مقالات
حوزه های تخصصی:
مطابقه را می توان رخدادی دانست که طی آن، کلمه ای مشخصه های صرفی ای می گیرد که از جای دیگر نشئت می گیرد، و این به معنای وضعیتی است که در آن، صورت هدف دارای نشانه های دستوری ای است که توسط ناظر نظارت می شود. از سوی دیگر، ارجاع متقابل (در خصوص نشان دار شدن فعل) را غالباً می توان، در مورد زبان های ضمیرانداز، برای سازوکاری به کار برد که از رهگذر آن، فعل با عناصری مقید نشان دار می شود تا موضوع های خود را بیان کند. این فعل به تنهایی می تواند بیانگر موضوع هایش باشد، زیرا از لحاظ تصریف غنی است. ازآنجاکه فارسی نیز، به عنوان زبانی ضمیرانداز، دارای ویژگی های مذکور است، پس قاعدتاً این عنوان را می توان برای نظام فعلی فارسی معیار به کار برد؛ اما ظاهراً ارجاع متقابل، در این کاربرد، در زبان فارسی، به طور فنی و جامع بررسی نشده است و در عوض، معمولاً اصطلاح مطابقه در این مورد به کار می رود؛ بنابراین، این پژوهش بر آن شد تا با بررسی 43 فیلم نامه فارسی (معیار، گونه محاوره ای) دریابد: آیا می توان اصطلاح ارجاع متقابل را برای وضعیت رده شناختی نظام مطابقه فعل فارسی نیز به کار برد؟ اجزای ارجاع متقابل و شروط حاکم بر آن چیست؟ آیا برای اصطلاح مزبور می توان حوزه ای مناسب معرفی کرد؟ در این راستا، مطالعه حاضر، در چارچوب رده شناختی، بر مبنای آرای سیویرسکا و بیکر (2005) و کوربت (2006)، اجزای ارجاع متقابل فعل، شروط حاکم بر آن و حوزه فنی مربوط به آن را معرفی کرده و برای انتخاب از میان دو اصطلاح ارجاع متقابل و مطابقه، پیوستاری دوسویه ارائه داده است.
صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در سطح واژه از منظر زبان شناسی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، تلاش بر آن بوده تا امکان صوری سازی رابطه مفهومی شمول معنایی در بین واژه ها بررسی شود. به این منظور، ابزارهایی از نظریه مجموعه ها، تابع ریاضی و برخی مفاهیم جبری به کار گرفته شده است. برای مطالعه امکان صوری سازی این رابطه مفهومی، ابتدا تعریف هایی که از شمول معنایی در فرهنگ های تخصصی زبان شناسی و درس نامه های معتبر معنی شناسی به دست داده شده، معرفی و مطالعه شده است. با مطالعه این تعریف ها، امکان تدقیق رابطه مفهومی شمول معنایی فراهم شده؛ به این ترتیب که شمول معنایی برحسب زمان و نوع (و هر دو) برای صوری سازی در نظر گرفته شده است. در ادامه، با استفاده از ابزارهای ریاضی که عمدتاً برگرفته از نظریه مجموعه ها هستند، برگردان صوری برای رابطه مفهومی موردبحث به دست داده شده است. در پایان، صحت و طرز کار رابطه صوری پیشنهادشده با مثال هایی از زبان فارسی مورد آزمون قرار گرفت و نشان داده شد که رابطه صوری متناظر با شمول معنایی در سطح واژه در چارچوب زبان فارسی کارآمد است.
رده شناسی ترتیب واژه ها در زبان عربی برپایه مولفه های درایر (1992)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رده شناسی، زبان ها بر اساس مولفه های صرفی، نحوی، معنایی و حتی واجی خاص رده بندی و طبقه بندی می شوند. مجموع این رده بندی و طبقه بندی ها به زبان شناسان کمک می کند تا جهانی های زبانی را معرفی کنند. هدف این پژوهش تعیین وضعیت رده شناختی ترتیب واژه زبان عربی معیار است. زبان عربی معیار، گونه ادبی و استاندارد شده ای است که در نوشتار رسمی و ادبی در بین عرب زبانان، استفاده می شود. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند در آموزش زبان فارسی به عرب زبانان مفید باشد. در این مقاله، ترتیب واژه زبان عربی معیار بر اساس 25 مولفه رده شناختی (درایر (1992)، دبیرمقدم (1392) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که زبان عربی معیار در مقایسه با زبان های آفریقا، زبان های آروپا-آسیا و زبان های جهان به ترتیب از 20، 22 و 23 مولفه از مولفه های زبان های فعل میانی قوی (VO) برخوردار است. بنابراین زبان عربی معیار گرایش به رده زبان های فعل میانی (قوی) دارد.
