۱.
پدیده وحى به مثابه مبنا و مستند نبوت در ادیان ابراهیمى از اهمیت ویژهاى برخوردار است . در این میان ماندگارى متن مقدس دین اسلام به پدیده وحى در این آیین آسمانى اهمیتى مضاعف بخشیده است . در این زمینه دیدگاههاى متعددى براى شناخت ماهیت این رابطه الوهى - بشرى در حوزههاى مختلف فرهنگ و اندیشه اسلامى پدید آمده است . به علاوه برخى دیدگاههاى دیگر در حوزههاى معرفتى دیگر ادیان نیز در فهم و تحلیل وحى قرآنى مؤثر بودهاند; از این روى بررسى تطبیقى این دیدگاهها در مسیر دستیابى به فهمى جامع و دقیق از این پدیده ضرورى مىنماید . آن چه پیش روى دارید، گزارشى کوتاه از نظریات تفسیر و تحلیل وحى است .
۲.
دین در ابعاد گوناگونى همچون پىریزى نظام ارزشى، فراهم آوردن ضمانت اجرایى و تقویت انگیزه درونى به یارى اخلاق مىشتابد و آدمیان را به تهذیب و تزکیه روحى فرا مىخواند . پیوند دین و اخلاق از زوایاى گوناگونى قابل بررسى است و نویسنده در این نوشتار به نقد دیدگاهى پرداخته که از تقابل دین و اخلاق سخن مىگوید و اخلاق دینى را تعبیرى خود متناقض مىخواند .
۳.
واژه دیر آشناى اخلاق آنگاه که با کلماتى چون فلسفه ترکیب مىشود، گاه با کج فهمىهایى همراه مىگردد; چنان که بسیارى را گمان بر این است که «فلسفه اخلاق» چیزى جز فایده و ضرورت رعایت آداب اخلاقى نیست . نویسنده در این مقاله وجوه تمایز علم اخلاق و فلسفه اخلاق را بر مىشمارد و بر آن است تا به صورتى گذرا، تفاوت آنها را تبیین نماید .
پیش از بیان تفاوت علم اخلاق با فلسفه اخلاق شایسته است ابتدا نگاهى گذرا به مفردات این دو اصطلاح یعنى واژههاى «علم» ، «اخلاق» و «فلسفه» بیافکنیم تا با دقت و بصیرت بیشترى به بحث اصلى بپردازیم .
۴.
یکى از مهمترین مسائل انسان شناسى این است که آیا گرایشها و بینشهاى انسان محصول تعاملات او با خارج استیا ریشه آن گرایشها و بینشها در خمیر مایه آدمى نهاده شده است؟ به عبارتى دیگر آیا در انسان چیزى به نام فطرت وجود دارد یا خیر؟ اگر انسان فطرت دارد، چه چیزهائى فطرى انسان هستند؟
نویسنده در این مقاله به بررسى بینش و گرایش فطرى انسان به خدا مىپردازد و در پایان نوشتار، به نقش تربیتى فطرت توجه مىدهد .
۵.
سکولاریسم، با تبیینها و تعریفهاى متعددش، بر کنار نهادن دین از صحنه سیاست و امور اجتماعى پاى مىفشارد . دین را امرى فردى تلقى مىکند و در حداقل کردن دامنه آن مىکوشد . این مکتب فکرى بر مبانى متعددى چون اومانیسم، تجددگرایى و اعتقاد به آزادى و آزاد اندیشى استوار است و در بیشتر عرصههاى بشرى نفوذ کرده است . نویسنده در این مقاله، پس از اشاره به مبانى سکولاریسم، به بررسى برخى از مهمترین استدلالهاى معتقدان به آن، مىپردازد .
۶.
از آنجا که مشروعیت، پایه قوام و مایه دوام هر نظام سیاسى است، جاى این پرسش است که مشروعیت نظام اسلامى در عصر غیبت از کجا نشات مىگیرد . به باور نویسنده، با تحقیق و تامل به این نتیجه مىرسیم که از دیدگاه اسلام منشا مشروعیت اذن خداوند است و بر پایه دلایل عقلى و نقلى حق حاکمیت در زمان غیبتبه مجتهد آگاه و کاردان سپرده شده است .
مشروعیت عامل ثبات و استمرار هر نظام سیاسى است . مشروعیت پاسخى به این پرسش هاست که چرا یک گروه خاص حق حکمرانى بر دیگران مىیابند و این که حکومتشوندگان چگونه و به چه دلیل تن به اطاعت مىسپارند؟ حکومت کنندگان با چه ابزارى اطاعت را نهادینه مىکنند؟
مشروعیت از مسائلى است که از دیرباز صاحب نظران علوم اجتماعى و علوم سیاسى را به خود مشغول کرده است . از آنجا که در هر جامعهاى بر مبناى باورهاى رایج آن جامعه تنها گروهى خاص صلاحیتحکمرانى پیدا مىکنند که وضع قانون و یا امر و نهى از سوى آنان ناشى از حقى است که دارند و تبعیت ملت ناشى از اعتقادشان به صلاحیت و شانیت اعمال حکمرانى آنان است، ما بر آنیم تا بدانیم در نظام اسلامى چه کسى حق حاکمیت و حکمرانى دارد و چرا مردم باید از آن تبعیت کنند و عنصر مشروعیت از کجا نشات مىگیرد؟