حسن عباسی حسین آبادی

حسن عباسی حسین آبادی

مدرک تحصیلی: دنشیار دانشگاه پیام نور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

مفهوم خدا در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود وجوب «انیّتت» ماهیت واجب الوجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶۱ تعداد دانلود : ۶۱۳
ابن سینا بر اساس وجودشناسی، خداشناسی را تبیین می کند و برای اثبات خدا استدلالی مبتنی بر وجودشناسی بیان می کند. اصل مهم وجودی او تمایز میان وجود و ماهیت است. بر اساس این تمایز، موجودات به دو قسم واجب و ممکن تقسیم می شوند. در واجب الوجود تمایز وجود و ماهیت بی معناست و در ممکنات چنین تمایزی برقرار است. پرسش اولیه این است که ابن سینا چه تصوری از خدا دارد؟ مفهوم خدا نزد او چیست؟ ویژگی های آن کدام است؟ مفهوم خدا نزد ابن سینا با دو بیان مطرح شده است «الحقیقه الأول الإنیه» و نیز «واجب الوجود ماهیته آنیته». حال پرسش اصلی این است که این دو عبارت در نتیجة بحث چه تفاوتی باهم دارند؟ آیا این که یک بار ابن سینا واجب تعالی را «انیّت محض» می داند و در جای دیگر از عینیت وجود و ماهیت او سخن می گوید به تناقض گویی دچار نشده است؟ در این نوشتار برآنیم پس از بررسی این دو عبارت به حل این مسئله بپردازیم و برای این امر، از تحلیل ویژ گی های واجب الوجود نیز بهره می گیریم.
۲.

بررسی تطبیقی مفهوم کمال اول و ثانی نزد ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال اول کمال ثانی صورت فعلیت علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۷ تعداد دانلود : ۴۶۹
بحث کمال در اندیشه ارسطو و ابن سینا جایگاه های متفاوتی دارد. هم ارسطو و هم ابن سینا کمال را به کمال اول و کمال ثانی تقسیم کرده اند. ایندو چه تفاوتی باهم دارند و هریک این مفاهیم را به چه معانی بکار برده اند و حوزه استفاده از آن ها کجاست؟ آیا ابن سینا از ارسطو متأثر شده یا از او فراتر رفته است؟ ارسطو برای بحث از کمال از دو واژه «انرگیا و انتلخیا» بحث کرده است و در جایگاه های متفاوتی در مابعدالطبیعه، علم النفس، طبیعیات و اخلاق از آن بحث کرده است؛ او در علم النفس و بحث حرکت از کمال اول و کمال ثانی سخن گفته است؛ برای او کمال اول مرحله مقدماتی کمال ثانوی است؛ در علم النفس کمال اول جنبه ای از قوه دارد و در حرکت کمال ناقص است؛ ابن سینا در آثار مختلفش کمال اول و ثانی را مرتبط با موضوعات طبیعی مانند حرکت، نفس، و بعضا درباره خداوند و نسبتش با مخلوقات بکار برده است. درمورد نفس، با دو نگاه به نفس از حیث ارتباطش با بدن و نیز از حیث مجرد دانستن آن دو نگاه به بحث کمال دارد و کمال برای او وجودی و اشتدادی است و کمال ثانی تابع کمال اول است. قصد این نوشتار بحث درباره این تقسیم بندی به کمال اول و ثانی و موضع آن در ارسطو و ابن سیناست.
۳.

مفهوم کمال در علم النفس ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعلیت نفس آنالوژی کمال ارسطو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۷ تعداد دانلود : ۴۳۴
مفهوم «کمال» در اندیشه ارسطو به طور کلی با دو واژه «انرگیا» و «انتلخیا» بیان شده است که هر دو در انگلیسی به (Actuality) ترجمه شده است. ارسطو در بحث علم النفس برای تعریف نفس یکبار نفس را به صورت بدن طبیعی تعریف کرده است و در ادامه آن را به «کمال اول» تعریف کرده است و «کمال نخستین» را در برابر کمال نهایی یا ثانوی قرار داده است. او در تبیین کمال بودن نفس و چرایی «کمال نخستین» برای نفس از آنالوژی تناسب بهره می گیرد. پرسش این است چرا در تعریف نفس از صورت به کمال گذر کرده است؟ معنی کمال در تعریف نفس چیست؟ مراد از «اولی» بودن در «کمال» در تعریف نفس چیست؟ چرا ارسطو نفس را کمال نخستین معرفی کرده است؟ مؤلفه های کمال نخستین نسبت به کمال نهایی چیست؟ بهره ارسطو از آنالوژی ها در تعریف نفس چه بوده است؟ در این نوشتار با بیان آنالوژی ها در تعریف نفس در صدد تحلیل این مسئله و پاسخگویی به این پرسش ها هستیم.
۵.

بررسی امکان نوصدرایی بودن اندیشة ملّا هادی سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش مکتب صدرایی میانه گفتمان نوصدرایی ساختار اندیشه ملا هادی سبزواری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات حکمت نوصدرایی
تعداد بازدید : ۱۳۰۵ تعداد دانلود : ۵۶۱
در گفتمان فلسفی نوصدرایی، در سه زمینة صوری، روشی، و محتوایی، دگرگونی روی داده است. در فلسفه ملا هادی سبزواری نیز در این زمینه ها دگرگونی و تجدّدی روی داده که بر این اساس، او را آغازگر جنبش فلسفی نوصدرایی معرفی می کنیم. سیر اندیشة او در مسیر حکمت صدرایی بوده و در مواردی با ملاصدرا اختلاف نظر داشته؛ اما ابداعاتی نیز در اندیشه او وجود دارد. در ساختار صوری و روشی، استفاده او از منطق و سبک نگارش شرح منظومه، با توجّه به شرایط اجتماعی و نیاز زمان، بیان کنندة تجدّد در ساختار اندیشة اوست. او، بخش نخست مهم ترین کتاب خود را به منطق اختصاص داده؛ در حالی که ملاصدرا از منطق سخن نگفته است. در زمینة محتوا نیز در مبحث علم، اتحاد عاقل و معقول، ترکیب مادّه و صورت، ادراک کلیّات عقلی، حدوث و ... اختلاف نظرهایی میان او با ملاصدرا وجود دارد. بر این اساس، در این مقاله، ضمن بررسی زمینه های مختلف اندیشة حکیم سبزواری، تجدّد و دگرگونی ها را بیان می­کنیم؛ و با دلایلی او را به عنوان آغازگر جنبش نوصدرایی معرفی می­کنیم؛ جنبشی که پس از سبزواری، به دست علامة طباطبایی استحکام یافت.
۶.

معناشناسی اوصاف الهی در اندیشه علامه حلّی و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معناشناسی تشکیک ایجابی سلبی آنالوژی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص صفات واجب
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
معناشناسی یکی از مسائل مهم در بررسی اسماء و صفات الهی است و در آن از چگونگی تفسیر و تأویل مفاهیم و محمولاتی که در مورد خداوند به کار می رود بحث می شود. سیر تاریخی این بحث نشان می دهد که متکلمان امامیه دیدگاه های اعتقادی خود را برگرفته از قرآن و سنت پیامبر و امامان معصوم می دانسته اند. در قرآن کریم صفاتی برای خداوند به کار رفته است که اندیشمندان را به بحث و تحلیل واداشته تا چگونگی اطلاق این صفات برای خداوند را بررسی کنند. بر این اساس، دیدگاه های مختلفی پدید آمده است، از جمله نظریه بازگشت ایجابی به سلبی علامه حلی که با طریقه سلبی–ایجابی توماس آکوئینی مشابهت دارد. در اینجا دو معنا از طریقه سلبی–ایجابی را بیان می کنیم. دو مورد متعلق به علامه حلی و توماس آکوئینی، که نظر این دو با هم همخوانی دارد. علامه از طریق سلب ضد صفات، و توماس از طریق سلب صفاتی که خاص مخلوقات است، صفاتی را که خاص خداوند است برای او اثبات می کنند. سپس به تبیین معنای صفات برای خداوند و مخلوقات و بررسی نظریه تشکیک علامه و تشابه آن با نظریه توماس می پردازیم
۷.

بررسی تطبیقی معنای وجود از دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود موجود وجود عام وجود خاص فعلیت وجود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۴۹ تعداد دانلود : ۶۹۶
وجود نخستین اصل شناخت و به طریق اولی، موضوع مابعدالطبیعه است. ابن سینا به تبع ارسطو در وجودشناسی از «موجود» استفاده می کند. وجود برای ابن سینا برخلاف ارسطو، از مقولات و عرض نیست و اطلاقات گوناگون دارد و به پنج معنا بکار می رود: وجود خاص، وجودعام، «فعل وجود دادن»، «فعل بودن» و وجود رابط. توماس آکوئینی از واژه esse)) برای «وجود» بهره می گیرد و در کتاب های مختلف خود معانی برای آن می آورد که می توان آن ها را در هفت مورد جمع نمود: «فعل محض وجود»، «فعلیتِ وجود»، رابط قضایا، وجود به معنای ماهیت، وجود به معنای مقولات، وجود بالعرض و ذاتی و وجود بالقوه و بالفعل. وجود در معانی «فعل بودن» در ابن سینا با معنای «فعلیتِ بودن» در توماس با هم یکی هستند اما با دو بیان متفاوت. «وجود خاص» در ابن سینا نیز با «وجود به معنای ماهیت» و «وجود در مقولات» توماس جای بررسی و مطابقت دارد. بر این اساس، در این نوشتار برآنیم ضمن بررسی تطبیقی معانی وجود از دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ، تفاوت ها و تشابه آن ها را بیان کنیم.
۸.

رهیافت سلبی صفات خدا از دیدگاه ابن سینا و توماس آکویینی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: وحدت وجوب وجود صفات الهی صفات سلبی صفات ایجابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
تعداد بازدید : ۱۰۴۷ تعداد دانلود : ۶۵۲
رهیافت سلبی برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلب و سکوت و طریق سلبی ایجابی تقسیم میشود. طریق سلبی ایجابی، تفاسیر و معانی مختلفی دارد. برخی از این معانی با بیانناپذیری خداوند تضاد دارد و برخی تضاد ندارد. برخی دیگر با سکوت موافق و همراه نیست و رویکرد ایجابی درباره خدا دارد. طریق سلبی ایجابی نزد ابن سینا چه معنایی دارد؟ رابطه این طریق نزد ابن سینا با بیانناپذیری خداوند چیست؟ هدف او از به کار بردن این طریق در بیان صفات الهی چه بوده است؟ در این نوشتار، ضمن بررسی معانی مختلف طریق سلبی ایجابی نزد ابن سینا و توماس آکویینی، درباره موضع کلی ابن سینا (بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه) هنگام تحلیل و ارزیابی تطبیقی اندیشه توماس صحبت می کنیم.
۹.

بررسی نسبت نظر و عمل ابن سینا در مقایسه با ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقل نظری عقل عملی انتخاب عمل عادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۳۹۹
فیلسوفانی مانند ارسطو و ابن سینا اندیشه ورزی را بالاترین فعالیت سعادت برای آدمی می دانستند. پرسش این است رابطه اندیشه و تأمل نظری با عمل چگونه است؟ بر اساس دیدگاه ایندو اندیشمند رابطه نظر و عمل در چه زمینه هایی مطرح می شود؟ آیا ابن سینا صرفا شارح ارسطو است یا آراء او را بسط نیز داده است؟ اگر بسط داده آیا در همه جوانب بسط داده یا در جوانبی آنرا مغفول گذاشته است؟ «نسبت علی» نظر و عمل در ارسطو و ابن سینا چگونه است؟ در این نوشتار رابطه نظر و عمل را ذیل دو مسئله بررسی کردیم: نخست رابطه قوه نظری و عملی را از حیث معرفت شناسی؛ دوم رابطه معرفت و عمل که تجلی آن در عرفان، سعادت، سیاست، اخلاق و نبوت است که با عنوان حکمت عملی از آن سخن می گوییم. بنابر مبانی ابن سینا می توان گفت رابطه نظر و عمل از سنخ رابطه علّی است و نظر علت عمل است. ابن سینا در بعضی جوانب آراء ارسطو را بسط داده و در بعضی جوانب مغفول گذاشته است. براین اساس رابطه عقل نظری و عقل عملی و سپس حکمت عملی نزد ارسطو و ابن سینا را با تکیه بر رویکرد «علّی» بررسی می کنیم.
۱۰.

معانی وجود در اندیشه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موحود وجود خاص وجود عام اشتراک معنوی وجودشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۱ تعداد دانلود : ۴۶۱
موجود نخستین اصل شناخت و  به طریق اولی، موضوع مابعدالطبیعه است. لفظی که در وجودشناسی ابن سینا به تبع ارسطو  نقش کلیدی دارد ، «موجود» است. موضوع فلسفه « موجود به ماهو موجود و عوارض ذاتی آن» است. مفهوم «موجود» مفهوم عامی است که حاکی از مطلق واقعیت است و تنها مفهومی است که دربرگیرنده همه چیزهاست. از نظر ابن سینا می توان موجودی را در خارج تصور کرد که صرف وجود و بدور از ماهیت است (خداوند)؛ می توان موجودی را در خارج در نظر گرفت که مرکب از «وجود» و «ماهیت» است (مخلوقات). بنابراین ابن سینا با مفهومی به عنوان «موجود» سروکار دارد که از اصل واقعیت حکایت می کند و می تواند ماهوی و غیر ماهوی باشد. درباره خداوند «وجود محض» است و درباره مخلوقات مرکب از وجود و ماهیت و  «موجود» است. بنابراین وجود در اندیشه ابن سینا در پنج معنا بکار می رود: وجود خاص؛ وجود اثباتی؛ فعل وجود دادن؛ فعل بودن و وجود رابط. وجود یا به معنای اسمی بکار می رود بر سرشت اشیاء و موجودات اطلاق می شود  (وجود خاص) یا به معنای عام دلالت دارد که صفت مشترک میان موجودات است ( وجود اثباتی) یا به معنای «فعل وجود دادن » است که دررابطه با وجودبخشی خداوند به مخلوقات بکار می رود یا به معنای «فعل بودن» است  به معنای عارض بودن وجود بر ماهیت که در آن منشأیت آثار خارجی مدنظر است یا در حمل میان موضوع و محمول به صورت رابط لحاظ می شود. در این نوشتار  ضمن گذار از موجود به وجود، معانی پنج گانه وجود را بررسی می کنیم.
۱۱.

نسبت صفات سلبی خداوند با بیان پذیری او در اندیشه ابن سینا و علامه حلّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجوب وجود صفات سلبی صفات ایجابی وحدت صفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
برای سخن گفتن از اوصاف الهی از دیرباز طریقه هایی مطرح بوده است و به دو دسته کلی سلبی و ایجابی تقسیم می شود که این دو خود دارای زیرمجموعه ها و تقسیمات فرعی اند ؛ ازجمله تقسیم سلبی به طریقه سلب و سکوت ، طریقه سلبی تفضیلی و طریقه سلبی- ایجابی است. آن چه در این نوشتار مدنظر ماست بررسی درباره طریقه سلبی- ایجابی و نسبت آن با بیان پذیری خداوند است ؛ زیرا این طریقه دارای تفاسیر و معانی مختلف نزد اندیشمندان است و برخی از این معانی با بیان ناپذیری خداوند تضاد دارد. حال معنای طریقه سلبی- ایجابی نزد ابن سینا و علامه حلی چگونه است؟ رابطه طریقه سلبی-ایجابی با بیان ناپذیری خداوند نزد این دو اندیشمند چگونه است؟ ابن سینا در باب ذات و صفات الهی صفات واجب تعالی را به سلب ها و اضافه بازمی گرداند و با بیان ناپذیری صفات و ذات الهی موافق نیست. علامه حلی به نوعی بازگشت از ایجابی به سلبی قائل و صفات ایجابی را از راه سلب اضداد آن ها می شناسد و بیان پذیری در صفات را نیز به توقیفیّت صفات محدود می کند. در این نوشتار ضمن بررسی معانی مختلف طریقه سلبی- ایجابی نزد اندیشمندانی چون ابن سینا و علامه حلّی ، موضع کلی ابن سینا را که بازگشت همه صفات الهی به سلب و اضافه است، بیان می داریم.
۱۲.

بررسی جایگاه انرگیا و انتلخیا در اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انرگیا انتلخیا فعلیت کمال صورت حرکت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۳ تعداد دانلود : ۴۷۸
مفهوم کمال در اندیشه ارسطو در مابعدالطبیعه با کلماتی مانند انرگیا و انتلخیا بیان می شود هر دو در انگلیسی بهactuality ترجمه شده است. ارسطو در مباحث مختلف از «انرگیا» و «انتلخیا» سخن گفته است: در مابعدالطبیعه در بحث صورت، قوه و فعل و علل چهارگانه، در علم النفس در تعریف نفس، و در طبیعیات در بحث حرکت و در اخلاق بحث سعادت به نوعی از «کمال» و «فعلیت» استفاده کرده است. پرسش این است معنای دو واژه انرگیا و انتلخیا چیست و چه نسبتی میان معانی آنها در این مباحث مختلف وجود دارد؟ چرا ارسطو از دو واژه برای بیان مقصود خود استفاده کرده است؟ آیا ایندو واژه به هم قابل تحویل هستند؟ ارسطو برای انرگیا و انتلخیا تعریف واضح و صریحی ارایه نکرده است و در قالب مثال ها در مواضع مختلف تمایز آنها را بیان کرده است. تفاوت میان انرگیا و انتلخیا بسیار ظریف است؛ انرگیا به معنای «کار معین» و انتلخیا به معنای «کمال و تمامیت» است. در این نوشتار در پی آن هستیم ضمن تبیین معنای انرگیا و انتلخیا در اندیشه ارسطو در مباحث مختلفی که ارسطو از آنها سخن گفته است به تحلیل جایگاه و تفاوت آنها دست یابیم. بدین منظور انرگیا را در چهار معنا که به همدیگر قابل تحویل هستند و انتلخیا را در دو معنا که به هم قابل تحویل نیستند دسته بندی نمودیم و به این نتیجه دست یافتیم که «انرگیا» به عنوان معنای مقدماتی برای معنای «انتلخیا» است.
۱۳.

تلقی ابن سینا از معنای سلبی صفات واجب تعالی در مقایسه با اریوگنا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اریوگنا صفات سلبی بیان ناپذیری صفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
از نظر آریوگنا اسناد صفات به خداوند به معنایی که برای مخلوقات به کار می رود نادرست است، اما اسناد آنها به خداوند به معنایی فراتر از آنچه برای مخلوقات به کار می رود بدون اشکال است، زیرا خداوند از سویی علت مخلوقات است و صفات مخلوقات در نهایت از سوی خداوند است، و از سوی دیگر نسبت به آنها تعالی دارد. از آنجا که آریوگنا صفات را توأمان از خداوند سلب و اثبات می کند می توان نظریه او را نظریه سلبی ایجابی دانست که سلب صفات در آن به دلیل برتری خداوند نسبت به مخلوقات است. نظریه ابن سینا نیز درباره صفات خداوند نظریه سلبی ایجابی است. البته نگاه ابن سینا به سلب و ایجاب صفات متفاوت است. او معتقد است که خداوند واجد صفت وجود وجوب است و بقیه صفات خداوند به سلب یا اضافه باز می گردد. از نظر ابن سینا سلبی یا ایجابی بودن ظاهری صفات مهم نیست و تحلیل نشان می دهد که یک صفت سلبی ظاهری می تواند در واقع ایجابی باشد یا بالعکس. این تحقیق نشان می دهد که دیدگاه آریوگنا تعارضی با بیان ناپذیری خداوند ندارد، اما دیدگاه ابن سینا در تعارض با این مسئله است.
۱۴.

مفهوم خدا در اندیشه کندی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مفهوم خدا کندی فلسفه وجود حق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۲۷
کندی نخستین فیلسوف مسلمان، مترجم از یونانی به عربی در نهضت ترجمه، و معاصر با معتزله است. تلقی کندی از متافیزیک با الهیات گره می خورد به نوعی در تعریف موضوع فلسفه، آنرا دانش به حقیقت و علل می داند و مفاهیم او در موضوع فلسفه با رویکرد الهیاتی مطرح می شود. براین اساس مسئله این نوشتار تلقی کندی از مفهوم خدا است تا حدود استقلال اندیشه او از اندیشه یونانی و تأثیر رویکرد اسلامی و قرآنی درباره مفهوم خدا روشن شود. بنابر تعریف کندی از فلسفه اولی، خدا در فلسفه کندی چه جایگاهی دارد؟ آیا خدای کندی خدایی فلسفی متأثر از نگاه اسلامی- قرآنی است یا خدایی متأثر از نگاه یونانیان است؟. خدا برای کندی در موضوع فلسفه چه به عنوان علت و چه به عنوان حق جایگاه مهمی دارد. باتوجه به نگاه فلسفی کندی و تعریف او از فلسفه، تاحدی متأثر از یونان و رویکرد اسلامی است. «حق» و «واحد» دو مشخصه خدای قرآنی در کندی، و «انیّت محض» و «علت نخستین» و «فاعل نخستین» نیز مشخصه خدای فلسفی و متأثر از یونان نزد کندی است. در اینجا با توجه به تعریف فلسفه اولی و موضوع آن نزد کندی به بررسی مفهوم خدا می پردازیم.
۱۵.

مفهوم خدا در اثولوجیا با تأثیرپذیری از اندیشه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم خدا اثولوجیا ارسطو میمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۳۲۷
چیستی و بحث مفهوم خدا از بحث های مهم خداشناسی فلسفی است. در تاریخ فلسفه خدا با وجود و علت و خیر و عقل تبیین شده است. وجود با فعل و علت بودن همراه است اثولوجیا در تبیین چیستی خدا در میمر پنجم، با وجود خدا آغاز می کند. اما از نور و روشنایی نیز برای تبیین بهتر خدا بهره گرفته است در تبیین وجود او، صفات دیگر ازجمله علت وجود بخش بودن و علت اندیشه نیز می آید. باتوجه به نسبتی که میان فعلیت و علت با وجود هست و باتوجه به اینکه خدا در اثولوجیا با بحث وجود مطرح شده مسئله ما این است آیا می توان گفت خدای اثولوجیا خدای وجودی و قابل بیان است و در این زمینه متأثر از نگاه ارسطویی است؟ برای بررسی این مسئله پرسش هایی مطرح می شود که وجود به چه معناست چه دلایلی برای اطلاق فعل و علت به وجود در مبحث خداوند در اثولوجیا است؟ نسبت وجود و فعلیت و علیت چگونه تبیین می شود؟آیا می توان نور را نیز وجودی تفسیر کرد و نورالانوار بودن را در راستای وجود بودن خداوند تلقی کرد؟ در اثولوجیا وجود و فعل و نور یکی هستند و همه به عنوان مبدأ و منشأ موجودات لحاظ شده اند خدای اثولوجیا وجودی است که جوهر نیست و فعلی است که صورت نیست و از این حیث با ارسطو متفاوت می شود؛ اما چون علت العلل است و با نظر به خود ایجاد می کند متأثر از ارسطو است. در ذیل بطور مفصل درباره آن بحث می کنیم.
۱۶.

بررسی مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود صفات خدا واحد انئادها اثولوجیا افلوطین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۳۹۹
بحث از مفهوم خدا با بررسی صفات خدا و نسبت آن با ذات و وجود خداوند به دست می آید. هریک از فلاسفه پیش از افلوطین، بنا بر مبانی خود این مسئله را بررسی کرده اند. پرسش ما این است که مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا چگونه تبیین می شوند؟ چقدر با هم هم پوشانی دارند؟ و چه تفاوتی دارند؟ آیا می توان آن دو را یکی دانست و یک تبیین برای هردو ارائه داد؟ مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا یکی نیست؛ گاه با هم در یک راستا هستند و گاه در تضاد و تقابلند. کتاب اثولوجیا در مسئله «خدا» رویکردی ارسطویی دارد و از وجود، علیت و فعل محض سخن می گوید اما در انئادها، خدا «واحد» و «فراوجود» است. ذکر تمثیل های خورشید، آتش و نور در انئادها بیشتر یادآور افلاطون و متأثر از اوست. در این مقاله باید ابتدا بدانیم مراد از «وجود» در انئادها و اثولوجیا چیست؟ سپس، شاخصه های دیگر خداوند در انئادها و اثولوجیا را بررسی می کنیم تا به فهمی مناسب از مسئله خدا و همچنین، مفهوم خدا در اندیشه افلوطین برسیم.
۱۷.

بررسی مفهوم سازی خدا در ارسطو و کندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا ارسطو کندی فلسفه علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
 ارسطو در بحث الهیات از «محرک نامتحرک» و «فکر فکر» سخن می گوید و برای آن مختصات و مؤلفه هایی مانند جوهر، غیرمادی بودن و فعلیت محض لحاظ می کند و کندی در بحث از مفهوم خدا از اصطلاحاتی مانند «علت»، «فاعلیت» و «خالقیت» بهره می گیرد. نقطۀ تلاقی این دو فیلسوف در تعریف آنها از فلسفه است. اصطلاحات و مفاهیمی مانند «حقیقت»، «علت» و «علت نخستین» در تعریف فلسفه نزد هر دو مطرح شده است و این مفاهیم در مفهوم سازی خدا نزد کندی انعکاس یافته است. پرسش این است که آیا، براساس تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی، بررسی مفهوم سازی خدا نزد آنها امکان پذیر است. یعنی تعریف فلسفه امکان مفهوم سازی خدا و بررسی آن را نزد آنها فراهم می آورد؟ امکان مفهوم سازی خدا نزد ارسطو و کندی چگونه تبیین و بررسی می شود؟ در این نوشتار با استفاده از کتاب «آلفای کوچک» و لامبدای ارسطو، که هر دوی این آثار مورد توجه کندی بوده است، به بررسی مفهوم خدا در دو بخش می پردازیم. در بخش اول، با بررسی تعریف فلسفه نزد ارسطو و کندی و بیان اصطلاحات و مفاهیم مندرج در این تعریف، به مفهوم خدا می پردازیم. در بخش دیگر، با استفاده از کتاب لامبدا و مفهوم «ازلی و جاودانه»، مفهوم خدا را تبیین می کنیم که ارسطو، بدون بهره گیری از تعریف فلسفه و با مبانی طبیعی، خدایی مابعدالطبیعی  (الهیات بمعنی الأخص) را معرفی کرده و کندی با استناد به تعریف فلسفه و غایت آن و بهره گیری غیرمستقیم از مبانی مابعدالطبیعی ارسطویی  (علل چهارگانه و بحث قوه و فعل) خدایی مابعدالطبیعی الهیاتی (کلامی) معرفی می کند. 
۱۸.

اثبات وحدت شخصی وجود به روش اصل موضوعی بر مبنای فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش اصل موضوعی اصطلاحات تعریف نشده اصول موضوعه وحدت شخصی وجود علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۱۸۸
روش اصل موضوعی، شیوه ای در استدلال و پایه ریزی علوم قیاسی است که با مبنا قرار دادن تعداد معدود و محدودی مبادی اولیه تصوری و تصدیقی تحت عناوین اصطلاحات تعریف نشده، تعاریف، اصول متعارفه و اصول موضوعه و با استفاده از ابزار منطق، در سایه گریز همیشگی از تناقض و دوری از خطا در جریان استدلال، بستر یک ساختار علمی متقن را ایجاد می نماید. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا به روش اصل موضوعی می توان اثبات یکی از مسائل حکمت متعالیه یعنی «وحدت شخصی وجود» را بازسازی نمود؟ و فرضیه موردنظر این است که می توان با لحاظ مقدماتی ازجمله چهار اصطلاح تعریف نشده که اولین آنها «وجود» است و نیز هفت تعریف، همچون تعریف اصیل و اعتباری، همچنین اصول متعارفه ای مانند «ما اشیای کثیری را ادراک می نماییم» و در نهایت تنها اصل موضوعه یعنی «اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت» که هرچند خود در حکمت متعالیه اثبات گردیده، ولی در این سیر استدلالی خاص به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفته شده، با شیوه ای در حد امکان نزدیک به این روش، این اثبات را انجام داد.
۱۹.

جایگاه فلسفه و کلام در مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صانع باری خالق واجب الوجود شیخ مفید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۷۳
خدا در فلسفه و کلام اسلامی با اسامی مختلفی خوانده می شود و مفاهیم به کاررفته برای اسم خاص خدا در فلسفه، متفاوت از کلام است. شیخ مفید، متکلمی است که از معتزله بهره گرفته و نگاه او به خدا عقلانی و با استفاده از مفهوم دینی است؛ او خدا را «الله» می نامد. خواجه نصیر شخصیت شاخص فلسفه مشاء و صاحب نظر در علم کلام و نگاه او به مسئله خدا نیز بهره گیری از فلسفه و کلام است. او از «صانع»، «خالق»، «باری»، «الله» و نیز «واجب الوجود» برای اسم خدا استفاده کرده است که از حیث مفهومی با هم متفاوت اند. مسئله ما این است که مفهوم خدا نزد شیخ مفید و خواجه تا چه حد کلامی و فلسفی است. در این نوشتار، در دو ساختار محتوایی و روش شناسی، مفهوم سازی خدا نزد شیخ مفید و خواجه، بررسی و در ضمن آن، جایگاه کلام و فلسفه در مفهوم سازی خدا نزد آنها روشن می شود. شیخ مفید، کلام را عقلانی و نه فلسفی می داند و از حیث مفهومی از فلسفه بهره کمی می گیرد. خواجه، کلام را فلسفی می کند و از حیث مفهومی که برای خدا بر می گزیند و در اثبات وجود خدا و بیان صفاتش، نگاه غالب فلسفی دارد. 
۲۰.

مبانی وحی شناختی و قرآن شناختی شاه نعمت الله ولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تدبر در قرآن تفسیر ظاهر و باطن شاه نعمت الله ولی مبانی فهم و تفسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۷۷
اُنس دیرینه و فراوان شاه نعمت الله ولی با قرآن و به کارگیری گسترده آیات قرآن در آثار وی، نگارنده را برآن داشت تا با طرح سؤال از مبانی قرآن شناختی و وحی شناختی شاه به خوانش این مبانی که مواجهه او با قرآن را تحت تأثیر خود قرار داده است، بپردازد. این مقاله با روش توصیفی و با تحلیل محتوای آثار منظوم و منثور شاه، مبانی قرآن شناختی او را در دو گروهِ مبانی ناظر به متن و مبانی ناظر به فهم، تحقیق و تحلیل نموده است. مهم ترین مبانی متن شناختی شاه عبارت اند از: نگاه معرفت شناسانه به وحی که ظهور علم حق و نزول معانی عقلی مجرد در لباس محسوس است؛ وحی گشایش و مکاشفه روحی است؛ قطبیت ظاهر و هم باطن قرآن و تفاوت علوم مستنبَط از هر کدام؛ اتحاد قرآن و انسان کامل و عینیت سخن رسول و وحی و همچنین تلقی رمزی و اشاری از الفاظ قرآن، از دیگر مبانی متن شناختی شاه است. اما مبانی ناظر به فهم قرآن، از دیدگاه شاه ولی عبارت است از: لزوم ایمان قلبی برای وصول به باطن و اسلام برای درک ظاهر قرآن؛ اختصاص تأویل ظاهر متشابهات به قطب زمان؛ تدبّر در قرآن، نزول آن بر دل و اتصاف به احکام آیات است و همچنین ضرورت استفاده از احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) و کاربست یافته های عرفان نظری در فهم و تفسیر آیات از دیگر مبانی فهم قرآن است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان