مقالات
حوزه های تخصصی:
دفترکل توزیع شده که در برخی متون معادل فناوری زنجیره بلوک لحاظ شده است، یکی از پیشرفت های تکنولوژیکی انقلابی طی دو دهه گذشته است. پیش بینی شده است که این پیشرفت تکنولوژیکی تغییرات گسترده ای را رقم بزند. کارکردهای این تکنولوژی به مباحث اولیه آن یعنی تسهیل در پرداخت و امور مالی معطوف نمی شود و اطلاعات ذخیره شده لزوماً پول یا ارز نیستند، بلکه ممکن است نوع دیگری از انواع داده نیز باشند.ارتباط این فناوری با مالیات بر ارزش افزوده از آن جایی جرقه می خورد که این فناوری بیشتر در زمینه مبادلات کاربرد دارد و از طرفی مالیات بر ارزش افزوده نیز یک مالیات بر مبادله است.پژوهش حاضر سعی کرده است با یک تغییر پارادایم، سیستم مالیات بر ارزش افزوده را مبتنی بر فناوری زنجیره بلوک ترتیب دهد. در این پژوهش فرایند تأیید فاکتورها در یک سیستم توزیع شده در یک فاز و فرایند پرداخت مالیات بر ارزش افزوده از طریق وت کوین (VATCoin) در فاز دیگری شرح داده شده است. چند مزیت قابل توجه برای سیستم مبتنی بر فناوری زنجیره بلوک نسبت به معماری های دیگر وجود دارد.
رابطه راهبردی نفت خام و بازار سرمایه: مطالعه موردی جنگ روسیه- اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به دنبال بررسی اثر تغییرات قیمت نفت بر بازار سرمایه روسیه در طی سال های 2021 تا 2023 (قبل از جنگ روسیه- اوکراین و در حین آن) با استفاده از روش چندعاملی ارزش گذاری دارایی ها و آزمون صحت سنجی فرضیه ی والد می باشد. در این روش از شاخص نفت اورال روسیه بعنوان مبنای محاسبات بازده نفتی و از شاخص های متعدد صنایع در بورس مسکو بعنوان مبنای محاسبات بازده شاخص استفاده شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن هستند که در بورس مسکو، بعنوان یک بازار درحال توسعه، در بازه مورد بررسی به جز شاخص نفت و گاز هیچ رابطه معناداری بین تغییرات قیمت نفت و بازده شاخص های صنایع وجود نداشته و تغییرات قیمت نفت بر بازده سهام شرکت های نفتی بورسی روسیه تاثیر معناداری داشته است. همچنین مشخص شد که رویداد جنگ از طریق متغیر واسط قیمت نفت خام تاثیر معناداری بر بازده سهام شرکت های نفتی روسیه داشته و رابطه موجود از نظر علامت مخالف رابطه مستقیم تغییرات قیمت نفت با بازده سهام شرکت های مذکور بوده است. بعبارت دیگر متغیر قیمت نفت نقش انتقال دهنده اثرات نامطلوب پدیده جنگ را به شرکت های نفتی بازار سرمایه روسیه برعهده داشته است.
تاثیر ابزارهای نوین تامین مالی بر تجهیز و تخصیص منابع بانکداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از ابزارهای نوین تأمین مالی اسلامی، یکی از راهکارهای منطقی برای بهبود عملکرد بانک ها در کشورهای اسلامی می باشد. ابزارهای اسلامی به عنوان ساده ترین روش تأمین مالی و نقدینگی مطرح می باشند که ضمن تکیه بر دارایی مالی و فیزیکی و پ ایین ب ودن ریسک های اعتباری ناشی از آن، هیچگونه مشکل شرعی نداشته و تجربه سال های اخیر، حکایت از کارایی بالای این ابزارها در تقویت عملکرد بانک های کشور دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر، به بررسی تأثیر ابزارهای نوین تامین مالی (از طریق اوراق صکوک اجاره و مرابحه) بر بهبود تجهیز و تخصیص منابع بانک داری اسلامی در ایران طی بازه زمانی 1391:4 تا 1400:2 (بر اساس داده های فصلی) با استفاده از تکنیک اقتصادسنجی مارکوف سوئیچینگ پرداخته شده است. نتایج برآوردها حاکی از آن است که، اوراق صکوک در هر دو رژیم تأثیر مثبتی بر تجهیز و تخصیص منابع بانک داری اسلامی دارند ولی با این وجود، ضرایب اثرگذاری چندان چشم گیر نمی باشند. از این رو باید به دنبال راهکارهایی برای جذب سرمایه گذاری های خارجی و داخلی در راستای انتشار انواع صکوک باشیم تا بتوان با استفاده از این سرمایه ها، منابع بانک ها را افزایش داد.
