مطالب مرتبط با کلیدواژه

عالم محسوس


۱.

فلاح و موکشه در آرای امام خمینی(ره) و شنکره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت عمل فلاح موکشه حق واحد عالم محسوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
تعداد بازدید : ۱۱۵۲ تعداد دانلود : ۵۴۴
فلاح و رستگاری در آرای امام خمینی(ره) با عنایت به آیاتی که در این باب در قرآن کریم آمده، با دو رکن مهم معرفت و عمل پیوند یافته و از سوی دیگر تحت تأثیر اندیشه توحیدی ایشان رنگ ویژه­ای گرفته است. تزکیه نفس، تقوای الهی و تسلیم در محضر حق واحد و مطلق، از مقوله عبودیت مخلصانه است که در آرای امام، منهاج فلاح و رستگاری محسوب می­شود و دل کندن از هرچه جز اوست و دل سپردن به او، عین نجات و فلاح به­شمار می­آید. اقوال و آرای «شنکره»Šankara)) حکیم و عارف نامدار قرن 8 و 9 میلادی و بنیان­گذار مکتب ادویته ودانته (Advaita-Vedanta) نیز در باب «موکشه» (ašMok) و نجات کاملاً مبتنی بر وحدت وجود بوده و مستلزم دل کندن از جهان موهوم می­باشد. در آرای شنکره مقوله معرفت به اصل یگانگی برهمن و آتمن، رکن مهمی است که موکشه در گرو آن می­باشد؛ عمل نیک نیز گرچه در برخی اقوالش مدنظر قرار گرفته، اما در کل از جایگاه مهمی - دست­کم برای صاحبان اندیشه و معرفت که در سطوح بالایی از ادراک قرار گرفته­اند - برخوردار نمی­باشد.
۲.

نقد و بررسی کتاب بررسی تطبیقی اندیشه های افلاطون و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان افلوطین مولوی افلاطون عالم محسوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق گروه های ویژه نقد و بررسی کتاب
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی گروه های ویژه نقد و بررسی کتاب
تعداد بازدید : ۱۴۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۲۷
بی تردید افلاطون متفکر بزرگی است که تأثیر فراوانی بر فرهنگ و تمدن غرب و شرق داشته است. نفوذ او به حدی است که وایتهد کل تاریخ فلسفه را جز حاشیه ای بر او نمی داند. افکار وی در شکل گیری عرفان اسلامی نیز مؤثر افتاده و در این خصوص سخن فراوان رفته است، اما توجه به این نکته ضروری است که آشنایی ما معمولاً با خود افلاطون کم تر است و بیش تر افلاطونی را می شناسیم که افلوطین و جالینوس معرفی کرده اند. کتاب بررسی تطبیقی اندیشه های افلاطون و مولوی تلاشی است در جهت نشان دادن تأثیر افلاطون در اندیشه های عرفانی مولوی شاعر و عارف بزرگ قرن هفتم هجری. در این مقاله، ضمن معرفی این اثر به نکاتی انتقادی اشاره می شود که می تواند در چاپ بعدی آن مؤثر افتد.
۳.

