مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی
مطالعات اندازه گیری و ارزشیابی آموزشی سال 11 بهار 1400 شماره 33 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: به دلیل کمبود ابزارهای برخط بومی، مشغله بالای معلمان در مدرسه و همچنین بالابردن دقت، سرعت و کاهش هزینه های اجرایی در ارزیابی سلامت روان شناختی کودکان، پژوهش حاضر با هدف تهیه نسخه کوتاه و برخط گزارش معلم مقیاس سلامت روان شناختی دانش آموزان ابتدائی انجام شد.روش پژوهش: نمونه پژوهش 22845 نفر (11545 دختر، 11300 پسر) از دانش آموزان کلیه استان های کشور بودند که نسخه بلند مقیاس سلامت روان شناختی کودکان مقطع ابتدایی (اکبری زردخانه و همکاران، 1397) با هشتاد گویه حاوی هشت خرده مقیاس را تکمیل کردند.یافته ها: تحلیل گویه ها با هشت ملاک نشان داد تقریباً کلیه گویه ها از ویژگی های مناسبی برخوردار هستند. تحلیل عاملی تائیدی نشان داد که مدل هشت مولفه ای با چهل گویه، می تواند به عنوان ساختار عاملی نهایی برای نسخه کوتاه در نظر گرفته شود. بررسی تغییرناپذیری اندازه گیری بین گروه دختر و پسر حاکی از برازندگی مناسب و مشابه بود. این یافته بدین معنا است که این مقیاس در هر دو گروه سازه یکسانی را مورد سنجش قرار می دهد. ضرایب آلفای کرونباخ (کل مقیاس 97/0 و خرده مقیاس ها 78/0 تا 93/0) و ترکیبی (کل مقیاس 92/0 و خرده مقیاس ها 79/0 تا 93/0) کل مقیاس و خرده مقیاس ها در حد مطلوب بوده و خطای اندازه گیری قابل قبولی را هم کل مقیاس و هم خرده مقیاس ها دارا هستند. ضرایب مسیر استاندارد گویه ها نشانگر مناسبت شاخص روایی همگرا گویه ها و روایی واگرای خرده مقیاس ها با روش متوسط واریانس استخراجی و نسبت تک رگه ای-چندرگه ای نشانگر هماهنگی درونی و روایی ساختاری مقیاس است.نتیجه گیری: ازاین رو می توان شواهد مناسب روان سنجی را دال بر قابلیت استفاده از این ابزار در غربالگری دانش آموزان دبستانی کشور دانست. اما نیاز به بررسی های بیشتر شواهد وجود دارد.
مقایسه روش های تعیین ساختار عاملی آزمون براساس داده های تجربی: مورد آزمون سراسری ورود به دانشگاه 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه روش های تعیین تعداد ابعاد براساس داده های آزمون های سراسری و تعیین تعداد ابعاد موجود در این داده هاست.روش پژوهش: پس از بررسی پیشینه نظری و تجربی، از داده های آزمون های ریاضی (گروه ریاضی)؛ شیمی (گروه تجربی)؛ و فلسفه-منطق (گروه انسانی) سال 1395 برای تحلیل استفاده شد.یافته ها: تحلیل داده ها با یازده روش تحلیل ابعاد، 34 شاخص مبتنی بر این روش ها و نیز روش های نموداری تحلیل خوشه سلسله مراتبی، تحلیل شبکه اکتشافی و نقشه حرارتی نشان داد که روش های مختلف بسته به ماهیت، عامل یا عوامل کلی، اختصاصی و یا خوشه های سوال موجود در آزمون ها را منعکس می کنند. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان داد تک بعدی بودن ضروری (essential unidimensionality) در اکثر موارد به معنی دقیق آن برقرار نیست و دست کم در آزمون های تخصصی سراسری سال 1395 ساختار از نوع عامل دوگانه (bifactor) است. با این تفاوت که ساختار دوگانه حاصل با مشخصات مدل دوگانه موجود در پیشینه همخوانی ندارد. یعنی هر سوال علاوه بر عامل کلی با بیش از یک عامل اختصاصی ارتباط دارد که به ساختار پیچیده یا نسبتا پیچیده منجر می شود.نتیجه گیری: براساس نتایج تحلیل عاملی کل داده ها و تحلیل عاملی غیرخطی افزایش تدریجی مجانب پایین باعث کاهش تعداد ابعاد می شود. پیشنهاد می شود برای تعیین ابعاد آزمون های سراسری از ترکیب چند روش استفاده شود. به علاوه به هنگام تحلیل میزان اشباع عامل کلی، که در میزان همبستگی بین سوال ها منعکس می شود، لحاظ کردن مجانب پایین، نوع برخورد با پاسخ های سفید و مقایسه نتایج حاصل از کل داده ها با داده های کامل (داده های بدون پاسخ سفید) می تواند در این خصوص مفید باشد. به علاوه میزان برازش عامل های حاصل از روش های مختلف اکتشافی به داده ها با استفاده از روش های تاییدی نیز بررسی شده و در نهایت به تفسیرپذیری مدل حاصل نیز توجه گردد.
بررسی برنامه درسی کارشناسی پیوسته مهندسی معماری از منظر دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان کارآمدی دو برنامه درسی فعلی کارشناسی پیوسته مهندسی معماری (ارائه شده توسط دانشگاه تهران و دانشگاه فردوسی مشهد) بر اساس نظر دانش آموختگان است. بدین منظور، سوال اصلی میزان رضایت دانش آموختگان از کمیت و کیفیت دروس رشته معماری را در سه حوزه درسی "طراحی"، "تاریخ و مبانی نظری" و "فن ساختمان" مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش: برای نیل به هدف پژوهش از رویکرد کیفی و ابزار پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش را 76 دانش آموخته معماری از ورودی 1378 تا 1393 از 18 دانشگاه کشور تشکیل دادند. یافته ها: بر اساس یافته ها، از لحاظ کمیت، حوزه "طراحی" بالاترین (با امتیاز زیاد 27.8 درصد) و حوزه "فن ساختمان" پایین ترین (با امتیاز زیاد 24.04 درصد) را دارا هستند و حوزه "تاریخ و مبانی نظری"، با امتیاز زیاد 24.75 درصد، در میانه قرار دارد. از منظر کیفیت نیز، حوزه "طراحی" با امتیاز 32.65 درصد، بیشترین میزان مطلوبیت را داشته و حوزه های "فن ساختمان" و "تاریخ و مبانی نظری" به ترتیب با امتیازهای 18.42 و 15.95 درصد، در مراتب بعدی از منظر کیفیت قرار گرفته اند. به این ترتیب بیشترین امتیاز توأمان کمیت و کیفیت را دروس حوزه "طراحی" کسب کرده و امتیاز توأمان دو حوزه دیگر تقریبا مشابه با یکدیگر است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رضایت از حوزه "طراحی معماری" و "فن ساختمان" وجود دارد. همچنین آشکار شدن لایه پوچ یا به بیان دیگر مباحث مورد غفلت واقع شده در دروس "ارائه به کمک رایانه"، "نقشه برداری" و "متره و برآورد" درستی حذف آن ها از برنامه پیشنهادی دانشگاه فردوسی مشهد را با پرسش روبرو می سازد. اما به نظر می رسد انتقال درس "اصول مرمت و حفاظت" از دروس اصلی به اختیاری در این برنامه تصمیم مناسبی بوده است. در پایان با توجه به یافته های پژوهش آشکار می گردد که نیاز به تغییر رویکرد در آموزش معماری و یکپارچه سازی تدریس سه حوزه مذکور با یکدیگر در بازنگری هر دو برنامه وجود دارد.
ارزیابی مقایسه ای سیاست های کلان آموزش عالی کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: نگارندگان این پژوهش درصدد ارزیابی مقایسه ای سیاست های کلان آموزش عالی در شش کشور جهان هستند.روش پژوهش: این پژوهش کیفی با به کارگیری روش مطالعه تطبیقی جرج بردی تدوین شده است. بر این اساس شش کشور (هلند، فرانسه، مالزی، سنگاپور، آفریقای جنوبی و عربستان) با نظر خبرگان به براساس برنامه بلندمدت مطالعاتی چهل کشور جهان در این مرحله بشکل قضاوتی انتخاب شدند. ابزار پژوهش برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز فیش برداری از اسناد و گزارش های بین المللی، مقالات و کلیه مدارک موجود بود. مراحل این پژوهش به چهار مرحله؛ توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه تقسیم بندی می شود. یافته ها: بر پایه یافته های این پژوهش، از جمله وجوه افتراق سیاست های کلان می توان در هلند درهم تنیدگی سیاست های تضمین کیفیت با بین المللی شدن؛ در فرانسه، تاکید بر سیاست های جذب دانشجویان بین المللی به ویژه از کشورهای در حال توسعه؛ درسنگاپور، استقرار دانشگاه کلاس جهانی؛ درمالزی، نوآوری درسیستم مالی دانشگاه ها توامان با تبدیل شدن به قطب آموزش عالی منطقه ای؛ درآفریقای جنوبی، ایجاد برابری، دسترسی و عدالت و درعربستان، حکمرانی شرکتی آموزش عالی اشاره کرد. وجوه اشتراک سیاست های کلان بیشتر معطوف به حکمرانی مشارکتی و افزایش استقلال دانشگاه، توسعه مالی دانشگاه و تخصیص بر مبنای عملکرد، انطباق سیستم آموزش عالی با بازارکار، افزایش بودجه تحقیقات دانشگاهی می شد.نتیجه گیری: در بررسی سیاست های کلان کشورهای هدف، تلفیق هوشمندانه ای از توجه به نیازهای ملی وهمراهی با روندهای جهانی مشاهده شد.در دو سال اخیر با توجه به بحران کووید19 چرخش به سمت دیجیتالیزه شدن آموزش ویادگیری الکترونیکی، هم چنین اهمیت یافتن تامین منابع مالی و کمک مالی ویژه به دانشجویان برجسته است. این انعطاف و هوشمندی و استقبال از تغییر باید در نظام سیاستگذاری آموزش عالی ایران نیز سرلوحه عمل قرار گیرد.
