مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
الگوی مصرف
منبع:
اقتصاد پنهان پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶ و ۲۷
67 - 102
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایلی که همواره در بررسی علل قاچاق مورد توجه قرار می گیرد وجود تقاضا برای کالای قاچاق است. نکته قابل توجه در مقوله تقاضا این است که تقاضای کالاها ریشه در سطح و الگوی مصرف یک جامعه دارد. در ایران سطح و ترکیب تقاضا برای کالای قاچاق به عنوان جزئی از مخارج مصرفی کشور همواره در طول سال های گذشته رو به رشد بوده است که وجود این مسأله ارتباط ورود کالای قاچاق به داخل کشور را با مصرف و شکل الگوی مصرف در جامعه پیوند می زند. نگاهی به عملکرد اقتصاد ایران نشان می دهد که هم زمان با تغییر سطح و الگوی مصرف در کشور، تقاضا برای کالاهای خارجی -چه از طریق واردات رسمی و چه از طریق واردات غیررسمی- افزایش داشته است. در این مطالعه با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و یک نگاه آماری و نگاهی به تحولات الگوی مصرف در کشور در طول سال های گذشته نشان می دهد که عواملی از جمله افزایش مراوات بین المللی، افزایش مقدار و سهم درآمدهای نفتی در درآمد ناخالص داخلی و درآمدهای بودجه دولت، رشد نقدینگی، بر هم خوردن توزیع درآمد و ثروت در کشور و سیاست های ارزی و تجاری کشور، ارتباط هم سویی با شکل گیری الگوی مصرف برون زا و افزایش تقاضای کالاهای خارجی داشته است. از سوی دیگر اعمال محدودیت های تجاری از سوی دولت سبب شده است که ورود کالاهای مورد تقاضا به کشور از شیوه های رسمی با محدودیت هایی مواجه بوده، لذا ورود این کالاها به داخل کشور از کانال های غیررسمی و قاچاق صورت پذیرد.
فهم عوامل زمینه ساز فرهنگی در سبک زندگی ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
102 - 75
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف کنونی در جامعه ما با الگوی مصرف مطلوب از دیدگاه اسلامی فاصله دارد. این تحقیق با هدف اصلی فهم عوامل زمینه ساز فرهنگی در سبک زندگی ایرانی-اسلامی انجام شده است. این تحقیق با استفاده از روش کیفی، تحلیل تماتیک و با انجام مصاحبه طراحی شد. روش شناسی این تحقیق از حیث نتیجه، جزو تحقیقات کاربردی توسعه ای، از حیث هدف جزو تحقیقات اکتشافی و از حیث روش اجرای کار براساس روش کیفی انجام شده است. جامعه مطالعه شده در پژوهش، 17 نفر از خبرگان و کارشناسان متخصص در حوزه های مدیریت و برنامه ریزی امور فرهنگی و علوم ارتباطات (عمدتاً) از استان اصفهان بودند که با هماهنگی های لازم، مصاحبه نیمه ساختاریافته با آن ها انجام گرفت و از نمونه گیری هدفمند و به طور هم زمان از روش گلوله برفی برای دسترسی راحت تر به نمونه های مدنظر و از معی ار اش باع نظ ری ب رای تصمیم گیری درمورد تعداد نمونه موردمطالعه برای انتخاب مشارکت کنندگان استفاده شد. نتایج نشان می دهد، هشت مضمون اصلی به عنوان عوامل زمینه ساز فرهنگی مؤثر در سبک زندگی ایرانی-اسلامی به دست آمد: دارایی های فرهنگی، عوامل تعاملی، مصادیق خانواده محور، مصادیق دین محور، عوامل محیطی، عوامل فردی، مصادیق فرهنگی و مصادیق اخلاق اجتماعی. هر یک از این مضامین اصلی، مضامین فرعی خاص خود را دارد. سبک زندگی ما در بسیاری از موارد از آداب و رسوم غیراسلامی تأثیر می پذیرد؛بنابراین ضروری به نظر می رسد که سیاست گذاران و برنامه ریزان فرهنگی، تمرکز جدی بر سبک زندگی اسلامی، به ویژه برای نسل جوان و کودکان داشته باشند.
تحلیل نشانه شناختی الگوهای مصرف در آگهی های بازرگانی تلویزیون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های الگوی مصرف در تبلیغات تلویزیونی در مقاله حاضر استخراج شده است، با اتخاذ رویکردی تلفیقی، نشانه شناسی الگوی مصرف به عنوان هدف اصلی، مورد مطالعه قرار گرفته است. چارچوب نظری پژوهش حاضر ترکیبی از نظریه های پسا مدرنیستی و انتقادی در مورد مصرف به مثابه یک کنش و نشانه اجتماعی و همچنین نظریه های مربوط به نشانه شناسی است. روش مورد استفاده، تحلیل محتوای کیفی و نشانه شناسی است که در قالب آن یکی از آگهی های بازرگانی تلویزیون (محصولات خانگی شرکت ...) با شیوه ای هدفمند به عنوان نمونه انتخاب تجزیه و تحلیل شده است. سپس با استفاده از طبقه بندی فیسک از نشانه ها، ابتدا هر یک از نشانه های واقعی و بازنمایی موجود در متن آگهی شامل فضا، پوشش، رنگ، نوع تجهیزات، وسایل و همچنین نشانه های تصویری شناسایی و تفسیر شده و تحلیل نشانه شناسی در سطح عمیق تر یعنی بررسی عناصر ساختاری ادامه یافته است. نتایج نشان می دهد الگوی مصرف تبلیغات تجاری معرف ویژگی هایی نظیر سرعت زدگی، کالایی شدن، فرزندسالاری، نوع خاصی از ایدئولوژی جنسیتی و ترویج مصرف گرایی است.
شکل گیری مبانی «نظام الگوی مصرف»، «انتخاب نیاز» و «جنسیت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۳ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۱
55 - 74
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر موضوع کلی «جنسیت و مصرف» را با توجه به مبانی فلسفی آن و روند پیدایش الگوی مصرف طرح نموده است، نویسندگان مقاله معتقدند که الگوی مصرف دارای سه مرحله مرتبط و هماهنگ در تولید، توزیع و مصرف بوده و نحوه شکل گیری مصرف بر مبنای «تولید نیاز» و رابطه آن با «ارضاء نیاز» در قالب یک نظام هدفمند و با جهت مشخص است. در این راستا، طرح تحقیقاتی در گروه بررسی مسائل زنان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با موضوع رابطه جنسیت با نظام نیاز و ارضاء انجام شده است، روش تحقیق کیفی از طریق مصاحبه و در مرحله دوم، یافته های کیفی، با روش پیمایشی به آزمون گذاشته شده است، جامعه آماری طرح شامل طیف متناسب از زنان و مردان بر اساس سن و تحصیلات به شکل تصادفی شهر تهران می باشد. مهمترین نتیجه تحقیق حاضر اثبات رابطه بین نیاز و ارضاء نیاز و وجود تفاوت مشخص بین زن و مرد در انتخاب نیاز، منبع تولید نیاز و راه های ارضاء نیاز است.
بازشناسی الگوی صحیح مصرف در قرآن و حدیث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۶
145 - 174
حوزههای تخصصی:
آبادانی و پیشرفت، یکی از آرمانهای والای جوامع بشری است. ارائه الگوی مطلوب برای تحقق ایده فوق از ضرورت های اجتنای ناپذیری است که در تمامی مکتب های بشری و الهی بالاخص دین مقدس اسلام به آن پرداخته شده است. پرداختن به این موضوع، از نگاه دین، بالاخص قرآن کریم و حدیث معصومین (ع) وظیفه اندیشمندانِ مشفقی است که از منظر دین به پدیده های سیاسی و اجتماعی می پردازند، لذا این مقاله در پی آن است که با ارائه تعریف الگوی مصرف، مبانی نظری اصلاح الگوی مصرف را به عنوان پیش درآمدِ ارائه الگوی آرمانی مصرف صحیح، به رشته تحریر در آورد و با بررسی آیات قرآن کریم و احادیث معصومین (ع)، مهمترین علل و عوامل بازدارنده این اقدام سترگ را تحلیل و در پایان آثار پر برکت و اثربخش اصلاح الگوی مصرف را به خواننده عرضه کند.
بررسی نقش فرهنگ سازی دبیران بر اصلاح الگوی مصرف (مطالعه موردی: دبیران واحد های آموزشی منطقه 1 آموزش و پرورش تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۷ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۰
104 - 116
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف کلی این تحقیق، بررسی رابطه دبیران واحدهای آموزشی بر اصلاح الگوی مصرف است. در این راستا به نقش دبیر و آموزش و پرورش به عنوان اولین متولی آموزش و به عنوان عامل اثرگذار بر القاء فرهنگ بهینه مصرف در منابع قابل دسترس واحدهای آموزشی خواهیم پرداخت و نوع رابطه همبستگی مصرف بهینه و آموزش ها را بررسی خواهیم کرد.
روش پژوهش: جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و میدانی، ابزار مورد استفاده (پرسشنامه و مصاحبه) در تحقیق، روش شناسی تحقیق از نوع توصیفی و استنباطی است و از نرم افزار spss جهت تجزیه تحلیل اطلاعات استفاده خواهد شد. حجم جامعه آماری تحقیق دبیران و مدیران واحد های آموزشی راهنمایی منطقه 1 تهران می باشد. برای پیدا کردن ضریب همبستگی از فرمول اسپیرمن استفاده شده است.
یافته ها: مدیران آموزش های مستقیم را موثر ارزیابی می کنند و دبیران تاثیرش را کمتر می دانند. تفاوت معنی داراست؛ معلمان و مدیران اثر آموزش های غیرمستقیم را همانند هم ارزیابی می کنند؛ توزیع فراوانی سنجش تفاوت آموزش های مستقیم به تفکیک میزان تحصیلات تفاوت معنا داری با هم ندارند و توزیع فراوانی سنجش تفاوت آموزش های مستقیم به تفکیک سابقه کاری (تجربه) تفاوت معناداری هست.
نتیجه گیری: برای الگوی مصرف، با رعایت معیارها می توان مصرف دانش آموزان مدارس را اصلاح کرد زیرا در ارتباط با خانواده و جامعه هستند در نتیجه با رعایت معیارهای زیر به اصلاح الگوی مصرف در سطح کل جامعه تأثیر گذار خواهد بود و به اعتدال و میانه روی نزدیک شد.
آموزش های غیرمستقیم نسبت به آموزش های مستقیم اثربخش تر هستند بنابراین با قاطعیت می توان گفت آموزش از طریق فرهنگ سازی به عبارت دیگر آموزش های فرهنگی و آموزش غیرمستقیم مهم تر و غنی ترین منبع در آموزش محسوب می شود.
تأثیرپذیری از دیگران و الگوی مصرف منزلت گرا در شهروندان کاشان، سال 1396(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۳
۹۵-۶۳
حوزههای تخصصی:
در دهه اخیر، الگوی مصرف و توجه به ابعاد اجتماعی و فرهنگی رفتار مصرف کنندگان توجه بسیاری از صاحبنظران علوم را به خود معطوف داشته است. دراین ارتباط در دوره معاصر، پدیده جدیدی ظهور یافته است که مصرف نه به سبب نیاز، بلکه بنا به عوامل دیگری چون کسب پرستیژ، وجهه و تأثیر نفوذ دیگران شکل می گیرد. بر این اساس، هدف اساسی این مقاله شناسایی الگوی مصرف منزلت گرا و نیز چگونگی ارتباط و تعامل هر یک از متغیرهای تشخص پذیری، تأثیرپذیری از دیگران و مصرف بدون توجه به نقش الگوی مصرف منزلت گرا در جامعه آماری موردمطالعه است. روش: این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم با مصاحبه جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان 15 سال به بالای شهر کاشان در سال 1396 بوده است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران تعداد 605 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و به روش تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. یافته ها: نتایج وجود رابطه منفی بین مصرف بدون توجه به نقش و مصرف منزلت گرا و نیز رابطه مثبت بین متغیرهای تشخص پذیری و تأثیرپذیری از نفوذ دیگران با میزان مصرف منزلت گرا را نشان داده است. علاوه بر آن، نتایج تحلیل مسیر میزان تأثیر هر یک از متغیرهای مصرف بدون توجه به نقش، تأثیرپذیری از نفوذ دیگران و تشخص پذیری بر متغیر مصرف منزلت گرا را به ترتیب به میزان 38/0-، 231/0، 08/0 نشان داده است. بحث: نتایج تحقیق با مباحث نظری صاحبنظران و یافته های تحقیقات محققان در این زمینه قرابت و همخوانی دارد. همچنین، بسیاری از صاحبنظران بر نقش میزان تأثیرپذیری از نفوذ دیگران بر مصرف منزلت گرا تأکید کرده و این امر در تحقیقات متعددی که توسط پژوهشگران صورت گرفته است مورد تأیید قرار گرفته است. علاوه بر آن، نقش تشخص پذیری یا تمایل به منحصربه فرد بودن در مصرف منزلت گرا در رویکردهای نظری و پژوهشی صاحبنظران و محققان مختلف مورد تأیید قرار گرفته است.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر الگوی مصرف اقتصادی شهروندان شهر قم بوده است. این پژوهش به صورت پیمایشی و با استفاده از روش مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده و دارای 45 گویه و 9 بعد بوده است. جامعه آماری پژوهش کلیه شهروندان شهر قم بود و برای تعیین نمونه آماری ، براساس فرمول کوکران 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SMARTPLS نسخه 3 مورد تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج به دست آمده، با توجه به تایید تاثیر بین متغیر های مشارکت اجتماعی ، عضویت در نهادهای مدنی ، اعتماد ، روابط اجتماعی گسترده ، عضویت در شبکه ها ، تعهد به ارزشهای اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر سطح کالای مصرفی و ترکیب آن می توان نتیجه گرفت برنامه ریزی آموزش و افزایش سرمایه اجتماعی، بر نوع و نحوه انتخاب کالای مصرفی تاثیر گذار است و با شناخت و دستیابی به این تاثیر و تاثر، موفقیت بیشتری در الگوی مصرف مطلوب، به دست می آید و در نهایت با این دستاورد این موضوع در سطح گسترده تر قابل تعمیم و تحقیق مضاعف خواهد بود.
جامعه شناسی محیط زیست
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی جامعه شناسانه نحوه رفتار انسان بر محیط طبیعی و بررسی چالش های محیط زیست، اینکه محیط زیست چگونه بر جامعه تأثیر گذار بوده و جامعه چگونه بر محیط زیست اثر گذار است انجام شده است. در این مقاله ضمن تبیین نظریات جامعه شناسی کلان و خرد در رابطه با محیط زیست، موضوعات بررسی جامعه شناسی محیط زیست شامل: مسئله آب، خشکسالی، تغییرات اقلیمی، گرم شدن زمین، مسئله هوا، تغییر الگوی مصرف، علم مهندس ژنتیک به عنوان چالش های محیط زیستی و به ویژه در رابطه با محیط زیست ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی الگوی مصرف ورزشی خانوار شهری و روستایی ایران طی سال های 1380 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
94 - 80
حوزههای تخصصی:
مقدمه: الگوی روند مصارف ورزشی از مهم ترین رویکردهای جامعه به استانداردهای زندگی و سلامت محسوب می شود که در این تحقیق به آن پرداخته شده است.روش پژوهش: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است و به دلیل ماهیت موضوع، جمع آوری اطلاعات مربوط به هزینه های ورزشی خانوار در هفت گروه، به شکل اسنادی، طی 16 سال مذکور از مرکز آمار و بانک مرکزی ایران صورت گرفت. داده ها ابتدا با استفاده از آمار توصیفی خلاصه و سپس با استفاده از روش های اقتصادسنجی، تغییرات نسبی و واقعی و سپس با از بین بردن آثار تورم، رشد نسبی و واقعی آن محاسبه شد. همچنین از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف، t همبسته و t مستقل در سطح معناداری 05/0= α استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که هزینه های ورزشی خانوار در سال 1395، نسبت به سال 1380 حدود 95 درصد رشد واقعی داشته است. سرانه ورزشی خانوار شهری در سال 1395 به طور معناداری نسبت به سال 1380 دارای کاهش و رشد منفی، ولی سرانه ورزشی خانوار روستایی افزایش و دارای رشد مثبت بوده است.نتیجه گیری: عدم مشارکت ورزشی چشمگیر در ایران، افزایش تورم، جابه جایی سهم هزینه های مهم برای خانوار و افزایش نرخ شهرنشینی می توانند عوامل اثرگذار بر نتایج حاصله باشند. در این زمینه کنترل تورم افسارگسیخته، فرهنگ سازی و ایجاد یارانه های ورزشی برای استفاده از اماکن ورزشی، در مشارکت ورزشی و به تبع آن هزینه های هرچه بیشتر مردم در ورزش، که به رشد اقتصادی صنعت ورزش نیز می انجامد، راهگشا خواهد بود.
شناسایی و بسط الگوهای منحصر به فرد مصرفی بانوان در حوزه کالاهای ورزشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
نوآوری در مدیریت ورزشی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
83-95
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و بسط عوامل موثر برالگوی مصرفی بانوان در حوزه کالاهای ورزشی بود. روش پژوهش از نظر گرد آوری داده ها آمیخته بود که به صورت کیفی-کمی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان و متخصصان رشته های مدیریت، بازاریابی و مدیریت ورزشی، دانشجویان دکترا رشته بازاریابی ورزشی و بانوانی که خدماتی ورزشی به آنها ارائه می شود، بودند. نمونه آماری در بخش کیفی به تعداد قابل کفایت بر مبنای اشباع نظری (16 نفر و 28 سند) و در بخش کمی از روش هدفمند دردسترس انتخاب شدند (360 نفر) انتخاب گردید. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و روایی صوری پرسشنامه توسط صاحب نظران، تائید شد. همچنین پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (91/0) و پایایی ترکیبی محاسبه شد. تجزیه و تحلیل قسمت کیفی با نرم افزار Maxqda، همچنین تجزیه و تحلیل قسمت کمی با نرم افزار مدل معادلات ساختاری Smart PLS3 انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که چارچوب مفهومی تحقیق حاضر شامل پنج بخش عوامل محیطی، پیش نیازهای مصرف، ارزش ها و هنجارهای جامعه، ویژگی های دموگرافیک گروه های مرجع و بهبود مصرف کالای ورزشی بود. همچنین ارزش ها و هنجارهای از دو منظر ارزش های جامعه و فرهنگ مصرف مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش کمی مشخص شد که اکثر مسیرهای روابط بین مؤلفه های پژوهش (به جز مسیر عوامل محیطی -> بهبود مصرف کالای ورزشی) و همچنین گویه ها با هریک از عامل های خود بزرگ تر از 96/1 و معنی دار است، این معناداری حاکی از پیش بینی صحیح روابط مدل پژوهشی است. پیشنهاد می گردد جهت افزایش مصرف کالای ورزشی توسط بانوان باید کالاهای ورزشی با استفاده از تجهیزات نوین و باتوجه به نیازها و علایق بانوان و بهره گیری از نمادهای ورزشی طراحی شوند.
شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی مصرف شهروندان تهرانی
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
173 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی شهروندان تهرانی و الگوی مصرف آنها بوده است. چهارچوب نظری بر مبنای آرای نظریه پردازانی چون وبلن، گیدنز و بوردیو تدوین شده است و تلاش شده تا با بهره گیری از نظریه های این افراد و استفاده از مفاهیم و متغیرهای طرح شده در نظریه های آنها، مدل نظری پژوهش تدوین گردد و با طرح فرضیه های مستخرج از مدل در طول پژوهش به آزمون آنها اقدام گردد. رویکرد پژوهش حاضر، کمّی و روش پژوهش از نظر مسیر، توصیفی- تبیینی و از نظر هدف، کاربردی است. اطلاعات با استفاده از روش پیمایش و بهره گیری از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش شامل شهروندان بالای پانزده سال شهر تهران بوده که با استفاده از فرمول برآورد حجم نمونه، با 600 نفر از آنها گفت وگو شد. در بُعد عینیِ موضوع مورد مطالعه، نتایج نشان داد که مصرف فرهنگی از جمله متغیرهای تأثیرگذار در الگوی مصرف شهروندان است و علاوه بر آن، رابطه معناداری نیز میان مصرف فرهنگی و میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی وجود دارد. از سوی دیگر، بین استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و الگوی مصرف پوشاک شهروندان تهرانی نیز رابطه وجود دارد. همچنین میزان استفاده شهروندان تهرانی از شبکه های اجتماعی مجازی بر پوشش آنها و نحوه خرید آنها تأثیرگذار بوده است. نتایج به دست آمده در بُعد ذهنیِ موضوع مورد مطالعه نیز بیانگر این است که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بر ارزش ها و نگرش های اجتماعی شهروندان تهرانی مبنی بر گرایش به مصرف گرایی، اثرگذار بوده است.
رابطه کفاف و توسعه در مصرف بر اساس روایات اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۸۰)
138 - 158
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف اسلامی، اقتضا دارد تا افراد مجاز باشند از درآمدهای خود در حد کفاف بهره مند شوند و برای اشخاصی که واجب النفقه آنان هستند نیز در همین حد هزینه نمایند. در روایات، مصرف بیش از حد کفاف مصداق اسراف دانسته شده و مورد نهی قرار گرفته است. دولت نیز موظف است به گونه ای برنامه ریزی نماید تا زمینه درآمد و مصرف برای تمام افراد جامعه در کفاف فراهم شود. امّا بعضی از اندیشمندان اسلامی، با تمسک به برخی روایات، مدعی هستند که توسعه در مصرف، حد مطلوب مصرف اسلامی است و مصرف به میزان توسعه، اسراف محسوب نمی شود. بنا بر این، مطلوب است همه افراد تا حد توسعه در مصرف برای اشخاصی که وجب النفقه آنان هستند، امکانات فراهم نماید و همچنین دولت موظف است برای این حد از درآمد و مصرف برای تمام افراد جامعه برنامه ریزی کند. این تحقیق به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل متن منابع اسلامی با تبیین مفهوم کفاف و توسعه در مصرف، اثبات می کند که مقصود روایات و آموزه های دینی از توسعه در مصرف همان حد کفاف است.
سناریوهای سیاست گذاری تعامل دولت و جامعه در حوزه آب: بر اساس سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست های راهبردی و کلان سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
819 - 846
حوزههای تخصصی:
دولت ها در حوزه آب به علت تحکم سازمانی از جامعه قوی تر بوده اند. کمبود آب و کاهش تدریجی آن در اثر مصرف بیش از اندازه توسط جوامع موجب شده است مساله آب نقش اساسی در روابط دولت و ملت ها داشته است. دولت های قوی به علت در اختیار داشتن ابزار تصمیم گیری و اتخاذ سیاست های کلی و راهبردهای مهم در حوزه اصلاح الگوی مصرف و همچنین استفاده از توان خود جهت انجام امور جامعه بدون اتکا به مردم به دلیل برخورداری از درآمدهای رانتی،استخراج آسان منابع و توزیع آن بین ذینفعان، بروکراسی گسترده، وجود احزاب دولتی و بستن فضای جامعه مدنی باعث انزوا و ضعف جامعه گردیده اند. از این روی سؤال اصلی تحقیق عبارت از سناریوها و روندهای ممکن دولت و جامعه در مناسبات آب در ایران چیست؟.یافته های تحقیق نشان می دهد دولت در ایران به دلیل برخوردار بودن از توانایی نفوذپذیری و استخراج منابع ، توانایی تنظیم روابط اجتماعی و تخصیص منابع باعث تضعیف جامعه گردیده است. عواملی که باعث تقویت دولت در ایران گردیده است عبارت اند از: انتقال حوضه ای آب، صدور مجوز ، تصفیه آب، سیاست سازه ای، سیاست نرخ گذاری، اخذ مجوز انشعابات، افزایش جمعیت و بالا رفتن سطح زندگی، رشد کشاورزی و صنایع، حل وفصل منازعات میان متقاضیان آب، ایجاد مشوق های اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی. چارچوب نظری حکمرانی آب و آینده پژوهی می باشد و از روش روندکاوی و سناریونویسی استفاده می گردد.
واکاوی پدیدارشناختی الگوی مصرفمسکن در مناطق لوکس نشین تهران در بخش مسکونی صنعت ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۸)
365 - 382
حوزههای تخصصی:
واکاوی پدیدارشناختیالگوی مصرفمسکن در مناطق لوکس نشینتهران در بخش مسکونیصنعت ساختمان چکیده برای دستیابی به شناخت الگوی مصرف مسکن، ازروشپژوهشکیفی استفاده شد.با رویکردمطالعه پدیدارشناختی برای دستیابی به هدف پژوهش استفاده شد.نمونهگیری با روش گلوله برفی انجام گرفت.در این پژوهش بامصرفکنندگانساکن بیش از6ماه مصاحبه شدو گردآوری اطالعات با انجام3مصاحبه به اشباع رسید.نتایجنشان داد الگوی مصرف مسکن لوکس از دیدگاه مصرف کنندگانساکن بیش از6ماهشامل3مقولهرضایت از ساخت، خدمات جانبی ساختمان و ویژگیهای منطقهاست.بنابراین یافتهها حاکی از آن است که انتخاب ساختمانهای لوکس در جامعه آماری تحت تاثیر رضایت از ساخت، خدمات جانبی ساختمان و ویژگیهای منطقه است. واژگان کلیدی:الگوی مصرف، مصرف کننده، خانه لوکس، منطقه1و3تهران 1-مقدمه بررسیرفتارمصرفکنندگانازاصولاولیهعلمبازاریابیاست.شناختالگویمصرفیوعواملمؤثربرانتخابیاعدمانتخابمحصوالت توسطمشتری یامصرفکنندگانازراهکارهایاساسیبرایبرنامهریزیهایاستراتژیکتولیدکنندگانوبنگاههای اقتصادی است.ردیا پذیرشمحصولتوسطمصرفکنندگان،محدودبهشناختمحصولومیزانکیفیتویاحوزهقیمتگذاریویاخدماتپسازفروشو غیرهبودهاست،ولینیازبهبررسیکلیوجامعتریاستکهریشهدرروانشناسیاجتماعیوحوزهمردمشناسیاجتماعیو جامعهشناسیدارد.مسکن به عنوان یکی از مهم ترین نیازهای بشر، همواره از دغدغههای خانوارها بوده است. دولتها نیز همواره وظیفه تهیه سرپناهمناسب برای مردم خود را پذیرفتهاند و برای انجام این وظیفه نیز غالبا ً تمهیداتیاندیشیدهاند. با توجه به اینکه بخش مسکن
تحلیل الگوی مصرف از منظر اقتصاد رفتاری در چارچوب مبانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۵۰
85-109
حوزههای تخصصی:
الگوی مصرف در اقتصاد متعارف بر اساس مبانی ساده سازی شده مثل نفع شخصی دنیوی با مؤلفه های مادی و مطلوبیت فردی ترسیم می شود، اقتصاد رفتاری به عنوان یک رویکرد نوین در زمینه تحلیل رفتارهای اقتصادی، این رویکرد را غیر واقع بینانه قلمداد می کند. این مقاله با هدف تحلیل رویکرد رفتاری به الگوی مصرف در چارچوب مبانی اسلامی با روش تحلیلی-توصیفی به این سوال پاسخ می دهد که مهم ترین ظرفیت های مطالعات رفتاری در ارائه الگوی مصرف بر اساس آموزه های اسلامی چیست؟ در بررسی های انجام شده اقتصاد رفتاری برای تبیین چرایی و چگونگی الگوی مصرف مؤلفه هایی چون؛ عقلانیت محدود، خویشتن داری محدود و عدم وجود اطلاعات کامل، هنجارهای اجتماعی، عقاید و باورهای ارزشی و پیروی از عادات گذشته را در نظر می گیرد تا واقعیت رفتار مصرف کننده را بهتر تحلیل و پیش بینی کند. نظریه تلنگر نیز با روش دگرگون سازی محیط تصمیم گیری با رویکرد قیم مآبی با تشخیص مصالح و منافع افراد و جامعه، عهده دار معماری انتخاب مصرف کننده می شود. بر اساس یافته های این پژوهش ورود آموزه های اقتصاد اسلامی در الگوی مصرف اقتصاد رفتاری شامل مواردی چون؛ بیشینه سازی بهره مندی های مادی، معنوی و آخرتی، باورمندی به هست ها و بایدهای اسلامی، خویشتن داری در دو بعد جسمانی و روحانی، اثبات فضایل و نفی رذایل اخلاقی و لزوم اطلاعات مورد توصیه دین در انتخاب مصرف کننده است که مؤلفه های رفتاری محیط تصمیم گیری را بر اساس مبانی اسلامی تکمیل می کنند و زمینه ایجاد تلنگر را فراهم می سازد.
ارائه الگوی جامعه شناختی ابعاد و مؤلفه های شکل دهنده الگوی مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام با تأکید بر سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قم، 1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
59 - 81
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف پژوهش: یکی از چالش های اساسی در جوامع مدرن، مدیریت الگوی مصرف اقتصادی و تأثیر آن بر توسعه پایدار است. الگوی مصرف اقتصادی به عنوان شاخصی مهم، نشان دهنده نگرش و رفتار مردم نسبت به منابع و سرمایه های موجود در جامعه است. رفتار نادرست خرید و مصرف مردم، آثار و پیامدهایی دارد که بخش مهمی از آنها منفی است و معمولاً در دو دسته پیامدهای عمومی و فردی جای می گیرند. موضوع مصرف، در دو حیطه «سطح مصرف» که کمیت و میزان آن را نشان می دهد و نیز «ترکیب مصرف» که اختصاص آن به کالاهای تولید داخل و خارج را نشان می دهد، قابل طرح است. در ایران، مسئله مصرف گرایی و انحراف از الگوی بهینه مصرف، به ویژه تحت تأثیر فرهنگ مصرف گرایی مدرن، موجب نگرانی هایی درباره اتلاف منابع و پیامدهای اقتصادی شده است. اسلام به عنوان یک دین جامع، اصول و ارزش هایی را برای تنظیم رفتارهای اقتصادی فردی و اجتماعی ارائه کرده است. ازسوی دیگر، مفهوم سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از عوامل تأثیرگذار بر تعاملات اقتصادی و اجتماعی، نقش مهمی در شکل دهی به الگوی مصرف دارد. این پژوهش به دنبال بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و الگوی مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام، با تأکید بر شهروندان شهر قم است. اهداف این پژوهش عبارت اند از: شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در اصلاح الگوی مصرف شهروندان، ارائه مدل جامعه شناختی برای تبیین رابطه میان سرمایه اجتماعی و الگوی مصرف، تحلیل پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از تغییر الگوی مصرف مبتنی بر ارزش های اسلامی. این پژوهش با بهره گیری از نظریه داده بنیاد، سعی در استخراج یک مدل نظری دارد که نشان دهد چگونه مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند اعتماد، مشارکت اجتماعی و تعهد به ارزش های اسلامی می توانند به اصلاح الگوی مصرف اقتصادی کمک کنند. روش تحقیق: پژوهش حاضر بر آن بوده است که عوامل و مؤلفه های شکل دهنده و اثرگذار بر الگوی مصرف اقتصادی در بین شهروندان شهر قم از دیدگاه اسلام را با تأکید بر سرمایه اجتماعی شناسایی، استخراج و صورت بندی نماید؛ ازاین رو از روش شناسی کیفی و روش نظریه داده بنیاد یا زمینه ای برای اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری شامل استادان و متخصصان حوزه مالی و جامعه شناسی در شهر قم است. به منظور گردآوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با ۱۵ نفر از متخصصان ازطریق روش نمونه گیری گلوله برفی انجام شد. مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافتند و داده ها با استفاده از کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. در فرآیند کدگذاری، ۵۰ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی شناسایی و در قالب شش بُعد ارائه شدند: پدیده محوری: مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام و سرمایه اجتماعی از دیدگاه اسلام؛ شرایط علّی: مشارکت اجتماعی، اعتماد، عضویت در نهادهای مدنی، تعهد به ارزش های جامعه، عضویت در شبکه های اجتماعی؛ شرایط زمینه ای: برنامه های حمایتی دولت، شرایط اقتصادی و اجتماعی؛ شرایط مداخله گر: عوامل محیطی و اجتماعی، تبلیغات و رسانه ها؛ راهبردها: اعتمادسازی بین نهادهای دولتی و مردم، حمایت از مشارکت های مدنی، آگاهی بخشی و نظارت مداوم؛ پیامدها: بهبود مصرف براساس نیاز، حمایت از تولیدات داخلی. برای افزایش اعتبارپذیری پژوهش، از روش هایی مانند اجماع داده ها، کنترل اعضا و خودبازبینی محقق استفاده شد. در این پژوهش از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته[1] برای گردآوری داده ها استفاده شده است. مدت زمان هر مصاحبه بین 45 تا 65 دقیقه بود. داده های گردآوری شده ازطریق فرایند کدگذاری مبتنی بر طرح نظام دار نظریه برخاسته از داده های استراوس و کوربین[2] (۱۹۹۸) طی سه مرحله کدگذاری باز،[3] کدگذاری محوری[4] و کدگذاری انتخابی[5] تحلیل شدند. نتایج پژوهش: نتایج نشان می دهد الگوی مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام، تأثیرپذیری بالایی از سرمایه اجتماعی دارد. بنابر مؤلفه های پژوهش می توان گفت: سرمایه اجتماعی، بر تغییر الگوهای مصرف با دیدگاه های اسلامی تأثیری بسزا دارد. مصاحبه شوندگان تأکید داشتند که مؤلفه هایی مانند اعتماد اجتماعی، تعهد به ارزش های اسلامی و مشارکت مدنی، تأثیر مستقیم بر نحوه مصرف و حمایت از تولید داخلی دارند. مهم ترین یافته ها نشان می دهد مصرف کنندگان تمایل دارند که در صورت اعتماد به کیفیت کالاهای داخلی و سازوکارهای نظارتی، الگوی مصرف خود را به سمت خرید کالاهای داخلی تغییر دهند. تأثیر مشارکت اجتماعی افراد، در گروه های اجتماعی و شبکه های مذهبی، رفتارهای مصرفی یکدیگر را تحت تأثیر قرار می دهند. سیاست های اقتصادی و نظارتی دولت می توانند مشوق یا بازدارنده در تغییر الگوی مصرف باشند. رسانه ها در شکل دهی به نگرش مصرف کنندگان نقش مهمی دارند و تبلیغات می توانند انگیزه مصرف گرایی یا مصرف بهینه را تقویت کنند. حمایت از تولید داخلی، افزایش کیفیت کالاهای داخلی، کاهش وابستگی اقتصادی به خارج، کاهش اسراف و بهینه سازی مصرف. درمجموع، پژوهش نشان می دهد افزایش سرمایه اجتماعی و ترویج ارزش های اسلامی در جامعه، می تواند به اصلاح الگوی مصرف اقتصادی و بهبود شرایط اقتصادی منجر شود. براساس نتایج این پژوهش، سرمایه اجتماعی تأثیر قابل توجهی بر الگوی مصرف اقتصادی دارد و می تواند موجب تغییر نگرش مصرف کنندگان به سمت مصرف بهینه و حمایت از تولید داخلی شود. سرمایه اجتماعی در جامعه اسلامی ازطریق اخلاق اسلامی، اخوت، تعاون و تعهد به ارزش های جمعی تقویت می شود و این عوامل می توانند در کنترل مصرف گرایی و جلوگیری از اسراف نقش ایفا کنند. بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد دولت می تواند با اجرای سیاست های مناسب، مانند اعمال استانداردهای کیفی برای کالاهای داخلی و پرداخت تسهیلات برای تولیدکنندگان داخلی، اعتماد عمومی را به محصولات داخلی افزایش دهد. استفاده از رسانه های عمومی برای تبلیغ ارزش های اسلامی در مصرف، ترویج الگوی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف ضروری است. سازمان های مردم نهاد و نهادهای دینی می توانند نقش مهمی در آگاهی بخشی و ترویج فرهنگ مصرف صحیح ایفا کنند. دولت باید بر تبلیغات تجاری و نحوه عرضه محصولات نظارت بیشتری داشته باشد تا مصرف کنندگان به سمت خریدهای غیرضروری سوق داده نشوند. اگر تولیدکنندگان داخلی کیفیت محصولات خود را افزایش دهند، اعتماد عمومی به کالاهای داخلی افزایش می یابد و الگوی مصرف به طور طبیعی به سمت حمایت از تولید ملی سوق پیدا می کند. به طورکلی، نتایج این پژوهش نشان می دهد که ارتقای سرمایه اجتماعی و ترویج ارزش های اسلامی می تواند به اصلاح الگوی مصرف اقتصادی کمک کرده و درنهایت، به بهبود شرایط اقتصادی کشور منجر شود. پژوهش حاضر نشان می دهد الگوی مصرف اقتصادی متأثر از سرمایه اجتماعی است و افزایش اعتماد عمومی، تعهد به ارزش های دینی و مشارکت اجتماعی، می تواند به مصرف بهینه و حمایت از تولید داخلی کمک کند. ازاین رو، سیاست گذاران اقتصادی و فرهنگی می توانند با تقویت سرمایه اجتماعی و اجرای برنامه های آگاهی بخشی، به بهبود وضعیت مصرف و توسعه پایدار اقتصادی کمک کنند. همچنین، الگوی مصرف اقتصادی به صورت مصرف اقتصادی از دیدگاه اسلام و سرمایه اجتماعی از دیدگاه اسلام از مؤلفه های سرمایه اجتماعی، تأثیر پذیرفته و بالا بودن سرمایه اجتماعی در حوزه اقتصاد به بهبود شرایط اقتصادی کمک می کند.