پیدایش تصوف و عرفان و ورود معانی، تجربه ها و آموزه های عرفانی به حوزه زبان منجر به شکلگیری زبانی خاص با نام زبان عرفانی شد. این زبان به دو قسم زبان عبارت و زبان اشارت تقسیم می شود. عارف در جریان سیر و سلوک خود به اندیشه ها، حقایق و تجربه هایی دست می یابد که چگونگی بیان آن در قالب الفاظ، به دلیل ماهیت این گونه معارف، به سادگی امکان پذیر نیست. اما عرفا با به کارگیری همه ظرفیت های زبان، دریافت های عرفانی خود را در قالب محدود لفظ و کلام به دیگران منتقل کرده اند. عین القضات همدانی، عارف بزرگ قرن ششم هجری، به عنوان یکی از پیشروان تصوف اسلامی در آثار ارزشمند خود، اندیشه ها و مواجید عرفانی را با تعابیر و تفسیرهای بدیعی ارائه می کند. در این پژوهش می کوشیم دیدگاه های وی را درباره زبان و نحوه بیان بررسی کرده و آثار او را از لحاظ زبانی تحلیل و تبیین کنیم. حاصل بررسی ها نشان می دهد، قاضی همدانی از همه ظرفیت های زبان- زبان اشارت و زبان عبارت- برای تبیین آراء و عقاید و بیان تجارب عرفانی خود سود جسته است.