شناسایی و اعتبار یابی شاخص های برابری شغلی در بین معلمان آموزش وپرورش(مطالعه ی موردی : معلمان منطقه2 شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف اعتبار یابی شاخص های سنجش ادراک نابرابری شغلی در بین معلمان تهیه شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر یک پژوهش بنیادی با رویکرد کمی است، برای اعتبار شناسایی شده کلیه ی معلمان شاغل به تحصیلی در منطقه2شهر سنندج در سال تحصیلی 97-96 با جمعیت 2000 نفر به عنوان جامعه آماری انتخاب شدند. در ادامه با تحلیل محتوای مبانی نظری و پیشینه پژوهش و دیدگاه متخصصان، شاخص ها و نشانگرهای ادراک نابرابری شغلی معلمان پس از تحلیل عاملی اکتشافی، روایی سنجی و حذف گویه های ضعیف تر (CVR) شناسایی شدند. مشارکت کنندگان در پژوهش به کمک جدول مورگان شامل 338 نفر از معلمان با روش تصادفی ساده تعیین شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. پایایی سوالات با آزمون آلفای کرونباخ برای کل مولفه ها مقدار 84/0 به دست آمد. آزمون مقدار مقادیر داده ها با تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی انجام شد.یافته ها: نتایج نشان داد شاخص های ادراک نابرابری شغلی در بین معلمان عبارت اند از وضعیت حقوق و مزایای شغلی با 8 گویه ، وضعیت ارتقاء شغلی با 9 گویه، محدودیت های جنسیتی-سنی-جسمی با 11 گویه ، و نهایتاً مسئولیت و نقش سازمانی با 13 گویه.نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهد که جهت سنجش ادراک مبنی بر نابرابری شغلی می توان از مولفه های تایید شده در این پژوهش بهره گرفت.
تحلیل روند بازنگری برنامه درسی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی تحلیلی روند بازنگری برنامه درسی در نظام دانشگاهی ایران است تا با بررسی پیشینه و تحلیل وضعیت موجود، بازنگری برنامه درسی ترسیم شود تا زمینه ای برای ارائه چهارچوبی جهت اصلاح و انسجام روند بازنگری برنامه های درسی در راستای بهبود مستمر در عمل باشد.روش پژوهش: روش پژوهش مورد استفاده در این پژوهش روش کیفی با شیوه مطالعه اسنادی می باشد. پژوهشگر با جمع آوری و تجزیه و تحلیل اسناد و مدارکی که مربوط به موضوع پژوهش بوده سعی بر یافتن پاسخی قابل قبول برای مساله پژوهشی خود داشته است. ضمن توصیف وضعیت موجود بازنگری برنامه های درسی و تحلیل تجربیات ملی، نمایی از آنها به تصویر کشیده شده است. جامعه آماری پژوهش مذکور شامل اسناد و مدارک موجود و روند بازنگری در دانشگاه های دارای تجربه در این حوزه ( دانشگاه های اصفهان، صنعتی امیرکبیر، شهیدبهشتی، فردوسی مشهد، علم و صنعت، الزهرا، خوارزمی، سمنان، گیلان، علوم پایه و بهداشت، پزشکی اصفهان) بر اساس اسناد و مدارک مورد بررسی بوده است. در جهت جمع آوری اطلاعات و داده ها و پوشش تمامی دانشگاه های دارای دانش و تجربه در این حوزه از داده ها و اطلاعات به دست آمده از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی رسمی و معتبر استفاده شده است.یافته ها: در این پژوهش با بررسی روند تغییرات و تحولات برنامه درسی با نظر به بازنگری و بررسی ساختار و فرایند بازنگری در دانشگاه های دارای تجربه، مولفه های بازنگری در چهار بخش معیارها و شاخص ها ، اهداف، سطح و ترکیب و فرایند بازنگری استخراج و مورد بررسی ، تفسیر و تحلیل قرار گرفت.نتیجه گیری: عدم نظام جامع تضمین کیفیت در آموزش عالی ، اهمیت تدوین برنامه های درسی با توجه به بازنگری دوره ها و رشته های آموزشی ، نیاز به بازنگری آیین نامه واگذاری اختیارت بر اساس شرایط موجود، از نتایج بدست آمده در پژوهش می باشد.