کوشش ما در این نوشتار به چند مهم خلاصه می شود. ابتدا تصویر نسبتا روشنی از فلسفه ریاضیات هگل که اندکی مهجور مانده، ارائه می کنیم؛ سپس جایگاه ریاضیات و میزان اهمیت آن را در نظام هگلی کندوکاو می کنیم و در نهایت قرائت های پنهان و آشکار عصر معاصر را مطرح و اندکی به فراخور داوری می کنیم.