مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال 12 تابستان 1401 شماره 38 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف ردیابی و پایش کیفیت آموزشی تنوع رشته های تحصیلی متناسب با تنوع روش های سنجش در مراکز و واحدهای پیام نور استان اصفهان انجام گرفته است.روش پژوهش: برای بررسی ردیابی و پایش کیفیت سنجش علمی و ارزشیابی پیام نور استان اصفهان از مدل های پایش و ردیابی بر اساس سیگنال های ردیابی ، هموارسازی نمایی ، نسبت خطای هموارشده تراگ ، شاخص تجمعی ساده خطا براون ، الگوهای ردیابی و پایش خودکار و روش هموار سازی نمایی نرخ پاسخ انطباقی در 41 مرکز و واحد آموزشی پیام نور استان اصفهان استفاده شده است. سیگنال های پایش ، فرکانس زمانی ، شدت و تنوع را بر اساس داده های مورد استفاده از الگوها و روش های سنجش پیش بینی شد. یافته ها: نتایج نشان می دهدآسیب پذیری در روند پیشرفت تحصیلی در برابر تنوع روش های سنجش و آموزشی در مراکز و واحدهای پیام نور استان اصفهان متفاوت بوده است .این میزان آسیب پذیری را می توان با میزان حداکثری در مرکز و واحد های پیربکران ، نوش آباد ، اصفهان ، سمیرم و بهارستان و میزان حداقل آسیب پذیری را در مراکز و واحدهای شهرضا ، زرین شهر ، شاهین شهر ، اردستان ، نجف آباد و گلپایگان مشاهده کرد.نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه ، پیش بینی میزان آسیب پذیری پیشرفت تحصیلی با روش های سنجش متفاوت ،استفاده از روش های ردیابی و پایش کیفیت سنجش و آموزشی را ضرورت می بخشد.
بررسی چهار دهه سیاست گذاری و وضع قوانین در حوزه آزمون های سراسری ورود به آموزش عالی در ایران، از جنبه مسئله یابی، پیامدها و خلاءها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئله پژوهش حاضر بررسی سیاست ها و قوانین وضع شده درباره آزمون سراسری ورود به دانشگاه ها از جهت تشخیص مسئله، پیامدها و راهکارهای پیش بینی شده و خلاءهای موجود بود.روش پژوهش: به این منظور با بررسی و تحلیل قوانین و مقررات وضع شده طی چهار دهه گذشته به روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست ها و مقررات مترتب بر آنها (از جهت مسئله یابی و راهکارها) استخراج شد.یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده، عدالت در دسترسی به آموزش عالی، توسعه آموزش عالی، تنوع دوره های آموزشی، کاهش محدودیت های جنسیتی (افزایش مشارکت زنان)، اصلاح روش های سنجش ورودی، بومی گزینی و اصلاح و بهبود ساختاری، به عنوان هفت سیاست اصلی استخراج شد.نتیجه گیری: ارزیابی سیاست ها از دیدگاه مسئله یابی نشان می دهد که بخشی از سیاست ها همگام با تحولات جهانی آموزش عالی از جهت فراهم آوردن زمینه های گسترش آموزش عالی، مشارکت زنان و افزایش برابری و عدالت در دسترسی به آموزش عالی مثبت ارزیابی می شود. با این حال فقدان نگاه آمایشی و غفلت از گسترش و تنوع بدون معیار آموزش عالی را می توان از عوامل اصلی کاهش کیفیت و دامن زدن به تقاضای آموزش عالی محسوب کرد. همچنین سیاست تغییر روش های سنجش (با هدف بهبود)، به دلیل ضعف در شناخت مسئله و پشتوانه های علمی و بی توجهی به زیرساخت های لازم، نه تنها موجب بهبود آزمون های ورودی نشده است بلکه پیامدهای منفی کاهش کیفیت آموزش همگانی به صورت تورم نمره و معدل را در دوره متوسطه به دنبال داشته است. فقدان هرگونه سیاست گذاری در حوزه مدیریت تقاضا، ضعف هماهنگی بین مراجع متعدد سیاست گذار و تصمیم گیرنده و فقدان ارزیابی از پیامدهای سیاست ها و قوانین وضع شده را می توان از مهم ترین نقاط ضعف سیاست گذاری ها در نظام ورود به آموزش عالی به شمار آورد.
بررسی ویژگی های روانسنجی سوالات آزمون دستیاری پزشکی و دندانپزشکی سال 1399، براساس نظریه ی پرسش-پاسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی کیفیت آزمون های دستیاری پزشکی و دندانپزشکی براساس ویژگی های روانسنجی سوالات و با استفاده از نظریه پرسش-پاسخ است.روش پژوهش: روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. داده های مورد تحلیل شامل پاسخنامه ی تمام افراد شرکت کننده در آزمون دستیاری سال 1399 است که براساس نظریه پرسش-پاسخ مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد آزمون های دستیاری دندانپزشکی و پزشکی از نظر ویژگی های روانسجی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند، اما لازم است طراحان در تدوین سوالات دقت بیشتری داشته باشند.نتیجه گیری: برای افزایش کیفیت آزمون های دستیاری تخصصی، علاوه بر رعایت تاکسونومی سوالات، لازم است طراحان پارامتر تشخیص و دشواری سوال و نیز کیفیت گزینه های انحرافی، همسانی سوالات با یکدیگر و با موضوع درس مربوطه را نیز مدنظر قرار دهند تا از این طریق بتوان کیفیت آزمون های دستیاری تخصصی را افزایش داد.
نقدی بر سیاست بومی گزینی دانشجویان: لزوم اتخاذ سیاستی جامع و تحقیق بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست بومی گزینی دانشجو در سال 1369 تصویب و ابلاغ شد. از آن زمان نقدهایی بر این طرح وارد شده است. برخی نیز علیرغم این نقدها بر پیامدهای مثبت این طرح همچنان پافشاری می کنند. این مقاله درصدد است پیش فرضهایی زبر بنایی که باعث تصویب این طرح شده است را به نقد بکشاند. برای نشان دادن اشکالات این برنامه از روش کتابخانه ای استفاده شده است. بدین منظور تمام مطالعاتی که مستقیما یا غیر مستقیم به این سیاست مرتبط بودند مورد بررسی و تحلیل نقادانه قرار گرفتند. همچنین با اتکا به تئوریهای مختلف برخی از این نقدها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان می دهد این برنامه بدون یک کار کارشناسی دقیق و عمیق انجام شده است و استدلالهای بنیادین آن در بسیاری از موارد مغلطه ای بیش نبوده و این طرح در واقع به شکل یک مسکن عمل کرده و مسئولین را از پرداختن به راه حل های اساسی مسائل باز داشته و سرپوشی است بر ضعف های مدیریتی سازمان های متولی در مسائل مورد اشاره در آن.با استدلالهای نظری و تحلیلی، پژوهشهای انجام شده، تحقیقات و استدلالهای موافقان به چالش کشیده شده و پیشنهادات و راهکارهایی را در برخی زمینه ها ارائه داده شده است. استدلال کلی آن است که این برنامه باید به صورت پایلوت اجرا می شده و بعد از مشخص شدن ایرادات، در سطح کلان اجرا می شد..
تحلیل جامعه شناختی نابرابری آموزشی و فرصت های دسترسی به آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا ضمن تحلیلی بر نقش عوامل مختلف در ایجاد و بازتولید نابرابری آموزشی و فرصت-های دسترسی به آموزش عالی و شناخت از ویژگی ها و فرایندهای اثرگذار، زمینه بازنگری در سیاست ها و برنامه ریزیهای نظام آموزش فراهم شود.روش پژوهش: این پژوهش با توجه به هدف کاربردی و با توجه به سوالات به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت شناسایی زمینه ها و عوامل اثرگذار در ایجاد و بازتولید نابرابری آموزشی از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده و برای افزودن به غنای یافته های تحلیلی، از داده های سازمان سنجش آموزش کشور و تحلیل آنها با آزمون های آماری همچون مقایسه میانگین و یو من ویتنی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان میدهد بطور کلی تقاضا برای آموزش عالی در جهان رو به افزایش است، اما این افزایش تقاضا در کشورهای توسعه یافته تابعی از تقاضا برای نیروی کار تحصیل کرده و نشان از توسعه متوازن آموزش عالی دارد و در ایران، گسترش آموزش عالی تقاضا محور بوده و بر مبنای نیازهای اقتصادی و اجتماعی شکل نگرفته است. نتیجه گیری: تدوین سیاست ها برای رفع نابرابری باید مبتنی بر رفع موانع در اجتماع محلی باشد. اطمنیان از شمول اجتماعی همه گروه ها، کاهش شکاف بین موسسات و نهادهای آموزشی و رشته های تحصیلی، ارتقای سطح کیفی همه نهادهای آموزشی در حد قابل قبول و دسترسی یکسان برای همه به لحاظ مادی از جمله این موارد است. در عین حال، بسیار اهمیت دارد که در اصلاح سیاستهای تدوین شده و بازتوزیع امکانات از نقش متغیرهای فردی نیز چه در مناطق برخوردار و چه غیربرخوردار غافل نشد.
تحلیل آینده نگرانه از تقاضای اجتماعی ورود به آموزش عالی از دیدگاه جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : شناخت دقیق از سطح و روند تعداد و سهم نسبی جمعیت 21-17 ساله واقع در سن آموزش عالی در 15 سال گذشته (1400-1385) و ترسیم سیمای آینده میزان تقاضا برای آموزش عالی در این گروه سنی تا سال 1415 بر اساس سناریوهای مختلفروش پژوهش : برای برآورد تقاضای آتی کنکور از روش نرخ مشارکت استفاده و با رویکرد سناریو نویسی به سبک دیتور نرخ مشارکت، با سناریو های ثبات، رشد، افول و نوسان تخمین زده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در سناریو ثبات، نرخ مشارکت با شیب بسیار ملایمی افزایش یافته و افزایش تقاضای کنکور در این سناریو بیشتر متاثر از افزایش جمعیت در معرض می باشد. درسناریو نوسان فروض سناریو افول با شدت کمتری برقرار بوده که منجر می شود تا حدود سال 1409 نرخ مشارکت کم شود اما با سیاست گذاری مناسب و تغییر وضعیت اشتغال و ساختار صنعت به مرور زمان از سال 1410 نرخ مشارکت با شیب ملایمی افزایش یابد.نتیجه گیری : میزان تقاضا برای کنکور از حدود یک میلیون نفر در بدترین حالت تا حدود 4/2 میلیون نفر در شرایط ایده آل اقتصادی و اجتماعی برای سال 1415 متغیر خواهد بود.