آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۱۱

چکیده

علوم انسانی و اجتماعی در عصر حاضر در معرض بحران‌های بنیادینی قرار گرفته‌اند، میل رسیدن به روش و نظریه واحد در علوم انسانی و اجتماعی فروکش کرده و رویکردهای پساساختارگرا برای یافتن و بهره جستن از روش‌های جدید تحقیق غلبه یافته است. این رویکرد جدید با پیشنهاد روش‌شناسی‌های متعدد و متنوع، نوعی آشفتگی روش‌شناختی را به همراه آورده و با طرح ایده مواجهه با موضوع شناخت از طریق سنت‌های فرهنگی و زبانی، باب هر گونه رویارویی مستقیم با جهان را بسته و تمام دانش انسان را گرانبار از نظریه و ارزش معرفی کرده است.در این مقاله پس از شرح مختصر رویکرد ساختارگرایی، انتقادهای وارد بر آن بیان شده است. همچنین ضمن تشریح رویکرد پسا‌ساختارگرایی و بیان وجوه شباهت و تفاوت آن با ساختارگرایی، جایگاه روش در این رویکرد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

تبلیغات