احمد ذاکری

احمد ذاکری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۹ مورد از کل ۵۹ مورد.
۴۱.

انتقاد اجتماعی در دیوان ناصرخسرو قبادیانی« اشخاص و طبقات اجتماعی»

کلیدواژه‌ها: اسماعیلی ناصبی خلفا فقها سلاطین شاعران مداح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۸۷۹
به نام « خداوندی که در وحدت قدیم ست از همه اشیا »  (ناصر خسرو، دیوان ، 1/1 )         « ناصرخسرو قبادیانی » یکی از چهره های درخشان ادبی و علمی قرن پنجم ایران است که خلاف رسم زمانه اش عوض مدیحه سرایی سلاطین و امرا وخوشباشی وکامجویی، اشعار و افکارش را با تمسّک به آیات قرآن، احادیث، راه و روش ائمّه به ویژه حضرت علی( ع )وخلفای فاطمی درگرو تمجید وتجلیل از حق،کسب فضیلت، دانش، ستیزه و انتقاد علیه مفاسد و زشت کاری های اجتماعی زمانه، زهد مثبت و ستیهنده قرار می دهد. او خواستار جامعه ای است پاک و منزّه یا به تعبیری « آرمان شهری »که دور از مفاسد اجتماعی  باشد و معتقد است که چنین جامعه ای جز زیر سیطره ی « دین حق » تحت لوای مذهب اسماعیلی به وجود نمی آید، غ زل و م دیحه ی س لاطین را گزافه می شمارد و از ش اعرانی که از عشق و می و مطرب سخن می گویند، بیزاری می جوید.        بر همین اساس توجّه این مقاله به « انتقاد ناصرخسرو به اشخاص و طبقات اجتماعی در دیوان اشعارش » از مخالفان چه خواص و چه عوام معطوف شده است.       او اشخاص و طبقات حاکم زمانه اش از جمله:« ناصبیان، فقها، علما، واعظان و خطیبان، خلفا، امیران خراسان، حاکمان و ستمکاران، سلاطین و شاهان، چاکران و وابستگان قدرت، شعر فروشان و اهل غزل، فریفتگان دنیا و زمان، اهل هوا و هوس، افراد جاهل وعوام، طمع کاران و اهل آز، ریا کاران و چاپلوسان،خراسان و خراسانیان» را مورد انتقاد قرارداده است .
۴۶.

آیین تعلیمی کفن و دفن و سوگواری در هشت اثر حماسی (شاه نامه، گرشاسب نامه، اسکندرنامه، ظفرنامه، مهابهارات، اودیسه، ایلیاد و انه اید)

کلیدواژه‌ها: مرگ آیین کفن و دفن سوگواری فرهنگ تعلیمی ادبیات حماسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۳۳۳
سایه سیاه و سنگین مرگ، این دغدغه همیشگی ذهن بشر، همگام با زندگی همواره  با انسان بوده و این راز مخوف پیوسته ذهن او را به خود مشغول داشته است. بشر راه های بسیاری را برای مقابله با مرگ یا فرار از آن آزموده ولی راه به جایی نبرده، لذا تلخی حضورش را پذیرفته و بدان تن داده است. با قبول واقعیت مرگ، هر ملّتی به فکر افتاد تا این بخش از زندگی را بنا بر مذهب و فرهنگ و سنّت خویش با آداب خاصی پاس دارد.  رفتگان را بزرگ بشمارد و خود را در برابرش آماده کند. شاید وصیّت کردن، نمایش آمادگی در برابر مرگ باشد. در این مقاله سعی شده تا حدّ امکان به آداب سوگواری در چند اثر حماسی پرداخته شود.
۵۳.

توجیه المحال در ادب فارسی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توجیه المحال وفاق الضدین خلاف آمدِ عادت شطح قیاس خلف و متناقض نما

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۱۶
یکی از جذّاب ترین آرایه های ادبی «توجیه المحال» است. این آرایه زیبای بدیعی، با سخنان عارفان بزرگی چون بایزید بسطامی و حسین بن منصور حلّاج پدید آمد و آنگاه در شعر سرایندگانی همچون سنایی غزنوی، عطّار نیشابوری و حافظ، جایگاهی استوار یافت. سپس دامنه آن به شعر سبک هندی اصفهانی نیز کشیده شد. برای این آرایه ادبی شاخه هایی مانند: شطح، خلاف آمد عادت، وفاق الضّدین و... می توان نام برد که در دانش منطق از آن با نام های قیاس خلف و متناقض نما یاد کرده اند. در کتاب های نقد ادبی و بدیع روزگار ما جای آن خالی مانده با آنکه ادبیات معاصر ما نیز نیم نگاهی بدان دارد. در این گفتار به بررسی و واجست این آرایه دیرپای ادب فارسی خواهیم پرداخت.
۵۵.

حافظ و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۰۱
میان ابوالعلا معری ، خیام و حافظ همسویی هایی وجود دارد که همه این اشتراکات نه در اثر تاثیر مستیم آنها از یکدیگر است . اشتراکات فکری حافظ و خیام را می توان در سه مقوله : خدا ، انسان ، جهان بررسی کرد . بیگمان زیر بنای فکری خیام ، ارسطویی است و زیر بنای فکری حافظ افلاطونی و اشراقی است . ولی آن دو درباره جهان و انسان غم مشترکی دارند برای مثال مرگ ، ناپایداری های جهان و اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار آنها بسیار رنج می دهد و به اندیشه وا می دارد ، بنابر هر دو سفارش هایی به دریافت وقت و اغتنام فرصت دارند . هر دو معتقدند به نیرویی مسلط بر اراده انسان هستند و از دست این نیروی ناگزیر با زبان شعر به فغان آمده اند . هر دو از وضع جهان و اداره آن ناراضی هستند و شکایت دارند . هر دو رند و سنت شکن هستند.
۵۶.

مقیاس های شاعرانه و سبک هندی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک هندی
تعداد بازدید : ۲۴۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
مقیاس های شاعرانه،‌ یکی از آرایه های زیبای ادبی است که تاکنون ناشناخته مانده و کمتر کسی به واجست آن پرداخته است. این آرایه ادبی در دستور زبان فارسی هم چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. برخی دستورنگاران متوجه آن شده و از آن با عنوان های وابسته های عددی، روشنگر، صفت شمارشی مرکب، ممیز، رابط های کلی عددی یاد کرده اند.در این مقاله، به بررسی مقیاس های شاعرانه از قرن پنجم تا قرن دوازدهم، سبک خراسانی تا سبک هندی پرداخته شده است.فراوانی این مقوله دستوری و آرایه ادبی، بیشتر در شعر قالب صائب تبریزی و بیدل دهلوی، دو شاعر نماینده حوزه های اصفهان و هند، در شعر قرن یازدهم و دوازدهم می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان