مطالعات تطبیقی هنر

مطالعات تطبیقی هنر

مطالعات تطبیقی هنر سال یازدهم پاییز و زمستان 1400 شماره 22 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

هنر خاورمیانه در پارادایم ترنس مدرن: تحلیل تطبیقی سه جریان در هنرهای تجسمی معاصر خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترنس مدرنیسم مدرنیسم پست مدرنیسم هنر خاورمیانه هنرهای تجسمی معاصر ایران و عرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 197 تعداد دانلود : 540
دو دهه از شکل گیری جریان هنر خاورمیانه می گذرد. در میان تنوع سبک ها و تجربه های هنری، می توان سه جریان را بازشناسی کرد: نخست، جریان هنر مدرن در خاورمیانه؛ جریانی که میراث دهه های اوج گیری هنر مدرن در ایران، عراق، سوریه، لبنان و مصر طی دهه های 1960 تا 1990 است. جریان دوم، متأثر از پارادایم پست مدرن، رویکردی انتقادی و اجتماعی به سیاست های کشورهای اسلامی خاورمیانه داشت و با شدت گرفتن کشمکش های جنگی و نفتی پس از 11 سپتامبر اوج گرفت و به جریان غالب هنر خاورمیانه تبدیل شد. جریان سوم، جریانی نوخاسته است که تحت پارادایم ترنس مدرن شکل گرفته است. حال، پرسش این است که زمینه های شکل گیری جریان های هنر خاورمیانه چه هستند و هنر خاورمیانه در این تحولات پارادایمی چه تغییراتی را تجربه کرده است؟ به منظور دست یابی به این پرسش، مقاله حاضر می کوشد با تبیین رویکرد نظری ترنس مدرنیستی و در ادامه آن شرح جریان های هنر خاورمیانه، به مؤلفه ها و ویژگی های هنر معاصر خاورمیانه در پارادایم ترنس مدرن بپردازد. بدین منظور، از روش توصیفی تحلیلی و نیز تطبیق سه جریان مذکور با رویکرد نظری ترنس مدرن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند بخش قابل توجهی از هنرمندان معاصر خاورمیانه تلاش می کنند از رویکرد پست مدرنیستی که نگاه انتقادی و مسدودکننده به جریان مدرنیته بومی دارد، فراتر رفته و با رویکرد ترنس مدرنیستی، نوع تازه ای از هنر معاصر با دلالت های بومی و محلی شکل دهند.
۲.

مقایسه تطبیقی تصویرسازی متون نجومی و تنجیمی در نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری ایرانی کتاب آرایی تصویرسازی علمی نجوم تنجیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 457 تعداد دانلود : 849
ستاره شناسی قدیم، به دو گرایش عمده نجوم (اخترشناسی) و تنجیم (اختربینی) تقسیم می شود. هر یک از این دو گرایش، ویژگی ها و مفاهیم خاص به خود را دارند. کتب و رسالات زیادی در زمینه نجوم و تنجیم به رشته نگارش درآمده اند. برخی از این متون مانند؛ صورالکواکب، التفهیم، عجایب المخلوقات و البلهان، در ادوار گوناگون بارها نسخه برداری و تصویرسازی شده اند. تصویرسازی برای ستاره شناسی (همچون سایر حوزه های علمی)، با نیت تسهیل فهم موضوعات و خاطرسپاری معانی، همواره مورد توجه مؤلفان و نسخه برداران بوده است. هدف این پژوهش ضمن در نظر داشتن اصول علم ستاره شناسی، واکاوی و مقایسه روش های تصویرسازی متون مربوطه و بررسی تأثیر نجومی یا تنجیمی بودن متن بر نوع تصویرسازی کتب حوزه های مذکور است. پرسش مقاله حاضر این است که تصویرسازی برای کتاب های حوزه نجوم و تنجیم در نگارگری ایرانی چه ویژگی هایی دارد؟ نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی کوشیده اند شباهت ها، تفاوت ها، ویژگی ها، موضوعات غالب و نیز راهکارها و روش های اجرای تصویرگری کتب ستاره شناسی (با تفکیک متون نجومی از متون تنجیمی) در نگارگری ایرانی را تشریح نمایند تا تأثیر متن (معنا) بر تصویر (صورت) مشخص شود. نتایج پژوهش نشان می دهند که نگارگران در متون نجومی ملزم به رعایت ضوابطی بوده اند تا صحت و استناد علمی متن حفظ شود، لذا محدودیت هایی در نوع، شیوه و کیفیت تصویرسازی های این حوزه دیده می شوند؛ در حالی که برای تصویرگر متون تنجیمی چنین سخت گیری هایی وجود نداشته اند. تصویر سازی متون ستاره شناسی، آمیزه ای از واقع گرایی و خیالی نگاری است. نگاره های نجومی اغلب قالبی واقع گرایانه دارند و نگاره های تنجیمی بیشتر فضایی رؤیاگونه را به نمایش می گذارند.
۳.

تحلیل تطبیقی مقوله زمان پریشی(آناکرونی) در گفتمان روایی بخش ساینزبری گالری ملی لندن برمبنای نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گفتمان روایی موزه های هنر زمان پریشی ژرار ژنت گالری ملی لندن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 484 تعداد دانلود : 815
کاربرد اصطلاح و استعاره روایت در ادبیات موزه شناسی بسیار توسعه یافته، اما کمتر از چیستی و چگونگی روایت در آن سخن به میان آمده است و رویکردهای موجود که به ویژه در مطالعات فرهنگی در این حوزه مطرح هستند، بیشتر جنبه های انتقادی را پوشش داده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب "نظریه روایت" ، و بر مبنای آرای ژرار ژنت، در پی این پرسش است که در موزه های هنر ، زنجیره ای از واحدها یا رویدادهای روایی چگونه و با چه فنونی به وسیله شکل گیری گفتمان روایی از نعمت داستان برخوردار می شوند؟ و در این راستا، چگونه با تحلیل یکی از مقولات اصلی روایت شناسی ادبی یعنی زمان روایت و خصوصاً با بررسی تطبیقی مقوله "ترتیب" یا "زمان پریشی" برای نمایشگاه موزه، نحوه ای از تحلیل روایت موزه و چیدمان آن بر مبنای نظریه روایت حاصل می شود؟ با بررسی رویکردهای پیشین تجربه شده در چیدمان گالری ملی لندن به عنوان مورد مطالعاتی و تحلیل بخش ساینزبری، این نتیجه حاصل شد که ملاحظات زیباشناختی و کاربردی در معماری و پایبندی به اصول ترکیب بندی و جنبه های بصری در چیدمان، ایجادکننده همان زمان پریشی های روایی هستند که به مثابه ابزار و آرایه های ادبی در روایت می شناسیم. رابرت وِنتوری در طراحی معماری این بخش از گالری ملی با دیدگاهی کارکردگرا در جهت ارائه فضایی برای تجربه واقعی دیدن نقاشی ها که فراتر از بازدید صرفاً موزه ای باشد، توانسته در عین حال روایت گاهنگارانه موزه را نیز لحاظ کرده و با ایجاد گشایش ها و تعلیق های متعدد از طریق ارتباطات فضایی و از طریق آنچه که در این پژوهش از منظر روایت شناسی به عنوان انواع پیشوازها و بازگشت های زمانی بیرونی شناسایی شد، در این موزه به روایتگری دست یابد. بنابراین اگرچه ژنت روایت را بیشتر محدود به ادبیات می دید، این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی تحلیل گفتمان روایی همچون زمان و مقوله ترتیب در آرای وی را می توان برای روایت نمایشگاهی تطبیق داد.
۴.

خوانش معراج نامه نگاری پیامبر اکرم (ص) (دوره ایلخانی و تیموری) از منظر اساطیر ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: معراجنامه نگاری ایلخانی و تیموری اساطیر ایران باستان نورتروپ فرای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 150
نزد مذاهب مختلف، عقاید متفاوتی در ارتباط با جهان و دنیای پس از مرگ وجود دارد که یکی از این سفرها در داستان های ملل مختلف معراج به پهنه فرا جهانی است، هرچند داستان های عروج با مضامین مختلف در فرهنگ های متفاوت با اشتراکات لفظی و معنوی متعددی همراه است ( همچون متون آخر الزمانی مکاشفه ای، متون فرجام شناختی، سفرهای اَُخروی، رویا، سیرروحانی، متون افسانه ای، صعود به آسمان ها و...) ولی می توان با تحلیل و بررسی دقیق تر این داستان ها و نمادهای روایت دار مشابه در آن به چگونگی استفاده از کهن الگوها و اسطوره ها در طول زمان برای خلق معانی جدید ( به صورت آشکار و یا مستتر) در آن ها پی برد. که از اهداف اصلی این پژوهش نیز تحلیل و بررسی نمادهای روایت دار موجود در داستان و نگاره های معراج نامه ایلخانی (772-762 ه ق) و معراج نامه تیموری (840 ه ق) بر اساس رویکرد نظریه معنای کهن الگوی نورتروپ فرای است که دارای مراحلی است. از سؤالات اصلی این پژوهش این مطلب است که داستان و نگاره های معراج نامه بر اساس مراحل نظریه کهن الگویی و اسطوره شناختی فرای به چند ساختار قابل دسته بندی است؟ و در کدام بخش از نگاره های(دوزخی یا بهشتی) از اصل داستان های عروج اساطیری موجود در تمدن باستانی(ایران) بهره برده اند و به صورت نامتبدل و متبدل معانی جدیدی را ابداع کرده اند؟ تا از طریق اصل جابه جایی اسطوره ای در نظریات فرای بتوان به تبار و پیشینه روایی و تصویری معراجنامه نگاره ها نزدیک شد. بنابراین نتایج به دست آمده در این پژوهش با استفاده از روش تطبیقی- تحلیلی و منابع کتابخانه ای گویای این مطلب است که معنای کهن الگویی موجود در نگاره ها در هشت ساختار معنایی طبق الگوی نظری نورتروپ فرای قابل دسته بندی است و مفاهیم اسطوره ای در آن به صورت تبدیل نشده ( آشکار) و تبدیل شده ( پنهان) در بیشتر نگاره های دوزخی و بهشتی قابل بررسی است.
۵.

مطالعه تطبیقی محتوایی آثار بلک هند و بنکسی در نمونه های هنر خیابانی (گرافیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر خیابانی هنر اعتراضی گرافیتی بنکسی بلک هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 946 تعداد دانلود : 391
هنر خیابانی، از جمله آثار هنری است که در مکان های عمومی در معرض دید همگان قرار می گیرد. برخی از هنرمندان از این شیوه به سان ابزاری جهت اعتراض بهره می برند، در حالی که سایر هنرمندان از فضای شهری به عنوان فرصتی برای نمایش آثار شخصی با مخاطبان گسترده استفاده می کنند. در سال های اخیر گونه های جدیدی از هنر خیابانی در ایران پدیدار شده که همسو با جنبش های هنر خیابانی در جهان هستند و مطالعه و تحلیل این آثار را به عنوان بخشی از هنر معاصر ایران ضروری می سازند. شناخت جایگاه و روند هنر خیابانی ایران و میزان تأثیرپذیری آن از غرب، نیازمند بررسی تطبیقی بین هنرمندان بومی با هنرمندان پیشروی جهانی است. از این رو، مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به شناسایی و مطابقت شباهت های محتوایی بین آثار یکی از پیشگامان هنر خیابانی ایران با نام مستعار "بلک هند" و هنرمند خیابانی پرآوازه انگلیسی "بنکسی" می پردازد. این پژوهش با هدف تبیین تأثیرپذیری هنرمند ایرانی از همتای انگلیسی خود، سعی در پاسخ گویی به این پرسش دارد که چه اشتراکات معناداری، محتوای آثار اعتراضی این دو هنرمند را به هم نزدیک می کنند؟ یافته ها حاکی از آن است که هر دو هنرمند در آثار خود در پی نقد اجتماعی و به چالش کشیدن گفتمان های مسلط جامعه هستند؛ اگرچه بلک هند در این رسالت مشترک، از مضامینی مشابه با آثار بنکسی بهره گرفته است، در نهایت خلاقانه از این درون مایه ها الهام می گیرد و عناصر و ایده های مربوط به ساختار سیاسی و اجتماعی جامعه خود را به محتوای آثار خود اضافه می کند تا به یک گفت وگوی جدید و بومی شده دست یابد. از این رو، آثار بلک هند در پیوند با آثار بنکسی، صاحب هویت جدیدی می شوند.
۶.

تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن در عکس های شبکه اینستاگرام بر اساس مفهوم حادواقعیت ژان بودریار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازنمایی رسانه ای شبکه اجتماعی اینستاگرام بودریار حادواقعیت سوژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 724 تعداد دانلود : 589
بازنمایی تصویری در جهانِ رسانه در ساحت عکس های ساخته و پرداخته شده دیجیتال، امری نوین است که دست یابی به آن، نیازمند شناسایی نظام معرفتی و تکنولوژیک هنر پسامدرن و رسانه ای و نیز تحولاتی است که در مسیر دگرگونی سوبژکتیویته پدید آمده اند. بازنمایی تصویری سوژه زن در شبکه اجتماعی اینستاگرام می تواند منظر مناسبی برای بررسی امر بازنمایی معاصر فراهم آورده و با فاصله گرفتن از سوژه محوریِ مدرن، جایگاه سوژه زن در حادفضای رسانه را نمایان سازد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب آرای ژان بودریار در باب رسانه، در پی پاسخ به این پرسش ها است که چگونه شبکه اجتماعی اینستاگرام با ساختار تکنولوژیک و گردش رسانه ای خود بر بازنمایی تصویری سوژه زن معاصر ایران تأثیر گذاشته و چه جایگاهی را می توان برای سوژه هنرمند و ابژه تصویر در بازنمایی رسانه ای معاصر قائل شد؟ هدف از این نوشتار، تحلیل تطبیقی بازنمایی سوژه زن معاصر ایران در حادفضای اینستاگرام با تکیه بر آرای بودریار است. جامعه هدف، عکس های منتشرشده از زنان در این شبکه بوده که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده؛ معیارهای انتخاب تصاویر مبتنی بر دریچه مفهومی بودریار تعیین شده اند. نتایج حاصل از پژوهش به روشنی نشان می دهند که جهانِ بازنمایی رسانه ای زنان معاصر ایران، همان جهانِ بی مرجعِ رسانه و حادواقعیتی است که در گسست از واقعیت، امکانِ فاعلیتِ سوژه را سلب کرده و او را با ابژه هایی روبه رو ساخته است که رسانه و ساختار تکنولوژیکِ آن پیش روی او نهاده اند؛ ابژه هایی فرازیباشناختی و فراجنسیتی که بدل به وانموده هایی تهی شده و هویت و واقعیتِ جدید خود را مبتنی بر جهانِ رسانه جست و جو می کنند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