ناصر مومنی

ناصر مومنی

مدرک تحصیلی: دانشیار، دانشگاه پیام نور، اصفهان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

شفاعت و نسبت آن با تکامل نفس از منظر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۹۳
شفاعت از مسلّمات دین اسلام به شمار می رود و اصل آن تردیدناپذیر است. در این فرایند، شفاعت شونده برای اسقاط عقاب یا افزایش پاداش، نیروى خود را با نیروى شفیع گره مى زند و سبب تکامل و ارتقای هستی خود می شود. بنابراین نفوس مستعد با یاری جستن از مقربان درگاه حق از ظلمت نجات می یابند و به رحمت بیکران الهی می پیوندند. ازآ نجاکه روح انسان برای دریافت وضعیت جدید و رسیدن به کمال، نیازمند استعداد و آمادگی است، هرگاه این آمادگی به وجود آید، با رفع موانع و حجاب ها، موقعیت برای نورانی شدن باطن و ترقی آن فراهم می شود و شفاعت رخ می دهد. ازاین رو، شفاعت یکی از راه های ترقی و تکامل نفس بعد از مرگ به شمار می رود. حال، این پرسش مطرح می شود که مگر در عالم برزخ و به ویژه در نشئه آخرت نیز قوه و ماده وجود دارد؟! به این پرسش از سوی فیلسوفان پیروِ حکمت متعالیه پاسخ هایی داده شده است. در مقاله حاضر، هریک از این پاسخ ها پس از مرور به روش توصیفی تحلیلی، ارزیابی و دیدگاه مناسب تر تبیین شود. 
۲.

تبیین تکامل تجردی انسان پس از مرگ از منظر فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۸
از نظر صدرالمتألهین، نفس انسان همچنان که در طول حیات مادّی از رهگذر حرکت جوهری رو به کمال می-رود، پس از مرگ نیز به سیر تکاملی خود ادامه داده و به مراتب بالاتر می رسد. این تکامل برای هریک از افراد بشر و به فراخور سعه وجودی آنها رخ می دهد و تا عالم آخرت ادامه می یابد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین چگونگی تکامل مورد نظر با روش توصیفی و تحلیلی، این مسأله که پس از مفارقت روح از بدن و ورود به مرتبه تجرد از قوه و استعداد، تکامل چگونه می تواند موجّه باشد؟ مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بنابراین برخی از دیدگاه ها در این باره مطرح شد که در این میان، تبیین ملاصدرا مبنی بر تکامل علمی، هرچند معقول تر می نماید؛ ولی نمی تواند تکامل در بالاترین مرتبه تجرد را موجه نماید. با وجود این، می توان در پرتو نگرش غایت گرایانه، یعنی نظریه شوق «نفوس به عالم عقول»، تبیین مناسب تری از راهکار ملاصدرا ارائه داد. این رهیافت بر این فرض استوار است که با تضعیف تعلقات و علایق نفسانی و شوق نفوس به عالم عقول، شرایط سیر تکاملی نفوس انسانی، بدون نیاز به وجود ماده و استعداد فراهم می گردد.
۳.

معنای زندگی در آثار تمثیلی ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۳۱۹
مسئله «معنای زندگی» همواره در پس زمینه ذهن عموم انسان ها و پیش درآمد کار خواص آنان از فلاسفه و روانشناسان و علمای اخلاق بوده است. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفی وجودی، با درک اهمیت مسئله، همواره در سراسر آثار خود می کوشد تا تبیین معقول و موجهی از معنای زندگی ارائه کند. از میان سه کاربرد اصلی لفظ «معنا» یعنی هدف، ارزش و کارکرد، تمرکز اصلی ابن سینا بر دستیابی به «هدف زندگی» است. در این مقاله بر آنیم تا با روش توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای، این مسئله را در سه اثر داستانی «حیّ بن یقظان، رسالهالطّیر و سلامان و ابسال» بررسی کنیم. در نگاه ابن سینا، شناخت معنای زندگی و دستیابی به غایت آن، راهی بس دشوار و مسیری پرمانع است. وی از آن موانع، گاه به اصدقاء سوء (در حیبن یقظان) و گاه به دام و دانه و غل و زنجیر (در رساله الطیر) و گاه به طنازان عشوه گر (در سلامان و ابسال) تعبیر می کند. ابن سینا تنها راه رهایی از این اوضاع ناگوار و دستیابی به هدف زندگی را در حرکت آگاهانه، مبارزه مستمر و نگاه دقیقی به دوردست های حیات بشری جست وجو می کند.
۴.

