محمدحسین دلال رحمانی

محمدحسین دلال رحمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

تراژدی و موقعیت های اجتماعی تولید کننده آن در ایران

کلید واژه ها: تراژدی منطق حماسی روشنفکران موقعیت اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۵۹
تراژدی هم گونه ادبی و هم نوعی رویکرد به زندگی محسوب می شود که پایانی فاجعه بار را روایت می کند. هگل و لوکاچ تراژدی را نشانگر لحظه جدایی انسان از جهان می دانند. به همین جهت در جهان فاقد چنین تعارضی، تراژدی وجود ندارد. مقاله حاضر استدلال می کندکه به جهت حضور در مشیت الهی، عقلانیت قرون میانی در ایران فاقد رویکرد تراژیک بود. سپس با نگاهی بهرویکرد گلدمن که معتقد به وجود رابطه میان فرم ادبی-اندیشگانی و ساختار اجتماعی بود، نشان می دهد که تناقض ها و تنش های درونی جایگاه اجتماعی روشنفکران به مثابه نخستین تولید کنندگان رویکرد تراژیک در ایران، نقشی کلیدی در صورت بندی چنین فرمی در ادبیات داستانی داشته و بر اساس فراز و فرودهایش، گونه های متفاوت از روایت تراژیک را پدید آورده است. می توان ابتدا نوعی تراژدی ناشی از شکست از مانع بیرونی را تشخیص داد که نسبت روشنفکر امیدوار به تغییر و خواهان حمایت اجتماعی را باز می نمود. اما پس از شکست های اولیه روشنفکران، تراژدی روایت سوژه به جان خود افتاده ای شد که خویش را مقصر ناکامی می شمرد. هم زمان الگویی از تراژدی هستی شناختی ظاهر شد که امکان رستگاری را ناممکن می دید. با تداوم شکست های تاریخی، اساس خواست تغییر به مثابه امر تراژدی آفرین فهمیده شد. در نتیجه الگویی از زیستن فاقد خیال رهایی روایت شد که تراژدی تکرار بود و نیز الگویی که نتیجه انحراف میل تغییر از ساحت واقعی به ساحت نمادین بود که در قالب تراژدی پسامدرن نمودار گشت.
۲.

زمینه های معرفت شناختی امتناع جامعه شناسی و تاریخ نگاری ادبی در قرون میانی: تحلیل دیرینه شناختی تذکره نویسی ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیرینه شناسی قاعده تذکره نویسی تاریخ نگاری ادبی جامعه شناسی ادبیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۵۵۵
تا پیش از ظهور تاریخ نگاری ادبی در یک سده اخیر، سنت تذکره نویسی ادبی به موضوع زندگی و آثار شاعران می پرداخت. این مقاله با رویکردی دیرینه شناختی، در پی توصیف قواعد دانش تذکره نویسی در قرون میانی است. بررسی حاضر نشان می دهد که تذکره نویسی، بنا به خصایص گفتمانی قرون میانی، توجهی به ارائه جزئیات زندگی شاعران ندارد و برای دسته بندی شاعران از اصل شباهت بهره می گیرد. این سنت با تعریفی خدای گونه از شاعر، شعر را مستقل و رها از شرایط تاریخی-اجتماعی و حاصل آگاهی و قصد شاعر تلقی می کند. اعتقاد به آگاهانه و ارادی بودن شعر، بر بنیانی مذهبی و تلاشی برای تأکید بر تمایز آن با وحی الهی استوار است. این قواعد، به طور مشخص در تقابل با تاریخ نگاری ادبی و جامعه شناسی ادبیات قرار دارد. در هر دو مورد اخیر، متن ادبی به مثابه امری تصویر می شود که شامل وجهی ناآگاهانه است که به واسطه شرایط تاریخی-اجتماعی به متن وارد می گردد. اعتقاد به آگاهانه و ارادی بودن شعر را می توان به عنوان مانعی معرفت شناختی در مقابل ظهور تاریخ نگاری ادبی و جامعه شناسی ادبیات قلمداد کرد که تنها با گسست از سنت تذکره نویسی و ظهور گفتمانی تازه از میان برداشته شد.
۳.

بررسی خشونت نمادین در رمان من نوکر بابا نیستم نوشته احمد اکبر پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت نمادین احمد اکبرپور پیر بوردیو من نوکر بابا نیستم گذار به بزرگسالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات کودک و نوجوان داستان
تعداد بازدید : ۲۸۱۸ تعداد دانلود : ۱۱۵۲
رمان «من نوکر بابا نیستم» احمد اکبرپور از آثار حائز اهمیت و با ارزش ادبیات کودک و نوجوان است. این اثر، کمتر نقد و ارزیابی شده است. در مقاله ی حاضر با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی به ارزیابی اثر پرداخته ایم و برای این منظور، از نظریه ی پیر بوردیو، بهره گرفته ایم. او در مباحث نظری خویش، مفهوم خشونت نمادین را طرح می کند که در معنای تحمیل مفاهیم و عقاید به طبقات و گروه های اجتماعی است. این تحمیل را ممکن است خانواده و مدرسه و آموزش پراکنده اعمال کند. در رمان مذکور، فرایند اعمال خشونت نمادین درقالب نوعی گذار از کودکی به بزرگسالی مطرح شده است. این رمان، ناموفق بودن مدرسه را در به انجام رساندن موفقیت آمیز این گذار به تصویر کشیده است. در این پژوهش بر خوانشی ویژه از اثر تأکید نموده ایم که آن را حاوی نگاهی انتقادی به نهاد مدرسه تلقی می کند. با این رویکرد، رمان احمد اکبرپور، رمانی انتقادی است که در متن خود نشانگر خشونت نمادین وارد بر نوجوان (قهرمان داستان) است.
۴.

مارکسیسم به مثابه روش؛ بررسی تلقی های روش شناختی جرج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵۰ تعداد دانلود : ۷۴۲
در تاریخ تفکر مارکسیسم، لوکاچ متفکری بسیار اثرگذار بود. وی آثار مارکس را به شیوه خود قرائت کرد. بنا به خوانش او مارکسیسم نه یک نظریه تحلیلی که بیشتر یک روش برای مشاهده، فهم و تغییر جهان بود. او روش مارکس را در تلاش برای فهم و دستیابی به کلیت تعریف می کرد. وی کلیت را در دست کم پنج معنای متفاوت به کار می برد که عبارت بودند از: بیانگر، مرکز زدوده، هنجاری، طولی و عرضی. او روش دیالکتیک را به معنای قرار دادن امور واقع درون کلیت می دانست. از این منظر تاریخ مند کردن امور، بنیان روش مارکس بود. قرار دادن جزء در درون کل از طریق مفهوم میانجی ممکن بود. لوکاچ کلیت را هم فاعل و هم موضوع شناخت می دانست و در عین حال آن را به عنوان امری که می بایست ساخته شود قلمداد می کرد. اما تاریخ مندسازی امور شامل نظریه و روش مارکس نیز می شد. به همین دلیل او در نهایت با نوعی بن بست نظری مواجه شد: اگر ماتریالیسم تاریخی و روش دیالکتیک نیز تاریخ مند باشند، چگونه می توان از کنش انقلابی در جهت دستیابی به نوعی کلیت انضمامی دفاع کرد؟ پاسخ مستلزم اتخاذ نوعی رویکرد نخبه گرایانه بود که با برخی از مفروضات اصلی او در تعارض قرار می گرفت
۵.

بررسی و نقد فردیّت و شیئیّت(جزئیّت) در شعر نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردیت شعر معاصر نیما یوشیج جزئیت (شیئیت)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : ۱۹۴۷ تعداد دانلود : ۲۷۴۵
این مقاله ابتدا به تعریفی از مفهوم دموکراسی بر اساس نظریه کارل مانهایم می پردازد؛ تعریفی که در آن، دموکراسی فراتر از سطح سیاسی و در واقع نوعی فرهنگ تلّقی می گردد. فرهنگ دموکراتیک با تحدید فواصل عمودی (فاصله های کیفی) و به رسمیت شناختن فواصل افقی (تفاوت ها) تمایزی اساسی با تلّقی های پیشادموکراتیک دارد. مقاله ی حاضر با تاکید بر تمایز مذکور، به برخی از مصادیق فرهنگ دموکراتیک؛ یعنی: فردیّت وشیئیّت(جزئیّت) اشاره می کند و چگونگی برآمدن آن ها را از متن فرهنگ مذکور نشان می دهد. سپس با گزینش این منظر، به بررسی اشعار نیما یوشیج، سروده های سال های 1299تا 1336، جهت تعیین مختصّات شعری او می پردازد. به نظر می رسد که اوج شعر نیما، از منظر گرایش به جزئیات و فردیّت، در اشعار حوالی عصر مشروطه و اندک زمانی پس از آن قابل رویت است؛ حال آن که در میانه اوجگیری استبداد رضا شاهی، شاخص های مذکور در آثار او رو به زوال می نهند. این نوشتار، در انتها در پی یافتن دلایل اوج و فرود شعر نیما از منظر شاخص های مورد بررسی خویش، به تاثیرات نظام استبداد پهلوی اشاره می کند که توانست با تحدید حیات سیاسی- اجتماعی شاعر، فضای زندگی روزمره ی او را تاریک سازد تا منبع اساسی سرایش های وی را، از زندگی واقعی به سوی دنیایی انتزاعی، تغییر دهد.
۶.

بررسی برخی از ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه و تفاوت های آن با شعر عصر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی ادبیات مشروطه فاصله کمی فاصله کیفی فاصله زدایی ادبیات بازگشت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی کلاسیک دوره بازگشت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر شعر
تعداد بازدید : ۱۷۲۰ تعداد دانلود : ۸۳۶
این مقاله در پی بررسی برخی ویژگی های فرهنگ دموکراتیک در شعر عصر مشروطه است. به این منظور ابتدا با اشاره به دیدگاه نظری مانهایم، مفهوم دموکراسی تعریف شده است. ساختار این مقاله بر اساس مفهوم فاصله زدایی مانهایم شکل گرفته است. این مفهوم که ویژگی اصلی فرهنگ دموکراتیک است، در پی حذف یا تحدید فواصل عمودی است. حاصل امر در حوزه های مختلف دارای وجوه بروز متفاوت است که در مجموع سیمای کلی فرهنگ دموکراتیک را شکل می دهد. برخی از وجوه این سیمای کلی در حوزة ادبیات قابل رؤیت است. بخش دوم مقاله به ارائة نمودهای ادبی فرهنگ دموکراتیک پرداخته است. در نهایت و در جمع بندی نهایی، این مقاله شعر عصر مشروطه را دارای ویژگی های دموکراتیک دانسته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان