۱.
در آستانه چهاردهم خرداد ماه، سالروز رحلت جانگداز بنیانگذار انقلاب اسلامى حضرت امام خمینىرحمه الله قرار داریم . در حالى که تنها چند سالى از فوت ایشان مىگذرد، بدخواهان در صددند تا شخصیت امام راحلرحمه الله را مخدوش سازند اما از آنجا که ایشان به مقام عشق و عرفان الهى نایل شده بودند، همانگونه که در زمان حضور، تقوى و خلوص ایشان شخصیتى خدشهناپذیر از وى ساخت، در زمان وفات نیز، نور معنویت آن امام عزیز، همچنان پر فروغ ماند . در تاریخ ایران بىسابقه است که یکى از عادلترین و عارفترین بندگان خدا، بر مردم ایران حکم براند، مقاله حاضر در مقام تبیین ابعاد معنوى و عرفانى خصیتحضرت امامرحمه الله مىباشد که از قلم یکى از شاگردان برجسته ایشان تراوش نموده است . این مقاله علاوه بر این که توصیفى از شخصیت والاى امام راحل مىباشد، توصیههایى اخلاقى استبه شیفتگان راه وى .
۲.
آموزههایى چون ایمان به خدا، فرهنگ ایثار و شهادت با تشکیل حکومت دینى در جامعه ما جلوهگر شد; از این رو استکبار جهانى تهاجم فرهنگى گستردهاى علیه نظام اسلامى آغاز کرد و یکى از محورهاى اصلى این تهاجم، عرصه حکومت دینى است که متاسفانه برخى از نشریات و مطبوعات داخلى نیز به طرح شبهات در این عرصه مىپردازند . نویسنده در شماره شانزدهم مجله رواق اندیشه به نقد و بررسى هفتشبهه از شبهات سکولاریستى در عرصه دین، سیاست و حکومت پرداخت و در این قسمتبه هفتشبهه دیگر در این زمینه پاسخ دادهاند . شبهاتى همچون عدم جواز دخالت در امر دین و اخلاق مردم، ناسازگارى میان حکومت دینى که با زبان تکلیف سخن مىگوید و عصر مدرنیته و . . .
۳.
انسان، موجودى اجتماعى و مدنى بالطبع است و خواهناخواه، براى بهتر زیستن خود و تنظیم روابطش با دیگران، به وضع قانون و مقرراتى خاص، نیازمند است . پرسشى در این راستا مطرح است و آن این که، چه جاذبهاى، انسان را ملزم به اطاعت از قانون و ملتزم به اجراى احکام مىکند؟
نوشتار حاضر، درصدد استبه پاسخ این پرسش برسد که در فقه امامیه، چه مبنایى وجود دارد که بر اساس آن، انسان خود را به اطاعت از قانون ملتزم مىداند؟
۴.
از موضوعات مهم حوزه معرفتى، مساله «رابطه ذهن و واقعیتهاى خارج از ذهن مىباشد» زیرا دامنه تاثیرگذارى و حوزههاى نفوذ آن فراوان است . به عنوان نمونه; وقتى کانت مدعى مىشود که همیشه ذهن مؤثر و فعال است و در نتیجه مىگوید عالم شناخت; همان مشاهده خارج با عینک مختص به ذهن است، به تبع این نظریه، دیدگاههایى در دیگر حوزههاى معرفتى نظیر; «تفسیر» ، «تاویل» و . . . شکل مىگیرد . و در مقابل او مارکس، چنان ذهن را عاجز مىداند که تمام روابط اجتماعى را متاثر از واقعیتهاى اقتصادى و ذهن را تابلوى آن مىداند .
اما نظر صحیح کدام است؟ براى رسیدن به یک نظر جامع و همهجانبهنگر، خود را تسلیم امیر بیان و کتاب او که پس از قرآن، امام کتابها است، یعنى نهج البلاغه نمودیم .
لکن براى درک هر چه بیشتر بحث ابتدا به مباحث و مفاهیم کلیدى و تاریخچه جامعهشناسى معرفت پرداختیم، زیرا یکى از متولیان این نوع موضوعات مىباشد، سپس رابطه عین و ذهن از منظر نهج البلاغه را پى گرفته و در نهایت نتیجه بحث را آوردهایم .
۵.
براى ظهور حضرت مهدىعلیه السلام در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام، نشانههایى ذکر شده است . این نشانهها در مدت زمانى طولانى به تدریجبه وقوع مىپیوندد . در این میان برخى از نشانهها نزدیک ظهور حضرت مهدىعلیه السلام تحقق مىیابد و برخى دیگر ممکن استسالها پیش از ظهور آن حضرت اتفاق بیافتد . همچنین در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام بر برخى از نشانهها تاکید بیشترى شده و از آنها با صفت قطعى و حتمى یاد شده است .
از نشانههایى که نزدیک و متصل به ظهور حضرت تحقق مىیابد و در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام برآن تاکید فراوانى شده، نداى آسمانى است . در مراحل مختلف ظهور حضرت مهدىعلیه السلام نداهاى گوناگونى شنیده خواهد شد، که هریک از آنها بر حقانیت قیام آن حضرت دلالت مىکند و براى حقجویان و حقپویان هرگونه شک و شبههاى را برطرف مىکند; ولى ندایى که معروف است و در احادیث پیشوایان معصومعلیهم السلام بیشتر از آن سخن به میان آمده، ندایى است که در آغاز ظهور حضرت مهدىعلیه السلام شنیده خواهد شد . در این مقاله، نخستبه بیان ویژگىهاى این ندا خواهیم پرداخت و در پایان از دیگر نداها نیز سخن خواهیم گفت .
۶.
وقوع قتل پى در پى در پاییز 1377 ایران، که به قتلهاى زنجیرهاى معروف شد، مساله ترور و اسلامى؟ ! یا انسانى؟ ! بودن آن را به یک بحث جنجال برانگیز داخلى تبدیل کرد . عملیات تروریستى تابستان 1380 آمریکا نیز، ترور را در صحنه جهانى، بر سر زبانها انداخت . این عملیات در 11 سپتامبر 2002 مصادف با 20 شهریور 1380 انجام شد . هم در حادثه قتلهاى زنجیرهاى ایران، و هم، در عملیات تروریستى آمریکا، عدهاى کوشیدند این دو اقدام را به اسلام و مسلمانان رادیکال؟ ! و بنیادگرا؟ ! نسبت دهند . بنابراین، مقاله حاضر مىکوشد، به این سؤالات پاسخ دهد: آیا اسلام با ترور موافق استیا خیر؟ آیا مسلمانان اجازه دارند با استناد به سیره معصومین، دستبه ترور بزنند؟ و سرانجام ترور چه نسبتى با مجازات اسلامى دارد؟