بازنمایی شیوه آموزش حروف اضافه در مجموعه آموزش فارسی به فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف اضافه نقش بسزایی در معنای جملات فارسی دارند و این بحث، در آموزش/ فراگیری این زبان، یکی از دشوارترین نکات است. در زبان آموزی زبان دوم، این حروف در آخرین رده از مقوله هایی هستند که زبان آموزان آنها را فرامی گیرند. ازاین رو، ضرورت دارد تا کتاب های آموزش زبان فارسی اهتمام ویژه ای به آموزش این حروف داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی مجموعه آموزش فارسی به فارسی از منظر آموزش این حروف است تا شیوه های آموزش، تعداد حروف اضافه آموزش داده شده و بسامد رخداد آنها را بررسی کند. دلیل انتخاب این مجموعه پرکاربردبودن و دامنه وسیع استفاده کنندگان از آن است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که روش آموزش حروف اضافه سنتی، آموزشی و در برخی موارد استقرایی/ ضمنی است و باید زبان آموزان، از طریق مثال های ارائه شده یا خواندن متون و به طریق اکتشافی، آنها را فراگیرند. از میان 89 حرف اضافه ساده و مرکب/ گروهی به کاررفته، بیشترین بسامد رخداد ازآنِ حروف «به»، «را»، «در»، «از»، «با» و «برایِ» است. استفاده از تصاویر مناسب برای آموزش، عدم استفاده از زبان واسطه، استفاده از فن تقویت درون داد و اشاره به باهم آیی برخی افعال با حروف اضافه خاص از نقاط قوت این مجموعه به شمار می رود و عدم اشاره به گونه گفتاری حروف اضافه، استفاده صِرف از روش استقرایی و پاورقی های آشفته و بی نظم از نقاط ضعف این مجموعه است. نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد استفاده مؤلفان چنین کتاب هایی قرار گیرد.
بررسی شیوه تبادل معنا در خطبه شقشقیه نهج البلاغه برمبنای رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی (2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله نظریه های نوینی که امروزه جایگاهی ویژه و کاربرد وسیعی در تحلیل متن و دیگر حوزه های زبان شناختی پیدا کرده نظریه نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) است. بر اساس این رویکرد، ساختار زبان متأثر از نقش هایی است که زبان در بافت ارتباطی و در جهان خارج به عهده دارد و این تأثیر به شکل سه فرانقش بازنمودی، متنی و بینافردی تجلی می یابد. ازآنجاکه فرانقش بینافردی بر شیوه تبادل معنا بین گوینده و مخاطب استوار است، کاربست آن در تحلیل متون دینی، ضمن ایجاد درک بهتر از چنین متونی، می تواند سنگ محک مناسبی برای ارزیابی قابلیت تعمیم این نظریه نیز فراهم سازد. نگارندگان در پژوهش حاضر، با روشی توصیفی تحلیلی، به بررسی خطبه شقشقیه با رویکرد نقش گرای نظام مند هلیدی و متیسن (2014) در قالب فرانقش بینافردی می پردازند. نتایج عمده پژوهش نشان می دهد که علی رغم بسامد غالب وجه خبری، امام (ع) در سرتاسر این خطبه به نحوی در تبادل و انتقال معنا عمل کرده است که گویی هر دو سوی تعامل، با هم، در ساخت متن شرکت دارند و از این طریق، راه هرگونه یک سویگی تعامل را بسته است. خطبه شقشقیه با انگیزه و هدف احقاق و اثبات حق خلافت از سوی امیرالمؤمنین (ع) ایراد شده است و درعین حال، امام در ایراد این خطبه، از لوازم انشا در جهت اقناع و استماله مخاطب بهره نمی برند؛ دلیل چنین امری را می توان این دانست که ایشان آن چنان به حقانیت خود و جایگاه خود نسبت به خلافت یقین و باور داشته اند که از آن صرفاً خبر داده اند و اصلاً نیازی به استفاده از عبارات انشایی جهت اثبات چنین حقی احساس نکرده اند.
