مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال 7 زمستان 1396 شماره 20 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی پیش بینی اثربخشی عوامل تسهیل بخش بر نهادینه شدن ارزشیابی توصیفی انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل همه معلمان مقطع ابتدایی نواحی مختلف شهر مشهد بود. نمونه پژوهش با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 282 نفر تعیین شد. در این مطالعه از دو پرسشنامه محقق ساخته 57 سؤالی بر اساس 8 مؤلفه تسهیل بخش ایلای و ساری (1999) و پرسشنامه 23 سؤالی برگرفته از چک لیست نهادینه سازی هال و هورد (2015) استفاده شد. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS21 تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان دادبیشتر معلمان از ارزشیابی سنتی راضی بودند. از نظر آنها شرایط تسهیل بخش ارزشیابی توصیفی مهیا نشده است و بیشتر معلمان در سطح سوم نهادینه سازی قرار دارند. یافته دیگر نشان داد که 10 درصد از تغییرات متغیر ملاک از طریق متغیرهای پیش بین قابل تبیین است و نتایج ضرایب رگرسیون نیز نشان داد متغیرهای وجود دانش و مهارت ها و تعهد نقش قابل توجهی در پیش بینی نهادینه سازی ارزشیابی دارند.
بازنمایی تجارب زیسته دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته علوم تربیتی در ارتباط با پدیده تغییر رشته (مطالعه ای پدیدارشناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تجربه زیسته دانشجویانی که تغییر رشته داده اند و در دوره کارشناسی ارشد به رشته علوم تربیتی (گرایش های مختلف) وارد شده اند، بررسی شده است. پژوهش در چهارچوب رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی، اجرا و از مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گرد آوری داده ها استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویانی است که پدیده تغییر رشته را تجربه کرده و در دانشگاه بوعلی همدان در رشته علوم تربیتی تحصیل می کنند. نمونه پژوهش شامل 8 نفر از دانشجویان مذکور است که بر اساس منطق نمونه گیری در پژوهش پدیدارشناسی به صورت هدفمند و قاعده اشباع تعیین انتخاب شد. بر اساس یافته ها 12 مقوله جزئی از اطلاعات ارائه شده توسط مشارکت کنندگان استخراج شد که در تصمیم آنها برای تغییر رشته تحصیلی نقش داشته است. این زیرمقوله ها، در سه مقوله کلی شامل: عوامل اقتصادی، ویژگی های رشته قبلی و فعلی و علایق و ویژگی های فردی، طبقه بندی شد. درمجموع، نتایج نشان داد که دانشجویان از انتخاب خود و ورود به رشته علوم تربیتی نسبتاً راضی بوده اند.
بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای آموزش عالی در ایران (رویکرد مدل سازی اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عوامل مؤثر بر تقاضای آموزش عالی در ایران با رویکرد اقتصادی بررسی شده است. عوامل مؤثر بر آموزش عالی با استفاده از فن اقتصادسنجی تصحیح خطای برداری و آزمون هم انباشتگی یوهانسن-یوسلیوس در دوره زمانی ۱۳۹۳-1361 برآورد شده اند. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که تمامی متغیرها از منظر آماری معنی دار بوده و متغیر هزینه آموزش و تحصیل خانوار و همچنین شاخص دستمزد به عنوان هزینه فرصت دارای تأثیر منفی و متغیرهای شهرنشینی و هزینه دولت در آموزش بر تعداد دانشجویان اثر مستقیم دارند. نتایج حاصل از آزمون هم انباشتگی بیانگر آن است که متغیرهای در نظر گرفته شده در بلندمدت با یکدیگر در ارتباط هستند. همچنین ضریب تصحیح خطای به دست آمده، نشان می دهد که در هر سال 15/0 از عدم تعادل در تقاضای آموزش عالی از بین می رود.
واکاوی شایستگی های دانش آموختگان رشته مدیریت آموزشی برای اشتغال در بخش آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان های صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش ترکیبی اکتشافی و با هدف شناسایی و بررسی شایستگی های دانش آموختگان رشته مدیریت آموزشی برای اشتغال در بخش آموزش و توسعه منابع انسانی سازمان های صنعتی اجرا شده است. در بخش کیفی با کاربست روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، با دانش آموختگان و استادان رشته مدیریت آموزشی (شاغل در بخش صنعت) مصاحبه شد. با تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها، تعداد 13 بعد شناسایی شد. در مرحله کمی با استفاده از شایستگی های شناسایی شده، پرسشنامه ای با روایی و پایایی مناسب تدوین شد و تعداد 126 نفر از دانش آموختگان آن را تکمیل کردند. در بخش کمی با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای، آزمون فریدمن و تحلیل واریانس یک راهه، داده های پژوهش تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که وضعیت شایستگی مدیریت منابع انسانی در حد متوسط و شایستگی تجربی، مهارت انگلیسی و دانش عمومی در حد کمتر از میانگین بودند. شایستگی های دانش حرفه ای، اداری- اجرایی، توسعه حرفه ای، اخلاق حرفه ای، سواد فاوا، نگرشی، شخصیتی، روابط انسانی و فکری بالاتر از میانگین بودند. همچنین، نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین دانش آموختگان دانشگاه های دولتی شهر تهران از نظر وضعیت شایستگی ها تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نقش هموار سازی در تبدیل غیر خطی نمره های خام به نمره های مقیاس نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزمون های مرکب شامل چند خرده آزمون هستند که ممکن است به لحاظ محتوا و تعداد پرسش ها متفاوت باشند. برای تفسیر پذیری بهتر و مقایسه پذیر کردن نمره خرده آزمون ها، نمره خام به دست آمده از خرده آزمون ها به مقیاس مشترکی تبدیل می شود که به آن نمره مقیاس گفته می شود. یکی از روش های مرسوم تبدیل نمره های خام به نمره های مقیاس، تبدیل مقیاس نرمال است. در این تبدیل از فراوانی تراکمی و رتبه درصدی هر نمره برای ساختن نمره مقیاس استفاده می شود. هدف این پژوهش، بررسی اثر به کارگیری روش پیش هموار سازی فراوانی نمره ها و پس هموارسازی آنها بر میزان خطای استاندارد اندازه گیری شرطی نمره های مقیاس است. برای بررسی این اثر از 10000 داده شبیه سازی شده و 10000 داده واقعی آزمون سراسری ایران در گروه آزمایشی ریاضی و فنی در سال 1395 بهره گرفته شد. همچنین از روش های هموارسازی دو جمله ای کرنل و هموارسازی اسپلاین به ترتیب برای هموار کردن فراوانی نسبی نمره ها و نمره های مقیاس استفاده شد. برای مقایسه نمره های مقیاس ساخته شده از خطای استاندارد اندازه گیری شرطی نمره ها بهره گرفته شد. نتایج پژوهش، نشان دهنده مقدار بالای ضریب پایایی برای همه روش ها بود. ضمن اینکه تحلیل نمودار و میانگین خطای استاندارد اندازه گیری شرطی نشان داد که در آن دسته از روش های تبدیل نمره های خام به نمره های مقیاس که از پیش هموار سازی فراوانی، استفاده شده است، میانگین خطای استاندارد اندازه گیری شرطی کمتر بوده و استفاده از پیش هموار سازی تا حد مطلوبی نوسان خطا برای سطوح مختلف نمره ها را کاهش داده است.
بررسی مقایسه ای میزان سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی در دانشجویان دانشگاه های حضوری و آموزش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی دانشجویان دانشگاه های حضوری و آموزش از دور اجرا شد. روش این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه های حضوری و آموزش از دور در سال تحصیلی 94-93 بود. داده های تحقیق از بین دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان های تهران، گیلان و اردبیل و دانشگاه های حضوری تهران، گیلان و محقق اردبیلی با روش نمونه گیری در دسترس گرد آوری شد. ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روان شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چندمتغیره و تحلیل ممیز استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی نظام آموزش از دور پایین تر از دانشگاه های حضوری است و بین سرمایه روان شناختی در دو گروه، تفاوت معن ی داری وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، میانگین نمره های سه متغیر اعتماد اجتماعی، مشارکت علمی و شبکه اجتماعی در دانشجویان دانشگاه های سنتی و آموزش از راه دور تفاوت معنی داری وجود دارد و این متغیرها توان پیش بینی عضویت افراد در دانشگاه های حضوری و آموزش از دور را ندارند.
تحلیل پدیدارشناسانه چالش های ناشی از افت استرس مولد تحصیلی در نظام ارزشیابی توصیفی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجربه های زیسته آموزگاران، دانش آموزان و والدین در خصوص چالش های ناشی از کاهش افت استرس مولد تحصیلی در اجرای نامتوازن برنامه ارزشیابی توصیفی بر نظام آموزشی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند و به شیوه نمونه گیری هدفمند، پس از بررسی 63 نفر، به روش کُلایزی تحلیل شد. یافته ها در دو مقوله عمده «چالش هایی در حوزه فرایند یادگیری-یاددهی» و «چالش هایی در حوزه آینده علمی» به همراه نُه زیرمقوله دسته بندی شد. شواهد نشانگر کاهش شدید استرس مولد در دانش آموزان است که این امر، زمینه کاهش رقابت سازنده و تلاش، انگیزه پیشرفت و کاهش یادگیری عمیق در دانش آموزان و درنهایت، افت تحصیلی و کم سوادی را در پی داشته است. نتایج نشان داد تفکیک نشدن دو نوع استرس مفید و مضر در هدف گذاری برنامه ارزشیابی توصیفی، زمینه بروز و تشدید چالش های متعدد و متنوعی را فراهم کرده است. به نظر می رسد، هنگامی که هدف گذاری بر حذف کامل استرس دانش آموزان استوار شده باشد و ایشان هیچ گونه استرسی نداشته باشند و ملاک های ارزشیابی بسیار کلی باشد، حرف شنوی از معلم نداشته و همین امر ضمن تزلزل جایگاه آموزگاران، زمینه افزایش نافرمانی، افت عملکرد تحصیلی، توقعات نابجای دانش آموز و اولیا را فراهم کند.