زیباشناسی عرفانی در آثار کامران یوسف زاده

کلیدواژه‌ها: هنر قدسی عالم مثال خیال منفصل تمثیل عالم محسوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۹
پرسش از چیستیِ هنر در تفکر شرقی همواره با ماوراءالطبیعه پیوندی قریب داشته است. بر خلاف تصور مدرنیستی از سوژه، موجبات پدیدار شدنِ هنر در تفکر شرقی، ذوقِ هنرمند نیست. در تفکر شرقی، تمثیل اصلی ترین شیوه برای بیانِ محسوسِ معقولات است. هدف این مقاله، بررسی و تجزیه و تحلیل مجموعه آثاری از کامران یوسف زاده است که با عقایدِ عرفانی و متصوفه و همچنین معماری اسلامی پیوندی نزدیک دارد. لذا به روشِ توصیفی، ویژگی های هنر در عرفان، متصوفه و اسلام بررسی شده است و آرای عرفا، صوفیان و حکمای مسلمان در باب هنر و زیبایی، ابزارِ تحلیل بوده است. بررسیِ تحلیلیِ موضوعی که هنرمند می خواهد بیان کند و همچنین تجزیه تحلیلِ رنگ و شکلِ ساختاری آثار او، محور اصلی کندوکاوهای این مقاله است. نتیجه چنین بوده است که رنگ و ساختارِ دایره وار در آثار یوسف زاده بیانی تمثیلی از موضوعِ کائنات است. وی به شدت تحت تأثیر معماری قدسی گنبدِ مساجد اصفهان و نیز مضامین عرفان در اشعار مولوی و همچنین اندیشه صوفیانه بوده است. این که بتوان آثار او را مدرنیستی دانست یا خیر مجادله ای ما بین "فرم–محتوا" و "صورت–معنا" خواهد بود. در نهایت این نتیجه حاصل شد که شیوه هنرمند از نظر تکنیکِ اجرا و سازماندهیِ انتزاعیِ فرمِ آثار، مدرنیستی ست اما در مقابل به دلیل ویژگی بیانگریِ رنگ ها و افلاطون گرایی در ساختارِ دایره وار، با مفاهیم زیباشناسی جدید قابل توصیف نمی باشد. همچنین خوانشِ آثار او از جانبِ مخاطب تلاشی در جهت کشف رابطه بین "محسوس- نامحسوس" و "دال-مدلول" بوده که با تأویل سرو کار دارد.
۴.

از ققنوس شکسپیر تا سیمرغ عطار: بررسی گذار از عالم محسوس به عالم مثال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ققنوس سیمرغ عالم محسوس عالم مثال معرفت عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۴
پوفسور آی. ای. ریچاردز از چهره های تأثیرگذار در نقد و نظریه ادبی سده بیستم است که در سخنرانی به وجوه معنایی منظومه کوتاه شکسپیر و بیان چند مصراع از منطق الطیر عطار درباره ققنوس اشاره می کند. همین اشاره مختصر، نگارنده را برآن داشت تا در این مقاله به وجوه شباهت و تمایز میان دو اثر عطار و شکسپیر در توجه به مضمون سیر و سلوک عارفانه بپردازد. شیوه اصلی پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل کیفی محتوای دو اثر و همچنین مضمون شناسی تطبیقی است.  شعر شکسپیر درباره مجلس عزایی است که پرندگان برای دو عاشق و معشوق یعنی قمری و ققنوس تدارک دیده اند که به تازگی درگذشته اند. عامل پیوند شعر شکسپیر به سنت عرفان فارسی، نوعی معرفت عرفانی است که از طریق کشف و شهود به دست می آید و نه از رهگذر آگاهی و استدلال منطقی. مهم ترین وجه شباهت میان دو اثر، یکی شدن سی مرغ در منظومه عطار و قمری با ققنوس در شعر شکسپیر است. مهم ترین وجه تمایز نیز این است که مرغان در منظومه عطار، سیر و سلوکی عارفانه را برای وصال با سیمرغ آغاز می کنند، اما در شعر شکسپیر، نه سیر و سلوک، بلکه عشق پاک و افلاطونی میان ققنوس و قمری در جریان است. دیگر اینکه هر دو اثر به مفهوم خرد توجه نشان می دهند: خرد از این سیر و سلوک و از این یگانگی و فناپذیری عاشق و معشوق، حیرت می کند. با این همه، مهم ترین وجه مشترک این است که هم سی مرغ و هم قمری و ققنوس برای آنکه بقا و دوام یابند، باید فنا شوند: سی مرغ، بقای خود را در سیمرغ؛ و قمری و ققنوس بقای خود را در ققنوس تازه تولدیافته می بینند. در نهایت، وحدت وجود در عرفان اسلامی با عشق افلاطونی تناظر و همسانی کلی پیدا می کند: هر دو از عالم محسوس درمی گذرند و به جهان مثالی وارد می شوند.