حکمرانی مشارکتی: روش ها، نهادها و ابزارهای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت ها به دنبال مشارکت مردم در عرصه های مختلف حکمرانی مخصوصاً اقتصاد هستند. این رویکرد بسیاری از چالش ها و معضلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه را کاهش و رشد اقتصادی را افزایش می دهد. اما عدم شناخت روش ها و ابزارهای مؤثر در این رویکرد، باعث می شود که استفاده بهینه از آن صورت نگیرد. در این مقاله روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی در بخش اقتصادی مورد بررسی قرار می گیرند. روش این تحقیق، تحلیل محتواست و با استفاده از این روش ابتدا داده ها با کمک منابع کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری و بررسی شده است و سپس، با تحلیل داده های جمع آوری شده، روش ها و ابزارهای حکمرانی مشارکتی استخراج شده است. در ادامه، با کمک 32 نفر از خبرگان و صاحبنظران دانشگاهی و سازمانی این حوزه، مؤلفه های مورد نظر با 18 شاخص و در سه مقوله اصلی روش ها، نهاد و ابزارها شناسایی شده است. یافته ها نشان می دهد، روش های رأی گیری، نظرسنجی و افکارسنجی، مشورت، تصمیم گیری جمعی، تولید ادبیات مشترک، شبکه سازی و تیم سازی، اشتراک اطلاعات و کار جمعی از مهمترین روش هایی است که می توانند زمینه مشارکت را فراهم کنند و فرهنگ مشارکت را ترویج دهند. همچنین، تعاونی ها، شرکت های دانش بنیان، بورس، صندوق های قرض الحسنه و بانک ها از جمله نهادهای اقتصادی هستند که می توانند ظرفیت بکارگیری مشارکت های مردمی را ایجاد کنند. ابزارهایی از قبیل: سرمایه گذاری، مالیات، خمس و زکات، انفاق و صدقه و وقف نیز از مهمترین ابزارهای اقتصادی حکمرانی مشارکتی در کشور می باشند که وسیله مشارکت داوطلبانه مردمی را فراهم می کنند.
راهبرد اقتصادی- اجتماعی در مبارزه با قاچاق کالا و ارز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر قاچاق کالا و ارز یکی از مشکلات اقتصاد و جامعه است. بخش زیادی از این معضل ها در نتیجه حکمرانی های است که تاکنون برقرار بوده است. برای رفع قاچاق می توان با تدابیر صحیح حکمرانی روند آن را کاهش داد.لذا هدف این پژوهش، بررسی چالش ها و کشف و ارائه راهکارهایی در جهت تغییر در راهبرد اقتصادی- اجتماعی در قبال این رویداد می باشد. روش گردآوری داده ها، مصاحبه و روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون می باشد. روش نمونه گیری، به صورت هدفمند و گلوله برفی بوده و برای جمع آوری داده ها، به خبرگان حوزه قاچاق مراجعه شده است. داده ها و یافته های تحقیق شامل نظرات 14 نفراز نخبگان حوزه قاچاق است و در مورد چالش ها و مؤلفه های موجود در زمینه حکمرانی قاچاق کالا و ارز و راهکارهای پیشنهادی هر یک از این افراد در ابعاد مختلف می باشد که با تجزیه وتحلیل صورت گرفته، در قالب مضامین فراگیر، ارائه گردیدند. بر اساس یافته های پژوهش، سیاست گذاری مبارزه با قاچاق کالا و ارز در حوزه اقتصادی و اجتماعی بررسی شده اند. براساس نتایج به دست آمده از مصاحبه ها می توان گفت سیاست گذاری در مبارزه با قاچاق کالا و ارز دارای نواقصی همچون عدم وجود نظام رصد مالی افراد، روان نبودن صدور روادید واردات و صادارت، عدم وجود تولید داخلی، عدم راهبرد توسعه اقتصادی و اجتماعی برای ریشه کن کردن فقر می باشد.
الگویی راهبردی برای انتقال فناوری مبتنی بر تکنیک ترکیبی سوارا-مرکز ثقل با رویکرد اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتقال فناوری فرایندی است که به وسیله آن عرضه کننده فناوری می تواند فناوری را از طریق فعالیت های متعدد به دریافت کننده منتقل نماید. در حال حاضر در ایران، بسیاری از شرکت ها در اجرای صحیح انتقال فناوری با دشواری هایی مواجه اند. پیچیدگی و ماهیت خاص و متفاوت هر یک از فناوری ها، طراحی فرایند انتقال فناوری را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. از طرفی، فقدان یکپارچگی بین اجزای فرایند انتقال فناوری و عدم هماهنگی در شیوه انتقال با استراتژی های شرکت ، این مساله را با دشواری های مضاعفی همراه ساخته است. در این مقاله تلاش شده است تا مدل فرایندی انتقال فناوری در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی شامل سه مرحله تصمیم گیری، انتقال فناوری و کسب دانش طراحی گردد که این مدل برگرفته از ادبیات تحقیق و توسعه یافته براساس تجربیات و افزودن ارکان لازم به منظور برطرف شدن مشکلات موجود می باشد. اجزای کمی مدل به منظور تعیین اوزان عناصر ذیربط، شامل استفاده از دو تکنیک مرکز ثقل (ROC) و سوارا (SWARA) می باشد. پس از طراحی مدل به منظور اعتبارسنجی آن، مدل مذکور برای انتقال فناوری DMD (مرکاپتان زدایی از محصولات نفتی) پژوهشگاه صنعت نفت مورد استفاده قرار گرفت.