مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال 11 تابستان 1400 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی عملکرد، رویکردی سیستماتیک و داده گرا در راستای مدیریت سازمانی است که نتایج آن می تواند در جهت نیل به تعالی، چگونگی حرکت از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب، تقویت عملکرد و ارتقای خدمات دهی موثر باشد. این مطالعه، با هدف سنجش کیفیت دوره های آموزشی، در قالب یک مسئله تصمیم گیری چند معیار با 9 معیار و 11 گزینه به ارزیابی دوره های آموزشی در شهرداری رشت پرداخته است. هدف آن است که دوره های آموزشی بر پایه معیارهای از پیش تعیین شده ای اولویت بندی شوندروش پژوهش: در این راستا از روش شانن آنتروپی برای تعیین وزن معیارها و از تاپسیس فازی جهت اولویت بندی بین گزینه های تصمیم (دوره های آموزشی) استفاده شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که در شهرداری رشت، دوره های آتش نشانی دارای بالاترین کیفیت در برگزاری و دوره های حمل و نقل و ترافیک از کمترین کیفیت بر پایه معیارهای به کار گرفته شده برخوردار بوده اند.نتیجه گیری: نتایج بررسی معیارها نشان داد که از میان معیارهای مورد بررسی، میزان ارتباط دوره با شغل، فعالیت های کلاسی، افزایش آگاهی در نتیجه شرکت در دوره و ارتباط دوره با پست سازمانی به ترتیب چهار معیار اول مورد توجه در میان مصاحبه شوندگان جهت سنجش دوره های آموزشی هستند. همچنین نتیجه بررسی گزینه ها (دوره های آموزشی) بر پایه معیارهای به کار گرفته شده در این مقاله نشان داد که در شهرداری رشت، دوره های آتش نشانی دارای بالاترین کیفیت در برگزاری و دوره های حمل و نقل و ترافیک از کمترین کیفیت بر پایه معیارهای به کار گرفته شده برخوردار بوده اند.
پدیدارنگاری تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با تأکید بر سطوح "توضیح دادن" و "تحلیل کردن" از دیدگاه پل و الدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه جایگاه تفکر انتقادی در پیشبرد موفقیت تحصیلی و شغلیِ دانشجویان، اهمیتی دوچندان یافته است و بر همین اساس بسیاری از مؤسسات آموزش عالی، تقویت تفکر انتقادی دانشجویان را یکی از اهداف نهایی خود قلمداد می کنند. پژوهش حاضر، با هدف توصیف ادراک دانشجویان تحصیلات تکمیلی از سطح دوم «توضیح دادن موضوع متن» و سوم «تحلیل منطق متن» تفکر انتقادی بر مبنای چارچوب پل و الدر (2012) صورت گرفت.روش پژوهش: این پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارنگاری انجام شد. مشارکت کنندگان 15 نفر، دانشجوی سال اول، دوم و فارغ التحصیلان رشته روان شناسی تربیتی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا (س) در سال های تحصیلی 97-1395 بودند که براساس تمایل داوطلبانه، در این پژوهش شرکت کردند. ابتدا از آن ها خواسته شد تا بخشی از متن کتاب "هنر عشق ورزیدن" را بخوانند و سپس به سؤال های موجود در سطح دوم و سوم تفکر انتقادی پاسخ دهند. اطلاعات، بر مبنای روش استقرایی تحلیل شدند. طبقه های توصیفی با افق های درونی و بیرونی و نیز فضای نتیجه ترسیم شد.یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر هشت طبقه توصیفی شامل؛ توضیح دادن موضوع متن بر مبنای راهبرد بسط معنایی، به کارگیری استدلال قیاسی، یادآوری دانش ادبی پیشین، تحلیل متن با توجه به مؤلفه های تفکر انتقادی، تشخیص نامناسب مؤلفه های تفکر انتقادی، پرسش های اکتشافی در مقابل پرسش های غیر اکتشافی، بیان کلی از محتوای متن و غلبه دیدگاه فرد بر نویسنده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به منظور ارتقاء سطوح تفکر انتقادی دانشجویان توصیه می شود، آموزش مؤلفه های تفکر انتقادی و تقویت مهارت خواندن انتقادی مورد توجه سیاست گذاران نظام آموزش عالی قرار گیرد.
مقایسه روش های معیارگزینیِ نقطه گذاری معیار و علامت گذاری در دسته بندی سطوح عملکرد مطالعه کلان مقیاسِ سنجش ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: معیارگزینی یکی از فنون سنجش برای طبقه بندی معتبرِ آزمودنی ها است. در این مطالعه، تأثیر استفاده از دو روش معیارگزینیِ نقطه گذاری معیار و علامت گذاری بر نتایج حاصله از مطالعه کلان مقیاسی تحلیل شد که برای سنجش یادگیری ریاضی پایه ششم در بین دانش آموزان شهر تهران اجرا شده بود.روش پژوهش: این روش ها روی داده های سنجش کلان مقیاس استانی که بر 9720 دانش آموز پایه ششم شهر تهران اجرا شده بود، مقایسه شدند. مشارکت کنندگان در این پیمایش در مجموع 264 سؤال ریاضی را پاسخ دادند و پاسخ های آنان با استفاده از روش مقادیر محتمل تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان دادند که به کارگیری روش نقطه گذاری معیار باعث می شود که به ترتیب 75، 48، 18 و 2 درصد از دانش آموزان حداقل نمرات لازم را در سطوح عملکردی پایین، متوسط، بالا و پیشرفته کسب کنند. هم چنین، با استفاده از این روش 9/23 درصد از سؤالات در همان سطحی قرار گرفتند که توسط کارشناسان موضوعی تعیین شده بودند. در مقابل، مقایسه فاصله میانگین های متوالیِ پارامتر جایگاه با انحراف معیار جایگاه در سطوح عملکردی، کیفیت دسته بندی اولیه کارشناسان برای استفاده در روش علامت گذاری را زیر سؤال برد. علاوه براین، تأثیر استفاده از پنج احتمال پاسخِ 52/0، 57/0، 62/0، 67/0 و 75/0 بر دسته بندی دانش آموزان نشان داد که با وجود تأکید پیشینه پژوهشی بر احتمال پاسخِ 67/0، کم ترین احتمال پاسخ (52/0) نتایج واقعی تری را نسبت به بقیه تولید می کند ولی هم چنان در مقایسه با روش نقطه گذاری معیار معیار سخت گیرانه ای به نظر می رسد.نتیجه گیری: باید به معیارگزینی به عنوان یک مبحث فنی در همه سنجش هایی که درجه بندی یا قبول و ردی یکی از تبعات شرکت در آزمون است، توجه بیشتری شود.
طراحی و ارائه الگوی اعتبارسنجی در سطح گروه آموزشی(مورد مطالعه: گروه های آموزشی مدیریت آموزش عالی و مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف طراحی و ارائه الگوی مناسب اعتبارسنجی در سطح گروه آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است.روش پژوهش: روش پژوهش ترکیبی از نوع طرح متوالی تبیینی و از لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرار می گیرد. جامعه آماری در بخش کمی شامل مدیران گروه ها و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و در بخش کیفی شامل صاحب نظران و اعضای هیات علمی بودند. حجم نمونه بخش کمی 36 نفر از مدیران گروه های آموزشی و 97 نفر اعضای هیات علمی گروه ها به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و در بخش کیفی 66 نفر اعضای هیات علمی خبره و متخصص حوزه مورد مطالعه به روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی تعیین شدند. از ابزارهای پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه و چک لیست استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها و ابزار پژوهش با استفاده از نظرات متخصصان و اساتید راهنما و مشاور تعیین گردید و پایایی پرسشنامه ها با ضریب آلفای کرونباخ 0/97 برآورد شد. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که از دیدگاه افراد نمونه، کیفیت ابعاد وفرایند اجرای طرح ارزیابی درونی و بیرونی دانشگاه بالاتر از حد متوسط می باشد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد پنج گام برای اعتبارسنجی در سطح گروه آموزشی ضروری است و تعداد 8 عامل، 42 ملاک و 214 نشانگر اعتبارسنجی مشخص گردید و الگوی اعتبارسنجی از برازش مناسبی برخوردار است.
ارزشیابی سوالات شیمی کنکور سراسری رشته علوم تجربی در سال 1396 با استفاده از نظریه سوال–پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به ارزشیابی سوالات شیمی کنکور سراسری گروه علوم تجربی در سال 1396 با استفاده از نظریه سوال-پاسخ می پردازذ.روش پژوهش: پژوهش کاربردی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کلیه داوطلبان کنکور سراسری گروه علوم تجربی در سال 1396 و نمونه آماری 5۰۰۰ پاسخنامه از میان پاسخنامه های داوطلبان شرکت کننده در این سال است و محاسبات با نرم افزارهایNOHARM ، IRTPROو EXCEL انجام شده است.یافته ها: براساس نظریه کلاسیک و سوال پاسخ، پارامترهای تک تک سوالات محاسبه شد. نتایج نشان داد 7 سوال هم با مدل یک پارامتری و هم دو پارامتری و 21 سوال با مدل سه پارارمتری برازش مناسبی نشان می دهند و 13 سوال نیز با هیچکدام از مدلهای نظریه سوال-پاسخ برازش نشان نمی دهند. تحلیل سوالات با مدل سه پارامتری نشان داد که 26 سوال از نظر ضریب تشخیص قوی(a>1.3)، 6 سوال متوسط و 3 سوال ضعیف (a<0.65)می باشد. همچنین از نظر دشواری 11 سوال بسیار سخت (b>1.2) و 24 سوال مناسب (-1.2<b<1.2) بودند. سوال c≥0.2 بود که بیانگر حدس پذیری بالای سوالات شیمی آزمون است.نتیجه گیری: این آزمون 35 سوالی، دارای ضریب دشواری 3/0 و عامل حدس حدود 2/0 است و برای سطوح توانایی در گستره توانایی 5/0- تا 2 بیشترین آگاهی و کمترین خطا را دارد با توجه به فراوانی داوطلبان در این محدوده از توانایی، به نظر می رسد این آزمون توانایی لازم برای تشخیص داوطلبان مختلف و انتخاب عادلانه آنها برای دانشگاه ها را داشته باشد. آلفای کرونباخ آزمون 934/0 و نشان دهنده پایایی عالی آزمون می باشد.
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه چندبعدی اضطراب پاندمی کروناویروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش پیش رو با هدف ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه چندبعدی اضطراب بیماری پاندمی کروناویروس انجام شده است.روش پژوهش: جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی افراد ساکن در استان لرستان بود که در سال 1399-1398 با اثرات پاندمی کروناویروس روبرو شدند. نمونه موردپژوهش بر اساس فرمول کوکران 384 نفر بود که به صورت نسبتا یکسان از میان زنان و مردان به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری مرتبه اول و دوم استفاده شد.یافته ها: در بخش یافته ها، پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ برابر با 88/0 محاسبه شد. میزان همبستگی میان اضطراب با سبک های مقابله ای رویاروگر، گریز (اجتناب)، انکار و مسئولیت پذیری به ترتیب برابر با 62/0، 57/0 38/ - و 52/0- به دست آمد که نشان گر روایی ملاکی پرسشنامه بود. نتایج تحیلی عاملی اکتشافی چهار بعد را نشان داد که به ترتیب ابعاد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی نامگذاری شدند. تحلیل عاملی تاییدی، نتایج حاصل از روایی محتوایی این پرسشنامه ، یعنی چهار عاملی بودن سازه ی اضطراب در رویارویی با پاندمی کروناویروس را تأیید کرد و معناداری وجود چهار بعد در مفهوم اضطراب پاندمی کروناویروس را نشان داد.نتیجه گیری: نتایج گویای این بود که پرسشنامه چندبعدی اضطراب پاندمی کروناویروس با اندازه گیری چهار بعد جسمی، شناختی، اجتماعی و هیجانی، ابزاری مناسب برای تعیین میزان اضطراب در بحران بیماری های پاندمیک است.