تربیت انسان در پرتو انسان شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان شناسی کرامت انسانی ملاصدرا مبانی تربیت جامعیت انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه‌ تعلیم و تربیت
تعداد بازدید : ۲۵۱۶ تعداد دانلود : ۲۲۹۱
انسان و شناخت ابعاد وجودی او از دیرباز مورد توجه اندیشمندان حوزه دین، اخلاق، فلسفه و عرفان بوده است، ولی در حکمت متعالی صدرایی با نگاه به رویکردهای دینی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی و با هدف تفاهم این مشرب ها تبیین شده است، این مسأله جایگاهی ویژه دارد. در رویکرد فلسفی ملاصدرا، که بیشتر ناظر به جنبه فراطبیعی انسان و شایستگی های اوست، اصل و حقیقت آدمی دارای وحدت و جامعیتی است که نه تنها جامع همه مراتب انسانی و حیوانی و نباتی است، بلکه باز نمود تمامی حقایق هستی است. در این انسان شناسی فراگیر، که تنها با مبانی فکری صدرایی موجه می گردد، انسان طیف گسترده ای از ضعیف ترین مراتب اشیا تا قوی ترین را در بر می گیرد و می تواند با دانش و بینش و اخلاق پسندیده، که در سیر طبیعی حرکت، هویت او را شکل می دهد، خود را به کمالات شایسته و مقام جانشینی خدا برساند و البته در صورت کوتاهی، خود را در سیر نزولی قرار داده، گرفتار خسرانی بزرگ خواهد کرد. از آنجا که نوع نگاه افراد به انسان و جایگاه او، در تمامی شئون زندگی آنها تأثیر گذار است و به آن جهت می دهد، به دلیل اهمیت مبانی فلسفی در علوم انسانی، در این مقاله کوشش می شود انسان شناسی صدرایی، به مثابه یکی از مهم ترین مبانی نظری ""تربیت""، با روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار گیرد و به پیامدهای احتمالی آن در این رابطه اشاره شود.
۵.

تبیین جایگاه «فطرت» در خداشناسی دکارت و نسبت آن با برهان فطرت در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا فطرت دکارت اندیشه اسلامی کمال مطلق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
تعداد بازدید : ۱۳۱۳ تعداد دانلود : ۶۵۷
یکی از جریان های مهم عصر رنسانس، شکاکیت معرفتی حاصل از پیشرفت های علمی- تجربی و ظهور آرای متعارض در حوزه الهیات و به تبع آن، تزلزل خداشناسی بود. دکارت نخستین متفکری است که در پاسخ به این شکاکیت، با امید به کشف حقیقت، حوزه فلسفی نوی گشود و اهتمام خود را از میان انبوه مسائل فلسفی، به مسئله خدا و نفس معطوف داشته است. دراین حوزه، مسئله فطرت و خداشناسی فطری، به جهت اشتراک و انطباق با آموزه های دینی، از اهمیتی خاص برخوردار و درخور پژوهش است. برهان فطرت در آثار دکارت، با عنوان برهان «علامت تجاری» مطرح شده که بر مبنای وجود مفهوم فطری «کمال مطلق»- خدا- در ذهن انسان استوار است. مقاله حاضر سعی دارد ضمن بررسی معنای فطرت و تصورات فطری، به تبیین جایگاه فطرت در خداشناسی دکارت و بررسی نسبت استدلال فطری وی با برهان مشهور فطرت در اندیشه اسلامی بپردازد.
۶.

واکاوی دیدگاه های صدرایی پیرامون فرآیند ادراک حسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادراک حسی افاضه انشاء نفس وجود بودن احساس حواس غیر جسمانی تنزل نفس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۱۱ تعداد دانلود : ۵۳۰
صدرالمتألهین از چند زاویه به ادراک حسی نگریسته است و از این رو، دیدگاه هایی را ارائه داده است که ناسازگار به نظر می رسند. محور بحث این پژوهش نخست تحلیل ارتباط این آراء و دیگر بررسی و تبیین سازگاری یا ناسازگاری آنها است. بنابراین مباحث آن در دو گام مورد بررسی قرار می گیرد. در گام اول نظریه معروف انشایی بودن احساس مطرح گردیده و سعی شده است تا چند تلقی فکری از ملاصدرا به عنوان عوامل تأثیر گذار بر طرح این اندیشه معرفی شود. همچنین نظریه وجود بودن این ادراک ها مطرح شده است و پس از اشارت به برخی از مبانی این نگرش، لوازم احتمالی آن، مانند: حل اشکالات وجود ذهنی، اتحاد مدرِک و مدرَک، مطابقت ادراک با عوالم و حضوری بودن علم، مورد بررسی قرارمی گیرد. با نگاه عمیق به این تلقی از احساس، آشکار می شود که این لوازم هر یک خود یک نظریه اند و دیگر دیدگاه ها را در پی دارند. بنابراین نوعی همبستگی و تلازم بین این اندیشه ها وجود دارد. درگام دوم به طور روشمند، سازگاری و یا ناهمخوانی نظریه هایی همچون انشایی بودن ادراک حسی، افاضه آن از عالم امر، مشاهده صورت های مثالی به هنگام احساس و تنزل نفس در این مقام، مورد بررسی قرار می گیرد. چگونه ممکن است ادراکی، هم در اثر خلاّقیت و فعّالیت نفس ایجاد شود، هم از سوی واهب افاصه گردد، هم نتیجه مشاهده طبایع غیرجسمانی از طریق حواس مثالی و عقلی باشد و هم با تنزل نفس ادراک کننده به مرتبه طبیعت و حواس جسمانی حاصل شود؟ اینها عمده مسائلی است که به طور مستند مورد بررسی قرار گرفته اند و در باره آنها داوری می شود.
۹.

بررسی تطبیقی مفهوم مکان نزد ارسطو، دکارت و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴۴ تعداد دانلود : ۸۷۵
مفهومی که امروزه از مکان شیوع عام دارد بر اساس تلّقی متعارف از وجود حاصل شده است. امروزه ما مکان را فضایی صرفاً ریاضی و قابل اندازه گیری که حاوی اشیاء است می دانیم و این معنا را مسلّم و بدیهی می انگاریم. در حالی که اگر نیک بنگریم چنین مفهومی از مکان، محصول تلقی دوره جدید از هستی است. از آنجا که در دوره جدید، وجود امر عینی (ابژکتیو) تلقی می گردد مکان چیزی جز فضای ممتد قابل اندازه گیری نیست که در تحلیل نهایی نیز از خود اشیاء مجزا و مستقل نخواهد بود. اما در تفکر سنتی پیش ازمدرن فی المثل در نظر ارسطو از آنجا که وجود به معنای فعلیت و کمال اول (یا جوهر) است مکان نیز متناسب با همین مفهوم، عبارت است از آخرین سطح حاوی ارسطو مکان را امری طبیعی می داند که حاوی اشیاء طبیعی است اما آن را امری صرفاً کمی (همانند دکارت) به حساب نمی آورد. ارسطو برای هر شیئ به حسب طبیعت خاص آن به مکانی طبیعی قائل است. خاک و آب و هوا و آتش هر یک مکان خاص خویش را داراست، هیدگر که تفکر متافیزیکی قدیم و جدید را مبتنی بر غفلت از حقیقت وجود می داند، تلقی از مکان در این سنت را نیز نمی پذیرد و تلاش می کند درباره آن برحسب حقیقت وجود به مثابه نامستوری تأمل نماید. به همین جهت مکان را بر حسب قرب و بعد آدمی به وجود و موجودات توضیح می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان