنگسیر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چوبک گفتمان شناسی فرکلاف کردار اجتماعی تنگسیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۱۵
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی میان رشته ای و روشی تحلیلی است که به دنبال شناخت گفتمان های مختلف، کشف حقایق نهان در ژرف ساخت آن ها و تبیین نوع رابطة گفتمان ها، گویندگان و نویسندگان باقدرت است. از سویی، ادبیّات، به ویژه داستان و رمان، به سبب سرشت مردمی و مرتبط با موضوعات اجتماعی، یکی از عرصه های بروز و ظهور گفتمان است. ادبیات سرشار از حقایق تاریخی است که گاه در قالب داستان و رمان بیان می شوند و با درک و کشف آن ها می توان به شناخت هرچه بهتر تاریخ و فرهنگ یک کشور نایل آمد. این مقاله با بررسی رمان « تنگسیر»، به عنوان نخستین رمان چوبک در دهة چهل، گفتمان های حاکم بر آن، به ویژه گفتمان خاصّ چوبک را در آن برهة تاریخی سیاسی از منظر رویکرد انتقادی فرکلاف تحلیل کرده است. گفتمان شناسی این اثر نشان می دهد که چوبک در دهة پرالتهاب و ایدئولوژیک چهل، اثری سیاسی پدید آورده که رویکرد، زبان و مضامین انقلابی دارد و غالب نشانه های به کار رفته در آن، حاکی از این است که گفتمان نویسنده، ضدّ حکومت، ضدّ استبداد و استعمار است و او نسبت به تغییر شرایط، نگاهی مثبت دارد؛ تغییری که به پشتوانة خیزش مردمی، در سایة اتحاد و با تکیه بر سلاح به دست می آید.
۱۸.

رستم و جست وجوی فردیّت در جهانگیرنامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان شناسی تحلیلی یونگ فرایند فردیت جهانگیرنامه رستم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه پهلوانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی نقد کهن الگویی
تعداد بازدید : ۱۴۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۷۵
جهانگیرنامه، سرودة قاسم مادح، یکی از منظومه های حماسی است که به شرح زندگی رستم پس از مرگ سهراب و سپس آشنایی او با دلنواز، دختر مسیحای عابد، و تولد جهانگیر و شرح دلاوری های او می پردازد. در بخش آغازین داستان، رستم که پس از کشتن سهراب دچار بی هویتی و سردرگمی و پریشانی شده است، با ترک وطن و رفتن به سرزمین مازندران و به عبارتی با قدم نهادن به عالم ناخودآگاهی، سفری درونی را آغاز می کند که منجر به تحوّل شخصیت او می شود. سفر رستم به مازندران و حوادثی که با آن روبرو می شود و مراحلی که پشت سر می گذارد، قابلیت نقد کهن الگویی را دارد. این پژوهش بر مبنای فرآیند فردیّت در روان شناسی تحلیلی یونگ، به بررسی کهن الگوهای این منظومه از جمله نقاب، آنیما، سایه، پیر خردمند و... پرداخته و تحقّق دوبارة فرآیند فردّیت را در شخصیت رستم تحلیل کرده است؛ در این داستان رستم پس از کشتن سهراب، با ترک عالم خودآگاهی (ایران) و قدم نهادن به سرزمین ناشناختة ناخودآگاهی (مازندران) و پس از رویارویی با عناصر و جنبه های ناخودآگاهی، آمادة یافتن فردّیت ازدست رفتة خود می شود. فردّیت رستم که با مرگ سهراب خدشه دار شده است، با رویارویی با جهانگیر، که جانشینی برای سهراب است، بازسازی می گردد.
۱۹.

تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی رابطة عاشق و معشوق در غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان معشوق سعدی عاشق مردم طبقة حاکم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۰ تعداد دانلود : ۱۵۴۲
در ادبیات عاشقانة سبک عراقی به ویژه در غزلیات سعدی از جفای معشوق و خواری عاشق در برابر او، بسیار صحبت می شود. عشق در ادبیات فارسی مقدّس است؛ اما گاه به مانعی در راه عاشق تشبیه می شود. پرسش این پژوهش آن است که آیا ورای این گونه مضامین، مفاهیم و مقاصدی فراتر از عشق زمینی وجود دارد. در پاسخ به این سؤال، یک چهارم غزلیات سعدی بر اساس تحلیل گفتمان سیاسی اجتماعی بررسی شد. در نتیجه آن می توان دریافت در این گونه مضمون سازی ها، معشوق، نمادی از پادشاهان مستبد و شاعر، نمایندة ملّت است که در برابر جفا و بیداد، فریاد اعتراض برمی آورد. استعارة عشق به منزلة مانع به تعارض گفتمان عاشق و معشوق دلالت می کند و به منزلة دام، نشان دهندة تلاش معشوق برای تسلّط همه جانبه بر عاشق است. این تصویر با انگارة ارباب رعیّتی یا شبان رمگی میان حکومت کنندگان و حکومت شوندگان مطابقت دارد.تشبیه معشوق به پادشاه و شیوة مقابله با او در غزلیات سعدی، طرح آگاهانه تری از شاعران دیگر دارد. سعدی به پذیرش مانع معتقد است و با این شگرد، صلح طلبی تودة مردم را در برابر ستیزه جویی طبقة حاکم برجسته می کند. انتقاد از قدرت در قالب عشق، استتار و نهان شدن شاعر پشت این استعاره را ممکن می کند. در اینجاست که شاعر می تواند دیدگاه انتقادی خود را مستقیم و بی پروا و گاه تلخ و گزنده مطرح کند.
۲۰.

بررسی چندمعنایی در پسوند اشتقاقی «ین» با تکیه بر متون ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی پسوند «ین» انتقال معنا هنرآفرینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۸ تعداد دانلود : ۹۹۱
واژة مشتق در دستورهای مبتنی بر نظریة ساختاری آن است که از یک تکواژ آزاد و دست کم یک وند ساخته شده باشد. بر اساس این نظریه، پایه واژة کلمات مشتق الزاماً فعلی نیست و می تواند اسمی و وصفی و... نیز باشد. همچنین، وند می تواند مقوله/نوع و معنای واژه را تغییر دهد و چندمعنایی پدید آورد. چندمعنایی یعنی یک واژه از چند معنی برخوردار باشد و می تواند در سطح تکواژ، واژه، گروه و جمله بررسی شود. انتقال معنا، هنرآفرینی و کاربرد ویژه از مهم ترین علل پیدایش چند معنایی اند. پسوند «ین» از پسوندهای زایا و فعال زبان فارسی است که با ساختن واژگان اشتقاقی، چندمعنایی پدید می آورد. نوع واژگان مشتق از پسوند «ین» غالباً صفت نسبی است و بنابراین، در جایگاه صفت می نشینند و معانی شان وابسته به همنشین، یعنی موصوف آنهاست. واژگان مذکور گاهی تحت تأثیر همنشینی معنایی، جانشین موصوف می شوند و تغییر مقوله، انتقال و افزایش معنایی را سبب می گردند. هنرآفرینی از دیگر کارکردهای واژگان اشتقاقی با پسوند «ین» برای انتقال معنا و عامل دیگر پیدایش چندمعنایی است که افزون بر کاربرد واژگان به شکل استعاری و مجازی، به صورت آرایه های استخدام، ایهام، تضاد و جناس نیز نمود پیدا می کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان