محبوبه طاهر

محبوبه طاهر

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود، شاهرود، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۴ مورد از کل ۵۴ مورد.
۴۱.

اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش یافتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روان نمایشگری سازش یافتگی کم توانی ذهنی خفیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۶
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اصلی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف مشکل در سازش یافتگی است، برای کاهش این نارسایی باید از روش های عملیاتی که مناسب با سطح هوشبهر این کودکان باشد استفاده کرد، یکی از روش های مناسب برای آموزش افراد با سطح هوشی عملیاتی، آموزش روان نمایشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش ی افتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کودکان پسر با کم توانی ذهنی خفیف شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود و خروج از نمونه انتخاب شده و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. هر دو گروه پرسشنامه سازش یافتگی (سینها و سینگ، 1993) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه روان نمایشگری 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایشی، در مرحله پس آزمون، مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روان نمایشگری موجب افزایش سازش یافتگی کلی و خرده مقیاس های عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (0/05>p). نتیجه گیری: آموزش روان نمایشگری از طریق ایفای نقش برای کودکان گروه آزمایش، تجربه فهم دقیق تر احساس ها و هیجانات را فراهم کرد و از این طریق به افزایش سازش یافتگی عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف منجر شد.
۴۲.

اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس بر عزّت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان چندوجهی لازاروس اختلال اضطراب جدایی سازش یافتگی عزت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس بر عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینای مشهد در سال 1397 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر از آن ها انتخاب شد و سپس به شیوه ی تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه (8 نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه   های عزت نفس روزنبرگ (1965)، پرسشنامه اضطراب اسپنس (1997) و پرسشنامه سازش یافتگی دانش آموزان  سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند، برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان چند وجهی لازاروس اجرا شد درحالی که گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد، درمان چند وجهی لازاروس باعث افزایش عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.بر این اساس می توان نتیجه گرفت درمان چندوجهی لازاروس با تکیه بر 7 بعد مختلف و تاثیرگذاری بر آن، می تواند روشی موثر در درمان اختلال اضطراب جدایی و بالا رفتن عزت نفس و سازش یافتگی در این کودکان شود.
۴۳.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال سوء مصرف مواد انعطاف پذیری روانشناختی درمان نگهدارنده تحمل پریشانی خودنظم جویی ارادی ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه: سوءمصرف مواد یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر بوده و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب های اجتماعی نمود عینی دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه ها و امور را به خود اختصاص می دهد. با این حال روش های درمانی مختلف نتایج چندان موفقی در سازه های روانشناختی اعتیاد به همراه نداشته و بازگشت به مصرف مجدد در افراد ترک کرده همچنان شیوع بالایی دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399-1400 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2002) قرار گرفتند. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر هر سه متغیر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0/0001 p<) و میانگین گروه آزمایش، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0/0001 p<). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان ذهن آگاهی با کمک به افراد در تمرکز بدون قضاوت روی تجربیات در زمان حال، بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است؛ بنابراین می توان از درمان ذهن آگاهی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد بهره برد.
۴۴.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر تحمل پریشانی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۷۹
سوءمصرف مواد یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم و مهم ترین عامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر است. این پژوهش باهدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر تحمل پریشانی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 72 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی و ذهن آگاهی قرارگرفتند. نتایج تحلیل آزمونِ تحلیل کوواریانس یک راهه نشان داد بین هر سه رویکرد مداخله ای و گروه گواه در میزان تحمل پریشانی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده تفاوت معنادار وجود دارد. بین گروه پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی تفاوت معناداری وجود ندارد اما میانگین گروه پذیرش و تعهد بیشتر از میانگین گروه مصاحبه انگیزشی (p<0/001) و میانگین گروه ذهن آگاهی بیشتر از میانگین گروه مصاحبه انگیزشی است (p<0/001). براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی با کمک به افراد در برقراری ارتباط با تجارب دردناک و مواجهه با هیجان منفی بر تحمل پریشانی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است.
۴۵.

مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنادرمانی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد احساس تنهایی سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
زمینه: سالمندی به عنوان پدیده طبیعی تحول، دارای جنبه های مثبت و منفی است و تغییرات جدیدی در وضعیت اجتماعی و روانی فرد ایجاد می کند. بنابراین مداخلات روانشناختی می تواند کمک شایانی به آسیب های فردی، اجتماعی و اقتصادی در سالمندان کند. در همین راستا شناسایی مداخلات کارآمدتر ضروری به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی معنادرمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی سالمندان انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندان شهر تهران در سال 1400 بود که 45 نفر از میان سالمندان به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس احساس تنهایی (دی توماسو و همکاران، 2004) استفاده شد. در پژوهش حاضر از روش های مداخله معنادرمانی (فرانکل، 1963) و روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) استفاده شد و درحالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های معنادرمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه از لحاظ احساس تنهایی در مرحله پس آزمون با تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 P<) و دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه، بر متغیر احساس تنهایی و مؤلفه های آن تأثیرگذار بوده اند اما اثربخشی دو گروه مداخله با هم تفاوت معناداری نداشت (05/0 P<). نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و معنادرمانی با وجود استفاده از تکنیک های منحصربه فرد خاستگاه و ویژگی های مشنرک کارآمد و کاربردی دارند که احساس تنهایی را در سالمندان به یک اندازه کاهش می دهند.
۴۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و مصاحبه انگیزشی بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمام مردان دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان رباط کریم از اسفند 1399 تا خرداد 1400 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 71 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودتنظیمی ارادی استفاده شد. گروه های آزمایشی به مدت 10 جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد، مصاحبه انگیزشی، و ذهن آگاهی قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت گروه آزمایش و گروه گواه در هر سه رویکرد معنادار بود و به ترتیب ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی بیشترین تأثیر را بر خودتنظیمی ارادی در افراد دارای اختلال مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده داشتند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل می توان نتیجه گرفت که افراد دارای اختلال مصرف مواد با یادگیری فنون مبتنی بر ذهن آگاهی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، و مصاحبه انگیزشی می توانند به خودتنظیمی ارادی بیشتری دست پیدا کنند، اما فنون ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بیش از مصاحبه انگیزشی در این امر توفیق دارند.
۴۷.

اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۸ تعداد دانلود : ۷۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثر بخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزند پروری بر بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر پایه های پنجم و ششم ابتدایی با اختلال نافرمانی مقابله ای منطقه 9 آموزش وپرورش شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بودند که تعداد 45 نفر بر حسب شرایط ورود و خروج و نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه مطالعه شده انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان، مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش بازداری پاسخ بودند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه های آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری دارد (5/0>P). همچنین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری در بازداری پاسخ دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی دارد (5/0>P). نتیجه گیری: بنابراین آموزش مدیریت خشم و فرزند پروری می تواند به عنوان روش های مداخله ای برای بهبود بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای استفاده شود.
۴۸.

مقایسه اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی و تنظیم هیجان بر بی حوصلگی، استفاده از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۵
یکی از ویژگی های بارز دوران نوجوانی، تمایل برای کسب تجارب جدید و آزمودن رفتارهای پرخطر است. بنابراین این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش کفایت اجتماعی و مهارت های تنظیم هیجان بر آمادگی برای بی حوصلگی، استفاده مشکل زا از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان انجام شد. این پژوهش تجربی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر شاهرود در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آنها نمونه ای 45 نفری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. گروه های آزمایش و گواه به روش تصادفی معادل شدند. آموزش کفایت اجتماعی و آموزش مهارت تنظیم هیجان طی 8 جلسه 45 دقیقه ای به ترتیب در گروه های آزمایش 1 و 2 انجام شد گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها به کمک پرسشنامه خطرپذیری جوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، پرسشنامه آمادگی برای بی حوصلگی فالمن و همکاران (2013) و مقیاس استفاده آسیب زا از تلفن همراه جنارو و همکاران (2007) جمع آوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش در مرحله پس آزمون از نظر رفتارهای پرخطر، آمادگی برای بی حوصلگی و استفاده آسیب زا از تلفن همراه کاهش معنی داری داشتند (05/0>P). همچنین آموزش کفایت اجتماعی نسبت به مهارت تنظیم هیجان اثربخشی بیشتری داشت با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت، آموزش کفایت اجتماعی با تعدیل احساسات به مقابله با بی حوصلگی دست زده و با افزایش خودکنترلی، نسبت به آموزش مهارت تنظیم هیجان، تاثیر بیشتری بر عدم استفاده آسیب زا از تلفن همراه و گرایش به رفتارهای پرخطر دارد.
۴۹.

اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه بر تنظیم هیجان و تبعیت درمانی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش اختصاصی سازی حافظه تنظیم هیجان تبعیت درمانی سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۵۷
مقدمه: سرطان از چالش برانگیزترین بیماری های عصر حاضر است. لذا انتخاب و کاربست مداخله ای با هدف ارتقای کیفیت زندگی، سلامت روانشناختی و سازگاری بیماران سرطانی حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه به عنوان مداخله ای کوتاه مدت بر تنظیم هیجان و تبعیت درمانی بیماران سرطانی بررسی شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات نیمه آزمایشی با طرح اندازه گیری مکرر، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه پژوهشی ۶۰ نفره انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه ۳۰ نفره جایگزین شدند؛ گروه مداخله به مدت ۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش دریافت کردند و گروه دوم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه تنظیم هیجان (CERQ) و پرسشنامه تبعیت درمان و در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از دو گروه جمع آوری شد. برای تحلیل نتایج نرم افزار ۲۴-SPSS و روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش راهکارهای تنظیم هیجان در گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه نسبت به گروه کنترل مشاهده می شود؛ همچنین در خصوص تبعیت درمانی بین دو گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و اثر اصلی گروه(0/251= F=13/85،P<0/01،Ƞ2)، اثر اصلی زمان (0/825= F=274/22،P<0/01،Ƞ2) و اثر تعاملی گروه*زمان (0/830= F=283/21،P<0/01،Ƞ2) معنادار است. نتیجه گیری: آموزش اختصاصی سازی حافظه به بهبود راهبردهای سازگارانه و تعدیل راهکارهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و همچنین افزایش تبعیت درمانی در این بیماران می انجامد.
۵۰.

اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت درمانی نگرش به باروری و فرزندآوری مادران اختلالات طیف اوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۵۰
اختلالات طیف اوتیسم اثرات نامطلوبی ب ر زندگی خانوادگی می گذارد. بر این اساس این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به فرزندآوری مادران دارای فرزند با اختلالات طیف اوتیسم انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران دارای فرزند مبتلا به اوتیسم شهر ساری در سال 1401-1400 تشکیل دادند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه (15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. افراد حاضر در گروه آزمایش مداخله واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود را طی دو ماه در 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه مورداستفاده در این پژوهش شامل مقیاس نگرش به باروری و فرزندآوری سودربرگ و همکاران (2013) بود. نتایج آزمون نشان داد که واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود بر نگرش به باروری و فرزندآوری مادران فرزند با اختلالات طیف اوتیسم تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش واقعیت درمانی مبتنی بر پذیرش مثبت بی قیدوشرط خود با بهره گیری از آموزش روش های مناسب برای پذیرش واقعیت و انتخاب های اخلاقی و مسئولانه می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود نگرش به باروری و فرزندآوری مورداستفاده قرار گیرد.
۵۱.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال سوء مصرف مواد انعطاف پذیری روان شناختی تحمل پریشانی خودتنظیمی ارادی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۵
سوءمصرف مواد مخدر در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که منشأ بسیاری از کج رفتاری ها و جرایم محسوب شده و تحت تأثیر عوامل روان شناختی بسیاری قرار دارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوء مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان 20 تا 45 ساله دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهر رباط کریم، از اسفند 1399 تا خرداد 1400بودند. که از بین آن ها نمونه ای به حجم 36  نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه (18 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه گواه) به تصادف جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر شامل پرسش نامه خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسش نامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هر سه متغیر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0001/0p<) و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0001/0>p). نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده اثربخش است؛ بنابراین می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد و درنتیجه کاهش بزهکاری و هزینه های مادی و معنوی نهادهای نظامی و قضایی بهره برد.
۵۲.

پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب ابتلا به کرونا راهبردهای تنظیم شناختی هیجان باورهای مذهبی تاب آوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۳۷
مقدمه: کرونا ویروس از جمله ویروس هایی است که باعث عفونت های تنفسی می شود. بعلاوه انسان همواره در مواجهه با شرایطی که کنترل آن از حیطه اختیاراتش خارج است، دچار ترس و اضطراب می شود. هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، باورهای مذهبی و تاب آوری در دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ بود، که به روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به جدول کرجسی و مورگان تعداد ۳۸۴ دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اضطراب کرونا ویروس (۱۳۹۸)، نظم جویی شناختی هیجان (۲۰۰۱)، باورهای مذهبی آلپورت و راس (۱۹۶۷) و تاب آوری کانر و دیویدسون (۲۰۰۳) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه و نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج بین تنظیم شناختی هیجان و تاب آوری رابطه منفی (۰/۰۵>P) و با جهت گیری مذهبی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد (۰/۰۵>P). همچنین تحلیل رگرسیون نشان داد ۲۹/۶ درصد از واریانس اضطراب ابتلا به کرونا براساس راهبردهای سازگار و ناسازگار تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و تاب آوری قابل تبیین است. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که راهبردهای تنظیم شناختی هیجان، جهت گیری/ باورهای مذهبی و تاب آوری توانایی پیش بینی اضطراب ابتلا به کرونا در دانشجویان را دارد و می تواند سبب کاهش اضطراب کرونا دانشجویان شود.
۵۳.

بررسی راهکارهای حفظ، تقویت و نهادینه کردن روحیه ایثارگری

کلید واژه ها: نظرسنجی عمومی ایثارگران روحیه ایثارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای راهکارهای حفظ، تقویت و نهادینه کردن روحیه ایثارگری در جامعه از دیدگاه افراد ایثارگر و عادی انجام شد. روش: نوع مطالعه حاضر توصیفی- زمینه یابی است. جامعه مورد مطالعه تمامی افراد ایثارگر و عادی شهرستان رشت در سال 1390بودند. حجم نمونه شامل 300 نفر افراد ایثارگر و 300 نفر افراد عادی بودند که به ترتیب با روش نمونه گیری تصادفی و نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه راهکارهای تقویت روحیه ایثارگری حسین خانزاده (1392) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج : نتایج نشان داد که گروه ایثارگران، معرفی ایثارگران و شناساندن الگوهای ایثار و شهادت به نسل جوان و افراد عادی جامعه، تلاش در جهت رفع نیازهای اولیه افراد جامعه مانند نیاز به شغل و ازدواج ، پرهیز از دنیا طلبی و مادی گرایی مسئولان را به ترتیب، مهم ترین عوامل مؤثر در تقویت روحیه ایثارگری می دانند. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین افراد عادی و ایثارگر از نظر میزان موافقت با راهکارهای تقویت روحیه ایثارگری تفاوت معنا دار وجود دارد. بحث: برای داشتن نسلی با عزت و آماده ایثار و شهادت لازم است ابتدا عوامل تأثیرگذار در این عرصه شناسایی ، سپس با تمام ظرفیت و توان و با استفاده از نظر متخصصان برای اجرای مناسب هر کدام از آنها برنامه ریزی دقیق صورت گیرد.
۵۴.

تأثیر آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نافرمانی مقابله ای مدیریت خشم فرزند پروری توجه انتخابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۷
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه ۹ شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بود که از بین آنها تعداد ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از راه نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی با گروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و روان درمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان