آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

همة حوزه های علمی در علوم انسانی، مبتنی بر معرفت شناسی، هستیشناسی و ارزش شناسی مشخصی است که در این مبانی بنیادی، تفاوت های جدّی میان فلسفة غرب با جهان بینی اسلامی وجود دارد. معرفت شناسی در فلسفة غرب، مبتنی بر دوگانه انگاری و فردمحوری است که نتیجه این دو خصیصه سکولاریسم است. با اصالت دادن به واقعیات حسی، ساحت علم در اندیشه غرب بر ستون هایی بنا میگردد که همواره در حال تغییر است. این تغییر در مفهوم «پارادایم» کوهن و گزارة «ابطال پذیری» پوپر به اوج خود میرسد. بر خلاف اصالت واقعیت در اندیشه غرب، اندیشه اسلامی دارای معرفت شناسی توحیدی است که اصالت با منابع فراروایی وحی و سنت الله است. در این جهان بینی، یافته های حاصل از مشاهده و غور در کائنات و طبیعت، باید با سطوح عالی لوح محفوظ و سنت الله در میان گذاشته شوند و از آن اعتبار یابی کنند. اگر منابع الهی آن را تایید کردند، علم دینی بوجود آمده است. در غیر این صورت، علم است، اما دینی نیست. این مقاله تلاش دارد تا با نگاهی به آرای اندشمندان، مختصات فوق را بررسی کند. همچنین ویژگیهای علم در اندیشه غربی را با خصیصة علم در جهان بین اسلامی مقایسه کند.

تبلیغات