بررسی مؤلفه های ترتیب واژه در زبان لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده زبان لری خرم آبادی از زبان های جنوب غربی ایران به شمار می رود و مانند دیگر زبان ها دارای ویژگی ها ی دستوری و رده شناختی خاص خود است. . امروزه تأثیر و نفوذ فارسی روی گونه لری موجب شده که به تدریج این زبان به عنوان زبانی در خطر به فراموشی سپرده شود و همین امر ضرورت مطالعه زبان شناختی این گونه محلی را با هدفِ ثبت و تدوینِ قواعد دستوری حاکم بر آن ایجاد می کند. از این رو در مقاله حاضر به مؤلفه های ترتیب واژه در این زبان پرداخته شده است. روش کار در این پژوهش به ترتیب شامل تهیه پرسش نامه، مصاحبه با گویشوران اصیل لر خرم آبادی، آوانویسی داده ها و تحلیل رده شناختی این زبان است. به منظور تحلیل داده ها، ترتیب و توالی واژه ها بر اساس مؤلفه های ترتیب واژه درایر با ارائه نمونه های گویشی محک زده شد. بررسی ها نشان داد که در این زبان برای نمونه، حرف اضافه به صورت پیش اضافه و بند موصولی، مضاف الیه، فعل اسنادی، فعل و فعل اصلی به ترتیب پس از هسته اسمی، مضاف، گزاره (مسند)، قید حالت و فعل کمکی می آیند. در نتیجه این زبان گرایش به سمت فعل میانی قوی دارد. هم چنین، این زبان به لحاظ مؤلفه ترتیب واژه مانند فارسی عمل می کند.
رمزگذاری فضایی در زبان فارسی: توصیف رویدادهای حرکتی توسط فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از دسته بندی زبان های دنیا به دو مقوله فعل بنیاد و تابع بنیاد توسط تالمی که بر اساس الگوی رمزگذاری وقایع حرکتی، زبان ها را از یکدیگر متمایز می کند، در طول دهه های اخیر، تحقیقات زیادی درباره الگوهای متفاوت واژگانی کردن وقایع حرکتی انجام شده است. پژوهش پیشِ رو چگونگی واژگانی شدن رویدادهای حرکتی توسط فارسی زبانان و الگوی استفاده شده توسط آنها برای رمزگذاری حالات فضایی را مورد بررسی قرار می دهد. به همین منظور، از 25 فارسی زبان درخواست شد تا پس از تماشای 12 انیمیشن کوتاه، که بیانگر حرکات اختیاری انجام شده توسط انسان و حیوان در جهت های افقی مرزگذر و عمودی بودند، مشاهدات خود را توصیف کنند. در پی ضبط و پیاده سازی جملات شرکت کنندگان، تحلیل پاسخ های این افراد نشان داد که فارسی زبانان، برای بیان اطلاعات مربوط به حالت حرکت، غالباً ابزارهای زبانی دیگر را به ریشه فعل ترجیح می دهند. آنها همچنین تمایل دارند که مسیر حرکت را در قالب توابع توصیف کنند. بر اساس این الگوی به دست آمده از رمزگذاری حالات فضایی، فارسی زبانان، برای توصیف رویدادهای حرکتی، از یک الگوی دوگانه پیروی می کنند و می توان زبان فارسی را در هر دو مقوله (فعل بنیاد) و (تابع بنیاد) قرار داد.
بررسی رابطه بین وزن دستوری بند موصولی و حضور و یا عدم حضور ضمیر تکراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضمایر تکراری در جایگاهی قرار می گیرند که سازه ای از آنجا حرکت کرده باشد. در زبان فارسی، یکی از جایگاه های این ضمایر در درون بندهای موصولی است. با توجه به تبیین نقشی هاکینز (2004، 1999) برای حضور ضمایر تکراری، در بندهای موصولی، هرقدر فاصله بین هسته بند موصولی و محل سازه هم مرجع با آن در بند موصولی بیشتر باشد، عدم حضور ضمیر تکراری باعث می شود یافتن مرجع سخت تر باشد. این پژوهش، با بهره گیری از آزمایش سنجش سطح خوانش، قضاوت دستوری، آزمایش تولیدی عملکردمحور و آزمایش شنیداری، به بررسی رابطه بین وزن دستوری بند موصولی و حضور یا عدم حضور ضمایر تکراری در جایگاه مفعول پرداخته است. فرض بر این بود که با افزایش وزن دستوری بند موصولی، حضور ضمیر تکراری در جایگاه مفعول، که هدف بررسی این پژوهش است، کمک کننده خواهد بود. در نهایت، داده های هر آزمون جداگانه با نرم افزار SPSS تحلیل شدند. آزمایش هایی که نتایج آنها طبق فرضیه پژوهش بوده اند، در تحلیل های آماری SPSS معنادار نبوده اند؛ یعنی حضور ضمیر تکراری و یا عدم حضور آن، در هر یک از سطوح وزنی، تغییر معناداری ایجاد نمی کند. به علاوه، رابطه بین وزن دستوری و حضور ضمیر تکراری نیز معنادار نبود؛ یعنی سخنگویان فارسی زبان فارغ از هر نوع وزن دستوری، به میزان زیادی ضمیر تکراری استفاده می کنند.
بررسی پارامتر ضمیراندازی در زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضمیر انتزاعی و ناملفوظ در زبان های ضمیرانداز به عنصری اشاره می کند که دارای نقش نحوی است ولی نمود آوایی ندارد. این زبان ها دارای تقسیم بندی های گوناگونی هستند. در این مقاله، ابتدا، به رده بندی زبان مازندرانی بر اساس اصول تقسیم بندی زبان های ضمیرانداز بر اساس ریتزی (1982) و سپس، به ویژگی های منحصربه فرد زبان های ضمیرانداز پرداخته ایم و با ارائه شواهد و داده های زبانی، مشخص کرده ایم که زبان مازندرانی می تواند در کدام یک از این زیرمجموعه ها جای گیرد. در این جستار، به تعریف و ساختار انواع مختلف زبان های ضمیرانداز اشاره و نشان داده شده است که این گونه از زبان ها، به صورت کلی، به چهار زیرمجموعه تقسیم بندی می شوند: 1- زبان های ضمیرانداز ثابت مانند ایتالیایی، یونانی، فارسی؛ 2- زبان های ضمیرانداز پوچ واژه ای مانند آلمانی، گونه هایی از هلندی و آفریقایی؛ 3- زبان های ضمیرانداز نسبی مانند عبری، روسی، ماراتی و پرتغالی برزیلی؛ 4- زبان های ضمیرانداز کلامی (گفتمانی) مانند چینی، ژاپنی و کره ای. با مقایسه زبان مازندرانی با تقسیم بندی ارائه شده، نشان داده ایم که زبان مازندرانی ویژگی های زبان های ضمیرانداز ثابت را دارد، ضمن اینکه این زبان را می توان در حوزه زبان های ضمیرانداز کلامی نیز قرار داد؛ چرا که هم نمایه شدن ضمیر ناملفوظ و فاعل بند پایه بستگی به بافت کلامی دارد.
واکاوی زبان شناختی گونهای ناواژه سازی نادر در کودکان: یک پژوهش موردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بااینکه ناواژه سازی پدیده ای مهم در جریان رشد زبانی کودک است و نخستین کوشش او در کاربرد ویژگی «آفرینندگی» زبان به شمار می آید، تاکنون در مطالعات نادیده گرفته شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی گونه ای کمیاب از نوواژه سازی کودک، با تأکید بر انگیختگی زبانی است. شیوه مطالعه توصیفی تحلیلی است و در آن، داده های ناواژه ها از گفتار خودانگیخته 8 کودک 20ماهه تا چهارساله، با همکاری مادران، در بیش از یک سال پیمایش گردآوری شده است. یافته ها نشان می دهند که نه تنها انگیختگی در ساخت نام آوا و ناواژه هایی که نشانه های شمایلی تلقی می شوند می تواند نقش داشته باشد، بلکه قواعد واجی زبان مادری در ناواژه سازی کودک نیز می تواند تحت تأثیر انگیختگی زبانی نقض شود. افزون بر این، از جنبه شناختی، مفاهیم پیچیده تر ساختار واجی پیچیده تری پیدا می کنند. ازآنجاکه این نوع ناواژه سازی دارای ساختاری کاملاً نو و بدون زمینه زبانی از فرایند ابداع است، ناواژه ها فاقد ریشه و تکواژهای اشتقاقی هستند؛ گرچه کودک برخی از آنها را در جایگاه پایه فعل قرار می دهد و با همکردی از واژگان زبان، با آنها فعل مرکب می سازد.
ترجمه متون ادبی از نظریه تا عمل؛ بررسی ترجمه ای از زبان روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه آثار ادبی، به عنوان یکی از دشوارترین و بحث برانگیزترین انواع ترجمه، همواره مورد بحث وبررسی زبان شناسان مطرح دنیا بوده است. به طوری که در بیشتر کتاب های مربوط به نظریه ترجمه، به طور جداگانه به ترجمه متون ادبی و ویژگی های آن پرداخته شده است. به همین دلیل، در مقاله حاضر سعی شده است تا با بررسی اجمالی نظریات تعدادی از نظریه پردازان حوزه ترجمه، به بررسی راهکارهای موجود جهت صحت و بهبود ترجمه متون ادبی پرداخته شود. سپس، با استفاده از نظریات مطرح شده و شیوه های پیشنهادی ترجمه پژوهان، ترجمه نمایشنامه جزیره سرخ از زبان روسی به فارسی مورد بررسی قرار گرفته تا به صورت مشخص، نحوه استفاده از نظریه های ترجمه در ترجمه متون ادبی مشخص شود. با توجه به مطالعات صورت گرفته، مشخص می شود که بسیاری از کاستی های موجود در ترجمه اثر نام برده ناشی از عدم توجه مترجم به نظریات ترجمه بوده و درواقع، یادآور جایگاه فراموش شده این نظریات در فرایند آموزش ترجمه است.
استعاره های مفهومی و کارکردهای آن ها در گفتمان سیاسی دولت تدبیر و امید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به کارگیری استعاره به عنوان راهبردی زبانشناسی، دیری است که موردتوجه سیاستمداران در سراسر دنیا قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کارکرد استعاره مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) در سخنرانی های سه تن از اعضای دولت تدبیر و امید آقایان روحانی، جهانگیری و ظریف است. مسئله اصلی پژوهش آن است که نشان دهد استعاره های مفهومی چگونه در کلام این مقامات سیاسی نمود یافته و کارکرد آنها در جهت سازمان دهی واقعیت های سیاسی چگونه قابل تبیین است. بدین منظور داده ها را به شیوه کتابخانه ای گردآوری و به روش تحلیلی مورد بررسی قرار داده ایم. نتایج پژوهش حاکی از آن است که استعاره های سیاسی در حوزه های مبدأ متفاوت به کاررفته اند که عبارتند از سفر، جان بخشی (انسان، حیوان و گیاه)، جنگ، ورزش، ساختمان و پدیده های طبیعی که در میان آن ها، سفر بیش ترین و پدیده های طبیعی کم ترین میزان استفاده را داشته اند. نتایج به دست آمده مبین این واقعیت است که استعاره دارای کاربرد مهم فن ّبیانی و متقاعدکنندگی در گفتمان سیاسی است و نقش بسزایی در انتقال پیام های سیاسی اعضای دولت تدبیر و امید دارد. آنچه محرز است، آن است که استعاره علاوه بر تسهیل تجزیه و تحلیل مسائل سیاسی برای مخاطبان، به این سیاستمداران فرصت داده که به شیوه ای راحت تر مباحث مدنظر خود را تبیین کنند، تا احساسات مخاطب را برانگیزند. آن ها می کوشند به کمک استعاره، برخی از جنبه های گفتمان سیاسی را پررنگ و یا پنهان کرده تا به مدد آن بتوانند در جهت اعمال باورهای خود، به اقناع مخاطبان بپردازند. باید گفت استعاره های مفهومی با جلوه های گوناگون در راستای مقاصد گفتمان دولت تدبیر و امید، موسوم به گفتمان اعتدال نمود یافته اند. بنابراین استعاره ها می توانند به عنوان ابزاری کارآمد و قدرتمند در اختیار خبرنگاران، تحلیل گران سیاسی و محققان حوزه گفتمان سیاسی قرار گیرند تا از این رهگذر آنان به تحلیل پیام های مقامات سیاسی، و تسهیل رمزگشایی آن بپردازند. لذا نتایج حاصل از این پژوهش می تواند برای این دسته از متخصصان و در نهایت برای سنجش نبض سیاسی کشور سودمند باشد.