مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از رایج ترین اختلالات روان پزشکی در میان کودکان پیش دبستانی اختلالات رفتاری ایذایی هستند که عمدتاً شامل اختلال نافرمانی مقابله ای می باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش درمانی پذیرش/تعهد و روش درمانی دیالکتیکی بر روی کودکان دارای نافرمانی مقابله ای است. روش: طرح پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بود. تعداد 30 کودک 7 تا 12ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای مراجعه کننده به یک بیمارستان نظامی با تشخیص روان پزشک اطفال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شده و هر یک از گروه ها تحت 8جلسه هفتگی دو ساعته درمان مبتنی بر پذیرش/تعهد و رفتار درمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. والدین کودکان یک بار قبل و یک بار بعد از ارائه متغیر مستقل پرسش نامه علائم مرضی کودکان را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون T همبسته و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که هر دو درمان تعهد/پذیرش و رفتاردرمانی دیالکتیکی به طرز معناداری در سطح 0/001 در درمان اختلال نافرمانی مقابله ای مؤثر هستند (0/001>P) و بین درمان ها تفاوت معناداری به لحاظ اثربخشی وجود نداشت (0/357
مدل ساختاری ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده با میانجی گری سبک های دفاعی در افکار خودکشی سربازان
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افکار خودکشی به باورهایی گفته می شود که فرد در مورد کشتن خودش دارد، که از برنامه ریزی دقیق برای خودکشی تا یک احساس قابل ملاحظه را دربرمی گیرد اما شامل اقدام نهایی نمی شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در افکار خودکشی و تعیین نقش پیشگیری کننده آنها در سربازان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل سربازان یک واحد نظامی در استان های تهران و البرز بود که 540 نفر از آنان به طور تصادفی خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های مورد نظر را تکمیل نمودند. نتایج: تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم ویژگی های شخصیتی و حمایت اجتماعی ادراک شده بر افکار خودکشی در سطح 0/01 و 0/05 و همچنین تأثیر مستقیم سبک های دفاعی بر آن در سطح 0/01 معنادار بود. بحث: مدل پژوهش با داده ها برازش قابل قبولی داشت و روابط ساختاری مفروض تأیید شدند. متغیرهای آشکار دارای ضریب مسیر معناداری با متغیرهای مکنون خود بودند. از این مدل می توان به منظور طراحی یک الگوی مداخله ای روان شناختی با هدف پیشگیری و مهار افکار خودکشی در بین سربازان و همچنین طراحی و اجرای برنامه ای جامع به منظور غربالگری سربازانی که در معرض آسیب خودکشی یا خودزنی قرار دارند استفاده کرد.
بررسی اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت بر افزایش تاب آوری نوجوانان پسر در معرض خطر در یکی از شهرک های نظامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش اثربخشی درمان راه حل مدار کوتاه مدت بر افزایش تاب آوری نوجوانان پسر در معرض خطر یکی از شهرک های نظامی را مورد بررسی قرار داده است. روش: این مطالعه به روش نیمه آزمایشی و به صورت اجرای پیش آزمون- پس آزمون بر روی دو گروه (آزمایش و کنترل) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان پسر یکی از شهرک های نظامی است که در سال تحصیلی ۹۴-۹۵ در مقطع متوسطه اول و دوم (دامنه سنی نوجوانی) مشغول به تحصیل می باشند از آنجا که تعداد این افراد محدود و مشخص است (75) نفر لذا به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفتند. تمامی این افراد با تکمیل پرسشنامه تاب آوری که به عنوان پیش آزمون استفاده شد مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت از این میان ۳۰ نفری که کمترین میزان تاب آوری را داشتند به عنوان نوجوانان در معرض خطر انتخاب و به شکل تصادفی ساده در در گروه آزمایش ( ۱۵ نفر) و کنترل (۱۵) جایگزین شدند و مداخله درمان راه حل مدار به صورت گروهی و طی 6 جلسه (هفته ای دو جلسه دو ساعته) بر روی گروه آزمایش اجرا گردید و درنهایت پس آزمون انجام شد و متعاقب آن، در فاصله یک ماه، آزمون پیگیری به عمل آمد لازم به ذکر است که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد و نهایتا تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کوواریانس وT-test انجام پذیرفت. نتایج: نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل از نظر تاب آوری افزایش معناداری یافته است. بحث: با در نظر داشتن ویژگی های سن نوجوانی و رویکرد تحولی که به رشد و تاب آوری وجود دارد لذا درمان راه حل مدار کوتاه مدت به عنوان یکی از مداخلات روانشناختی از قابلیت عملی خوبی در افزایش تاب آوری در نوجوانان در معرض خطر برخوردار است.
رابطه بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه خودکارآمدی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی با سبک مدیریت کلاس آنان بود. روش: این پژوهش ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش، نوعی تحقیق همبستگی است. جامعه آماری تحقیق اساتید و اعضای هیئت علمی یکی از مراکز آموزش عالی نیروهای مسلح بود. روش نمونه گیری، تصادفی ساده و حجم نمونه 100 نفر بود. نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، بین خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد همچنین مؤلفه های خودکارآمدی ازجمله شایستگی های فردی، شایستگی های اجتماعی و شایستگی تدریس با سبک مدیریت کلاس ارتباط مستقیم و معناداری داشته، ولی بین شایستگی های پژوهشی با سبک مدیریت کلاس ارتباط معناداری مشاهده نشد. بحث : با توجه به رابطه خودکارآمدی با سبک مدیریت کلاس اعضای هیئت علمی، بایستی برای اثربخش نمودن کلاس ها در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی برای ارتقای خودکارآمدی اعضای هیئت علمی برنامه ریزی لازم را انجام داد.
رهیافتی اسلامی در مفهوم سازی بنیادی عملیات روانی )مطالعه سیره نظامی امام علی(علیه السلام)(
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مقاله در حوزه عملیات روانی در جنگ نظامی است، به سبب میزان تأثیرگذاری، اهمیت و فقدان ادبیات بومی و دینی مراجعه به مبانی دینی از جمله سیره امیرالمؤمنین(ع) را ضروری می سازد. «چیستی اصول عملیات روانی در سیره نظامی امیرالمؤمنین(ع)» سوال اصلی مقاله حاضر است. به منظور پاسخ به این سؤال، از میان تحرک نظامی متعدد حضرت، سه جنگ گسترده جمل، صفین و نهروان انتخاب گردید. روش: با توجه به اصول سیره پژوهی و استخراج منطق رفتاری ثابت معصوم(ع)، اطلاعات گردآوری شده از طریق مطالعه کتابخانه ای، به روش استراتژی مفهوم سازی بنیادی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: با ذکر موارد و انواع عملیات روانی «تاکتیکی»، «استراتژیک»، «تحکیمی»، «عملیات روانی در بحران» در سیره نظامی امیرالمؤمنین(ع) و در سه بازه پیش از جنگ، حین جنگ و پس از جنگ، از طریق مفهوم سازی بنیادی، مقوله های اساسی عملیات روانی را در سیره حضرت براساس سه گانه بینشی، گرایشی و رفتاری برشمرده است و سعی نموده تا گامی در تعریف اسلامی از عملیات روانی بردارد. مقوله های اساسی مذکور عبارتند از: نگرش منطقی، نمادسازی و نمادسوزی، توجه به ظرفیتهای اجتماعی، نفوذ عاطفی، خلق انفعال در جبهه مقابل، ظرفیت آفرینی داخلی و موضع گیری فعال. بحث: عملیات روانی در سیره نظامی امیرالمؤمنین(ع)، جوانب و مختصات خود را دارد و به طور خاص، سه اصل هدایت گری، تقوا و معنویت گرایی بر آن سایه افکنده است.
کارآمدی مدیران آموزشی مبتنی بر صفات شخصیتی (مطالعه موردی: مدیران آموزشی یک سازمان نظامی)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از نظر صاحب نظران مهم ترین مولفه در میان عوامل روان شناختی موثر بر کارآمدی، صفات شخصیتی هستند که باید مورد توجه قرار گیرند. لذا این پژوهش با هدف شناسایی صفات شخصیتی موثر بر کارآمدی مدیران آموزشی در یک سازمان نظامی صورت گرفت. روش: این پژوهش را می توان بر مبنای هدف از نوع پژوهش های کاربردی به شمار آورد، روش این پژوهش از نظر ماهیت، کیفی است. جامعه آماری شامل دو گروه صاحب نظران و خُبرگان و مدیران آموزشی کارآمد سازمان نظامی مورد مطالعه است. روش نمونه گیری نیز به صورت هدفمند بود. بر اساس این روش نمونه گیری، حجم نمونه مبتنی بر اشباع نظری بود. برای گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه استفاده گردید که با استفاده از روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: یافته های این تحقیق نشان داد که مهمترین صفات شخصیتی موثر بر کارآمدی مدیران آموزشی از دیدگاه نخبگان و مدیران کارآمد سازمانی عبارتند از وجدان مندی و گشودگی، قاطعیت، عزت نفس، اعتماد به نفس، انعطاف پذیری، وظیفه شناسی، سخت کوشی، تجربه پذیری، ثبات شخصیتی، خطر پذیری، اعتماد، تحمل ابهام و شخصیت چند بعدی (درونگرایی در کنار برونگرایی) هستند. آزمون دو جمله ای انجام شده بر روی داده های دلفی نیز نشان داد که به جز مولفه گشودگی و وجدان مندی که در سطح 0/05 معنادار هستند مابقی مولفه ها در سطح 0/01 معنادار بوده و مورد تایید خبرگان هستند. بحث: یافته های پژوهش، اهمیت یکی از مهمترین مولفه های روان شناختی موثر بر کارآمدی یعنی صفات شخصیتی را به سیاست گزاران، مدیران و رهبران آموزشی و اساتید و مربیان بیان می کند. این یافته ها با برخی از تحقیق های پیشین همسو و با برخی نیز ناهمسو است. این تحقیق نشان داد که صفات شخصیتی نقش تعیین کننده ای در پیش بینی میزان کارآمدی مدیران آموزشی دارد.