۱.
کلید واژه ها:
خانواده سالم ساختار عاملی مشخصات روان سنجی خانواده نظامی
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خانواده سالم نظامی ایرانی انجام شد. روش: پژوهش از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی خانواده های نظامی شهر تهران بودند. نمونه پژوهش شامل337 نفر از والدین خانواده های نظامی شهر تهران و به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شد. ابزارهای مورداستفاده عبارت بودند از مقیاس عملکرد خانواده (FAD)، رضایت زناشویی انریچ (ENRICH) و پرسشنامه محقق ساخته خانواده سالم نظامی ایرانی (IMHFQ). برای بررسی روایی سازه از همبستگی درونی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. به منظور بررسی پایایی از روش ضریب آلفای کرونباخ و بازآزمایی پس از دو هفته استفاده شد. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد این پرسشنامه از روایی همگرایی و پایایی قابل اطمینان و مناسبی برخوردار است. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه 70 سؤالی به ترتیب میزان واریانس تبیین شده دارای 5 خرده مقیاس زناشویی، فردی، والدگری، اجتماعی و معنوی بود. بحث: باتوجه به نتایج این مطالعه، پرسشنامه ساخته شده خانواده سالم نظامی جهت نیل به اهداف پژوهشی و درمانی در جمعیت نظامی قابل استفاده است.
۲.
کلید واژه ها:
قدردانی بخشش سلامت روان شناختی کارکنان نیروی انتظامی
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش قدردانی و بخشش در پیش بینی سلامت روان شناختی کارکنان یک واحد انتظامی است. روش: طرح پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را، کلیه کارکنان مرد یک واحد انتظامی که در سال 1396 مشغول به کار بودند، شامل می شد که 234 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چک لیست (بازبینه) نشانه های مرضی (SCL-90-R)، پرسشنامه قدردانی مک کالوگ و ایمونز و پرسشنامه بخشش هارتلند بود. نتایج: یافته های حاصل از همبستگی پیرسون نشان داد؛ بین قدردانی و بخشش با سلامت روان شناختی، رابطه منفی معنی داری وجود دارد (005/0P<) و این دو متغیر می توانند سلامت روان شناختی را پیش بینی کنند. بحث: یافته های این پژوهش نشان می دهد قدردانی و بعد بخشش خود و بخشش دیگران می توانند سلامت روان شناختی کارکنان نیروی انتظامی را پیش بینی کنند. یافته های پژوهش می تواند برای بهبود سلامت روان کارکنان نیروی انتظامی، مورد استفاده قرارگیرد.
۳.
کلید واژه ها:
آموزش گروهی مدیریت خشم پرخاشگری سلامت روانی و شادابی
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تأثیر آموزش گروهی مدیریت خشم بر پرخاشگری، سلامت روان و شادابی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شاهد آموزش و پرورش در شهر تهران انجام شد. روش: تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل با پیش آزمون و پس آزمون بود. از 3600 نفر اعضای جامعه تحقیق طبق جدول مورگان 350 نفر نمونه اولیه با شیوه نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و از آنها آزمون پرخاشگری گرفته شد. از این تعداد 50 نفر نمره پرخاشگری بالاتری داشتند که 30 نفر اعضای نمونه نهایی از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. بسته آموزشی مدیریت خشم براساس رویکرد شناختی رفتاری در 12 جلسه 60 دقیقه ای به گروه آزمایش آموزش داده شد. پرسشنامه های استاندارد پرخاشگری باس و پری (1992)، سلامت روانی گلدبرگ (1972) و شادابی آکسفورد (2002)، قبل و بعد از جلسات آموزشی بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. برای توصیف داده ها از آماره های توصیفی و برای تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد آموزش گروهی مدیریت خشم، پرخاشگری دانش آموزان را کاهش، سلامت روان و شادابی آنها را افزایش داده است. بحث: باتوجه به یافته های این تحقیق برنامه ریزی برای آموزش مدیریت خشم به دانش آموزان، راهکار مناسبی برای کاهش این آسیب ها خواهد بود.
۴.
کلید واژه ها:
شادکامی مهارت های زندگی فرزندان شاهد و ایثارگر
مقدمه: در سال های اخیر مهارت های زندگی و آموزش آن توانسته است اهمیت خود را در میان اقشار مختلف پیدا کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر شادکامی فرزندان شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل 15 نفر بعنوان گروه کنترل و 15 نفر بعنوان گروه آزمایش از فرزندان دختر شاهد و ایثارگر شهر تهران بوده است که به صورت داوطلبانه انتخاب و در جلسات آموزش مهارت های زندگی شرکت داشته اند. مداخلات به شکل 8 جلسه آموزش گروهی، هر جلسه به مدت 90 دقیقه اجرا شد. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود. نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر شادکامی تأثیر مثبت داشته و به طورمعناداری میزان شادکامی گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل گردید. بحث: به نظر میرسد آموزش مهارت های حل مسئله، تصمیم گیری و تفکرخلاق تأثیر به سزایی در شادکامی افراد دارد و افراد را در ارتباط با حل مشکلات احتمالی که در زندگی پیش رو دارند یاری می رساند
۵.
کلید واژه ها:
شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان
مقدمه: همسران جانبازان ازنظر تعامل و ارتباط با جانباز از ویژگی های روان شناختی و اثرات نامطلوب رفتاری و شناختی او متأثر می شوند که این امر می تواند به طور جدی، انعطاف پذیری روان شناختی همسران جانباز را تحت تأثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی در همسران جانبازان انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، 32 نفر از همسران جانباز مراجعه کننده به کلینیک شهر تهران در سال 1396 که از میزان انعطاف پذیری شناختی ضعیفی برخوردار بودند، به روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (در هر گروه 16 نفر). مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، طی 8 جلسه (هرجلسه 120دقیقه) برای گروه آزمایش انجام شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (CFI) استفاده شد و داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس با تعدیل اثر پیش آزمون مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج : یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان مورد تأیید قرار گرفته است و همسران جانبازان گروه آزمایش نسبت به جانبازان گروه کنترل در پس آزمون به طور معنی داری، انعطاف پذیری شناختی بیشتری داشتند (05/0 P <). بحث: آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر افزایش انعطاف پذیری شناختی همسران جانبازان، اثربخش است و باعث افزایش انعطاف پذیری شناختی در آنان می شود.
۶.
کلید واژه ها:
تنظیم شناختی هیجان شادکامی تحمل آشفتگی رفتارهای پرخطر
مقدمه: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تنظیم شناختی هیجان، شادکامی و عدم تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پایین بود. روش: این پژوهش از نوع علی مقایسه ای بوده و جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان وظیفه (سربازان) مشغول به خدمت در یکی از یگان های نظامی غرب شهر تهران تشکیل دادند (تعداد 139 =N). نمونه این پژوهش نیز شامل 60 نفر از کارکنان وظیفه بود که به روش نمونه گیری دردسترس، انتخاب و سپس در دو گروه با رفتارهای پرخطربالا و پایین جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه رفتارهای پرخطر، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان، پرسشنامه شادکامی آکسفورد و مقیاس تحمل آشفتگی استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد بین تنظیم شناختی هیجان در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و رفتارهای پرخطر پائین، تفاوت وجود دارد. همچنین بین تحمل آشفتگی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد و همچنین، مشخص شد بین شادکامی در کارکنان وظیفه با رفتارهای پرخطر بالا و پائین، تفاوت وجود دارد. بحث: می توان نتیجه گرفت کارکنان وظیفه با رفتار پرخطر پایین، از "تنظیم شناختی هیجان"، "تحمل آشفتگی" بالاتر و "شادکامی" بیشتری نسبت به گروه دیگر برخوردارند.